باب ارتباط با خداوند همیشه باز است
مرحوم فیض كاشانی(ره) در آغاز رساله نماز میفرماید: بعضی از امور از شدت ظهور برای ما عادی شده و ما نسبت به آنها بیتوجهایم. ایشان میفرمایند: خدا هیچ گماشتهای را بر خانهاش قرار نداده تا مصلی در هر نماز برای ورود به محضر سلطان از آن نگهبان اجازه بگیرد، نه دربانی بر این در است و نه پاسبانی از این خانه محافظت میكند، بلكه درگاه الهی همیشه باز باز است. به عبارتی هیچ مانع و رادعی برای ارتباط ما با خدا نیست. مرحوم فیض یادآوری میكند مفتوح بودن باب الله خود نعمتی است كه از شدت ظهور بر ما پوشیده است. در زندگی نامه یكی از علما آمده كه ایشان میگفتند: پدرم میخواستند خدمت عالم بزرگی بروند، چون به در خانه او رسیدند اجازه حضور نیافتند، مقداری دِرهَم به دربان دادند و در به رویشان گشوده شد. امّا باب الله نگهبانی برای دریافت رشوه ندارد، ارتباط با معشوق و حضور در خدمت حضرت حق، سهل الوصول و آسان است. تنها كافی است كه به این در گشوده مراجعه كنیم.
هر كه خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگیر کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست[1]
آداب استقبال(رو به قبله بودن)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ فَانْسَ الدُّنْیا وَ مَا فِیهَا وَ الْخَلْقَ وَ مَا هُمْ فِیهِ وَ اسْتَفْرِغْ قَلْبَكَ عَنْ كُلِّ شَاغِلٍ یشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاینْ بِسِرِّكَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَ اذْكُرْ وُقُوفَكَ بَینَ یدَیهِ یوْمَ «تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِ»[2] وَ قِفْ عَلَى قَدَمِ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ فَإِذَا كَبَّرْتَ فَاسْتَصْغِرْ مَا بَینَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ الثَّرَى دُونَ كِبْرِیائِهِ …»[3]
«چون رو به قبله ایستادى، پس فراموش کن دنیا و آنچه در دنیا است و مردم و آنچه در دست آنان است( از همه اینها مأیوس باش) و قلب خود را از هر چیزى كه تو را مشغول كرده و از خدا باز داشته، و به سوى خویش جلب مىكند به جز خداوند متعال خالى و فارغ كن. و از صمیم دل و خلوص قلب خود به عظمت و جلال پروردگار متوجه باش. و سپس ایستادن خود را در پیشگاه با عظمت او ببین در روزی که هر نفسى به آنچه از پیش فرستاده است امتحان مىشود، و برمىگردند به سوى پروردگار خود كه مولى آنان است. و قیام تو بر قدم و مقام خوف و رجاء باشد. و چون تكبیر نماز گفتى همه را در مقابل عظمت و مقام كبریاى او كوچك دیده و مخلوقات ما بین آسمان و زمین را ذلیل و ناچیز بدان؛ …»
ادب اول: دنیا و ما فیها ماندگار نیست
با توجه به روایت باید هنگام رو به قبله ایستادن به چند امر توجه داشت، زیرا رو به قبله ایستادن در هر نماز، حكایت از تصویر آخرین رو به قبله شدن ماست، از این رو باید تمام توجه مصلی به امور زیر معطوف شود:
- رو به قبله شدن به معنای بیتوقعی از دنیا و مافیهاست.
- از دنیا و آنچه در دنیاست مأیوس شود.
- مقام و منصب و مدرك دنیایی نزد او هیچ اعتباری نداشته باشد و همه امور را فانی بداند.
- خانواده، همسر، فرزند و… هیچ یك نمیتوانند كمكی بهاو داشته باشند.
- روی هیچ كس و هیچ چیز نمیتوان تكیه كرد، حتی بر اشكهایی كه بر مصیبت اباعبدالله علیهالسلام ریخته شده است.
ادب دوم: بیتوقعی از خلق
نباید از وابستگان و نزدیكان توقع داشت، زیرا توقع با رو به قبله شدن خالصانه منافات دارد. روایت میگوید: فارغ كن قلبت را از هر تعلقی و بخواه دلت فارغ شود. دل باید از هر مشغولیتی غیر خدایی خارج شود و همه حواس متوجه حضرت حق باشد. دل باید فقط به خدا مشغول باشد نه آنكه مشغول بر امر دیگری باشد، زیرا مشغولیت به خلق اجازه توقع داشتن از آنها را به انسان میدهد و همین امر سبب میشود زمان رو به قبله شدن چشم و دلش به سوی كمك مردم و توقع از آنها باشد.
ادب سوم: یادآوری در محضر خداوند سبحان قرار داشتن
به خاطر داشته باش و به خود یادآوری كن در محضر چه كسی ایستادهای، در مقابل جمال و جلال سلطانی قرار گرفتهای كه روزی در مقابل او بر همه مردم آشكار میشود چه چیزی را از پیش فرستادهاند.
به عبارتی دیگر رو به قبله شدن، یادآور «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِر»[4] است اینكه هر كس به خود یادآوری كند كه باطن او در محضر چه كسی پردهبرداری خواهد شد. اگر مصلی فقط به همین ادب سوم توجه كند برای حضور قلب او كافی است. مثلاً اگر به ما گفته شود همه جزئیات نماز صبح تو با تمام لایههای درونیاش فیلمبرداری میشود و تصویر آن در مقابل چشم همگان به نمایش گذاشته میشود، در آن لحظه از خجالت قالب تهی خواهیم كرد. نماز در مقابل حضرت حق كاملاً آشكار و هویداست و باری تعالی از لایهلایههای آن به وضوح آگاه است. حضرت حق علیم است و عالم به اسرار عالم هستی است، حال اگر از نمازی كه مصلی در آن حضور قلب ندارد، در قیامت پردهبرداری شود، مصلی به شكل حمار محشور میشود، از این روست كه سومین ادب نماز را رعایت نکرده است. در آن روزی كه همه به سوی خدا برگردانده میشوند تو نیز برگردانده خواهی شد، پس حال كه برای نماز ایستادهای و هنوز وارد نماز نشدهای قلبت را رو به قبله كن تا یاد قیامت در دلت قائم شود و اثر این امر آن است كه باور كنی هیچ یك از كسانی كه در تصورت بر آنها تكیه كردهای، نمیتوانند كمكی برای تو داشته باشند. هر كس به تنهایی خلق شده و به تنهایی خواهد رفت.
ادب چهارم: خوف و رجاء
مصلی از سویی نگران عمل خویش است و خائف از آن است كه معشوق چه معاملهای با عمل ناچیز او خواهد كرد. و از سوی دیگر امیدوار به رحمت حق است خدایی كه رحمتش واسعه است.
اهل دل میگویند: مصلی برای نماز و رو به قبله كردن بر روی پای خویش میایستد و این امر نشانی از خوف و رجای او نسبت به حق است از سویی از عملكرد خویش خائف است و از سوی دیگر امیدوار بر رحمت مولاست. باید از خوف خدا به رجای او پناهنده شد تا بتوان اصلاحات لازم را بر خود بپذیریم. اگر امروز در نماز و با نماز اصلاح نشویم فردای قیامت زمان اصلاح نیست.
تعریف استقبال (رو به قبله بودن)
قاضی سعید قمی(ره) میگوید: قبله عبارت است از برونرفت عبد از هر چیز حتی از اختیار خود. رو به قبله شدن خارج شدن از همه چیز است، خارج شدن از زمان، مقام، بچه، همسر و… حتی باید از اختیار خویش برون آمد. اگر مصلی با انتخاب نماز انتخاب درستی كرده، باید بداند این انتخاب مربوط به او نیست بلكه اختیار خدای سبحان است كه بواسطه او جاری شده است.
همچنین گفتهاند: قبله توجه عبد به هدف و مختار خود اوست، وقتی او رو به قبله میشود، یعنی توجه به خدا دارد و انتخاب او تنها خداست. اینكه بنده به لطف حضرت حق خدا را اختیار كرده به آن معنی است كه گفته میشود: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّهِ»[5] رو به قبله ایستادن اوج خوشسلیقگی افراد است، آنان معشوق را انتخاب میكنند و غیر معشوق را رها میكنند.
لحظات را قدر بدانیم انسان در طول شبانه روز تنها ساعاتی خاص اجازه انتخاب رو به قبله ایستادن را برای انجام واجبات دارد. نماز ورود به حرم خداست، و ورود به حرم خدا ورود به حریم نور است. چون تنها نور میتواند وارد حریم حق شود، نماز نور است هر كه رو به قبله ایستادن را انتخاب كند، نور خاصی بر او جلوه میكند و این نور برای او فرقان میآورد و جایگاه او را از سایرین در عالم معنا ممتاز میسازد. از جمله اموری كه در نماز بر عابد كشف میشود آن است كه بداند اختیار او در مقابل اختیار مولایش فانی است و پناهگاهی در ما سوی الله به غیر از خدا ندارد. او در نماز به وضوح در مییابد كه تنها پناهگاه و محل نجات او خدای سبحان است.
«سبحانَ الذی لا مَلجاءَ و لا منجا منه الّا الَیه»[6]
زمان رو به قبله ایستادن برای انجام واجبات زمانی است كه مصلی خود را در وقت مشخصی از همه امور فارغ میكند و رو به قبله میایستد. این زمان از جهت كسب انرژیهای مثبت زمان خاصی است، زیرا كعبه مركز انرژیهای ماوراءالطبیعه است و زمان رو به قبله ایستادن زمان رو به كعبه كردن است. هر چند میان مصلی و كعبه فرسنگها فاصله است، امّا این فاصله تنها بُعد مكان را در برمیگیرد و اگر دل از قفس ماده رها شود و رو به قبله عالم معنا شود هیچ فاصلهای میان آن دو نخواهد بود.
اهل دل میگویند: با توجه به قبله، دید دل انسان تقویت میشود و چشم دلش نورانی میگردد در آن زمان در مییابد:
«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِن»[7]
رو به قبله بودن، زمان تجدید عهد بندگی با خداوند
خدای سبحان در عهد الست با مؤمنین میثاق بسته و ما این میثاق را امضا كردهایم. این میثاق در زمانهای خاص جلوهگر شده و ظهور مییابد. مثلاً
- زمان محرم شدن و لبیك گفتن یكی از آن زمانهاست وقتی حاجی میگوید: «لبیك اللهم لبیك لا شریك لك لبیك» پایبندی به میثاق اولیه خود را تجدید میكند.
- همچنین رو به قبله ایستادن برای اقامه نماز تجدید عهدی است كه با خدای سبحان بسته شده به محض آنكه مصلی رو به قبله میایستد به حضرت حق اعلام میكند برای تجدید میثاق اولیه قائم شدهام.
مصلی با رو به قبله ایستادن اولین قدمها را برای وصال به معشوق برمیدارد و اعلام میدارد كه با این استقبال روح من از امور متفرق مجرد میشود. حضرت امام خمینی(ره) در اسرارالصلاة میفرماید: در این زمان سرّ و روح مصلی إحدی التعلق میشود. یعنی فقط گرفتار یكی است.
غلام همت آنم كه زیر چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است[8]
امام، حقیقت قبله
كعبه در زمین برجسته است و دل خالص در وجود مؤمن برجسته است. دل رفیع المقام است، مصلی در رو به قبله شدن حقیقتاً به دل مراجعه میكند و چون او را خالی از غیر ببیند به سوی معبود حركت میكند.
اهل دل میگویند: وقتی به سراغ دل رفتی اگر آن را خالص از غیر دیدی به سراغ اسم اعظم برو، كه با توجه به روایات اسم اعظم امام هر زمانی است. با این توضیح مصلی در عالم ماده ظاهراً رو به كعبه نماز میكند، امّا در عالم معنا او برای نماز رو به امام زمان خویش میایستد. اگر مصلی رو به امام میكند باید تمام بتهای وجود خود را بشكند و دور بریزد بت مقام، بت پول، بت همسر، بت فرزند و در یك كلام بت تعلقات شكسته و خرد میشود.
تاریخ جلسه: 95/11/26 – جلسه 17
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] جناب حافظ
[2] سوره مبارکه یونس، آیه30
[3] بحارالانوار، ج81، ص230
[4] سوره مبارکه طارق، آیه9
[5] سوره مبارکه هود، آیه88
[6] مفاتیح الجنان، اعمال روز عرفه
[7] سوره مبارکه حدید، آیه3
[8] جناب حافظ