آگاهی‌بخشی‌های امیرالمؤمنین (ع) ـ بخش نهم

مقدمه

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تمام فرمایشات خود افراد را متوجه اموری می‌نمایند که عموماً مورد غفلت قرار گرفته در حالی می‌بایست همیشه مورد توجه باشد لکن این تنبیه و هشدار در برخی فرمایشات‌شان، با مشاهده عباراتی همچون «ألا»، «أما» و «ها» به وضوح نمایان است.

 

آگاهی‌بخشی نسبت به حفظ امانات الهی

 

«فَاللَّهَ اللَّهَ أَیهَا النَّاسُ فِیمَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِه وَ اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ حُقُوقِهِ…»[1]

«شما را به خدا قسم، شما را به خدا قسم، ای مردم در آن چه خداوند برای حفظ کتاب خود(قرآن) طلب کرده و نیز در حقوقی که نزد شما به امانت گذاشته است؛ توجه کنید!…»

عبارت «ایّها» حرف تنبیه بوده و به وسیله آن افرادی که در امری مانند انجام وظایف، گرفتار غفلت و فراموشی شدند؛ مورد خطاب قرار داده می‌شوند.

 

حفاظت از مفاهیم و احکام قرآن کریم

 

اولین امری که حضرت در این خطبه یادآوری می‌نمایند آن است که خدای سبحان خواستار توجه افراد را نسبت به قرآن کریم بوده و از ایشان می‌خواهد که با عمل و گفتار خود حافظ محتوا و قوانین آن باشند.

حافظ قرآن بودن، صرفاً به معنای حفظ ظاهر آیات و رسم‌الخط آن نبوده و قطعاً مطلوب اصلی خداوند از بندگان این امر نمی‌باشد بلکه خدای سبحان از بندگان خویش می‌خواهد تا با عملکرد صحیح خود، از فراموشی معارف و احکام الهی بر اثر گذر زمان جلوگیری نمایند.

 

رعایت حقوق الهی

 

امر دیگری که حضرت نسبت به آن آگاهی می‌دهند؛ توجه به حقوقی‌ست که خداوند نزد بندگان به ودیعه گذاشته است. این حقوق شامل همه وظایفی‌ست که بندگان نسبت به خدا، دیگران و خود دارند. با این بیان، حضرت نسبت به انجام صحیح و دقیق وظایفی که از جانب خداوند بر افراد مقرر شده است؛ هشدار می‌دهند.

زمانی که خداوند امری را نزد افراد به امانت می‌گذارد؛ به این دلیل است که آنان را بسیار امین، توانا و قابل احترام دانسته است؛ به خصوص آن که این امانت، شیء ارزشمندی چون قرآن کریم و مجموعه قوانین الهی باشد.

 

عشق ما را پی کاری به جهان آورده…

 

در ادامه حضرت، دلیل این تنبیه و آگاهی‌بخشی را بیان می‌نمایند:

«فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ یتْرُكْكُمْ سُدًى وَ لَمْ یدَعْكُمْ فِی جَهَالَةٍ وَ لَا عَمًى»[2]

«… به راستی که خداوند شما را بیهوده نیافریده و به حال خود وا نگذاشته و در گمراهی و کوری رها نساخته است»

 

سدی: بی‌برنامه و رها

وداع: رها کردن

اگر خداوند امر حفاظت از قرآن کریم و رعایت قوانین الهی را از انسان خواستار است بدین جهت است که او را بیهوده و عبث نیافریده و برای خلقت او برنامه مشخصی تنظیم نموده است. استفاده از توانمندی‌ها در مسیر بندگی قانونی‌ست که خداوند برای بنده خویش مقرر نموده است.

همچنین پروردگار، بندگان خود را در جاهلیت و گمراهی رها نکرده است. در قرآن کریم آمده است که خداوند به مجرد خلق بشر، او را مورد تعلیم و تربیت خویش قرار داده:

«خَلَقَ الْانسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیان»[3]

«خداوند انسان را آفرید و به او «بیان» را آموخت»

و او را از هدایت خویش بهره‌مند ساخته است بدین صورت که برنامه منظمی برای زندگی او تعیین نموده و جهت سیر او را مشخص کرده است:

«الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى‏ * وَ الَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى»[4]

«همان خدایی که خلق کرد و نظم بخشید و همو که اندازه گیری کرد سپس هدایت نمود»

هدف و غایت سیر بندگی، رجوع الی الله است و انجام هر حرکتی باید فرد را به آن هدف نزدیک نماید:

«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُون»[5]

«به راستی که شما برای خدا هستید و قطعا به سوی او بازگردانده می‌شوید»

لکن اکثر افراد این امر را فراموش می‌کنند:

«أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَینا لا تُرْجَعُون»[6]

«آیا گمان می‌کنید که شما بیهوده خلق شده و به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟»

خداوند آدمی را جاهل و نابینا رها نکرده است؛ یعنی ضمن آن که چشم او را بر توانمندی‌ها و موجودی‌اش باز کرده، او را نسبت به الطاف الهی نیز آگاه می‌نماید.

 

آسمانی که هیچ‌گاه از ستاره خالی نیست…

 

«أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ص كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِإِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فکَأَنَّكُمْ قَدْ تَكَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیكُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاكُمْ مَا كُنْتُمْ تَأْمُلُونَ»[7]

«آگاه باشید مَثَل آل محمّد صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله چونان ستارگان آسمان است؛ اگر ستاره‏اى غروب كند ستاره دیگرى طلوع خواهد كرد. گویا (در پرتو وجود خاندان پیامبر صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله) نعمت‏هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده‏اید»

 

امیرالمؤمنین در این خطبه، پس از معرفی پیامبر صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله و وجود مقدس خودشان، بیان می‌کنند که ائمه علیهم‌السلام مانند ستارگان آسمان هستند یعنی همان‌طور که به مجرد غروب ستاره‌ای، ستاره دیگری در آسمان طلوع می‌کند؛ همان‌گونه به مجرد آن که امامی از زندگی در این دنیا رخت بربندد؛ امام دیگری در آسمان ولایت شروع به درخشش خواهد کرد و این آسمان هیچ‌گاه از وجود ستاره وجودی امام خالی نمی‌ماند.

حضرت در ادامه می‌فرمایند: گویا در هر لحظه همه الطاف الهی در وجود افراد به کمال رسیده و هر آن‌چه که آرزوی آن را داشتند محقق شده است.

به بیان دیگر، باید افراد اینگونه تصور نمایند که گویا اکنون به غایت آرزوهای خود دست یافته‌‌اند حال به چه میزان و چگونه شکر تحقق آرزوهای خویش را به جا می‌آورند؟! با توجه به آن که در رأس آرزوهای مؤمن، ظهور حضرت ولیّ‌عصر قرار دارد[8] این عبارت امیرالمؤمنین نیز بیانگر آن است که در زمان حال، افراد بایستی به گونه‌ای عمل نمایند که گویا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ظهور کرده‌اند حال وضع آنان چگونه است و چه میزان فرمان‌بردار امام می‌باشند؟! در محضر امام، خود را برای امام خواسته یا امام را برای خود می‌خواهند؟!

یا گمان کنند که اکنون امام قدم به حریم شخصی و منزل آنان می‌گذارد؛ آیا وضعیت ظاهری خانه به گونه‌ای هست که پذیرای وجود امام باشد؟

با خود بیاندیشند آیا دل آنان پیراسته از انواع آلودگی‌ها و نجاسات است تا صلاحیت قرار گرفتن در محضر امام را داشته باشد؟

حضرت ولیّ‌عصر أرواحنا فداه ستاره‌ای هستند که در هر حال در آسمان ولایت نورافشانی داشته و همه توفیقات و خیرات به طفیل وجود ایشان انجام می‌شود:

«بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ‏ مُغَیبٍ‏ لَمْ یخْلُ مِنَّا»[9]

«جانم به فدایت! تو غایبی هستی که همیشه در میان مایی!»

 

تاریخ جلسه:98/8/20

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] نهج‌البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه85، فراز3

[2] نهج‌البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه85، فراز3

[3] سوره مبارکه الرحمن، آیه3 و 4

[4] سوره مبارکه اعلی، آیه

[5] سوره مبارکه بقره، آیه156

[6] سوره مبارکه مؤمنون، آیه115

[7] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه99، فراز6

[8] فرازی از زیارت آل‌یس؛«السلام علیک ایها المقدم المأمول»

[9] مفاتیح الجنان، دعای ندبه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *