در آیه 75 سوره مریم خداوند میفرماید:
«قُلْ مَن كَانَ فِی الضَّلَالَةِ فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا یوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَیعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا»
«بگو: هركه در گمراهى است، خداوند رحمان (طبق سنّت خود) مدّتى به او مهلت و مدد مىدهد، تا زمانى كه آنچه را وعده داده مىشوند ببینند، یا عذاب (این دنیا) یا (عذاب) قیامت را. پس (در آن روز) خواهند دانست چه كسى جایگاهش بدتر ولشكرش ناتوانتر است.»
در آیه قبل بیان شد که کفار به جایگاه برتر مالی و قدرت فراوان خود در این عالم افتخار میکردند و خداوند در این آیه به آنان جواب میدهد .البته این جواب در کل زندگی، حلّال بسیاری از مشکلات است؛ زیرا اگر عمر آدمی فقط محدود به این دنیا بود، حق با کفار بود.
علیالظاهر امکانات کفار نسبت به مؤمنین قابل قیاس نیست؛ اما انسان برای زندگی ابدی آفریده شده است؛ به همین جهت بهرۀ موقت از امکانات در این عالم، پاسخگوی نیازهای ابدی انسانیت او نیست؛ بدین جهت انسان نمیتواند حقایق دینی را کتمان کند و به پیام پیامبران پاسخ مثبت ندهد.
سنن الهی
سنت استدراج
«قُلْ مَن كَانَ فِی الضَّلَالَةِ فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ مَدًّا»
سنت خدای سبحان برای کسی که گمراهی را انتخاب کرده و قرار او بر تداوم گمراهی است، آن است که زندگی مادی او افزون و از انواع تمتعات دنیوی بهرهمند شود. بهرهمندی از تمتعات، پاداش ضلالت او نیست؛ بلکه نوعی عذاب است که به نظر فرد، نعمت جلوه میکند.
ابوبصیر گوید از امام صادق علیهالسلام دربارۀ تفسیر این آیه پرسیدم، حضرت فرمود: «همۀ آنها در ضلالت بودند و به ولایت امیرالمؤمنین و ما ایمان نداشتند، گمراه و گمراهکننده بودند. خداوند گمراهی و سرکشی آنها را گسترش داد تا بمیرند و بدون یار و یاور به بدترین جایگاه منتقل شوند؛ امّا این قسمت آیه: «حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ» منظور خروج قائم است و همین معنی «السَّاعَةَ» است. آن روز خواهند فهمید که از جانب خدا به وسیلۀ حضرت مهدی سلاماللهعلیه چه بر سر آنها نازل شده است.»[1]
خداوند سبحان بدترین جایگاه را در آن عالم نصیبشان میکند؛ در عین اینکه در این عالم از رفاه نسبی بهرهمند بودند.
«فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَٰنُ»
فعل امر دلالت بر این موضوع دارد که خداوند بر خود واجب کرده است که اهل ضلالت را در این عالم از امکانات نسبی بهرهمند کند؛ اما بهواسطۀ این امر، اهل ضلالت در گمراهی بیشتری فرو میروند؛ چون گمان میکنند که داشتن امکانات مادی دلیل لطف خداوند سبحان بر آنان است.
در نگاه دیگر، اگر فردی به دعوت اهل حق پاسخ مثبت ندهد و در بیراهه قرار گیرد، بهرهمندی او از امکانات، ناصحیح است و هر چقدر تنعم مادی او افزون شود، سقوط او جدیتر و حتمیتر خواهد بود
سنت امهال
خداوند سبحان به اهل ضلالت فرصتهای فراوانی میدهد تا از ضلالت خود جدا شوند و هرگز آنان را بهسرعت عقوبت نمیکند .امداد خداوند سبحان به این گروه، گاه از طریق مهلت است و گاه از طریق فزونی نعمت و بهرهمندیهای مختلف.
گفتنی است فردی که در جادۀ صحیح نباشد، هیچیک از امکانات برای او رحمت نیست؛ چون استفادۀ بهینه از امکانات، زمانی مقدر است که انسان تحت حاکمیت عقل و شرع قرار گیرد. گمراهان با سوءاختیار، خود را از این حاکمیت محروم کردند.
ادراک نداشتن گمراهان
در آیات ۵۵ و ۵۶ سوره مبارکه مؤمنون، خداوند به این حقیقت دردناک اشاره میکند که گمراهان نمیفهمند که افزونی امکانات فراوان برای زیادۀ عذاب است:
«أَیحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ. نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیرَاتِ بَل لَّا یشْعُرُونَ»
«آیا گمان مىكنند كه آنچه از مال وفرزند به آنان مدد مىكنیم (براى این است كه) شتاب مىكنیم كه خیرهایى به آنان برسانیم؟ (هرگز چنین نیست) بلكه آنان نمىفهمند.»
و در آیه ۵۵ سوره توبه میفرماید:
«فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ»
«پس اموال و فرزندان منافقان تو را به شگفتى نیندازد. جز این نیست كه خداوند مىخواهد به این وسیله آنان را در زندگى دنیا عذاب كند و جانشان در حال كفر، خارج شود.»
«مَدّاً»
«مَدًّا» نکره ذکر شده است؛ یعنی میزان امداد الهی و فزونی نعمت بر کفار مشخص نیست؛ اما یقینا در جهت هدایت آنان نیست و موجب سعادت آنان نخواهد شد.
غرور کاذب
مفسری میفرماید: «کفار در مهلت خداوند سبحان، به خود و نعماتشان مغرور میشوند و طغیان آنان در این دوران مهلت، افزایش مییابد و زمانی متنبه میشوند که دیگر آن آگاهی برایشان کارساز نیست.»
عقوبت الهی
مفسری میفرماید: «ضلالت» انکار است؛ یعنی اگر روش فردی بر این منوال باشد که به انکار خود ادامه دهد و در آن متوقف شود، عقوبت خداوند سبحان بر این است که او را در اندیشههای نادرستش باقی گذارد و افکار نادرست را به نظر او صحیح جلوه دهد. همچنین از موارد عقوبت خداوند این است که فرد در غفلت خاصی باقی بماند که بیداری از این غفلت تأثیری برای او ندارد.
مهلت دادن، اقتضای رحمت الهی
ربوبیت الهی اقتضای مهلت را دارد که بنده در این زمان توبه کند. در واقع، خداوند در این عالم، تحت نام«الرحمن» خود قصد عذاب این گروه را ندارد؛ بلکه فرصت دیگری میدهد تا توبه کنند؛ اما این افراد از فرصت خود استفادۀ بهینه نکردند.
گاه انسان ظاهراً در مسیر است؛ اما در بعضی امور گرفتار خطا شده است؛ به همین جهت خداوند فرصتهایی را برای او قرار میدهد.
رحمانیت خداوند اقتضا میکند که برای جبران خطا، وجود دیگری به فرد داده شود تا بهواسطۀ این وجود جدید از لغزش و گناه دور شود؛ اما همۀ افراد این وجود جدید را غنیمت نمیشمارند.
متنبه نشدن، مصداق عذاب الهی
خداوند حتما از گمراهانی که گمراهی را بهعنوان سرنوشت ابدی خود انتخاب کردند، انتقام میگیرد. از مصادیق انتقامهای خداوند دراین عالم این است که تنبه و بیدارباش برای آنان صورت نمیگیرد و در هیچ شرایطی بیدار نمیشوند. گویا دیوار آهنین جلو و پشت آنان کشیده شده است که هیچچیز غیر از خودشان را نمیبینند و چیزی موجب تنبه آنان نمیشود.
«إِذَا رَأَوْا مَا یوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ»
درک ابتلائات بهواسطۀ نور مؤمن
زندگی مؤمن روشن و منور است؛ بدین جهت ابتلائات الهی را بهوضوح درک میکند. در نعمات الهی قصد او بر این است که طغیان و سرکشی از او صورت نگیرد. در گرفتاریها درخواست صبر دارد و خوشی و ناخوشی موجب لغزش و بُعد او از خداوند سبحان نمیشود.
مؤمن با نور ایمان و ولایت، به حقیقت امور واقف میشود و سعی او بر این است که در مقام بندگی وظایف خود را به احسن وجه انجام دهد؛ اما کسی که در مسیر هدایت و ولایت نیست، نوری برای او وجود ندارد؛ بدین جهت با قرار گرفتن در ظلمات، قدرت تشخیص او از بین میرود و مصادیق عذاب را بهعنوان رحمت نظارهگر است. در زمان ترک این عالم متوجه خطای وافر خود میشود که هیچ نفعی ندارد.
«فَسَیعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا»
نزدیکی پایان زندگی گمراهان
خداوند وقوع عذاب در آخر عمرشان را با حرف «سین» ذکر کرده است؛ یعنی پایان عمر اهل ضلالت بسیار نزدیک است و در آیندۀ نزدیک همۀ اهل ضلالت، عالِم میشوند. ویژگی مشترک همۀ گمراهان، جهل و جهالت است و آنان نسبت به مقصد نهایی خود و هدف آفرینش و وظایف بندگی جاهل بودند. میزان علم آنان به تنعمات مادی است.
«شَرٌّ مَّكَانًا»
جایگاه نامناسب گمراهان
همۀ اهل ضلالت در بدترین جایگاه و ناتوانترین موقعیت قرار میگیرند؛ چون از همۀ قوّت خود در این عالم استفاده ناصحیح کردند و نسبت به ابدیتی که در پیش دارند، در نهایت ضعف عمل کردند؛ در نتیجه هیچ نصرتی نصیب آنان نمیشود.
موید این مطلب در آیه ۴۳ سوره کهف بیان شده است:
«وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مُنْتَصِراً»
«و هيچ گروهى نداشت كه او را در برابر (قهر) خدا يارى كنند و نمىتوانست خودش را يارى كند.»
«إِذَا رَأَوْا مَا یوعَدُونَ»
ترسیم قیامت
اهل گمراهی در این عالم چشمبستهاند و پشت پردۀ این عالم را نمیبینند و مرگ را به خود نزدیک نمیدانند؛ چون اعتقاد به قیامت ندارند؛ اما اهل ایمان مرگ را به خود نزدیک میدانند و خود را دائما در قیامت میبیند؛ چون با تکرار «مالِکِ یَومِ الدّین» در نماز، قیامت دائم برای آنان ترسیم میشود و بر این باورند که حول و قوۀ الهی در عالم حاکم است.
تاریخ جلسه: 1400/8/29 – جلسه سی و چهارم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . تفسیراهلبیت علیهمالسلام، ج۹، ص۱۳۲