آسیب شناسی – بخش هفتم

  در حضور امام سجاد علیه‌السلام با آسیب‌هایی که ما را تهدید می‌کند، آشنا می‌شویم.

 

رکود کمالات

 

در دعای بیست و ششم(دعا برای همسایگان و دوستان) آمده است:

 «وَ اجْعَلْ لِي أَوْفَى الْحُظُوظِ فِيما عِنْدَهُمْ ، وَ زِدْهُمْ بَصِيرَةً فِي حَقِّي، وَ مَعْرِفَةً بِفَضْلِي حَتَّى يَسْعَدُوا بِي وَ أَسْعَدَ بِهِمْ»

«خدایا! کامل‌ترین بهره‌هایی که نزد دوستان و همسایگان من است، برایم قرار بده، و بصیرتشان را در حقّ من و معرفتشان را به فضل من افزون کن تا به خاطر من نیک‌بخت شوند و من نیز به خاطر آنان نیک‌بخت شوم.»

 

یکی از خطراتی که ما را تهدید می‌کند آن است که میل به ترقّی و کمال در ما حبس شود و طالب نیکی‌هایی در حد نیکیِ نزدیکان‌مان باشیم. با اینکه اطرافیان ما دارای انواع شایستگی‌ها هستند؛ اما همین که کمالاتی به اندازۀ کمالات اطرافیان خود، از خدای سبحان طلب کنیم، موجب صدمه به رشد ما و در نتیجه ناقص ماندن ما می‌شود. این بدان معناست که نیاز به کامل‌تر بودن از اطرافیان، نیازی است بسیار جدی که بایسته است در تمام مراحل زندگی ما جلوه‌گر باشد.

اگر سؤال شود دلیل این امر چیست؟ عبارتِ پایانیِ دعا پاسخگوی این سؤال است: «حَتَّى يَسْعَدُوا بِي وَ أَسْعَدَ بِهِمْ» تا آنها به وسیلۀ من سعید و خوشبخت بشوند؛ چون اگر کمال ما از اطرافیان بیشتر باشد، آن‌ها با الگو قرار دادن ما و رقابت در فضائل، از رکود در کمالات پرهیز می‌کنند.

قرآن نیز به ما آموزش می‌دهد: «وَ اجعَلنا لِلمُتَّقینَ اِماماً»[1]«و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده.» پس اگر برای خود کمالی همانند دوستان، آشنایان، بستگان و همسایگان درخواست کنیم، گویا به خود ظلم کرده‌ایم.

 

طلبِ نامطلوب

 

لازم است برای نزدیکان خود نیز انواع صفات پسندیده را درخواست کنیم تا به وسیلۀ آنها سعید شویم. حال اگر برای درخشش خود، از خدای سبحان، محروم شدن اطرافیان از کمالات خاص را طلب کنیم، به حُسن عاقبت خود آسیب وارد کرده‌ایم؛ چون به میزانی که اطرافیان‌ ما از فضائل و امتیازات بیشتری بهره‌مند باشند، با اُسوه قراردادن و پیروی از آن‌ها به کمالات ویژه‌ای راه پیدا می‌کنیم.

با توجه به این دعا دو آسیب ما را تهدید می‌کند:

  • بخواهیم در سطح اطرافیان شایستۀ خود باشیم.
  • از خدای سبحان درخواست کنیم، نزدیکانمان نسبت به ما از کمال کمتری برخوردار باشند؛ در حالی که شایسته است با جلوداری ما، همیشه حرکتی رو به رشد داشته باشند. پیشرفت ما درمعنویات انگیزه‌ای می‌شود تا اطرافیان با دیدنِ نمونۀ عینی، تقاضای بهتر شدن را داشته باشند.

 

طلب صحیح از طریق ناصحیح

 

در دعای بیست و هشتم صحیفه سجادیه آمده است:

«فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ يَا إِلَهِي مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الِارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا»

«خدایا، چه بسا مردمی را دیدم که عزت را از غیر تو طلب کردند، پس ذلیل شدند و ثروت را از غیر تو طلب کردند، پس فقیر شدند و برای دست‌یابی به رفعت مقام تلاش کردند، پس پست شدند.»

 

در این عبارات سه آسیب که شخصیت ما را تهدید می‌کند، بیان شده‌است که در حقیقت یک آسیب محسوب می‌شوند.

 

  • طلب عزت از غیر طریق بندگی

 

اولین خطر این است که طالب عزّت باشیم؛ اما آن را در غیر از طریق بندگی حق مشاهده کنیم. طلب عزت امری نیکو است؛ اما از مسیری صحیح که آن فقط مسیر بندگی است.

باور کنیم که:

«قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ… وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ…»[2]

«بگو بار خدايا تويى كه فرمانفرمايى… و هر كه را خواهى عزت بخشى »

 «…وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ…»[3]

«…عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است…».

طلب عزّت فطری ماست؛ اما اگر خواستار عزّت از طریق مقام یا قدرت یا ثروت یا دیگر امور مادی باشیم، نه تنها موجب رسیدن به عزّت نمی‌شود؛ بلکه ما را گرفتار خواری و رسوایی می‌کند. غیر خدا ممکن است موقّت به ما عزّت بدهد؛ اما در نهایت ما را تحت سلطۀ شیطان قرار می‌دهد و فاقد عزّت می‌شویم.

 

  • ثروتمند فقیر

 

«وَ رَامُوا الثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا»  «و ثروت را از غیر تو طلب کردند، پس فقیر شدند.»

دومین آسیب این است که برای تمکّن و تنعّم مادی، سفرۀ نیاز خویش را به غیر خالق عرضه کنیم و خود را محتاج مردم ببینیم. بسیاری از ما قصد داریم، ثروت را از غیر خدای سبحان به دست آوریم. ممکن است در ظاهر به ثروتی دست یابیم؛ اما در نهایت همیشه خود را محتاج خلق می‌بینیم و در نگاه معصومین فقیر محسوب می‌شویم.

احتیاج به خلق، فقری رسواکننده است که گاه ثروتمندان گرفتار این فقر هستند؛ در حالی که اگر تموّل و مادیات زندگی خود را از خدای سبحان طلب کنیم؛ ممکن است از جهت مادی دارای محدودیت‌های خاصی باشیم؛ اما در نزد اولیاء متموّل و متنعّم محسوب می‌شویم؛ چون خود را بی‌نیاز از خلق و تنها محتاج خالقی می‌بینیم که غنی و مُغنی است و در لحظه ما را بی‌نیاز از خلق می‌کند.

 

  • عالیقدر بی‌قدر

 

«حَاوَلُوا الِارْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا» «برای دست‌یابی به رفعت مقام تلاش کردند، پس پست شدند.»

سومین آسیب‌ که ما را تهدید می‌کند این است که خود به دنبال برتر شدن باشیم. گاه بعضی از ما برای به دست آوردن مقام و رتبه، همۀ تلاش خود را بکار می‌گیریم و سرانجام گرچه از رفعت ظاهری بهره‌مند می‌شویم؛ اما عُمر برتریِ ما بسیار کوتاه است و برای همیشه حقیر می‌شویم؛ در حالی که اگر مسیر بندگی را صحیح طی کنیم، خدای سبحان ما را برتر قرار می‌دهد و از امتیازات خاصی بهره‌مند می‌کند.

 «…يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ…»[4]

«…خدا مقام اهل ایمان را (در دو جهان) رفیع کند…»

پس وظیفۀ ما فقط بندگی است. چه بسیار افرادی که برای برتر شدنِ خود از هیچ تلاشی کوتاهی نمی‌کنند؛ اما در نهایت یا در دنیا به زمین می‌خورند یا با این که در این عالم می‌درخشند، در آخرت گرفتار پستی و حقارت دائمی می‌شوند.

در نگاهی دیگر این سه آفت را می‌توان به عنوان یک آسیب مطرح کرد و آن شِرک است که بیشترین آسیب را به انسانیت ما وارد می‌کند. توجه به غیرخدا و درخواست از آن‌ها ما را گرفتار خسارت ابدی می‌کند.

 

طلب از مرزوق

 

در دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه آمده است:

«اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِي أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ، وَ فِي آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ حَتَّى الْتمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِينَ، وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِي أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِين.»

«خدایا! ما را در رزق و روزیمان به سوء ظن و در مدّت زندگیمان، به آرزوهای طولانی آزمودی تا جایی که روزی‌های تو را از روزی خوران خواستیم و با آرزوهای طولانی، در عمر سال‌خوردگان طمع بستیم.»

در این عبارات دو آفت مشاهده می‌شود:

  1. در روزی، گرفتار سوء ظن شده‌ایم، به جای این که رزق را از رزّاق طلب کنیم، از مرزوق می‌طلبیم. این که حتی در ذهنمان، دست نیاز خود را به سوی امثال خود، دراز کنیم و خواهش نفسانیِ خود را از آن‌ها طلب کنیم، خطری است جدی که در زندگی بسیاری از ما ملاحظه می‌شود و آن را به عنوان آسیب نمی‌شناسیم؛ در حالی که بایسته است، انواع رزق را فقط از خدای سبحان طلب کنیم و روزی‌خواران را در این زمینه مؤثر نبینیم.

بر این باوریم، اگر گاه برای مردم اثری مانند خدا و گاه بیش از خدای سبحان مشاهده می‌کنیم، درخت توحید ما به آفت شرک گرفتار شده است، گرچه این شرک فقط باطنی است و در زندگی ما هنوز ظهوری ندارد.

  1. تصور عمری طولانی داشته باشیم و با این تصور نابجا، آرزوهای درازی را در سر بپرورانیم؛ چون به سبب آرزوهای طولانی و تصور ناصحیح طول عمر، به بسیاری از وظایف فعلی خویش عمل نمی‌کنیم و آنها را به تأخیر می‌اندازیم؛ در این صورت با جای خالی برگ‌های کمالات، در درخت عمرمان مواجه می‌شویم.

در نگاه ظاهری طمع به عمر طولانی را هرگز به عنوان آفت عمر خود نمی‌بینیم؛ اما در نگاهی دقیق، همین تفکر نادرست و تصور خطا موجب ناکامی در عمر و از دست دادنِ فرصت‌های بسیار گرانبها می‌شود.

 

اسراف و تبذیر

 

در دعای سی‌ام صحیفه سجایه آمده است:

«وَ احْجُبْنِي عَنِ السَّرَفِ وَ الِازْدِيَادِ ، وَ قَوِّمْنِي بِالْبَذْلِ وَ الِاقْتِصَادِ ، وَ عَلِّمْنِي حُسْنَ التَّقْدِيرِ ،واقْبِضْنِي بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذِيرِ ، وَ أَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِي ، وَ وَجِّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِي»

«خدایا، مرا از اسراف و زیاده‌خواهی منع کن و مرا سرپا نگه دار با بذل و بخشش و میانه‌روی و به من علم اندازه نگه‌داشتن در مصرف را آموزش بده و با لطف خودت مانع تبذیر و ولخرجی من باش، روزی مرا از راه حلال در اختیارم قرار بده و توفیق خرج کردنِ صحیح را نصیبم کن.»

 

این دعا دعایی است که حضرت برای کمک گرفتن از خدای سبحان جهت قضاء دِین مطرح می‌کنند.

یکی از آسیب‌های مال داشتن، جهل به نوع  و میزان مصرف دارایی و هم چنین جهل به موارد مصرف ناصحیح است؛ یعنی در بذل زیاده‌روی کنیم یا کم بگذاریم یا مال را در جای نامناسب مصرف کنیم؛ به همین جهت حضرت، هم اسراف را مانعی برای مصرف صحیح می‌دانند و هم از خدای سبحان توفیق بذل و بخشش را درخواست می‌کنند؛ یعنی هم اهل خرج کردنِ صحیح باشیم و هم به اندازۀ لازم و در مسیر صحیح مصرف کنیم.

گاهی اهل عطا کردن هستیم؛ اما برای فردی بذل می‌کنیم که نباید به او بخشش بشود. مهم این است که افراد را زیاده‌خواه و متوقع بار نیاوریم.

تبذیر به معنای پاشیدن بذر در زمینی است که هیچ ثمره‌ای ندارد. یکی از آفات دیگر دارایی این است که انسان مال را به نحوی مصرف کند که بر مصرف او هیچ ثمره‌ای مترتب نشود.

آسیب دیگر دارایی این است که مال را فقط در یک جهت سرمایه‌گذاری کنیم؛ در حالی که حضرت می‌فرمایند:

«وَ وَجِّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِي» «خرج کردن من را جهت دهی کن.»

این عبارت دو مفهوم دارد:

۱. در انواع کارهای خیر سرمایه‌گذاری کنیم.

در این رابطه آیت الله بهجت (ره) می‌فرمودند: در هر کار خیری وارد شوید، شاید یکی از آن‌ها قبول بشود.

  1. اینکه در«بِرّ» انفاق نداشته باشیم؛ یعنی انفاق ما در خیرات، محدود باشد نه گسترده و اولویّت‌ها را در نظر نگیریم.

 

مثال1

 

گاهی اوقات به شخصی کمک می‌کنم که بود و نبود این کمک نقشی ندارد؛ اما گاهی به طلبه‌ای متقی و درسخوان و اهل فکر کمک می‌کنم؛ در این صورت با تقویت فکرش، نویسنده یا مبلّغی می‌شود که از طریق او خیرات زیادی به دیگران می‌رسد.

شیخ عبدالکریم حائری برای بسیاری از طلبه‌ها خانه می‌خریدند؛ چون معتقد بودند: یک طلبه یک نفر نیست، بلکه این توانایی را دارد که مُبلّغ بزرگی بشود و در آن صورت یک امّت محسوب می‌شود.

 

مثال2

 

مرحوم امام موسی صدر از آیت الله بروجردی (ره) تقاضا کرده بودند: مبلغی را در اختیارم قرار بدهید  تا یک رسانه خریداری کنیم؛ چون رسانه طیف وسیعی را در بر می‌گیرد.

خطر دیگر دارایی، طبق این دعا این است که به میل خود، دارایی‌مان را مصرف کنیم؛ زیرا چه بسا امری در نگاه ما برّ محسوب می‌شود؛ اما در واقع برّ نباشد. به همین جهت از خدای سبحان درخواست می‌کنیم، انفاق ما را در همۀ کارهای خیرِ گسترده، جهت بدهد.

 

مثال3

 

یکی از علما در حضور عالِمی، سفارش عالم دیگری را کرد. عالم اول سفارش او را ناشنیده گرفت. پس از مدتی معلوم شد، فردی که درخواست رسیدگی به او شده بود، از تبلیغ‌کنندگان بهائیت بود. آن عالم با بصیرتش فهمیده بود، که او قابلیت دریافت سهم امام را ندارد. به همین جهت باید از خدای سبحان درخواست کنیم: تو در انواع کار‌های خیر، انفاق مرا جهت‌دهی کن.

 

 

تاریخ جلسه: 1399.9.3 – جلسه هفتم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سورۀ فرقان،آیۀ74

[2] آل عمران،آیۀ26

[3] منافقون،آیۀ8

[4] مجادله،آیۀ11

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *