مقدمه
پیشنیاز شناخت قوانین عادتساز، پاسخ به چند سؤال است: عادت به چه معناست؟ ضرورت آشنایی با قوانین عادتساز چیست؟ عادت به امر خیری داشتن پسندیده است یا خیر؟ آیا قابلیت تغییر عادات در ما وجود دارد؟
عادات، امور مستمر و یکنواختی است که به طور منظم در زندگی ما جاری میشود و به آن امور انس گرفتهایم. جریان این عادات در زندگی ما به گونهای است که به تعبیر امیرالمؤمنین طبیعت دوم ما شده است؛ یعنی از ابتدا این نبودیم؛ اما در اثر عاداتی که در دراز مدت پیدا کردیم، وجود دیگری از ما دیده میشود.
ضرورت عادات خیر
داشتن عادت خیر در زندگی بسیار لازم و ضروری است، به این علت که در کلام امیرالمؤمنین به ما توصیه شده است: «عوِّدُوا…، عوِّدوا …»، (خود را عادت دهید… ، عادت دهید…). تا زمانی که امر مثبتی برای ما عادت نشده، واقعاً انجام آن برای ما سخت و پرزحمت است؛ در حالی که از نظر عقل سلیم، هر کاری که عادتمان شده، هزینه و انرژی کمتری برای آن صرف میکنیم؛ در نتیجه انجامش برای ما راحتتر است.
مثلاً در آیات قرآن، منظور از نهر جاری برای بهشتیها، معرفت است و بدیهی است که نهر جاری، برای جریانش زحمتی متحمل نمیشود و خیلی راحت عبور میکند. در نگاهی دیگر شاید بتوان گفت: ملکوت و باطن عادات خیری که بیزحمت و بدون هزینه در زندگی فرد بهشتی جریان دارد، همان نهر جاری است.
شخصیتسازی عادات
عادات ما، نمایانگر هویت ماست، به همین جهت سرمایهگذاری روی عادتهایمان بسیار مهم است. مثلاً کسی که عادت به دعوا کردن و جنجال دارد، شخصیتی جدلی شناخته میشود و فردی که عادت او مدارا و ایجاد آرامش و رفع چالشها و پیوست با افراد است، شخصیتی سازگار دارد؛ لذا عادتهای ما در بسیاری از اوقات شخصیت ما را تشکیل میدهد.
شیخ عباس قمی که مفاتیحالجنان و سفینةالبحار از آثار ایشان است، بسیار اهل مطالعه و نوشتن بود به گونهای که همیشه کتاب و دفترش همراهش بود و ضایعات وقت نداشت. این عادت، شخصیت شیخ عباس را بهعنوان نویسندهای صادق و متعهد به دین معرفی میکند، سربازی که دائم مشغول انجام وظیفه است.
ملاحظه میکنیم که عادتها شخصیت سازند، پس اگر برای کسب عادات صحیح هزینه کنیم، اصلاً بیجا نیست! در واقع برای ساخت شخصیت صحیح خودمان اقدامات لازم را انجام دادیم، اقداماتی که در درازمدت موجب تسهیلات زندگی ما میشود. مثلاً در کهنسالی که قدرتش بسیار کم میشود؛ عادت نماز شب خواندنش فعال است! و برای او هزینهبر نیست؛ چون عادت او بوده جزئی از شخصیتش شده است.
ایجاد عادات صحیح
برای ایجاد عادات شایسته نیاز به گامهایی است که در ادامه به آن میپردازیم.
گام اول، شناخت
گام اوّل برای ایجاد عادت صحیح، آگاهی است؛ یعنی ضرورت این عادت مثبت را احساس کنیم و منفعت و عاقبت و کارایی لازم آن را بشناسیم؛ اگر آگاهی لازم را نداشته باشیم، تحت تأثیر دیگران از عادت صحیح خود دست برمیداریم. اما با انتخاب آگاهانه و شناخت منافع دراز مدت آن، هر چقدر هم دیگران ملامت کنند، تحت هیچ شرایطی از این عادت خیرمان جدا نمیشویم.
عادات خیر
قطعا در مقابل این نظر که لازم است بسیاری از خیرات عادت ما شود، افرادی موضع میگیرند و میگویند: «کار خیرِ عادتی به چه کار میآید؟ کار خیر باید آگاهانه باشد! نماز شب چه فایدهای دارد برای کسی که عادت کرده به نماز شب خواندن؟! یا مدارا کردن چه سودی دارد برای کسی که سالها عادتش مدارا بوده است؟!»
قرآن در معرفی متقین میفرماید:
«كانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیلِ ما یهْجَعُونَ. وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِرُون»[1]
«(برنامهشان این بود كه) اندكى از شب را مىخوابیدند. و در سحرگاهان، استغفار مىكردند.»
نماز شب عادت آنهاست، یعنی زندگی آنها منظم است، خوبیها عادتشان شده است؛ به همین جهت هرگز نمیخواهند از آن عادات جدا شوند، همانطور که ظالمین فسق و فجور و ظلم عادتشان بوده است.
عادت به خیر کردن، هنگامی است که از خیر بودن عملی به طور کامل اطلاع داشته باشیم نه این که تقلیدی انجام دهیم؛ چون اگر عادتی را تقلیدی انجام دهیم، گذرا و موقتی است نه پایدار و دائمی! مثلا خوشزبان بودن وقتی در زندگی عادت میشود که با تمام جوانب آن آشنا باشیم، مانند خیرات و برکات، روزی فراوان و رفع موانع که از آثار خوشزبانی است. یا اگر شخصیتی جدلی داریم، سعی میکنیم به جای درگیر شدن با دیگران به آنها احترام بگذاریم و مؤدبانه برخورد کنیم و با دیدن آثار و خیر و برکت این رفتار آن را بر خود فرض و لازم میدانیم.
بنابراین ورای همۀ عادات خیر، آگاهی وجود دارد، هیچ تعارضی در بین نیست که هم عادت به امر خیری کرده باشیم و هم نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. بنابراین چون عادت خیر ما آگاهانه بوده، حاضر نیستیم از آن جدا شویم. به همین جهت امیرالمؤمنین میفرماید:
«كَفَى بِفِعْلِ الْخَیرِ حُسْنُ عَادَة»[2]
«برای انجام هر خیری کافیست که به صورت زیبا عادت بشود.»
عادت باید آگاهانه، مستمر و منظم از ما صادر شود نه گاه و بیگاه، در این صورت آن عادت، امر ثَقیلی نیست و اثرات مطلوب را در زندگی ما میگذارد. در حالی که هر کاری که به نظر ما سنگین باشد، منتظریم تا روزی آن را کنار بگذاریم.
انتخاب زیباترین عادات
همه خوبیها عادتی است، امیرالمؤمنین میفرماید:
«تَخَیرْ لِنَفْسِكَ مِنْ كُلِ خُلُقٍ أَحْسَنَهُ فَإِنَّ الْخَیرَ عَادَة»[3]
«از هرخُلقى بهترین آن را براى خود اختیار كن، زیرا بهترینها عادت میشود.»
وقتی میخواهیم عادات را انتخاب کنیم، زیباترین و برترین عادات را انتخاب کنیم نه عادات معمولی و متوسط را! عادت به شکر و ادب و خوشاخلاقی را بهتنهایی نخواهیم؛ بلکه شکر بسیار و ادب وافر و خوشاخلاقی زیاد را طلب کنیم.
اندکی عادت به ترک غیبت و ترک دروغ! عادت به خواندن بعضی از نمازهای مستحبی! کمی عادت به گذشت! ناشایست است؛ بلکه انتخاب ما بایستی احسن باشد؛ چون بهترینها عادت فرد میشود: «فَإِنَّ الْخَیرَ عَادَة»، محاسن و خوبیها مادرزادی نیست و به دنبال مراقبه مستمر، عادت فرد شده است.
عادت به زیباگویی
امیرالمؤمنین میفرماید:
«عَوِّدْ لِسَانَكَ حُسْنَ الْكَلَامِ تَأْمَنِ المَلامَ»[4]
«زبان خود را به گفتن سخن نیك و زیبا عادت بده، تا از ملامت محفوظ بمانى.»
«حُسْنَ الْكَلَامِ» یعنی هم جنس کلام و هم نوع بیان و استفاده از عبارات زیبا باشد؛ مثلاً جنس کلام ما صدق باشد نه کذب، ذکر خیر باشد نه غیبت، تشکر باشد نه توقع. گاهی اوقات تشکر میکنیم؛ اما با بیانی نازیبا؛ تشکری که درونمایۀ آن گله کردن و توقع است!
فایدۀ عادت به زیباگویی این است که از ملامتها و ناسپاسیها و پلیدیهای بسیاری در امان میمانیم و از آسایش فراوانی در زندگی بهرهمند میشویم. بسیاری از آسیبهایی که از طریق دیگران به ما میرسد، به این علت است که عادت به زیباگویی نداریم!
عادت به بزرگواری
امیرالمؤمنین در بیانی دیگر میفرماید:
«عَوِّدْ نَفْسَكَ السَّمَاحَ وَ تَجَنَّبِ الْإِلْحَاحَ یلْزَمْكَ الصَّلَاح»[5]
«خود را به بخشش و پرهیز از اصرار در طلب حاجت عادت بده تا شایستگى و نیكى پیوسته همراهت باشد.»
«عَوِّدْ نَفْسَكَ»؛ یعنی خود را عادت بدهیم به بزرگواری؛ گرچه پیشنیان ما اهل عفو و بخشش و گذشت و لطف و مِهر نبودند. «سِماح» یعنی جُود و بزرگواری، با شخصیت بودن؛ یعنی به جای اینکه عادت ما گِلهگزاری و شکایت و برخورد نامناسب باشد، خود را عادت بدهیم به بخشنده و بزرگوار بودن، هم در کلام و هم در رفتار.
در حرم مطهر حضرت اباعبدالله خانم جوانی هنگام عبور، پایش محکم به من خورد و عذرخواهی کرد، گفتم اشکالی ندارد! پس از اتمام دعایم دومرتبه از من عذرخواهی کرد که مرا حلال کنید! در مقابل آن دختر به مادرش گفتم: «خیلی قدر دخترتان را بدانید! امروزه بسیاری از جوانها اینگونه نیستند و عذرخواهی را لازم نمیدانند! بسیاری از اوقات افراد عالمانه و عامدانه کار اشتباهی را انجام میدهند و معذرت خواهی هم نمیکنند! اثر این برخورد مناسب جذب افراد است. وقتی خود را عادت بدهیم به جوانمردی و بزرگواری و عفو و بخشش، جذب حداکثری داریم.
عادت به اصرار نکردن
«وَ تَجَنَّبِ الْإِلْحَاحَ »:«الحاح» بهمعنای پافشاری کردن است؛ یعنی خود را عادت بده به کسی اصرار نکنی، البته خدا الحاح ما را خیلی دوست دارد: «یا من یحِبُّ إِلْحَاحَ الْمُلِحِّین»[6] یعنی خدا دوست دارد در مقابل او روی خواستۀ خود اصرار کنیم؛ اما نه در برابر خلق! در مقابل خلق یک مرتبه گفتیم، کافی است و اصرار نکنیم! البته طبق روایات اصرار برای طلب علم جایز است. ثمرۀ اصرار نکردن بر امری در مقابل خلق این است که همۀ خیرات و برکات در زندگی ما جاری میشود.
یارآوری این مطلب ضروری است، هنگامی که از طریق معصوم به ما دستوری داده میشود، تکلیف مالایطاق نیست؛ یعنی مقتضی موجود است و امکان آن فراهم! اگر انجام آن در طاقت و توان ما نبود، به ما دستور نمیدادند و اگر تا به حال انجام نشده؛ چون مانع آن، نخواستن ما بوده است و اصلاً ضرورتش را احساس نمیکردیم.
گام دوم، مقاومت
گام دوّم برای ایجاد عادات خیر، صبوری و مقاومت است. مقاومت در برابر نفسانیات و ملامتها و زنگ خطرهای درونی و بیرونی. به ناخودآگاهمان برنامه دهیم که مقاومت کنیم و از سرزنش هیچ سرزنشکنندهای نترسیم! «لا یخافُونَ فی الله لَوْمَةَ لائِمٍ»[7] سرزنش هیچ سرزنش کنندهای نگرانت نکند! حتی ابتدای امر در درون خودمان هم درگیری است؛ به همین جهت برای ایجاد عادات خیر، صبوری لازم است.
موانع درونی و بیرونی
وقتی که یک عمر به غیبت کردن عادت داشتیم و اکنون میخواهیم خود را به ترک غیبت عادت دهیم و به جای غیبت، تعریف و ذکر خیری داشته باشیم که اصلاً شائبه غیبت در آن نیست، گاهی نفس از درون، با ما مبارزه میکند: چرا اینقدر از دیگران تعریف میکنی؟ با این تعاریف گستاخ میشوند! اینقدر هم که فکر میکنی، تعریفی نیستند! و گاه از بیرون دیگران با ما میجنگند و میگویند: «شما که عمری اهل غیبت بودید!چرا ورق برگشته است؟!» با افتخار بگوییم: «الحمدلله خدا به ما منت گذاشته و ما را به این جایگاه رسانده است، حال که متوجه قبح عادت خود شدهایم، به حول و قوۀ الهی قرارمان بر ترک عادت اشتباه خود است. از همه شما حلالیت میطلبیم که مدتی با عادت ناشایست به شما آسیب رساندیم، در مجالس غیبت کردیم؛ در حالی که شما مستمع بودید.» این نظر را آگاهانه مطرح و بر آن مقاومت میکنیم.
ترک غیبت به این معنی نیست که در مجالس ساکت بمانیم؛ بلکه محاسنی را مطرح میکنیم که از کسی یاد گرفتیم مثلاً میگوییم: «خدا به فُلانی خیر بدهد، در برههای از زندگی امر مثبتی را به من آموزش داد که هیچگاه فراموش نمیکنم و آن را با شما به اشتراک میگذارم.»
بنابراین برای ایجاد عادات جدید بایسته است که در مقابل ملامتها و نفسانیات مقاومت کنیم. هنگامی که عادت صحیحی را آگاهانه انتخاب کردیم، و به ذهن خود فرمان مقاومت و صبوری دادیم، به آن افتخار میکنیم و ادامه میدهیم؛ امّا هنگامی که تقلیدی است، فوری از انتخاب خود عقبنشینی میکنیم!
ایجاد عادات خیر، شکر و تبلیغ
«وَ الْعَصْر. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْر. إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر»[8]
«سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام]. که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است. مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده اند.»
تغییر عادات نادرست و ایجاد عادات خیر، تبلیغ است و موجب میشود دیگران نیز به آن روی آورند. از نگاه دیگر تغییر عادات ناشایست شُکر است! شُکر در برابر توانمندی تغییر، که خدا به ما داده است.
رسیدن به شهادت با تغییر عادات
برخی میگویند: اصلاً از ما نخواهید که غیبت نکنیم، در روابط محرم و نامحرم دقت نظر لازم را داشته باشیم! ما عمری لاابالی بودیم! حال از ما میخواهید خود را به این امور عادت بدهیم؟! و مراقبه داشته باشیم؟ اصلا امکان ندارد! حال آن که بسیاری از افرادی که صدر اسلام مسلمان شدند، به شُرب خمر و فحشا و عریانی عادت داشتند؛ امّا اسلام چنان تغییری در آنها ایجاد کرد که با سُهولت از همۀ گناهان جدا شدند و بسیاری از آنها در جنگ بدر به شهادت رسیدند.
با این نگاه آرام میشویم که تغییری هر چند جزئی و موضع گرفتن در برابر عادتی غلط و جایگزین کردن عادت صحیح، ما را در مسیری قرار میدهد که آغازی است برای تغییرات دیگر و میفهمیم که امکان تغییر وجود دارد.
انشاءالله خدای سبحان توفیق ایجاد و تداوم عادات خیر را نصیبمان کند و ما را از عادات سوء دور سازد و در جمعی قرار دهد که عادات خیر دارند.
تاریخ جلسه: 1402/4/21 ـ جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. سوره ذاریات، آیه 17 و 18.
[2] .غررالحکم، ج1، ص530.
[3] .غرر الحكم، حدیث 4564.
[4] .غررالحکم، ج1، ص457.
[5]. غررالحکم، ج1، ص458.
[6]. قربالاسناد، ص 5.
[7] . سوره مائده، آیه 54.
[8] . سوره عصر