مقدمه
خداوند سبحان بنیان خانواده را محکم قرار داده است؛ بهگونهای که شکاف و بینظمی در آن وارد نشود و زلزلهای به آن صدمه وارد نکند؛ اما بعضی از ناآگاهیها و بیدقتیها آسیب جدی به بنیان خانواده وارد میکند؛ از این رو جبرانش بسیار سخت و دور از دسترس میشود.
قطعاً آگاهی صحیح از فضای خانواده و نقش هریک از افراد خانواده در این فضا و میزان توانمندی هریک از افراد، برای ثبات و آرامش دائم خانه اثر بسزایی دارد و به این وسیله خانواده از صدمات احتمالی یا پیشبینی نشده در امان میماند.
برای اینکه خانواده از آسیب درامان بماند، افراد باید اقداماتی را پیش از تشکیل خانواده و اقداماتی را در طول زندگی و گاهی هم اقدامات مناسبی را بعد از آسیب دیدن به کار ببرند.
شناخت ما از فضای خانواده باید شناخت صحیحی باشد؛ در این صورت نگرش مقدسی نسبت به فضای خانه برای ما محقق میشود و با این نگرش مقدس، خانواده را بهترین محل برای سرمایهگذاری صحیح میدانیم. این سرمایهگذاری صحیح، سود فراوانی را در درازمدت در اختیار ما قرار میدهد؛ اما اگر نگاه ما به فضای خانواده نگاه سطحی و لایهای باشد هرگز حاضر به این سرمایهگذاری نخواهیم شد.
آسیبشناسی خانواده
کوچک شمردن کار در منزل
زن قبل از هر عنوان دیگری باید خود را خانهدار بداند؛ اگر چه در زمان پر کردن فرمها خانهدار را در مقابل شاغل قرار میدهند؛ اما واقعیت امر این است که هر خانمی که در خارج از منزل شاغل است؛ وقتی در فضای خانواده قرار میگیرد در شغل اولیه خود که خانهداری است، انجام وظیفه میکند.
نگرش صحیح، بسیاری از بارهای سنگین را از شانه ما برمیدارد و انجام کار را برای ما بسیار عاشقانه و دوستداشتنی میکند.
چند روایت را در این زمینه بیان میکنیم تا با نگرش صحیح به خودمان باور کنیم که عناوینی که خارج ازفضای خانواده به دست میآوریم به راحتی در این فضا در اختیارمان قرار میگیرد.
- در روایتی پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«مِهْنَةُ إِحْدَاكُنَ فِي بَيْتِهَا تُدْرِكَ جِهاد الْمُجَاهِدِينَ إنشاءَالله»[1]
( (اى زنان) هر یک از شما با اشتغال در خانه خویش اگر خدا خواهد ثواب مجاهدان خواهد یافت.)
مخاطب این روایت خانمها هستند، حضرت میفرمایند: در فضای خانواده هر زحمتی را که متحمل میشوید و هر مشغولیتی که دارید به عنوان جهاد یک تلاشگر محسوب میشود.
مقدس بودن خانهداری
کارِ خانه امر بسیار مقدسی محسوب میشود و هر خانم علاوه برتحصیلات عالیهای که دارد وقتی کار منزل را برعهده میگیرد، هرگز احساس پوچی و کسالت و بیهودگی نمیکند؛ چرا که همه زحماتی که خانم خانه در خانواده متحمل میشود، عنوان عبادت را به خود اختصاص میدهد. کارکردن در منزل عبادت محسوب میشود.
کار فکری و نیت افراد در منزل (نه فقط کارهای عملی) هم به عنوان جهاد محسوب میشود. گاهی اوقات شما فکر میکنید و تدبیر مناسبی برای پر رونق کردن ارتباط صحیح افراد با یکدیگر به کار میگیرید و برای بازگرداندن نشاط به خانواده و همدلی بین قلوب افراد در خانواده تلاش خاصی میکنید، همه این کارهای عملی و فکری جهاد محسوب میشود.
یکی از علل مهم آسیب خانواده این است که خانم در فضای خانه وجود خود را ناچیز و بیاعتبار میبیند؛ به همین جهت تلاش میکند عنوان دیگری غیر از عنوان خانهدار برای خود کسب کند و آن عنوان را دارای ارزش میبیند؛ اما اگر باور کند حضور او در خانه و انواع تدابیری که برای رونق خانه بکار میگیرد، عبادت محسوب می شود. هرگز احساس پوچی نمیکند و گویا خود را همواره در صحنه عبادت حاضر میبیند. باورش این است که در این سنگر قرب خاصی به عنوان زن نصیب او میشود که شاید در فضاهای دیگر این میزان تقرب برای او حاصل نشود.
- در روایت دیگری پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْه…»[2]
(هرخانمی که برای اصلاح فضای منزل جابجایی انجام میدهد[قصدش این است که اصلاحاتی جهت نظم و نظافت منزل خانه ایجاد شود] آنقدر کار او قداست دارد که خدا برای همین جابجایی به او توجه میکند[نه توجه معمولی بلکه نظر رحمتی به او می شود] که این توجه مانع عذاب اوست[اگر کسی مورد توجه قرار گرفت معذب نمیشود])
اگر بنده تدبیر امور منزل را در محضر خدای سبحان و با توجه به او انجام دهد، با عنایتی که خداوند به بنده خود دارد، او را از انواع رذائل دور میکند. بخل در او راه پیدا نمیکند و او تمام توان خود را به خوبی برای خانواده به کار میگیرد. حرص در مادیات از او دور میشود و قناعت را در پیش میگیرد (چرا که حرص نوعی عذاب است)، حسادت به دیگران ندارد و در جهالت خود باقی نمیماند؛ چرا که با نگاه خداوند به بنده انواع کمالات بر او وارد میشود و از انواع نقائص دور میماند.
«نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْه»: امکان ندارد فرد، بخیل، حریص، حسود، بینظم و آشفته حال باشد و در عین حال خدا او را عذاب نکند، این با قانون الهی سازگار نیست.
شناخت جایگاه زن در خانه و پاکی از رذائل اخلاقی
اگر خانم جایگاه خود را در خانه شناخت، مورد عنایت خاص قرار میگیرد، با این عنایت ارتقاء پیدا میکند، تحول در او ایجاد میشود و با این عنایت از رذائل درونی و اخلاقی و اعتقادی پاک میشود.
وقتی خانم مهذبی عهدهدار تدبیر منزل شود، خانواده کمتر آسیب میبیند و یا اصلاً آسیب نمیبیند؛ چون مدیریت داخلی را یک فرد مهذب برعهده گرفته که از رذیله حرص، حسد، بخل، ناشکری، غضب و ناامنی به دور است.
یکی از دلایل آسیب خانواده این امر است که خانم جایگاه خود را در خانواده نمیشناسد؛ اما به میزانی که به این جایگاه شناخت عمیقتری پیدا کند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و آن را جایگاه بندگی میداند؛ بندگیای که موجب قرب است.
دریافت فوری پاداش
اگر خانم در فضای خانواده خوشخدمتی عاشقانه داشته باشد، پاداش را همان زمان دریافت میکند نه در آینده. نفرمودهاند «فَنَظَرَ اللهُ الیها» بلکه فرمودهاند: «نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا»؛ یعنی فوراً مورد توجه قرار میگیرد.
اگر میخواهید برای خدا خودشیرینی کنید، خودتان را برای خدا عزیز کنید، لازم نیست راه دوری بروید، یکی از کانونهای خودشیرینی کردن برای خداوند محیط خانه است. وقتی خدمات خوبی به اهل خانه میدهم و وسایل آسایش آنان را فراهم میکنم، خدای سبحان به من توجه میکند و این توجه، یعنی راه صد ساله را در یک شب طی نمودن. ما هر کاری انجام میدهیم تا مورد عنایت خداوند قرار بگیریم، در حالی که در فضای خانه به راحتی میتوان به این امر دست پیدا کرد.
وقتی خانمی در منزل با خدمات خود راه صد ساله را در یک شب میرود؛ یعنی یک باره تطهیر شده است و خداوند او را عذاب نمیکند؛ با همین امرِ خانهداری که ممکن است در نظرش بیارزش باشد، از انواع رذائل و آلودگیهای اخلاقی و اعتقادی تطهیر میشود. در این نگاه در منزل هم به عنوان یک آموزشگاه و پرورشگاه عمل میکند و از طریق همین امور بسیار جزئی تعلیم و تزکیه صورت میگیرد؛ چرا که زن صحنه بندگی خود را در فضای خانواده میبیند.
حتی در روایات آمدهاست که بابت هر لقمهای که زن به خانواده خود میدهد اجر جداگانه به او داده میشود.
علت این همه اعتباری که خداوند برای خانمی که در منزل مشغول خدماتدهی است، قائل میشود این است که کار او به چشمش نمیآید، چون او کار خود را نمیبیند، خدا کار او را میبیند. اگر انسان کار خود را ببیند، کارش به چشم خداوند نمیآید.
در بعضی از روایات برای خانمی که یک لیوان آب در اختیار همسرش قرار میدهد، اجر عبادت یک ساله نوشته شده است[یک سالی که روزها روزه و شبها قائم است]، حال مییابیم منزل چه سکوی پرشی برای خانم در خانه است! اما متأسفانه خانم، دلش در منزل نیست؛ چون اعتباری برای منزل قائل نیست.
بها ندادن به نعمت خانواده
از عوامل دیگری که موجب آسیب خانواده میشود، ندیدن کانون خانواده و بیتوجهی نسبت به این نعمت بزرگ است. ممکن است شغل و یا اعتبار اجتماعی، توفیق زیارت، توفیق عبادت و توفیق انفاق خارج از فضای خانواده را به عنوان یک نعمت ببینیم؛ اما خود خانواده را به عنوان یک نعمت نبینیم. وقتی این بیتوجهی نسبت به کانون خانواده برای ما محقق شود، مطمئن باشید به ساختار خانواده آسیب جدی وارد میشود؛ چرا که این امر به معنی ناشکری کردن است و ناشکری حتماً عذاب خاصی را دربردارد.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدِهِ بِنِعْمَةٍ فَظَهَرَتْ عَلَيْهِ سُمِّيَ حَبِيبَ اللَّهِ مُحَدِّثاً بِنِعْمَةِ اللَّهِ…»[3](اگر خدا نعمتی را به بندهای داد و آن نعمت در آن بنده، ظهور دارد و آشکار است، این بنده حبیبالله و بازگوکننده نعمات الهی نامیده میشود.)
گاهی اوقات ما از اینکه در خدمت خانواده(همسر، فرزند، والدین، خواهر، برادر و همه کسانی که مجموعه خانواده را تشکیل میدهند) هستیم شرم داریم و آن را به عنوان یک نعمت و افتخار نمیدانیم. در خدمت خانواده بودن را یک کار اضافه دانسته و اولویت را با امور دیگر میدانیم.
اظهار نعمت و محبوبیت نزد خدا
اگر فرد نعمت خانواده را اظهار کند، محبوب خدای سبحان میشود و چون فرد با افتخار و بدون سرشکستگی، خانواده خود را مطرح میکند هیچ آسیبی به ساختار خانوادهاش وارد نمیشود.
کسی که متأهل است، با افتخار مطرح میکند که در تعطیلات آخر هفته،اولویت با خانوادهام است، من در خدمت خانواده هستم و نمیتوانم در جمعهای دوستانه حضور داشته باشم؛ اما اگر اینگونه نباشد و این نعمت در او آشکار نباشد، نعمت خانواده را کتمان میکند و این آسیب جدی است که خانواده را تهدید میکند. حتی گاهی اوقات وجود خانواده را کتمان هم نمیکند؛ اما از حضور در این فضا شادمان نیست.
شاکر بودن؛ یعنی هم قلباً و هم زباناً خوشحال هستم، هم زباناً این امر را به عنوان نعمت میدانم و هم با اعضاء و جوارح در خدمت هستم. فردی که ذوق در خدمت خانواده بودن را ندارد، ناشکر است.
با اشتیاق کار کنیم
ما در هر مکانی که هستیم باید با ذوق و شوق کار کنیم، یکی از مهمترین مکانهایی که باید با اشتیاق کار کنیم، خانواده است. وقتی شاکر نعمت حضور در کنار خانواده نیستیم، مطمئناً در دراز مدت کانون گرم خانواده را از دست میدهیم؛ چرا که فرد ناشکر، از فرارسیدن زمانِ با هم بودن خوشحال نیست. هنگامی که خانم و آقا با ذوق و شوق به خانه میآیند یا زمانی که با سنگینی وسختی به منزل می آیند، بر استحکام و دوام نعمت خانواده اثرگذار هستند. اگر با سنگینی و سختی قدم به منزل بگذارند، خانواده در طولانی مدت آسیب میبیند و از بین میرود، ظاهراً خانواده هست؛ اما دیگر قلبها با یکدیگر نیست.
از عوامل شاکر بودن فقط خدمات خوب دادن نیست. گاهی اوقات وجود یک میز شام بسیار خوب با چهرهای خسته و ظاهری نامرتب و یا حتی ظاهری مرتب ولی داشتن زبانی تلخ، اثر منفی خود را میگذارد؛ به همین جهت است که گاهی اوقات میبینیم کسی که به همۀ امور زندگیاش میرسد، باز هم دچار مشکل میشود. باید بدانیم که خانواده یک مجموعۀ مفصل است که همه چیز آن باید در کنار هم باشد.
در یک دیگ برنج وجود یک فضله همه برنج را نجس میکند. با تمام زحماتی که کشیده شده، به کار بردن جملهای که ادبیات خوبی در آن لحاظ نشده است؛ جملهای که نشان میدهد تمام خدمات تحمیلی بوده نه عاشقانه، تمام کار را خراب میکند.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «أَجْمِلُوا فِي الْخِطَابِ تَسْمَعُوا جَمِيلَ الثَّوَاب»[4](خطابهای جمیل داشته باشید تا جواب های جمیل بشنوید»
کلمات زیبا بکار ببرید تا کلمات زیبا را دریافت کنید. وقتی ما باطناً فضای خانواده را فضای زیبایی دیدیم، خدماترسانی به خانواده را با جان و دل انجام دادیم و نعمت وجود خانواده به عنوان یکی از بزرگترین نعمات زندگیمان جلوهگر شد، خودبخود گفتار ما هم زیبا میشود.
ایجاد فضای ناامیدی در خانواده
یکی دیگر از اموری که در خانواده ممکن است ایجاد اختلال و آسیب کند، ایجاد فضای ناامیدی است؛ یعنی بوی بهبودی در عرصه خانواده به مشام نمیرسد و در خانواده رنگ ناامیدی حاکم شود. ناامیدی یعنی فکر کنیم هیچ چیزی قابل اصلاح نیست و من فقط باید تحمل کنم.
اساس در زندگی تحمل نیست؛ بلکه باید قابلیت اصلاح را در زندگی ببینیم و در صدد اصلاح برآییم و ترفندهای اصلاح صحیح را یاد بگیریم. صبر، به معنای تحمل نیست؛ صبر، یعنی شما روی ارزشهای مثبتی مقاومت میکنید و با ترفندهای زیبا اصلاحات شایسته انجام میدهید.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:«إِنَ لِلْمِحَنِ غَايَاتٍ وَ لِلْغَايَاتِ نِهَايَاتٍ فَاصْبِرُوا لَهَا حَتَّى تَبْلُغَ نِهَايَاتُهَا وَ التَّحَرُّكُ لَهَا قَبْلَ انْقِضَائِهَا زِيَادَةٌ لَهَا»[5](بدرستى كه از براى محنتها مدّتهاست، و از براى مدّتها پايانهاست، پس صبر كنيد از براى آنها تا برسند آن مدّتها به پايانهاى آنها، پس حركت كردن از براى آنها پيش از در گذشتن آن مدّتها زيادتى است مر محنتها را)
[«مِحَن» جمع محنت به معنای زحمت و سختی است.]
اگر این فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام را باور داشته باشیم، دیدگاه ما به زندگی تغییر میکند.
پایان شب سیه سپید است
حتماً سختیها خط پایانی دارد و تمام میشود، باید در فضای خانواده این امر را باور کنیم. اگر به گذشته خود نگاه کنیم میبینیم که گاهی در دوران جوانی دغدغههایی داشتیم و میگفتیم غیرممکن است برطرف شود؛ اما اکنون مشاهده میکنیم که برطرف شده است. اگر نگاه ما ماندگاری اینها بود، واقعاً ماندگار میشد. باید با هر نوع مشکلی که در خانواده مواجه میشویم، این باور را داشته باشیم که قابلیت عبور دارد و مثل ابر گذراست و پایدار نیست. فقط ما باید ترفند مواجهۀ صحیح با این مشکل را یاد بگیریم.
وقتی از آیت الله بهجت سؤال شد آیا «انتظار الفرج من الفرج» فقط در مورد حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه است؟ فرمودند: خیر، در زندگیهای شخصی خودتان هم انتظار فرج را داشته باشید.
اگر فردی بداخلاق است، مطمئن باشید یک روزی بداخلاقی او تمام میشود، مهم این است که شماچگونه با او برخورد میکنید.
فردی هم که قدرناشناس و یا بددهان و یا صفات ناشایست دیگری دارد، قابل اصلاح است و بستگی به نوع برخورد ما دارد. وقتی ما امیدوار هستیم برنامهریزی میکنیم و وقتی ناامیدیم هیچ اقدامی نمیکنیم. وقتی امیدوار به اصلاح افراد هستیم، در راه اصلاح آنها قدم بر میداریم.
اصلاح، زمانبَر است
در خانواده نباید انتظار بازدهی سریع را داشته باشیم، بازدهی، طولانی مدت است؛ به همین جهت جهاد محسوب میشود. در مرحله اول باید کاشت صورت بگیرد. مطمئن باشید آن بذرهای خوبی که کاشته شده با مراقبه صحیح قطعاً سبز میشود. در نگاه اول به زمین خالی، میگویم: این زمین قابل اصلاح نیست؛ اما گفته میشود در این زمین بذر کاشته شده است، پس باید صبر کنید تا بذر آن سبز شود. بالاخره فصل زمستان به سر میرسد و بذر در بهار سبز میشود.
یکی از آسیبهای بسیار زیادی که در خانوادههای مختلف مشاهده میکنیم؛ نگاه ناامیدانه به زندگی است، به عبارت دیگر، افراد را قابل اصلاح نمیدانیم.
چه بسیار افرادی که با هم اختلاف داشتند ولی در گذر زمان بین آنها ائتلاف ایجاد شده است.
تمام زحمات، خط پایان دارد
مهم است که این جمله را در ذهنمان بزرگ کنیم که «إِنَ لِلْمِحَنِ غَايَاتٍ» تمام زحمتها خط پایانی دارد؛ یعنی زمانی میرسد که نتایج سختیها و زحمات را ملاحظه میکنیم؛ اگرچه آن زمان، نزدیک هم نباشد.
باور کنید که «إِنَ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»[6] در همین زمانی که شما زحمت خاصی را متحمل میشوید، آسانی ناشناختهای برایتان وجود دارد که شما آن را نمیشناسید و هنوز آن آسانی دیده نشده است؛ اما قطعاً دیده میشود.
یکی دیگر از آسیبهای جدی خانواده این است که گمان کنیم این مرد یا این زن یا فرزندان قابل اصلاح نیستند. در تجربیات مختلفی که از واقعیت زندگی افراد وجود دارد، مشاهده میکنیم افراد با چه ترفندهای کوچکی از مشکلات بسیار بزرگی عبور کردند چرا که نگاهشان این بود که زندگی قابلیت اصلاح را دارد، زندگی مانند خمیری است که میتواند به اشکال مختلف دربیاید.
اِعمال خشونت در فضای خانواده
یکی دیگر از آسیبهایی که در فضای خانواده وجود دارد و آسیب جدی وارد میکند، بحث خشونت است. خانوادهای که بایستی بنیان آن بر مهر و محبت استوار باشد، اگر خشونت و خشم به جای مهر و صمیمت وارد فضای خانواده شود، مطمئن باشید آسیب جدی میبیند.
در آخرین حکمت نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه»[7](هر گاه مؤمن، برادر (دوست) خود را به خشم آورد (يا شرمنده گرداند) پس با او جدائى نموده است (خشم آوردن يا شرمنده ساختن سبب جدائى است.))
سید رضی «احتشم» را دو معنا کرده است: 1. به خشم درآوردن و عصبانی کردن؛ 2.خجالت زده کردن.
اگر به معنای «به خشم درآوردن» باشد: طبیعی است که اعلام و اظهار عصبانیت، خودبخود به متلاشی شدن خانواده منجر میشود؛ یعنی شکافی ایجاد میکند و استحکام را از بین میبرد. خانواده فضایی دارد که قرار است افراد با مهر ومحبت در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ اما وقتی خشونت بر فضای خانواده حاکم شد دیگر نمیتوان به زور افراد را در کنار یکدیگر نگه داشت؛ چرا که جذبی وجود ندارد.
راه مواجه با خشم، فریاد زدن نیست
اگر افراد در خانواده از بعضی امور ناراحت شوند، نباید در خانواده ناراحتی خود را به صورت خشم اعلام کنند؛ بلکه باید مهارت لازم برای مواجهه با خشم را یاد بگیرند. اسلام به ما آموزش داده است، مهارت مواجه با خشم، فریاد زدن نیست. اگر از نزدیکان خود خشمگین شدید، بهترین راه لمس کردن آنهاست ، نه فریاد زدن. لمس کردن خشم شما را فرو مینشاند.
در حالت خشم اگر نشستهای، بایست و اگر ایستادهای، آب بخور یا تغییر حالت بده. در هیچ جاگفته نشده که هنگام خشم باید آن را اعلام کنید. به ما گفتهاند در حالت عصبانیت کلامی را به زبان نرانید که بعداً پشیمان بشوید. کلام خود را در زمان عصبانیت و خشم مهار کن و با مهرورزی خاص و با ادبیات مناسب ابراز کن.
اگر در زمان خشم از کلمات منفی استفاده کنیم، با وجود اینکه فریاد نزدهایم؛ اما باز هم کلام، بار منفی دارد و نتیجه لازم را نمیگیریم؛ اما وقتی فضا آرام وشرایط مطلوب فراهم شد، با کمال آرامش و محبت میتوانیم نظرمان را اعلام کنیم و به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم. این نتیجه بدست آمده در شرایط آرامش اثر موقت زمان خشم را ندارد واثر دائمی از خود به جا میگذارد.
خانواده جای ابرازعصبانیت نیست
باید باور کنیم خانواده جای ابرازعصبانیت نیست. متاسفانه در بعضی از مواقع با لحن تند با فرزندانمان که بزرگ شدهاند صحبت میکنیم، یا نزد همسرشان و یا در خلوت، که موجب ناراحتی این عزیزان میشویم و هیچ نتیجه مثبتی هم نمیگیریم. بهترین شیوه برخورد طرح سؤال از این عزیزان است. مثلاً بگوییم: به نظر شما اگر فلان کار را این گونه انجام بدهیم بهتر نیست؟
باید باور کنیم خانه جایی نیست که نظام سلطه در آن حاکم باشد. اگر در قرآن فرموده: «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» جایی برای بحث باقی نمیماند.
خانم متمولی میگفتند فرزندان من با همسرانشان به خانه ما نمیآیند، حتی چند ماه یکبار هم که آنها را دعوت میکنم به سختی دعوت من را میپذیرند، این خانم در نگاه ظاهری فرد سرحالی نبود، روشن است که افراد علاقهای به حضور در مکانی که ظاهر میزبان گلهمند و عبوس باشد، ندارند. حتی اگر میزبان غذای فراوانی هم تدارک ببیند، باز هم افراد حاضر نیستند ظاهر عبوس و دلخور او را تحمل کنند. اگرضمیمۀ ظاهر عبوس فرد، اعلام دلخوری و توقع باشد؛ یعنی این فرد خودش را موجه میداند و طرف مقابل را غیرموجه؛ این شرایط را همسر یا فرزندان و … نمیپذیرند و موجب حاکمیت عصبانیت و خشم در خانه میشود.
ما باید باور کنیم خانواده نمایشگاه خشم ما نیست، اینکه به ما میگویند: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[8] در نماز باید توان و ظرفیتی بدست بیاوریم که تمام خشم وعصبانیت ما از بین برود. وقتی توصیه میشود با عصبانیت وارد نماز نشویم، بنابراین خشم ما قبل از نماز از بین رفته است. وقتی مسافر از سفر میآید بسیار خوشحال است، فردی هم که نماز میخواند گویا به سفر معراج رفته و برمیگردد، پس بسیار خوشحال است و عصبانیت قبلی را به همراه نمیآورد.
ما نمیتوانیم امور دینی را از امور زندگی جدا کنیم. من نمیتوانم خشمم را در منزل اعمال کنم بعد بگویم چرا همسرم از خانه فراری است؟! یا چرا فرزندانم به من سر نمیزنند و از خانه فراری هستند؟!
ما باید باور کنیم این خشمهای اندکی که اِعمال میکنیم و به نظرمان مهم نیست، قطعا سبب دوری افراد از یکدیگر میشود:«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه»
خشونت با هیچیک از اعضای خانواده اعم از همسر، فرزندان، عروس و داماد نباید وجود داشته باشد، باید خشم و ریشه آن را حذف کنیم. ریشۀ خشم دلخوری است؛ اگرچه نجیبانه چیزی نمیگوییم، اما همین دلخوری اثر مخرب خود را باقی میگذارد.
ان شاءالله خداوند سبحان ما را کمک کند که کانون خانواده از هرگونه آسیبی محفوظ بماند و این امنیت خانواده، سکوی پرشی برای موفقیتهای دینی و دنیوی ما باشد.
تاریخ جلسه:1400/4/6 ـ جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] -نهج الفصاحه، ص746
[2] -أمالی (شیخ صدوق)، ص411
-[3] الكافي (ط – الإسلامية)، ج6 ، ص 438
[4]– غررالحکم و دررالکلم، ص158
[5]– غررالحکم و دررالکلم، ص238
[6] -سوره مبارکه شرح، آیه 6
[7] – نهجالبلاغه حکمت 480
[8]– سوره مبارکه بقره، آیه 45