پندارهای نادرست
کسب معرفت، در عین بیوفایی
«وَ جَاء إِخْوَةُ یوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنكِرُونَ»[1]
«برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند.»
برادران حضرت یوسف، بعد از سالیان طولانی، بر آن حضرت وارد شدند. حضرت یوسف بلافاصله آنان را شناخت اما برادران، او را نشناختند؛ گویی یوسفشناس نبودند! چون جفا، مانع شناخت میشود. حضرت یوسف کوچکترین آسیبی به برادران خود وارد نکرد و همیشه نسبت به آنها وفادار بود؛ به همین دلیل توانست فوراً آنان را شناسایی کند.
در واقع تصور اینکه در عین بیوفایی و جفا نسبت به حضرت ولیعصر، معرفت و امکان شناخت آن حضرت نصیب ما میشود، کاملاً اشتباه است. هر چقدر جفا را از زندگیمان دور و عرض ارادت و اعلام محبت به امام زمان عجّلاللهتعالیفرجه را جایگزین کنیم، شناخت و معرفت بیشتری نصیبمان میشود.
از قول مرحوم آیت الله الهی طباطبایی آمده است که ظهور حضرت ولیعصر دو نوع است:
- ظهور فردی؛
- ظهور اجتماعی
بنابر نوع اول، ممکن است امام برای من جلوهگر بشود؛ اما برای کسی که در کنار من نشسته است، این ظهور اتفاق نیفتد. ما باید امام خود را بشناسیم و بهدنبال ظهور انفرادی باشیم؛ حتی اگر جامعه پذیرای امام نباشد! ما باید طالب وصال حضرت باشیم و این کار با ادعا سازگار نیست.
پندار نادرست این است که تصور کنیم در عین تحقیر، حرمتشکنی، حقناشناسی و جسارت یا بیادبی نسبت به امام زمان عجّلاللهتعالیفرجه، امکان وصل و شناخت حضرت برای ما میسر است. برای شناخت امام، مراقبه لازم است! با تمام توان باید حضرت را حمایت کنیم تا معرفت نصیبمان شود.
اتفاقی و تصادفی بودن همۀ امور
پندار ناصحیح دیگر آن است که همۀ امور را تصادفی و بدون علت بدانیم. در حالیکه همۀ مسائل، ریشه و دلیل خاص خود را دارند، حتی ممکن است این علل مربوط به بیست یا سی سال قبل باشند. اینکه حضرت یوسف برادرانش را شناخت یا ناتوانی برادران در تشخیص حضرت یوسف، هیچ کدام تصادفی و شانسی نیست. اگر نسبت به یک ولیّ خدا بیتوجه هستیم، در حالی که دیگران به او اظهار ارادت میکنند، باید تاریخ زندگیمان را مرور کنیم و بهدنبال دلیل این بیمعرفتی خویش بگردیم.
در طول سال، ایامی وجود دارد که باید قدر آنها را بدانیم؛ مثل روز عرفه، شبهای قدر، ولادتها و شهادتهای ائمۀ معصومین علیهمالسلام. بسیاری از افراد قدر ماههای محرم و صفر را نمیدانند؛ اما برخی برای این ایام قداست خاصی قائل هستند؛ دستۀ دوم باید بدانند که لطف خدای سبحان آنان را قدردان کرده است! این قدردانی نباید یک امر عادی و اتفاقی تلقی شود.
بازگشت از نزد اولیای خدا، بدون هیچ دریافتی
«وَ لَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِیكُمْ أَلاَ تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْكَیلَ وَ أَنَاْ خَیرُ الْمُنزِلِینَ»[2]
«چون آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد گفت برادر پدرى خود را نزد من آورید مگر نمىبینید كه من پیمانه را تمام مىدهم و من بهترین میزبانانم.»
با توجه به معنی این آیه مشخص میشود که اگر تصور کنیم پس از مراجعه به ولیّ خدا، اصطلاحاً دست خالی باز خواهیم گشت، دچار یک پندار نادرست شدهایم. به طور مثال تفکر نادرست این است که پس از زیارت ائمه گمان کنیم که هیچ چیز دریافت نکردهایم. یا مثلاً پندارمان این باشد که به حضرت ولیعصر عرض سلام داریم؛ اما آن حضرت نسبت به این سلامها بیتوجه است و تجهیزات لازم را در اختیار ما نمیگذارد!
پندار نادرست این است که تصور کنیم از ابتدا حضرات معصومین علیهمالسلام ظرف ما را کاملاً پر نکردهاند. وقتی هر روز در زیارت عاشورا عرض میکنیم:
«اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
«خدایا حیاتم را حیات آمیخته به عشق محمّد و خاندان محمّد علیهمالسلام، و مرگم را مرگ در حال شیفتگى به محمّد و خاندان محمّد علیهمالسلام قرار ده.»
باید بدانیم که قطعاً حضرات معصومین علیهم السلام وساطت میکنند و این فیوضات به طور کامل به ما داده میشود اما اگر در زندگیمان این اتفاق را نمیبینیم، مشکل از ما بوده است.
دریافتیها، متناسب با درخواستهاست
«بِجَهَازِهِمْ» به این معناست که جهاز و تجهیزات مورد نیاز هر کسی متناسب با خودش است. اگر گمان کنیم آن چیزی را که از آنِ ماست به دیگری میدهند و یا بالعکس؛ تفکری ناصحیح است.
برادران حضرت یوسف، درخواست سرمایه و متاع دنیوی داشتند، حضرت نیز در اختیارشان قرار داد. گویا آنچه در دریافتیهای ما مؤثر است، نوع درخواستهای خودمان است.
درخواستهای متعالی
در روایات آمده است پیامبر اکرم برای کسی که به آن حضرت مراجعه کرده بود، این طور دعا کرد:
«إنّ اللّه َ تعالى یحِبُّ مَعالِی الاُمورِ وأشرافَها ، ویكرَهُ سَفسافَها»[3]
«خداوند متعال كارهاى والا و شریف را دوست دارد و كارهاى پست و حقیر را خوش ندارد.»
گویا حضرت برای متعالی شدن درخواستهای وی دعا فرمود.
بنابراین پس از مراجعه به اولیای الهی، به هیچ وجه دست خالی برنمیگردیم! هر کس امور مطلوب خود را دریافت میکند. پس باید در مطلوبهایمان بازنگری داشته باشیم! طالب امور فانی نباشیم! گاهی یک دعای به ظاهر کوچکِ ما قیمت زیادی دارد و ما را مطابق آن تجهیز میکنند.
تجهیزات ما متناسب با خودمان است؛ به همین دلیل نمیتوانیم درخواست کنیم مثلاً همان چیزی که به علامه طباطبایی دادند به ما هم بدهند! باید ارادۀ متعالی داشته باشیم و ظرفیت خود را هم بالا ببریم تا دریافتهای خوبی هم نصیبمان شود.
دریافت کامل از اولیای خدا
بنابر بخش دوم آیه که میفرماید:
«أَلاَ تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْكَیلَ وَ أَنَاْ خَیرُ الْمُنزِلِینَ»
«مگر نمىبینید كه من پیمانه را تمام مىدهم و من بهترین میزبانانم.»
تفکر صحیح این است که پس از مراجعه به حضرات معصومین علیهم السلام، چه امام حیّ حاضر و یا سایر امامان، پیمانۀ دریافتی ما کاملاً پر خواهد شد و هیچ یک از حضرات، پیمانه را خالی برنمیگردانند. اگر دریافتی ما کم و ناقص است، قطعاً مشکل از ماست! با شکوتردیدهای و تشکر نکردنهای خود، دریافتیهایمان را از دست دادهایم.
حضرات معصومین علیهم السلام انسانهای کامل هستند در نتیجه عطایای ایشان هم کامل است! منظور از کامل بودن عطایای حضرات معصومین علیهمالسلام این است که تا قیامت؛ یعنی دنیا، برزخ و آخرت ما را آباد میکند.
«أَلاَ تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْكَیلَ وَ أَنَاْ خَیرُ الْمُنزِلِینَ»
«مگر نمىبینید كه من پیمانه را تمام مىدهم و من بهترین میزبانانم.»
امکان جایگزینی افراد با یکدیگر، بر سر سفرۀ معنوی
پندار نادرست دیگری که از آیه برداشت میکنیم آن است که گمان میکنیم به دلیل آلودگی و جفاکاریهایی که از ما سر زده است، نباید به مهمانی امام زمان عجّلاللهتعالیفرجه برویم! برادران حضرت یوسف، او را در چاه انداختند، فروختند و… ؛ اما باز هم حضرت، آنان را به مهمانی خویش دعوت میکند و میپرسد که آیا نمیبینید من خوب پذیرایی میکنم؟!
اگر به این دلیل که در طول هفته از امام زمانمان غافل بودهایم، در روز جمعه جرأت عرض ارادت نداشته باشیم، دچار یک پندار نادرست شدهایم. در واقع این یک بیادبی دیگر است که به جسارتهایی که در طول هفته مرتکب شدهایم، اضافه میشود. اگر در روز جمعه هم به مهمانی حضرت نرویم، دچار «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ»[4] «تاریكیهایى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است.» میشویم.
مهماننوازی حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه
رسم میزبانی آن است که حتماً میزبان کنار میز و سفرۀ رنگینی که برای مهمان تدارک دیده است، بنشیند و به او توجه کند. در حقیقت مهمان برای معاشرت با میزبان به مهمانی او آمده است وگرنه انواع غذاها در هر جای دیگری میتوانست باشد!
حضرت یوسف ازجمله خادمان حضرت ولیّعصر است؛ وقتی حضرت یوسف میفرماید: «من بهترین میزبانان هستم.» قطعاً مهماننوازی امام زمان عجلاللهتعالیفرجه بیشتر است.
در مهمانی امام زمان عجلاللهتعالیفرجه در روزهای جمعه میتوانیم به هر چیز نایاب و کمیابی دسترسی داشته باشیم. همچنین به رسم میزبانی، حضرت دائم با ما معاشرت دارد. وقتی مهمانی برای ما بسیار عزیز است، خودمان به شخصه از وی پذیرایی میکنیم. در مهمانی حضرت ولیعصر هر چه دریافت میکنیم گویی از دست خود حضرت دریافت کردهایم.
نکتۀ قابل توجه در این مبحث، این است که وقتی یک نفر را چند بار به مهمانی دعوت میکنند؛ اما اجابت نمیکند، دیگر دعوتنامه برای او فرستاده نمیشود؛ اما امام زمان عجلاللهتعالیفرجه، میزبانی است که هر چند بار که دعوتش را رد کرده باشیم باز هم هر یک از ما را دعوت میکند و میفرماید سهمیۀ تو را جداگانه گذاشتهام اگر آمدی آن را میگیری و اگر نیامدی کسی جای تو را نمیگیرد!
مانند مادری که چندین فرزند دارند و به همه محبت میکند و هیچیک از فرزندان نمیتواند جای دیگری را برای او پُر کند. هر یک از ما جایگاه خاص خود را نزد امام زمانمان داریم. یوسف زهرا آنقدر چشم به راه ما میماند تا به سوی او برویم و هنگامی که رسیدیم، هرگز گله و شکایتی از نپذیرفتن دعوتهای قبلی یا تأخیر در اجابت دعوت از سوی ما ندارد؛ زیرا او بهترین میزبانان است.
تاریخ جلسه: 1395/7/16 ـ جلسه 5
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. سورۀ یوسف، آیه 58
[2]. سورۀ یوسف، آیه 59
[3]. كنز العمّال، 43021
[4]. سورۀ نور، آیه 40