آداب شنیدن

پرهیز از شنیدن حرف لغو

 

در آیه 62 سوره مبارکه مریم آمده است:

«لَا یسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکرَةً وَعَشِیا»

«در آن جا هرگز گفتار لغو و بیهوده‌ای نمی‌شنوند و جز سلام در آن جا سخنی نیست و هر صبح و شام، روزی آنان در بهشت مقرّر است.»

اگر در شنیده‌هایمان آداب شنیدن را به کار بگیریم، رزق معرفتیمان افزون می‌شود پس اگر توفیقات معنوی ما کاهش یافته به دلیل شنیدن سخنان نامناسب است.

حرف لغو حرفی است که منفعت عقلایی و فایده دنیوی و اخروی ندارد، بهشتی‌ها چون حرف لغو نمی‌شنوند صبح و شب از روزی‌های خاص بهره‌مندند. میان شنیده‌های ما و مرزوق شدن‌مان ارتباط جدی وجود دارد.

حرف بی‌ربط می‌تواند سیاسی باشد یا اجتماعی و یا حتی خانوادگی.

 

اعراض از لغو

 

در آیه 55 سوره قصص آمده است:

«وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ»

«و هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می‌گردانند»

 ادب شنیدن این است که نه تنها حرف لغو نشنویم بلکه علت گوش ندادنمان را هم به دیگران اعلام کنیم و جهت‌‌گیری مناسبی در رابطه با حرف لغو داشته باشیم.

باید اعراض از لغو را در شنیده‌ها اعلام کرد و بی‌توجه و بدون اعلام احساسات نباید از آنها گذشت.

 

فضاسازی کردن

 

در آیه 102 سوره مبارکه انبیاء آمده است:

«لَا یسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ»

«(بهشتیان) هرگز آواز جهنم را نخواهند شنید و به آنچه مشتاق و مایل آنند تا ابد متنعّمند.»

«حسیس» صدای هار هار آتش نیست بلکه صدای آهسته و آرام است.

مفسرین می‌گویند: بهشتیان حتی کمترین صدایی از شکایت و ناله و فریادهای جهنّمیان را نمی‌شنوند، در این حکایت نیز همین است مؤمنان صدای اهل معصیت و خلافکاران را نمی‌شنوند آنان از بغض و طغیان و نافرمانی و ناله اهل خلاف و درخواست‌های نامناسب آنان در امانند.

هر کس باید به اذن حق فضاسازی کند و تا حد امکان در فضای معصیت قرار نگیرد.

شنیدن ناشکری دیگران ما را ناشکر می‌کند نباید اجازه بدهیم تا ناشکری آنان به گوش ما برسد مثلاً چنانچه کسی بخواهد از زندگیش شکایت و گلایه‌ای کند بلافاصله الطاف حق را به او متذکر شویم تا باب ناشکری او بسته شود.

اگر جلوی ناشکری دیگران گرفته نشود، ممکن است آنان احساس خوبی داشته باشند اما شنونده مکدّر می‌شود «عَلَیکمْ أَنْفُسَکمْ»[1]

 

احساس رضایت و دلدادگی خود را نسبت به شنیده‌های مثبت را فورا اعلام کنیم

 

در آیه 193 سوره مبارکه آل عمران آمده است:

«رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیا ینَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکفِّرْ عَنَّا سَیئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ»

«پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت می‌کرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران»

چند ادب در این آیه مطرح شده است:

  1. وقتی حقیقتی را می‌شنویم دلدادگیمان را اعلام کنیم.
  2. ادب شنیدن این است که نسبت به شنیده‌ها فوراً عکس العمل نشان دهیم و دلدادگی خود را نسبت به حرفی که شنیده‌ایم اعلام کنیم، همچنان که اگر شما خوردنی خوش‌مزه‌ای را بخورید خوش مزه بودن آن را اعلام می‌کنید و عکس العمل نشان می‌دهید، شنیدن حرف خوب نیز چنین است، گوش راه فوری غذای قلب است عکس العمل باید فوری نشان داده شود، به عبارتی گوش سریع ترین راه تغذیه قلب است حرف خوب آن است که فوراً به خوبی آن اعتراف شود، اعتراف شکری است که نسبت به شنیده‌های گوش داریم.

 

ترک کردن جمع کتمان کنندگان و استهزاء کنندگان حقیقت

 

در آیه 140 سوره نساء آمده است:

«إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللّهِ یکفَرُ بِهَا وَیسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّکمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا  جَمِیعًا»

«هرگاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا می‌کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.»

اگر گروهی مقدسات را مورد استهزاء قرار می‌دهند باید آن جمع را ترک کرد و در میان جمع آنان ننشست و این ترک کردن تا زمانی ادامه داشته باشد که نوع گفتار آنان عوض شود به عبارتی با خروج از آن مکان پرده‌گوشمان را می‌کشیم.

فردی به یکی از علما گفت: چگونه ممکن است تشرف خدمت حضرت نصیبمان شود ایشان گفتند: توصیه این است که حضرت را اذیت نکنید، گفتند: اذیت نمی‌کنیم، گفتند: در مجالسی که حضرت اذیت می‌شوند ننشینید، گفتند: در کدام مجلس؟ گفتند: مجلسی که در آن به ولی خدا (مراجع تقلید) توهین شده و شما در آن مجلس می‌نشینید.

 

هنگام شنیدن حرف درست، احساس را در خدمت گوشمان قرار دهیم

در آیه 83 سوره مبارکه مائده آمده است:

«وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْینَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ یقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاکتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ»

«و چون آنچه را به سوى این پیامبر نازل شده، بشنوند، مى‏بینى بر اثر آن حقیقتى که شناخته‏اند، اشک از چشمهایشان سرازیر مى‏شود. مى‏گویند: پروردگارا، ما ایمان آورده‏ایم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس.»

 خداوند در تعریف عده‌ای از مسیحیان بیان می‌دارد که وقتی پیام‌های قرآنی را می‌شنوند بلافاصله از چشمانشان اشک شوق و معرفت سرازیر می‌شود آنان به شکرانه معرفت، اشک را به میدان می‌آورند، ادب شنیدن آن است که وقتی گوش چیزی را می‌شنود که از آن لذت می‌برد بقیّه حواس را درگیر کند و گوش تنها خوری نداشته باشد و خودش به تنهایی لذت نبرد.

 

تحریف و تبدیل در شنیده‌ها ایجاد نکنیم

 

در آیه 181 سوره مبارکه بقره آمده است:

«فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»

«پس هر کس آن [وصیت‏] را بعد از شنیدنش تغییر دهد، گناهش تنها بر [گردن‏] کسانى است که آن را تغییر مى‏دهند. آرى، خدا شنواى داناست.»

 بحث و موضوع بر سر وصیت است، قرآن می‌گوید: اگر کسی چیزی را که شنید به چیز دیگری تبدیل کرد و شنیده‌ها را جابجا نمود گناه بزرگی مرتکب شده است.

ادب این است که چیزی را که می‌شنویم درست بشنویم و مطالب را جابجا نکنیم، تبدیل یعنی چیزی را به جای چیز دیگر گذاشتن، جایگزین یک جمله و یا یک کلمه، جمله یا کلمه دیگری بگذاریم

«مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یحَرِّفُونَ الْکلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَینَا وَاسْمَعْ غَیرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ»[2]

«بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف می‌کنند؛ و (به جای اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»)، می‌گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز می‌گویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند:) راعنا = ما را تحمیق کن!]» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند»

معانی تحریم:

  1. تغییر است یعنی بالا و پایین کردن کلمات؛ در این حالت کلمات تغییر اساسی پیدا نمی‌کند امّا جا به جا می‌شود. قرآن می‌فرماید: یهودیان چنین می‌کردند، تحریف جدی در مطالب به میل خود ایجاد می‌کردند مثلاً، اگر کسی بخواهد حرفی را در خانه بزند و قسمتی از آن را سانسور کند و یا قسمتی از آن سخن را که به نفع او نمی‌باشد حذف می‌کند، یا قسمتی را که آسیب احتمالی دارد بیان نکند، به شیوه یهود عمل کرده است؛ دنیاطلبان از میان سخنانی که می‌شنود تنها مطلبی را به گوش می‌گیرند که منفعت دنیوی دارد یعنی جزئی از آن را می‌گیرند و جزء دیگر را رها می‌کنند.
  2. تحریف آن است که به شنیده‌های خود جامعه عمل نپوشانند و آن را در حد حرف نگه‌دارند؛ می‌شنوند امّا اجرا نمی‌کنند.

 

پرهیز از  شنیدن دروغ

 

در آیه 42 سوره مبارکه مائده آمده است:

«سَمَّاعُونَ لِلْکذِبِ أَکالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَآؤُوک فَاحْکم بَینَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن یضُرُّوک شَیئًا»

«پذیرا و شنواى دروغ هستند [و] بسیار مال حرام مى‏خورند. پس اگر نزد تو آمدند، [یا] میان آنان داورى کن، یا از ایشان روى برتاب. و اگر از آنان روى برتابى هرگز زیانى به تو نخواهند رسانید.»

سمّاع صیغه مبالغه است به این معنا که یهود زیاد به دروغ گوش می‌دهد، آنها مطالب بی‌اساس را زیاد می‌شنوند.

باید دقت داشت هرچه به گوش می‌رسد قطعاً در دل اثرگذار می‌گذارد و ممکن است دل را ویران و مکدر کند. گاهی از رادیو بیگانه فلان سخنرانی پخش می‌شود که هیچ پایگاه دینی و شرعی ندارد اگر گوشم را به آن بسپارم، شنیده‌ها در دلم اثر دارد، باید قانونم این باشد که حقیقت به گوشم برسد نه باطل و دروغ، وقتی شنیده‌های گوش مشکل دارد دل مشکل‌دار می‌شود.

مثلا ً حتی اگر روضه دروغ بشنویم دلمان گرفتار کدورت می‌شود.

 

پرهیز از توجه به شایعات و شایعه پراکنی

 

در آیه 12 سوره مبارکه نور آمده است:

«لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْک مُّبِینٌ»

«چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است؟»

 نادرست را نشنوید، جملاتی مانند (گفتند و یا به نظرمی‌آید) را نشنوید وقتی هیچ دلیل عقلانی و شرعی و محکمه پسند نداریم، به حرفهای بی‌اساس بها ندهیم و گوش نسپاریم؛ چرا گوشمان را به شنیده‌های این چنینی می‌‌سپاریم؟ چرا وقتی گمان نادرست را می‌شنوید می‌پذیرید و واکنش درست نشان نمی‌دهید و رد گمانه زنی نمی‌کنید؟

به مجرد این که گمانه‌زنی‌ای به گوشم می‌رسد که پایگاه عقلی و شرعی ندارد باید رد کنم و بر مبنای شواهد و قرائن صحیح نظر بدهم.

قرآن در آیه 16 سوره مبارکه نور می‌گوید:

«وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یکونُ لَنَا أَن نَّتَکلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَک هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ»

«چرا هنگامی که آن را شنیدید نگفتید: «ما حق نداریم که به این سخن تکلّم کنیم؛ خداوندا منزّهی تو، این بهتان بزرگی است»؟!»

 چرا وقتی شایعه‌ای را شنیدید نگفتید ما هرگز پخشش نمی‌کنیم؛ وقتی شنیدید گفتید: می‌گویند و ما هم گفتیم، همین‌گونه شایعه در سطح جامعه پخش و پراکنده می‌شود. گوش ما باید به یقینیات و به شواهد بارز و واضح سپرده شود.

 

پرهیز از شنیدن و پیگیری مطالب غیر عالمانه

 

در آیه 36 سوره مبارکه اسراء آمده است:

«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کلُّ أُولئِک کانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا»

«از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.»

   چیزهایی را که به آن‌ها یقین ندارید پیگیری نکنید، در قیامت گوش مورد بازخواست قرار می‌گیرد که چرا زمان برای پیگیری امور ناصحیح گذاشته است، آنقدر ما یقینیات و بدیهیات داریم که بخواهیم به سراغ آنها برویم که دیگر زمانی برای شنیدن امور مشکوک و مذموم نیست، ما نباید پیگیر امور غیر عالمانه باشیم بلکه باید به اموری گوش بسپارم که مبنای شرعی صحیح و درست دارد.

 

هنگام شنیدن مطالب عکس العمل لازم نشان بدهیم

 

در آیه 37 سوره مبارکه کهف آمده است:

«قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یحَاوِرُهُ أَکفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَک مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاک رَجُلًا»

«دوست (با ایمان) وی -در حالی که با او گفتگو می‌کرد- گفت: «آیا به خدایی که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟!»

 داستان قرآن چنین است که دو دوست بودند که وضع مالی یکی خوب بود و می‌گفت: گمان نمی‌کنم این باغ از بین برود بلکه همیشه برای من باقی خواهد ماند، دوستش که سخن او را شنید گفت: آیا نعمت خدایی که تو را از خاک آفرید و انسان مستوی القامه قرار داد ندیده می‌گیری؟

ادب شنیدن این است اگر کسی از نزدیکان من حرف بی‌ربط می‌زند؛ حرف درست را به او یادآوری کنم و اتمام حجت برای او داشته باشم، اگر کسی اهل غلو است و کارها را نابسامان می‌کند و گاهی امور را به یکدیگر می‌پیچاند و حرف بی‌ربط می‌زند باید متذکر اشتباهش شد.

 

پرهیز از شنیدن جدال و مراء

 

در آیه 22 سوره مبارکه کهف آمده است:

«قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا»

«بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!»

داستان اصحاب کهف است که قرآن می‌فرماید: عدد و رقم را رها کن، خداوند تعداد آن‌ها را بهتر می‌داند.

اگر چیزی به گوشمان می‌رسد که نمی‌توانیم آن را اثبات کنیم برای اثباتش جدل نکنیم، نسبت به اموری که تعیین کننده نیستند سخت‌گیری نکینم.

مثلاً، تاریخ امری اگر تعیین کننده نیست رها کنیم و نسبت به تاریخ کنکاش و خورده‌گیری نداشته باشیم، اصل را بگیریم و عدد را رها کنیم.

 

از پذیرش سریع کلام خودداری کنیم

 

در آیه 6 سوره مبارکه حجرات آمده است:

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»

« ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!»

اگر فردی که گرفتار سوء سابقه است برای ما خبری می‌آورد در آن تفحص کنیم؛ خبر عادل واحد نیز چون به حد تواتر نرسیده به راحتی قبول نکنیم، مثلاً بعضی از افراد گاه با وسوسه‌های شیطان به سراغ طالع بین و یا فال‌بین می‌روند و او می‌گوید: مثلاً فردی از نزدیکان شما برای شما توطئه کرده و شما می‌بینید آن فرد از فامیل شما مرد متقی‌ای است، اگر شما هم متقی نباشید گرفتار حرف‌های بی‌ربط فال‌بین و طالع‌بین می‌شوید و نسبت ناروا به آن فامیل خود می‌‌دهید و نسبت به او بدبین می‌شوید و رابطه‌تان را با او کم می‌کنید، خبر طالعه‌‌بین سبب می‌شود روابط میان افراد خراب ‌شود این افتراق کار شیطان است.

 

پرهیز از استراق سمع

 

‌در آیه 18سوره مبارکه زمر آمده است:

«الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِک هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»

«همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.»

آیه اولی الالباب را معرفی می‌کند، که گوششان را به بهترین سخن‌ها می‌سپارند ما نیز باید کلام را بسنجیم و ببینیم از شنیده‌ها کدام کلام بهترین است، همان را بشنویم و اجرا کنیم .

 

پرهیز از قبول هر عذر و بهانه

 

در آیه 11سوره مبارکه فتح آمده است:

«سَیقُولُ لَک الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن یمْلِک لَکم مِّنَ اللَّهِ شَیئًا إِنْ أَرَادَ بِکمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِکمْ نَفْعًا بَلْ کانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا»

«بزودی متخلّفان از اعراب بادیه‌نشین (عذرتراشی کرده) می‌گویند: «(حفظ) اموال و خانواده‌های ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیّه تو را همراهی کنیم)، برای ما طلب آمرزش کن!» آنها به زبان خود چیزی می‌گویند که در دل ندارند! بگو: «چه کسی می‌تواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هرگاه زیانی برای شما بخواهد، و یا اگر نفعی اراده کند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه کارهایی که انجام می‌دهید آگاه است!»»

خدا به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌گوید: عده‌ای از تو معذرت‌خواهی می‌کنند و می‌گویند گرفتاری‌های روزانه اجازه نمی‌دهد با تو به جنگ بیاییم این‌ها دروغ می‌گویند، حرفهایشان بی‌ربط است، ای پیامبر تو به هر حرفی بها نده، تعریف و تکذیب این گروه را جدی نگیر، به این‌ها بگو نفع و ضرر دست خدا است اگر خدا بخواهد ضرری به زندگی شما وارد شود حضور شما در آن زمان هیچ تاثیری ندارد و اگر بخواهد نفعی به شما و خانواده‌تان برسد باز هم بودنتان تعیین کننده نیست چنین پاسخگویی از سوی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دلیل آن است که این گروه بفهمند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از بهانه تراشی‌های بی‌دلیل آنان آگاه است.

اگر بدانیم طرف مقابل نسبت به آنچه می‌گوییم آگاه است دروغ‌گویی و سخنان بی‌ربط را کنار می‌گذاریم.

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  سوره مبارکه آل عمران، آیه 105

[2]  سوره مبارکه نساء، آیه 46

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *