در فراز 25 جوشن کبیر آمده است:
«یا مُطَهِّر»
حاج ملاهادی (ره) میگوید: خدای سبحان مطهر است. او انسان را از نجاسات ظاهریه و باطنیه، بدنیه و روحیه تطهیر میکند. همانگونه که در عالم ظاهر دستهای از حیوانات و اشیاء نجاست باطنی دارند (بول، غایط، منی، خون و مردار و سگ و خوک وعصیرعنبی- شراب-) درعالم باطن نیز هر افراط و تفریطی نجاست فکری به حساب میآید به عنوان مثال سخاوت حد وسط است که افراطش اسراف و تفریطش خساست است. ملکه شجاعت نیز اعتدال است که افراط آن بیباکی و تهورهای خطرناک و تفریط آن ترس است.
اگر گفته میشود خدای سبحان مطهِّر است از آن روست که بنده را از نجاستهای اخلاقی تطهیر میکند و راه پاک شدن از افراط و تفریطها را به او آموزش میدهد و به او کمک میکند تا ملکه اعتدال را کسب کند. حکمت عملی در اختیار او قرار میدهد که بر اساس آن خلقیات انسان به دور از هر افراط و تفریطی شکل میگیرد.
خدای مطهِّر برای رهایی انسان از نجاسات، تعلیم وی را به عهده میگیرد قرآن میگوید:
«الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ»
«خدای رحمان قرآن را تعلیم داد انسان را بیافرید»
وجود مقدس پیامبر جلوه نام مطهِّر خدای سبحان است؛ خدا تطهیر اخلاقی و اعتقادی بندگان را بواسطه ایشان و از طریق علم قرار داده است. وی خلق را از شرک و جهالت دور میسازد؛ قرآن درباره ایشان میگوید: «يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ»[1]
کاربرد عملی نام مطهِّر در زندگی ما
خدای مطهِّر هر خواهانی را از حسودی، حرص، کسالت، بد اخلاقی و … نجات میبخشد و او را از انواع خلقیات نجس و امُّ ُّالخبائث (جهل) تطهیر میکند جهالت مادر همه نجاسات و آلودگیها است.
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکّب اَبد الدهر بماند
تطهیر از شرک؛ تکیه بر غیر خدا
قرآن میگوید: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» در تفاسیر عرفانی اینگونه بیان شده آنکس که مشرک است همیشه نجس است زیرا چنین فردی بر غیر خدا تکیه کرده، شرک مولود جهل است و مشرک چون خدای خویش را نمیشناسد بر غیر خدا تکیه میکنند و عنوان مشرک بر او بار میشود.
عبارت مشرک ظاهری دارد و باطنی، در ظاهر شرک در مقابل توحید قرار گرفته. اما در باطن هر مومنی که بر غیر خدا تکیه کند عنوان مُشرک بر او بار میشود. به عنوان مثال اگر کسی نام مُحیی و مُمیت خدا را قلباً باور دارد میداند که خدا زنده میکند و میمیراند و این باور قلبی او است و نسبت به این دو نام مُوحَّد است اما ممکن است نسبت به بعضی از اسامی خدا مُشرک باشد. مثلا نام رزّاق خدا را باور نداشته و نگران روزی خود باشد و برای بدست آوردن روزی بر غیر خدا تکیه کند براین فرد عنوان مُشرک در نام رزّاق بار میشود.
خدای سبحان مُطهِّر است و هر کس را اراده کند از شرک رها میکند، اما گاه این رهایی از طریق گرفتاری و گاه به سهولت انجام میشود و بنده چون در مقابل نام مطهِّر خدا به مرحله تسلیم برسد چنین میگوید:
آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری
تطهیر از شرک؛ منیّت
حاج ملاهادی (ره) در ادامه میگوید: خدا با نام مطهِّر، بنده را از منیِّت تطهیر میکند. منیَّت شرک است وقتی من مُدعی باشم برای خود وجودی قائلم و خود را ذرّهای در کنار خدا میبینم به عبارتی «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ»[2] را برای خدای سبحان باور ندارم. خدای مطهِّر مرا از این نجاست بزرگ تطهیر میکند همچنین از رذائل نفسانی و دل بستن به غیر خدا پاک مینماید.
در این رابطه گفته شده نطفه تا زمانی که نطفه است نجس است منی نیز نجس است اما چون تبدیل به انسان شود و انسان در مسیر درست حرکت کند پاک میگردد. حتی گفته میشود چنانچه کسی پدرش کافر باشد اما کفر انتخاب او نباشد پاک است.
اگر انسان خود را به خدا بسپارد خدا اجازه نخواهد داد نجس بماند بلکه در گذرگاههای مختلف و در گردنه و عقبههای زندگی او را پاک میگرداند به عنوان مثال هر بار که او مُشرَّف به زیارت اباعبدالله علیهالسلام میگردد اگر از حضرت درخواست کند که رذیلههای اخلاقی او را تطهیر کند امام حسین علیهالسلام با جلوه نام مطهِّر خدای سبحان او را طاهر میکند.
مرحوم حداد (ره) میگوید: وقتی به زیارت مُشرَّف میشوید از معصومین فقط درخواست برآورده شدن حوائج را نکنید بلکه از آنان بخواهید که رذائل را از شما بردارند به عبارت دیگر فقط «بده بده» نگویید، «بگیر بگیر» هم داشته باشید.
اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن
حرم امیرالمومنین علیهالسلام؛ نمکزار ولایت
یک نوع تطهیر فرو رفتن در نمکزار است یعنی اگر چیزی نجس العین باشد و در نمک فرو رود بعد از مدتی پاک میشود همچنانکه سگ نجس العین است اما چون در نمکزار فرو رود بعد از مدتی استحاله میشود و دیگر سگ نیست نمک شده است. ذاتش تغییر کرده و پاک میشود. استحاله یعنی تغییر در ماهیَّت.
از دیدگاه عرفانی اگر انسان در نمک ولایت بماند از رذایل اخلاقی جدا میشود در حقیقت اولیاء الهی برای او تغییر ماهیَّت ایجاد میکنند. رذیلههایی مثل بدجنسی، حسادت، خساست و … برای همیشه تبدیل به حسنات اخلاقی میگردد.
همانطور که در ادعیه زیارت در حرم امیرالمومنین علیهالسلام آمده است: «اللّهم بَدِّلْ سَیِّئَاتِنَا حَسَنَاتٍ…» زیرا حرم امیرالمومنین علیهالسلام نمک زار ولایت است و در آنجا سیئه به حسنه تبدیل میشود و امیرالمومنین ماهیّت افراد را تغییر میدهد.
بعضی از نجاسات با فرو رفتن در نمک و برخی دیگر با آب تطهیر میشوند. همچنین بعضی از رذیلههای اخلاقی انسان با آب معرفت و بعضی با نمکزار ولایت تطهیر میشود.
«سبحانک یا لا اله الا انت» تو منزهی که بنده را از طرق مختلف تطهیر نکنی.
در اصطلاح عامیانه میگوییم خدایا تو مطهِّری یعنی هم بنده را حمام میبری و هم او را در آغوش میگیری. به واسطه تو غسل داده میشود و از نجاسات فاصله میگیرد و رذائل او به حسنات تبدیل میشود. سپس برای او حجله وصل و انسی فراهم میکنی. تو نه تنها بنده را از نجاسات ظاهری مانند عصبانیت و … رها میکنی بلکه او را از نجاساتی که در کُمُن مانده و برای دیگران هویدا نشده در امان میداری. نجاساتی چون کینه توزی.
«الغوث الغوث» از وجود مقدس حضرت به عنوان واسطه فیض درخواست میکنیم تا وساطت کنند و ما را از جهالت نسبت به این نام خلاص سازند و به برکت وجود مقدس حضرت باور کنیم که خدا لحظه به لحظه تطهیر میکند.
تاریخ جلسه:98/5/7- جلسه پنجم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] – سوره مبارکه جمعه، آیه 2
[2] – سوره مبارکه حدید، آیه 3