شرح فرازهایی از زیارت عاشورا – بخش سی و یکم

درخواست‌ها و دعاهای زیارت عاشورا

 

«اللّٰهُمَّ ارْزُقْنِی شَفاعَةَ الْحُسَینِ یوْمَ الْوُرُودِ»[1]

«خدایا شفاعت حسین را در روز ورود [به قیامت] نصیبم کن.»

 

هر کس در زیارت عاشورا، رزق شفاعت را برای خود درخواست می­‌کند؛ زیرا «الدُّنیا مَزرَعةُ الآخِرَةِ»[2] «دنیا کشتزار آخرت است.» مقدمات شفاعت باید از این عالم فراهم شود و بدون طی مقدمات دستیابی به شفاعت در آخرت ممکن نیست.

مقدمه و پیش‌نیاز شفاعت، محبت و معرفتی است که باید در این عالم نسبت به اولیای الهی داشت تا جذبۀ خاص شفاعت، نصیب‌مان شود. گرچه شفاعت معصومین در سطح وسیعی قرار دارد؛ اما موانعی هست که انسان را از شفاعت محروم می‌کند.

 

سبک شمردن نماز مانع شفاعت

 

پیامبر اکرم می‌فرماید:

«لا یَنالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصلاتِهِ ،ولا یرِدُ عَلَی الحَوضِ لا واللّه»[3]

«کسى که نماز را سبک بشمارد به شفاعت من دست نیابد، و به خدا سوگند که در کنار حوض [کوثر ]بر من وارد نشود.»

 امام کاظم علیه‌السلام می‌فرماید:

«لا ینالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصلاتِهِ»[4]

«کسى که نماز را سبک بشمارد به شفاعت من دست نیابد.»

سبک شمردن نماز؛ یعنی ارزش قائل نشدن برای نماز.

 

بزرگداشت نماز

 

نماز معراج مؤمن است. نماز سوغات معراج پیغمبر است. به اندازه‌ای در این سفر به پیامبر خوش گذشت که نماز را به‌عنوان هدیه برای امت خود آورد.

همان‌گونه که آدمی در یک مهمانی سعی می­‌کند آراسته باشد، نماز هم مهمانی خداست و بایستی در آن آراسته بود. حرمت­‌شناسی نماز با پیوست به اهل بیت حاصل می‌شود. بایستی به اهمیت نماز واقف شویم تا بتوانیم از خفیف شمردن آن جلوگیری کنیم. آیا وقت نماز برای ما مهم است؟ آیا کیفیت نماز برای ما اهمیت دارد؟ آیا اگر در نماز قربی نصیب نشود، آزرده‌خاطر می‌شویم؟

 

نماز، رمز دریافت شفاعت­

 

اجمالاً رمز دریافت شفاعت، توجه به نماز است. خداوند حجلۀ وصلی در چندین مرحله فراهم کرده ­­است، اگر انسان در این سفر معراجی بالا نرود، نماز را خفیف شمرده است.

استخفاف نماز، معرفت را نصیب بنده نمی‌­کند؛ درنتیجه عشق و محبت در وجود او راهی ندارد. شفاعت در پی محبت نصیب بنده می­‌شود.

 

ثمرۀ نماز، خوش جنس شدن

 

نماز با کیفیت، جنس انسان را خوب می‌­کند؛ زمانی‌که جنس انسان خوب شد، این گوهر پاک قابلیت قبول و دریافت فیوضات، معارف و محبت الهی را دارد و رفاقت با معصومین برای او میسر می‌شود.

عمری که بی‌حضورش بگذشت اهل دل را

ماند به جوی بی‌آب یا تن که جان ندارد

رابطۀ شایسته میان خدا و بنده در نماز، معنای درست زندگی کردن را به آدمی می‌­آموزد. بنده نمازی را طالب است که استخفاف در آن نباشد؛ نمازی که دارای اعتبار باشد و با تمام وجود بیابد که در محضر سلطان‌السلاطین و مالک‌الملوک ایستاده است. قدر نماز را بداند تا از آثار آن حضور بهره‌­مند شود.

نماز انسان را از جُرم سنگین دور می­‌کند: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکرِ»[5]  «همانا نماز (انسان را) از فحشا و منکر باز مى‌دارد.» نماز مانند عقالی است که بازدارندۀ آدمی از زشتی‌هاست.

 

*******

 

چهار گروهی که قابلیت پذیرش شفاعت را دارند

 

پیغمبر می­‌فرماید:

«أَرْبَعَةٌ أَنَا اَلشَّفِیعُ لَهُمْ یوْمَ اَلْقِیامَةِ وَ لَوْ أَتَوْنِی بِذُنُوبِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ مُعِینُ أَهْلِ بَیتِی وَ اَلْقَاضِی لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اُضْطُرُّوا إِلَیهِ وَ اَلْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ اَلدَّافِعُ عَنْهُمْ بِیدِه»

«روز قیامت از چهارگروه شفاعت خواهم کرد، هر چند با بار گناه مردم روی زمین نزد من آیند: یاور خاندان‌ام را و آن را كه نیازمندی آنان را هنگامی كه راه چاره بر آنان بسته باشد، برطرف سازد و آن را كه آنان را به دل و زبان دوست داشته باشد و آن را كه با دست خویش از آنان دفاع کند.»

«مُعِینُ أَهْلِ بَیتِی» کسی است که برای ذریۀ پیامبر ارزش قائل است و به آنان ارج می‌نهد. «اَلْقَاضِی لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اُضْطُرُّوا الیه» کسی که تلاشش را در خدمت ذریۀ پیامبر قرار می­‌دهد تا آنچه مطلوب آنهاست، محقق شود، مورد شفاعت پیامبر قرار می­‌گیرد. گاهی اوقات انسان می‌تواند، نیازهای فرد را برآورده کند؛ اما گاهی اوقات خودش توان خدمت ندارد؛ اما می­تواند اقدام یا ساماندهی امور دیگران را داشته ­باشد.

«اَلْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ» افرادی که قلباً عاشق ذریۀ پیامبرند و با زبان هم اظهار محبت می‌­کنند، از شفاعت پیامبر بهره­‌مند می­‌شوند.

«اَلدَّافِعُ عَنْهُمْ بِیدِه» کسانی هستند که در رکاب امام معصوم جهاد دارند، برای اهل بیت و حفظ دین، جان خرج می­‌کند. چنین شخصی که جانش را برای حفظ دین و اهل بیت بکار بگیرد، مورد شفاعت پیامبر واقع می‌شود.

بی­‌تردید، این روایات دلالت بر این ندارد که بین خلاف عالمانه، عامدانه و شفاعت سازگاری وجود دارد! بلکه به این معناست که اگر غفلتاً از فردی خطا و جرمی صادر شد؛ اگر جزو این چهار گروه باشد، طبق فرمایش پیامبر مورد شفاعت قرار می­‌گیرد.

 

شفاعت عام

 

پیامبر می­‌فرماید:

«إذا قُمتُ المَقامَ المَحمودَ تَشَفَّعتُ فِی أَصحابِ الکبائِرِ مِن اُمَّتی فَیشَفِّعُنی اللّهُ فِیهِم وَاللّه لا تَشَفَّعتُ فِیمَن آذى ذُرِّیتی»[6]

«هنگامی که من در آن مقام محمود (مقام شفاعت کبری) قرار بگیرم، براى مرتکبان گناهان کبیرۀ امت خود شفاعت مى‌کنم. و خداوند شفاعت من درباره آنها را مى‌­پذیرد. به خدا سوگند براى کسانى که فرزندان مرا بیازارند شفاعت نخواهم کرد.»

گفتنی است که طیف صاحبِ گناه کبیره، بسیار گسترده است؛ چون تعداد افرادی که کبیره به‌مانند دروغ، غیبت، ظلم و استهزا و… انجام نداده­ باشند، اندک است.

شفاعت پیغمبر که «رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ»[7] و جلوۀ نام رحمت واسعۀ خدا در عالم است، به کسی که ذریۀ او را آزار داده است، نمی­‌رسد. آزاردهندگان حضرات معصومین از شفاعت پیامبر محرومند.

امام صادق به شاگردان خود فرمود: «اگر مردم عیبی در شما ببینند، آن را به ما نسبت می­‌دهند.» و این همان مصداق آزار ذریۀ رسول خداست. کار خلاف شیعیان گرچه از روی غفلت باشد به ائمه معصومین علیهم‌السلام منسوب می‌شود!

انسان در هر درجه­ای که قرار گیرد، باز هم محتاج شفاعت پیغمبر است. راه‌یابی به مقامات متعالی نیاز به وساطت پیغمبر دارد. پس همگی نیاز مبرم به شفاعت پیامبر داریم؛ البته هیچ‌کدام احساس قابلیت این دریافت را نداریم؛ بلکه چشم به کرامت پیامبر، این نیاز را تقویت می­‌کند.

 

طیف گستردۀ شفاعت

 

پیغمبر می­‌فرماید:

«خُیرْتُ بَینَ الشَّفَاعَةِ، وَبَینَ أَنْ یدْخُلَ نِصْفُ أُمَّتِی الْجَنَّةَ، فَاخْتَرْتُ الشَّفَاعَةَ، لِأَنَّهَا أَعَمُّ وَأَكْفَى، أَتُرَوْنَهَا لِلْمُتَّقِینَ؟ لَا، وَلَكِنَّهَا لِلْمُذْنِبِینَ، الْخَطَّائِینَ الْمُتَلَوِّثِینَ»[8]

«مخیر شدم میان دو موضوع ۱. شفاعت؛ ۲. این که نیمی از امتم بهشتی باشند؛ پس من شفاعت را برگزیدم؛ زیرا شفاعت دامنه‌اش وسیع‌تر و برای نجات امت کافی‌تر بود، آیا شما فکر می‌کنید که شفاعت برای پرهیزگاران است؟ نه بلکه برای کسانی است که گناهکار و خطاکار و آلوده باشند.»

پیامبر در روایت دیگری می‌فرماید:

«لِكُلِّ نَبِیٍّ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ، فَتَعَجَّلَ كُلُّ نَبِی دَعْوَتَهُ، وَإِنِّی اخْتَبَأْتُ دَعْوَتِی شَفَاعَةً لِأُمَّتِی، فَهِی نَائِلَةٌ مَنْ مَاتَ مِنْهُمْ، لَا یشْرِكُ بِاللَّهِ شَیئا»[9]

«خدای سبحان برای هر پیامبری دعای مستجایی قرار داده است، پیامبران گذشته در همین دنیا از آن استفاده کردند، اما من آن دعا را برای شفاعت کردن امت خود در آخرت نگاه داشته‌ام، شفاعت من نصیب افرادی از امت خواهد شد که، با ایمان از دنیا بروند و مشرک نباشند.»

شفاعت پیامبر از همین عالم شروع می‌­شود و گنه‌کار را در دست‌اندازهای زندگی به صراط مستقیم رهبری می‌­کند.

در روایت دیگری سفرۀ شفاعت پیغمبر خیلی گسترده‌­تر بیان می­‌شود.

امام صادق می‌­فرماید:

«ما أحَدٌ مِنَ الأوَّلِینَ و الآخِرِینَ إلاّ و هُو یحتاجُ إلى شَفاعةِ محمّدٍ صلى‌الله‌علیه‌وآله یومَ القِیامَةِ»[10]

«هیچ‌کس از اولین و آخرین انسانها نیست مگر آن که به شفاعت محمّد صلى‌الله‌علیه‌و‌آله در روز قیامت نیاز دارد.»

یعنی حضرت آدم هم محتاج شفاعت پیامبر است. نوح، موسی، عیسی، سلیمان، یوسف، ایوب، زکریا، الیاس و ادریس و همۀ پیغمبران محتاج شفاعت پیغمبرند. پیامبر فقط یک غصه دارد و آن هم این است که می‌خواهد همه را شفاعت کند تا کسی جا نماند.

در روایت دیگری پیامبر می‌فرماید: «در روز قیامت در موقف شفاعت می‌ایستم و آنقدر گنهكاران را شفاعت می‌كنم كه خداوند می‌فرماید: «آیا راضی شدی؟» من عرض می‌كنم:«راضی شدم، راضی شدم.»[11]

در قیامت افراد متعددی مقام شفاعت را می‌­یابند، مانند:1 . پیامبر؛ 2. حضرات معصومین؛ 3. مؤمنین؛ و  …

حضرت زهرا در روزهای آخر به پیامبر می­‌فرماید:

«یا أبَتاه، أینَ ألقاک یومَ المَوقفِ الأَعظَمِ ویوم الأَهوالِ ویومَ الفَزَعِ الأَكبَرِ ؟ قالَ: یا فاطِمَةُ، عِندَ بابِ الجَنَّةِ ومَعی لِواءُ الحَمدِ، وأنَا الشَّفیعُ لاِمَّتی إلى رَبّی. قالَت: یا أبَتاه، فَإِن لَم ألقَک هُناک؟ قالَ: اِلقَینی عَلَى الحَوضِ وأنا أسقی اُمَّتی. قالَت: یا أبَتاه، إن لَم ألقَک هُناک؟ قالَ: اِلقَینی عَلَى الصِّراطِ وأنا قائِمٌ أقولُ: رَبِّ سَلِّم اُمَّتی.
قالَت: فَإِن لَم ألقَک هُناک ؟ قالَ: اِلقَینی وأنا عِندَ المیزانِ أقولُ: رَبِّ سَلِّم اُمَّتی. قالَت: فَإِن لَم ألقَک هُناک؟ قالَ: اِلقَینی عَلى [عِندَ] شَفیرِ جَهَنَّمَ أمنَعُ شَرَرَها ولَهَبَها عَن اُمَّتی. فَاستَبشَرَت فاطِمَةُ بِذاک»[12]

«فاطمه علیهاالسلام به رسول خدا صلى‌‏الله‌‏علیه‌‏و‏آله گفت: «پدر جان، من در قیامت در آن موقف بزرگ‏تر و در آن روز ترس‏ها و روز بى‏تابى بزرگ‏تر، شما را كجا ببینم؟» فرمود: «اى فاطمه، كنار در بهشت، در حالى كه پرچم حمد با من است و من شفیع امت خود در پیشگاه پروردگار خویشم.» فاطمه گفت: «پدرجان، اگر شما را آنجا ندیدم [چه]؟» فرمود: «مرا كنار حوض [كوثر] بببین كه در حال نوشاندن به امت خویش هستم.» فاطمه گفت: «پدرجان، اگر شما را آنجا ندیدم [چه]؟« فرمود: «مرا كنار صراط ببین كه من ایستاده‏‌ام و مى‏‌گویم: پروردگارا امتم را سالم نگه دار.» فاطمه گفت: «اگر آنجا ندیدمتان [چه] ؟ فرمود: مرا نزد میزان [اعمال] ببین كه مى‌‏گویم: پروردگارا! امت مرا سالم بدار.» فاطمه گفت: «اگر در آنجا شما را ندیدم [چه] ؟» فرمود: «مرا كنار جهنّم ببین كه از رسیدن شراره و شعله‌‏هاى آن به امتم جلوگیرى مى‏‌كنم.» فاطمه با این خبر شادمان و خوشحال شد.»

 

پایان شرح زیارت عاشورا

 

تاریخ جلسه: 1397/8/16 – جلسه سی و یکم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1].  مفاتیح‌الجنان، زیارت عاشورا.

.[2].  عوالي اللآلی، ج 1، ص 267.

[3].  المحاسن، ج 1، ص 155.

[4] المحاسن، ج 1، ص 159.

[5]. سوره  عنکبوت، آیه 45.

[6].  الأمالي للصدوق، ص 370.

[7]. سوره انبیاء، آیه 107.

[8]. سنن ابن ماجه، ج2، ص 1441.

[9].  سنن ابن ماجه، ج2، ص 1440.

[10].  المحاسن، ج1، ص 293.

[11]. تفسیر نمونه، ج 27، ص 99.

[12]. بحار الأنوار، ج ۴۳،  ص ۲۱.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *