در محضر امام سجاد علیهالسلام خطرهایی را بررسی میکنیم که شخصیت انسانی و دینداری ما را تهدید میکند.
شک در تصدیق قرآن
در خدمت دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه آمده است:
«وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَعْتَرِفُ بِأَنَّهُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى لَا يُعَارِضَنَا الشَّكُّ فِي تَصْدِيقِهِ، وَ لَا يَخْتَلِجَنَا الزَّيْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِيقِهِ»
«خدایا، ما را از کسانی قرار ده که اقرار دارند قرآن از سوی توست تا شک و شبههای در مسیر تصدیق آن، متوجّه دلهای ما نشود؛ و انحرافی، ما را از راه راستش باز ندارد.»
این دعا در هنگام قرائت قرآن خوانده میشود. قرآن و کلام معصوم تصدیق میکند که یکی از بزرگترین نعمتهای زندگی ما قرآن است و همۀ ما بعد از تلاوت آیات قرآن، نه تنها اعتراف میکنیم، بلکه باور داریم:
«صدق الله العلی العظیم»
«راست است، هر آنچه خدای سبحان فرموده است»
و این اعتراف را نیز نعمتی دیگر میدانیم؛ اما آسیب این است که با وجود اقرار زبانی، در درون خود شک در تصدیق قرآن داشته باشیم.
برای مثال بعد از قرائت آیه «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتين»[1] «خدای سبحان روزی رسانی است که با همۀ قوّت، روزی را به بنده میرساند» اعتراف میکنیم، خدای سبحان راست گفت؛ اما در عرصۀ عمل، به رزّاق بودن خدا شک میکنیم، این خطری است که اعتراف ما را تهدید میکند. تکرار این شک موجب میشود در نهایت قرآن را از جانب خدای سبحان ندانیم و کتابی همچون سایر کتب ملاحظه کنیم.
انحراف در عرصۀ عمل
«وَ لَا يَخْتَلِجَنَا الزَّيْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِيقِه»
«و انحرافی، ما را از راه راستش باز ندارد.»
«خَلَج» به معنی در کنار قرارگرفتن است؛ خلیج قسمتی از نهر بزرگی است که منشعب شده و در کنار آن نهر قرار میگیرد.
خطر دیگر انحراف در زمینۀ اجرای قرآن است. با وجود این آسیب، قرآن اثر خاص خود را در زندگی ما نخواهد داشت.
به عبارت دیگر: خطر این است که با وجود اعتراف به حقبودن قرآن، از استقامت در پذیرش معارف قرآن منحرف شویم و حقایق آن را در شرایط خاص یا در محدودۀ زمانی خاصی بپذیریم؛ در این صورت با آسیب به نعمت عظیم قرآن، کارایی آن برای ما محدود میشود.
با زبانی ساده میتوان گفت: وقتی باور داریم قرآن «مِن عندالله» است، بایستی اراده کنیم که باطناً تا قیامت سرسپردۀ این کلام باشیم و هرگز ذرهای از آن منحرف نشویم. حال اگر در گرفتاریهای مختلف، از این تفکر عدول کنیم، گویا حق بودن قرآن، نزد ما آسیب دیده است.
به عنوان مثال همۀ ما این آیۀ قرآن را باور داریم که «انَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرین»[2]؛ بنابراین، همراهی خدای سبحان اقتضا میکند با عنوان صابر در عرصۀ مشکلات، خود را نبازیم و بسیار توانمند ظاهر شویم؛ زیرا خداوند که قادر مطلق است با ماست. حال اگر از این باور منحرف شویم و همراهی خدا را فقط در هنگام خوشیها احساس کنیم و دربحبوحۀ مشکلات العیاذبالله حضور خدا را مشاهده نکنیم، گویا حقبودن قرآن در نزد ما گرفتار آفت شده است؛ به همین جهت قرآن برای ما نفع کامل و همه جانبه نخواهد داشت.
مؤثر نبودن قرآن
در دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه هستیم:
«وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِي ظُلَمِ اللَّيَالِي مُونِساً، وَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً، وَ لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِي حَابِساً، وَ لِأَلْسِنَتِنَا عَنِ الْخَوْضِ فِي الْبَاطِلِ مِنْ غَيْرِ مَا آفَةٍ مُخْرِساً»
«خدایا، قرآن را برای ما در تاریکیهای عالم ماده مونس و از وسوسههای مختلف شیطان نگهبان و برای قدمهای ما از حرکت به سوی معصیت مانع قرار بده و برای زبانهای ما از گفتار نادرست گنگ کننده»
امام سجاد علیهالسلام ضمن درخواست از خدای سبحان نقش قرآن را در زندگی ما، معرفی میکنند. حال اگر در عالم ماده مونس ما غیرقرآن باشد و از همراهی با قرآن لذت نبریم؛ یعنی قرآن در زندگی ما آسیب دیده است و منفعت خاص خود را ندارد.
اگر در حضور قرآن هستیم؛ اما شیطان هم انواع وسوسهها را بهکار میگیرد تا ما را نگران آینده کند یا موجب اندوه بر گذشته شود که این دو ما را از مسئولیت فعلی، جدا میکند، قرآن در زندگی ما العیاذبالله ناکارا شده است. این در حالی است که به خود اجازه نمیدهیم یک آیه از قرآن زیر دست و پا بیفتد و با همۀ وجود به آن احترام میگذاریم؛ اما با واردکردن آفت به قرآن، آن را بیاثر میکنیم؛ در حالی که به قرآنِ حقیقی کوچکترین آسیبی وارد نمیشود. زیاد قرآن میخوانیم؛ اما قرآن، مانع وسوسهها و معصیتهای قلبی و قالبی ما نمیشود. قرآنِ زندگی ما[نه قرآنِ حقیقی]، موجب تفکر صحیح نشده است و ما را از گفتار ناصحیح باز نداشته است.
برای مثال گاهی فکر میکنیم با این که خدای سبحان درخواستی را در نگاه ما با تأخیر اجابت میکند، اما بسیار خوب عطا میکند (دیر میدهد؛ اما خوب میدهد). این در حالی است که حکیمی گفت: خدا دیر نمیدهد؛ بلکه به موقع و در زمان مناسب عطا میکند و به زعم ماست که دیر اجابت شده است! در این صورت متوجه میشویم، زبان ما هنوز آفت دارد. در حالی که بایسته است، قرآن ما را از گفتار غیرحکیمانه گنگ کند.
آفتهای زمان
در دعای چهل و سوم صحیفه، امام سجاد علیهالسلام آسیبهای مختلفی را در مورد زمان مطرح میکنند که اگر خودمان به زمان توجه کنیم، آنها را به عنوان آفتِ زمان نمیشناسیم.
«هِلَالَ أَمْنٍ مِنَ الْآفَاتِ، وَ سَلَامَةٍ مِنَ السَّيِّئَاتِ، هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِيهِ، وَ يُمْنٍ لَا نَكَدَ مَعَهُ، وَ يُسْرٍ لَا يُمَازِجُهُ عُسْرٌ، وَ خَيْرٍ لَا يَشُوبُهُ شَرٌّ»
«خدایا، این هلال ماه را برای من هلالی قرار بده که در آن هیچ آفتی نباشد و از همۀ سیئات سالم باشد، خوشبختی در این هلال باشد و نحوستی مشاهده نشود، میمنت و مبارکی در این هلال باشد و هیچ گرفتاری در آن نباشد، سهولتی باشد بدون سختی و خیری باشد بدون شر.»
این دعا، دعایی است که حضرت هنگام نگاهکردن به هلال ماه میفرمودند که چند آسیب در آن مطرح شده است.
سرآغاز آفتزده
دعا برای رؤیت هلال؛ یعنی تولد ماه است؛ پس توجه به این نکته ضروری است که هر آغازی نیازمند دعاست.
آفت زدگیِ آغازها، در انجامها خود را نشان میدهد؛ به همین جهت، حضرت به جای این که برای کل ماه دعا کنند، برای آغاز ماه دعا میکنند؛ یعنی دعای آغازین سرنوشتساز است. آغاز ولادت، شروع زندگی مشترک، ابتدای تعلّم، آغاز کسب، همۀ اینها به دعا نیاز دارند تا از آسیبهای احتمالی مصون بمانند.
نحوست زمان
خطرهایی که در این فراز مطرح شده است عبارتند از:
- سیئه؛ یعنی بیادبی در عرصۀ بندگی، آفتی است که به زمان، آسیب وارد میکند؛
- نحوست و نامبارکی. حضرت درخواست میکنند، زمان از آفتِ نحوست مبرّا باشد. نحس در زبان عربی ضد سَعد است، سعد یعنی خوشبختی، نحوست یعنی بدبختی و شقاوت. نحوستِ زمان یعنی از زمان استفادۀ مفید نشود و موجبات سوءعاقبت را فراهم کند.
زمان کم منفعت
«وَ يُمْنٍ لَا نَكَدَ مَعَهُ»: «میمنت و مبارکی در این هلال باشد و هیچ گرفتاری در آن نباشد،»
«یُمن» به معنی به خیرات دست یافتن است
«نکد» یعنی زندگی سخت و کم منفعت.
یکی از آسیبها کممنفعت بودن زندگی است.
«وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِدا»[3]
«از زمین پاک و نیکو به اذن خدا گیاه نیکو برآید و از زمین خشنِ ناپاک، گیاه اندک و کمثمر میروید.»
حضرت از خدای سبحان درخواست میکنند، زمان را پربرکت قرار بده که هیچ سختی و کممنفعتی در آن مشاهده نشود.
سخت گذشتن زمان
«وَ يُسْرٍ لَا يُمَازِجُهُ عُسْرٌ» «سهولتی باشد بدون سختی»
«یُسر» آسانی و «عُسر» سختی است.
از خداوند میخواهیم زمان به سختی نگذرد. اما چگونه ممکن است، زمان به آسانی بگذرد و گرفتاری در آن عارض نشود؟
«وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»[4]
«براى (انجام) فرمان پروردگارت پايدارى كن كه تو در ديدِ ما (و تحت حمايت ما) هستى»
زمانی که خود را در دیدرس خدا ببینیم، خدای مُیَسِّر، گرفتاریهای ما را آسان میکند و از آنها عبور میهد. اگر زمان بر ما سخت میگذرد، دچار آسیب شده است و از خدای سبحان رفع عسر را درخواست میکنیم.
زمان تقلبی
«وَ خَيْرٍ لَا يَشُوبُهُ شَرٌّ»«و خیری باشد بدون شر.»
زمانِ آفت زده، زمان آمیخته با خیر و شر است. همانطور که شیرِ مخلوط شده با آب تقلبی است، زمانی که با خیر و شر مخلوط باشد، تقلبی و آسیبدیده است. میخواهیم همۀ روزگار ما به بهترین وجه بگذرد، بهترین خیرات و برکات بر ما فرود آید و هیچ نقصی در آن نباشد.
معصیت
«وَ احْفَظْنَا فِيهِ مِنْ مُبَاشَرَةِ مَعْصِيَتِك» «و از گناه حفظ فرما و از دست زدن به معصیتت، نگاه دار.»
از خدای سبحان میخواهیم در هر زمانی ما را از انجام گناه حفظ کن. معصیت دیگران به زمان ما آسیب وارد میکند؛ اما مهمتر از آن آفتی است که خودمان با حضور در جامعۀ ناسالم و مباشرت بر معصیت به زمانمان وارد میکنیم.
آسیب ماه رمضان
در دعای چهل و چهارم صحیفه آمده است:
«حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلَى لَغْوٍ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَى لَهْوٍ وَ حَتَّى لَا نَبْسُطَ أَيْدِيَنَا إِلَى مَحْظُورٍ، وَ لَا نَخْطُوَ بِأَقْدَامِنَا إِلَى مَحْجُورٍ»
«تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم و با چشممان به تماشای لهو نشتابیم؛ و دستهایمان را به جانب حرامی نگشاییم و با گامهایمان به سوی ممنوعی نرویم.»
ماه مبارک رمضان از بزرگترین نعمتهای الهی است که شکر خاصی لازم دارد. با ورود به این ماه احساس میکنیم خدای سبحان امتیاز خاصی به ما عطا کرده است.
آفتی که در این ماه ممکن است بر ما وارد شود این است که گوش ما شنوای لغو باشد، چشم ما لهو را ببیند، دست ما به سوی حرام دراز شود و گام ما به سوی ممنوعها برداشته شود.
اگر در ماه رمضان حرف بیهودهای را بشنویم، از منفعت خاص رمضان بیبهره میشویم.
اگر در این ضیافت عظیم شاهد لهو بودیم، رمضان برای ما اثر خود را از دست میدهد. لهو مشغولیتی است بیجا که شاید برای فردی در سطح پایین ایرادی نداشته باشد؛ اما «حَسَناتُ الاَبرار سَیّئاتُ المُقرَّبِین»[5]. استفادۀ ناصحیح از رمضان به گونهای که اعمال ما مرضیّ و مطلوب حق نباشد، موجب آسیب رسیدن به این نعمت بزرگ میشود؛ به همین جهت منفعت جامع و کاملی برای ما نخواهد داشت و تنها منفعت محدودی نصیب ما خواهد شد و از همۀ کارایی عجیب و غریب ماه رمضان که امکان داشت با مراقبۀ صحیح، قُوت سال ما در این ماه فراهم شود، بهرهای نخواهیم داشت.
با نگاهی دقیق متوجه میشویم رمضان هم برای هر یک از ما که حرمت آن را رعایت نکنیم و قدر آن را ندانیم، میتواند آفتزده باشد.
تاریخ جلسه: ۱۳۹۹.10.1 – جلسه یازدهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سورۀ مبارکه ذاریات، آیۀ 58
[2] سوره مبارکه بقره، آیه 153
[3] سوره مبارکه اعراف، آیه 58
[4] سوره مبارکه طور، آیه 48
[5] . کشف الغمه، ج2، ص 254