شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش بیست و هشتم

مقدمه

 

زائر در بعضی از درخواست‌ها جایگاه خود را می­‌یابد تا موانع سلوک و موانع حضور را مرتفع کند. در زیارت عاشورا درس روزانه زندگی آموزش داده می‌­شود. هنگام مراجعه به آیات و روایات افراد متعددی را مشاهده می‌کنیم که مورد لعن قرار گرفتند؛ زیرا صفات خاصی در آنان وجود دارد که این صفات، مانع سیر به‌سوی کمالات است.

گفتنی است اساس دین اسلام بر محور رحمت است و در شروع هر فعل و قولی به «بِسمِ اَللّهِ الرَّحمَن الرَّحِیم» توصیه شده است تا ذکر رحمت خداوند سبحان به میدان بندگی انسان وارد شود.

در مراجعه به روایات گاهی لفظ ملعون یک بار استفاده شده و در برخی دیگر، دو مرتبه و در دسته‌ای دیگر، سه مرتبه تکرار شده است.

در زیارت عاشورا در رأس ملعونین، ظالمینی قرار دارند که بیشترین ظلم را به حضرات معصومین روا داشتند؛ اما زائر نگران حال خود است و به واکاوی خود می­‌پردازد تا از مصادیق ملعونین نباشد.

 

*************

 

در ادامۀ بحث لعن در زیارت عاشورا به بررسی عوامل و مصادیق ملعونین می‌پردازیم.

 

1.      اذیت همسایه

 

«مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ آذَى جَارَهُ»[1]

«كسى كه همسایه خود را آزارد،ملعون است.»

گاه اذیت اطرافیان و همسایگان، توفیق دریافت بسیاری از کمالات و فیوضات را سلب می­‌کند. این همسایگان می‌توانند ملائکی باشند که در مجاورت انسان قرار دارند؛ همان «رقیب» و «عتید»ی که کاتب سیئه و حسنه هستند.

مرحوم فیض کاشانی می‌­فرماید: «وجود انسان مملو از ملک است که مأمور اجرا و تنظیم بسیاری از امور در بدن او هستند؛ اما انسان گمان می­‌کند که این امور به طور طبیعی صورت می­‌گیرد!»

بدن باید پاک و طاهر باشد و عاری از هرگونه بوی نامناسب تا ملائکی که همراه انسان‌اند، اذیت نشوند.

جنس ملک از نور است! اما خدای سبحان ربطی بین عالم ماده و معنا برقرار کرده­ است. گناه باعث دلخوری و اذیت ملک در وجود انسان می­‌شود. نماز نور است؛ اما اگر نماز بی­‌حال و بی‌­حضور خوانده­ شود، نماز، نمازگزار را نفرین می‌­کند و می‌گوید:

«ضَیَّعَک اَللَّهُ کمَا ضَیعْتَنِی»[2]

«ضایع کردی مرا خدا ترا ضایع کند.»

اگر نمازگزار مراقبه‌­ای بر نماز خود داشته­ باشد، نماز در هنگام جدا شدن او را دعا می­‌کند. لازم به ذکر است که دو ملک روز با دو ملک شب با هم فرق می کنند. هیچ کدام تکراری نیست و هیچ کدام پروندۀ دیروز را نمی­‌بینند.

گناه انسان، خوشی را از ملک می­‌گیرد و حتی اگر از نظافت جسمی هم کم گذاشته ­شود و بدن بوی نامناسب بدهد، ملک از بودن با او متأثر است و اذیت می‌­شود. به هر جهت باید باند فرود ملائک، تمیز باشد تا ملائک با سهولت بر آن ورود پیدا کنند. اذیت شدن ملائک موجب دوری انسان از رحمت خداوند است.

در رسالۀ حقوق امام سجاد علیه‌السلام «حق جلیس» آمده است؛ یعنی اجمالا اطرافیان و همسایگان نباید صدمه ببینند؛ زیرا در اثر صدمه ­دیدن، قابلیت دریافت فیوضات و رحمات الهی محدود و بسیاری از امتیازات از انسان سلب می‌­شود.

در روایت وارد شده است که انسان برای ورود به مشاهد مشرفه غسل کند؛ چون زیارتگاه‌ها محل تجمع ملک هستند و با رعایت ادب حضور، از اذیت آنان جلوگیری می­‌شود.

 

2. بی‌حرمتی به مسجد

 

«مَلعونٌ مَلعونٌ مَن لَم یوَقِّرِ المَسجِدَ»[3]

«ملعون كسى است كه احترام مسجد را نگه ندارد»

مسجد مکان مقدسی است و باید قداست آن حفظ شود. محل غفلت و معصیت نیست؛ حتی محل خواب نیست، بلکه مسجد، محل عبادت است و قداست خاصی دارد. مسجد به‌حدی مقدس است که اگر نجس شود؛ ازالۀ نجاست بر همۀ افراد واجب فوری است. هر مکان مقدسی تکریم خاص خود را دارد. تکریم مسجد، به‌معنای حفظ حریم مسجد است. حرمت مکان با گفتار نامناسب، شکایت و حتی گدایی از خلق سازگار نیست. اگر کسی حرمت مکان را حفظ نکند ملعون است؛ یعنی خیلی از فیوضات را از دست می­‌دهد و از رحمات الهی دور می‌شود.

مجالس اباعبدالله نیز حرم است و باید قداست آن حفظ شود.

 

3. شبیه‌سازی

 

«لَعَنَ اللهُ المتشَبِّهَاتِ مِنَ النِّساءِ بالرِّجالِ ، والمُتَشبِّهینَ مِنَ الرِّجالِ بالنِّساءِ»[4]

«خداوند مردی که خود را شبیه زن کند و زنی که خود را شبیه مرد کند. از رحمت خود دور می­کند.»

این شبیه‌سازی می‌تواند ظاهری باشد مانند آنکه زنی لباس مردانه بپوشد. این پوشش دائم، شخصیت مردانه به او می­‌دهد و خلق و خوی مردانه را کسب می­‌کند.

شبیه‌سازی دیگر آن است که افراد تمایل دارند در جایگاه‌های یکدیگر قرار بگیرند. مثلاً جایگاه زن در خانواده جایگاه خاصی است و مرد هم در خانواده جایگاه خود را دارد. در جایگاه یکدیگر قرار گرفتن، محرومیت به‌همراه دارد؛ زیرا اصل در خانوادۀ سالم، خداسالاری است. حال اگر کسی می‌­خواهد خود را در جایگاه دیگری قرار بدهد برای خود محرومیت­هایی ایجاد می­‌کند و از بسیاری از فیوضات الهی محروم می‌شود.

عدل به معنای اینکه هر چیزی سر جای خودش باشد، زن جای خودش و مرد در جایگاه خودش.

 

4. غیبت

«مَلعونٌ مَنِ اغتابَ أخاهُ»[5]

«ملعون است كسى كه از برادرش غیبت كند.»

اگر کسی غیبت برادر دینی خود را کند، مورد لعنت قرار می‌­گیرد؛ یعنی از رحمت واسعه­‌ای که در نظام عالم قرار دارد خودش را مرحوم کرده­ است. غیبت به چه معناست؟

امیرالمؤمنین علیه‌­السلام می­فرماید:

«مَنْ قَالَ فِی أَخِیهِ اَلْمُؤْمِنِ مِمَّا فِیهِ مِمَّا قَدِ اِسْتَتَرَ بِهِ عَنِ اَلنَّاسِ فَقَدِ اِغْتَابَهُ»[6]

«اگر کسی در بارۀ برادر دینی خود چیزی را بگوید که در او هست؛ اما از مردم پوشیده­ است و واضح نیست؛ حتماً غیبت او را کرده­ است.»

اگر انسان مشکلی را در خانه کسی ببیند و عیب پنهانی او را بر ملا کند! غیبت محسوب می­‌شود. پشت ­پردۀ غیبت، عیب‌­بینی است که چشم انسان روی عیوب مردم باز می­‌شود.

در روایتی آمده است خداوند سبحان به حضرت موسی وحی کرد:

«مَنْ مَاتَ تَائِباً مِنَ اَلْغِیبَةِ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یدْخُلُ اَلْجَنَّةَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ مُصِرٌّ عَلَیهَا فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یدْخُلُ اَلنَّار»[7]

«كسى كه از غیبت توبه كند و بمیرد آخرین كسى است كه وارد بهشت شود و هر كس بمیرد و اصرار بر غیبت داشته ­باشد، او اولین كسى است كه وارد آتش مى‌شود.»

غیبت، مانع برای انسان ایجاد می‌کند.

پیامبر در روایتی فرمود:

«اَلْجُلُوسُ فِی اَلْمَسْجِدِ لاِنْتِظَارِ اَلصَّلاَةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ تُحْدِثْ»[8]

«نشستن در مسجد به‌انتظار نماز، عبادت است تازمانی که حدثی از او صادر نشود.»

سؤال شد حدث چیست؟ حضرت فرمود: «تا زمانی که وضو باطل نشده­ باشد.» سؤال شد: «باطن حدث چیست؟» حضرت فرمود: «غیبت.»

غیبت متدینین را هم تهدید می­کند. ممکن است روبروی فرد عیب او بیان شود؛ اما باز هم غیبت محسوب می‌شود؛ زیرا در بحث غیبت ملاک ناراحت شدن فرد است.

«ما کرِهتَ أن تُواجِهَ أخاک فهُو غِیبَةٌ»[9]

«هر چیزى كه خوش ندارى رو به روى برادرت بگویى، آن غیبت است.»

گاه فردی غیبت نمی‌­کند؛ اما در هنگام غیبت دیگران، ساکت است.

«اَلسَّاكِتُ شَرِیكُ اَلْمُغْتَابِ»[10]

«شخص ساكت نیز شریك غیبت‌كننده است.»

«اَلْمُسْتَمِعُ أَحَدُ اَلْمُغْتَابَینَ»[11]

«شنوندۀ غیبت، غیبت‌کننده محسوب می‌شود.»

حتی اگر شخص غیبت کننده توبه کند؛ خداوند نمی‌­گذارد در بهشت، کنار غیبت شونده قرار گیرد.

«مَنِ اغتابَ مُؤمِناً بِما فیهِ لَم یجمَعِ اللّه ُبَینَهُما فِى الجَنَّةِ»[12]

«كسى كه از مؤمن به آنچه در او هست غیبت كند، خداوند آن دو را در بهشت جمع نمى‌كند.»

غیبت، قلب­ها را از یکدیگر دور می­‌کند.

«الغِیبَةُ أشَدُّ مِن الزِّنا»[13]

«غیبت كردن بدتر از زناست.»

سوال شد چرا غیبت از فحشا شدیدتر است؟ پیامبر فرمود: «زیرا خداوند توبۀ شخص فاحش را می­‌بخشد؛ اما شخصی که غیبت کرده هم باید مورد بخشش خداوند قرار گیرد و هم بنده.»

پیامبر دربارۀ غیبت مطالبی را فرمود. مردم پرسیدند: «چگونه کفارۀ غیبت را بدهیم که اثری از آن باقی نماند؟» حضرت فرمود:

«تَستَغفِرُ اللّه لِمَنِ اغتَبتَهُ كُلَّما ذَکرتَهُ»[14]

«هرگاه به یاد كسى كه از او غیبت كرده‌اى، افتادى، از خداوند برایش آمرزش بخواهى.»

در هر یادآوری غیبت، برای فرد غیبت شده، استغفار کنید. انسان موظف است که برای فرد غیبت شده استغفار کند؛ بنابراین در غیبت دیگران، انسان حمال استغفار دیگران است؛ درنتیجه از استغفار خود بازمی‌ماند؛ یعنی همیشه در انتهای خط است.

در روایتی آمده است که  بهشت بر سه گروه حرام است:

«تَحرُمُ الجَنَّةُ عَلى ثَلاثَةٍ: عَلَى المَنّانِ، وَ عَلَى المُغتابِ، وَ عَلى مُدمِنِ الخَمرِ»[15]

«بهشت بر سه كس حرام است: بر منّت گذار، غيبت كننده و دائم الخمر.»

اين سه گروه از بهشت محروم هستند:

1.کسی که علی‌الدوام شرب خمر دارد؛

۲. کسی که بسیار منت می­گذارد و کار خود را بزرگ می‌بیند؛

۳. شخص مغتاب.

چنین افرادی توفیق فعل صحیح،کمال و طاعت خالصانه را ندارند و اگر طاعت خالصانه­‌ای هم انجام دهند، بقایی ندارد و بلافاصله از بین می­‌رود.

 

************

 

«اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»[16]

(خداوندا لعنت کن اولین ستمکاری که بر حق محمد و آل محمد ستم کرد.)

 

در رأس ملعونین، ظالمان به پیامبر و آل پیامبرند که صفات ملعونین در آنان چشمگیر است؛ بنابراین حتی پیوست فکری با آنان، انسان را ملعون می­کند.

اولین ظالم کسی است که از پشت خانۀ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ظلم را انجام داد؛ پس آتش زدن خیمه‌های کربلا از آتش زدن درب خانۀ فاطمه سلام‌الله‌علیها شروع شد!

بسته شدن دستان در کربلا از پشت در خانۀحضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، با بسته شدن دستان علی علیه‌السلام آغاز شد. شهادت شش ماهه در کربلا از شهید شدن اولین شهید علوی شروع می­‌شود.

 

 

تاریخ جلسه:1397/8/12- جلسه بیست و هشتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۲۳۰.

[2]. الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۹۹.

[3]. كنز الفوائد، ج1، ص 150.

[4]. الوافی، ج۱۵، ص۲۳۵.

[5]. بحار الأنوار ، ج 78، ص233.

[6]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج9، ص114.

[7]. إرشاد القلوب، ترجمه رضایی، ج ۱ ، ص ۴۴۲.

[8]. بحارالأنوار، ترجمه کمره‌ای،  ج ۲، ص ۱۵۵.

[9]. كنز العمّال ، حدیث 8030.

[10]. تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)، ج1،  ص۱۱۹.

[11]. محاسبة‌النفس، ج۱، ص .۱۸

[12]. جامع الاخبار، ص412.

[13]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، ج9،  ص۱۱۴.

[14]. الكافی، ج 2، ص 357.

[15]. الزهد للحسین بن سعید، ج 9، ص 17.

[16]. زیارت عاشورا.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *