«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه»
«اگر از خوبی یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه نهایتش شمایید»
امام هادی علیهالسلام فرمودند اگر بهترینها ذکر شود، اول بهترینها و اصل بهترینها و فرع بهترینها و محل اقامت بهترینها و جایگاه بهترینها و نهایت بهترینها حضرات معصومین هستند.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ»
سابقین در خیرات
منشأ خیرات و آغاز هر خیری در این عالم شما معصومین هستید، گویا خیرات اول به شما افاضه شده و از وجود شما میان سایر موجودات توزیع شده. نیّت انجام یا دریافت هر خیری بشود، ابتدا معصومین در آن حضور دارند. آنان دعا کردهاند تا مردم در این صف به خیرات دست یابند. دعای آنان این موفقیتها و خیرات را در زندگی مردم جاری و ساری میکند.
در دیدگاهی دیگر: اولین کسانی که در نظام عالم اتصاف به بهترین کمالات را داشته شما معصومین بودید، یعنی سبقت در خیرات در نظام عالم با معصوم است.
در سلام و پاسخِ سلام چون فضیلت اصلی با کسی است که ابتدائاً سلام میدهد، اعتقاد ما در ارتباط با معصومین چنین است که اول این بزرگواران سلام میکنند و همه سلامهای ما جواب سلام ایشان است. در این سلامها هم شایسته است که آدمی از خجالت آب شود که حضرات معصومین به ما سلام میکنند و هم باید از خوشحالی جان داد که این بزرگواران به ما سلام میکنند.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ …أَصْلَهُ»
اصل خیرات
اصل و ریشه همه چیز با حضرات معصومین علیهالسلام است. در این فراز به ایشان گفته میشود اگر شما نبودید وجودی نبود، خودشان فرمودند «لولانا لما عبد الله»؛«اگر ما نبودیم خدا عبادت نمیشد»، ریشه همه خوبیها در وجود آنان است، زیرا بندگی بالاترین درجه انسانیت است که در وجود آنان به بالاترین شکل جلوهگر است.
در مسابقه خیرات اولین نفرات حضرات معصومین هستند و از این عبارت این معنا را متوجه میشویم که اصلاً خیرات در معصومین یافت میشود و در سایر افراد سایه خیرات وجود دارد. میتوانید اصل و عکس را در نظر بگیرید؛ هرآنچه خیر در ما دیده میشود کپی است. خدا کند بگویند کپی برابر اصل است و برایش سند بزنند و از عالم بالا تصویب کنند، آنچه که خیرات در فردی دیده میشود اصلش در معصوم و فرع آن در ما یافت میشود، برای ما بالاصاله نیست به وساطت معصوم است، هرکار خیری از من صادر میشود ریشهاش از معصوم بوده است با وساطت معصوم در ما انعکاس پیدا کرده است.
کاملترین خیرات
معنای دیگر: اگر خیر را یک حقیقت قابل تفکیک بدانیم که افراد متعددی دارد، حال کاملترین خیر در شما معصومین یافت میشود. رتبه خیر دیگران با شما معصومین قابل قیاس نیست، وقتی میگوییم اصل خیر هستید یعنی ریشه همه خیرات از شما است.
روایت است که کوثر نهری است که اصلش در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها است و از آن مکان به همه جا جریان پیدا میکند و یا در رابطه با درخت طوبی آمده است که ریشه درخت طوبی در خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها است و شاخههایش به همه قصرهای بهشتی راه پیدا کرده است. یعنی به هرکس خیری داده شد، با اصالت شما داده شده است و دیگران از شعاع وجودی شما از خیر بهرهمند شدند.
چرا تکبیر؟
در ابتدای زیارت جامعه این شبهه میرود که ما حضرات معصومین را در حد خدای سبحان بالا ببریم و نسبت به آنان غلو داشته باشیم به همین جهت دستور صد تکبیر داده شد که گرفتار غلو نشده و معصوم را خدا ندانیم.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ فَرْعَهُ»
به اعتبار اینکه همه خیرات از جانب خدای سبحان است، حضرات معصومین فرع بر حضرت حق میشوند اما به اعتبار این که در عالم وجود همه خیرات از معصومی مشتق میشود اصل آنانند، یک وجود در رابطه با خدا فرع و در ارتباط با خلق خدا اصل است.
- در این فراز میفرماید شما فرع خیر هستید در حالی که اصل آن هستید. اصل در نظام این عالم و فرع در کل عالم وجود هستید. چون اصل در کل عالم وجود خدای سبحان است، از ناحیه آن اصل همه چیز به شما معصومین رسیده است نسبت به ما اصل هستید و نسبت به کل عالم ممکنات در رابطه با خدا فرع (یعنی همه خیرات را از خدا دریافت میکنید)، حضرات معصومین نسبت به واجبالوجود فرع هستند چون ممکن الوجود میباشند اما نسبت به ممکنات عالم، اصل میباشند و خیرات از آنها به ما نازل میشود.
- معنای دیگر: افعال معصومین فرع وجودشان میباشد، خدا وجود معصوم را نسبت به سایر موجودات اصل قرار داده است و افعالشان را فرع وجود خودشان کرده است.
- این که شما معصومین فرع در خیرات هستید یعنی از طریق شما خیرات به همه منشعب میشود.
فرع یعنی شاخه شاخه شدن، یعنی از طریق شما با وساطت شما فروع خیرات در زندگی افراد جریان و سریان پیدا میکند.
- «فرع» در اینجا در مقابل اصل نیست بلکه به معنای متفرع کننده و شاخه شاخه کننده خیرات میباشد. همه خیرات از طریق شما توزیع میشود. به یک نفر خیر مالی و فرد دیگر خیر صفتی و به دیگری خیر علمی میرسانید.
- معنای دیگر این است که وقتی میگوییم شما فرع خیرات هستید یعنی هر خیری که در زندگی ما دیده میشود فرع وجود شما است، یعنی به تبع و پیرو وجود شما است. مثلاً اگر ما حلیم، صبور و شاکر هستیم، پر توان زندگی میکنیم و حسن ظن به خدا داریم، همه از شماست. شاعر میگوید:
این همه آوازه ها از شه بوَد گرچه از حلقوم عبدالله بوَد[1]
خیرات ما فیالحقیقه از معصوم است، ما فرع آنها در خیرات هستیم.
- معنای دیگر: شما معصومین فرع خیرات هستید بدان معناست که قوام همه خیرات با شماست، هر خیری که شکل بگیرد و قوام پیدا کند، آن قوام از سوی شماست.
- معنای دیگر: شما معصومین فرع خیرات هستید. «فرع» یعنی «ثمر». ثمره همه خیرات برای شما است.
اگر باغی خیلی خوب سبز شده و درختهایش خوب میوه داده، درختان نباید به خود ببالند که باغبان خوبی داشتهاند، آنچه اصل است شما هستید. همچنین اگر در میان افراد صفات خوب رشد داده شده است کار خود فرد نیست بلکه کار شماست. این رشد نتیجه زحمت باغبان است.
خدای سبحان در آیه 64 سوره مبارکه واقعه میفرماید:
«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُون»
«شما گمان میکنید که خودتان کشت میکنید درحالیکه ما میکاریم و سبز میکنیم»
اگر برکت در مال من است از آن شماست، برای من نیست. همه این برکات ثمره وجود شما است و میدانیم که کریم هرآنچه میدهد کم نیست، همه خیرات در زندگی ما ثمره وجودی شماست، مالک همه خیرات شمایید. اگر رشد مناسبی کردهایم، به واسطه شما بوده است و اگر زندگی ما برکت دارد، همه به لطف وجود مقدس شماست. ثمره از آنِ شما است ثواب هم فیالواقع برای شما است و اگر پاداش آن در زندگی ما جریان پیدا میکند، با لطف شما میباشد وگرنه ما مستحق آن نمیباشیم، محصول و پرورش با شما بوده است.
- معنای دیگر: هرکجا طاعتی یافت میشود، آن طاعت فیالحقیقه از آن شما بوده است. اگر نماز ما درست است فیالحقیقه برای معصوم است. اگر قیام اباعبدالله نبود شریعت دفن میشد و نماز نبود، اگر معصومین این همه متحمل زحمت نمیشدند اسلام مدفون میشد، حدوث اسلام با پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و بقای آن به واسطه حضرات معصومین علیهمالسلام است. به همین جهت هر طاعتی از هر کس دیده میشود پیرو اذیتها و سختیهایی است که معصومین متحمل شدند.
حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام میفرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي»[2]
«همانا خداوند به شیعیان غضب میکند. سپس خداوند به من دستور داد که کدام را انتخاب میکنید بین او و آنها؟ من گفتم: به خدا قسم آنها را نجات بدهم از غضب خداوند»
خدای سبحان به امت پیامبر بعد از شهادت اهل بیت تا امام صادق علیهالسلام غضب کرده بود و امام موسی بن جعفر فرمودند خداوند به شیعه غضب کرده بود، به من گفت یا تو باید خیلی مصیبت بکشی یا امت را مورد غضب قرار دهم. به خدا قسم من شیعه را حفظ کردم با مصیبتهایی که خودم کشیدم.
همه اطاعتهای ما فرع زحماتی است که معصومین متحمل شدند.
شما معصومین فرع همه خیرات میباشید زیرا کیفیت اطاعت خدا از طریق شما به ما آموزش داده شد، پس فرع همه خیرات شما هستید.
«بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَى اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ.»[3]
«اگر ما نبودیم خدا شناخته نمیشد اگر ما نبودیم خدا بندگی نمیشد……..»
یعنی از طریق شناخت معصوم شما به شناخت خالق راه پیدا میکنید از طریق اطاعت از معصوم به اطاعت از خدای سبحان واصل میشوید.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«نَحْنُ أَصْلُ كُلِ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّيَامُ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِيءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِيرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْكَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِيمَةُ وَ الْقَطِيعَةُ وَ أَكْلُ الرِّبَا وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّي الْحُدُودِ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ وَ رُكُوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ* وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ كُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِكَ مِنَ الْقَبِيحِ فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنَا.»[4]
ریشه هر خیری ما هستیم و هر برّی از شاخههای ما است، (برّ به معنی خیرات گسترده است) یکی از خیرات توحید است یکی از خیرات نماز روزه فرو بردن خشم، عفو گنهکار، ترحم به فقیر رعایت حق همسایه و اقرار به الطاف الهی و اقرار به امتیاز خوبان همه از فروع ما است. هر زشتی و بدی در عالم وجود دارد از جریان فاصله گرفتن از ولایت اهل بیت است و ریشه در آن شجره خبیثه دارد. اگر دارای نیّت خیر نیستم یا چشم دیدن الطاف الهی به دیگران را ندارم و یا بدخواه دیگران هستم، اینها همه شاخههایی از همان شجره خبیثه است.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ مَعْدِنَهُ»
معدن خیرات، شما معصومین هستید
«معدِن» به معنای اقامتگاه است، «عدن» یعنی مقیم و پایدار، «جنّات عدن» بهشتیهایی است که در آنجا ماندگار هستید.
شما حضرات معصومین معدن خیرات ؛ محل اقامت و رشد و فزونی خیرات هستید.
هر خیری به ما برسد، از معدن وجود حضرات معصومین علیهم السلام است. قرارگاه دائم همه خوبیها معصومین هستند، آنها هرگز دچار نقصان و کاستی نمیشوند، اثر خیرات فکری و افعالی که به واسطه معصوم صادر میشود، فراوان است. اصلاً معدن خیرات هستند، همیشه پر و افزونند.
برای کسب فضایل به هر دری متوسل نشوید، بلکه به جایگاه اصلی رجوع کنید؛ اصل توحید است. اخلاقیات و امور صحیح همه وابسته به آن است که به واسطه حضرات معصومین در دسترس قرار میگیرد، برای دستیابی به معدن خیر مراجعه کنید.
خیر در وجود معصومین رشد و نمو کرده است، هرگاه به آنان مراجعه کنید همیشه پر از خیر است، هیچ گاه کسری ندارد. مثل بازار دنیا نیست که اندوخته آن تمام شود.
خدا جوهر وجودی حضرات معصومین را به گونهای قرار داده است که دائماً جلوهگاه صفات الهی باشند و اقامت همه خیرات در عالم در نزد معصوم باشد، فرقی ندارد چند نفر به طرف آنان دست دراز کنند یا همه افلاک از آنان تقاضا کنند.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ مَأْوَاهُ»
پناهگاه، شما معصومین هستید
کلمه «مأوا» به کلمه «معدن» خیلی نزدیک است.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ مَأْوَاهُ» ملجأ و پناهگاه خیرات، شما معصومین هستید.
هر خیری در وجود آدمیان است، همه از سوی معصومین میباشد، اگر خیرات به معصومین سپرده نمیشد حتماً نابود میگشت. منزلگاه و مأوا و پناهگاه خیرات معصومین هستند زیرا خیرات را میشناسند و جایگاه آن را میدانند.
اگر خیرات بخواهد در وجود ما سکنی بگیرد، به واسطه معصومین است. وقتی خیراتِ ما به معصوم برمیگردد حالمان خوب است چرا که خیراتمان به اصل خود بازگشته. اگر آنها را به خود نسبت میدادم چون با فطرت ناسازگار بود، حالم خوب نبود. اگر خیرات را به خود نسبت دهیم حال خیرات ما بد است و منزل خیرات ما معصوم باشد حالمان خوب است.
- هر نعمتی که در عالم به ما میرسد اصل و فرعش نزد شما معصومین است. محل اقامت دائم و بازگشتن آن نعمت هم شما هستید. یعنی واسطه لحظه به لحظه نعمات ما شما هستید. امکان ندارد من از نعمتم لذت ببرم اما وسائط فیض را نادیده بگیرم.
شاید علت اینکه ما مأمور به ذکر صلوات فراوان این باشد که با این ذکر به خود یادآوری کنیم که اصل همه خیرات و همه کاره عالم به اذن حق شما هستید.
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ مُنْتَهَاه»
پایان خیرات
انتهای خیرات شما معصومین هستید. هر خیری بعد از آنکه به اذن حق و به واسطه شما از ما صادر میشود اثر آن مجدد به شما باز میگردد. هرکس خیرش به شما بازگردد بالاخره خودش به سوی شما بازخواهد گشت. خیر از خود فرد جدا نیست. خدا شما را قرار داده تا ما با خیرات به سوی شما بازگردیم و با شما به نزد خدای سبحان برویم. خدای سبحان میگوید ابتدا خیرات را به آل پیامبر علیهمالسلام تقدیم کن که اصل خیر همین است. آخر کمال این است که ما به معصوم برسیم. وقتی به معصوم برسیم به مقام فنا رسیدهایم. یعنی من هیچ هیچ ام. شاعر میگوید:
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست، من کیستم؟ گر او هست حقّا که من نیستم [5]
خوشحالی قطره باران از آن است که باید به دریا بچکد و با او یکی شود. در این زمان قطره وجود تعیّن ندارد همچنان اگر نماز من جدا بستهبندی شود، جایی برای قبول ندارد. اما اگر نمازم به امام زمان برسد حتماً پذیرفته میشود. قطره در دریا دیگر قطره نیست بلکه فقط دریا دیده میشود، این فرد وقتی وصل به ولایت شود دیگر او نیست، هرچه هست مقام ولایت است. او به فنا و نیستی میرسد اما نیستی که در عین هستی است. تمام خیرات مصدرش از شما خانواده است نهایتش هم به شما خانواده بر میگردد. پذیرش خیرات در نزد شما به کمیت نیست. نباید گفته شود اگر صد سلام بگویم به آنها میرسد و یک سلام نمیرسد. قلیل و کثیر فرقی ندارد. جنس کار باید خوب و خالص باشد. جنس خوب کار فردی نیست یعنی منسوب به من نیست. اگر برای من بود که بدجنس بود.
- پایان و انتهای همه خیرات معصوم است. اگر کسی میخواهد دریابد افعالش صحیح است یا نه، دقت داشته باشد که افعالش او را به کدام سمت میبرد. اگر رفتارش او را به شناخت و معرفت معصومین علیهم السلام منتهی میکند، خیر است و اگر غیر از این باشد، گرفتار حجاب نورانی شده است.
اگر طالب بهترینها هستیم، باید به معصومین علیهمالسلام رجوع کنیم. اگر جای دیگر برویم اشتباه کردهایم. در زیارت جامعه کبیره گفته میشود برای خیرات به سراغ سرچشمه بروید. بهترین نوع فکر، ذکر، بهترین نوع مال را از معصوم طلب کنید. اگر در پی کمال خاصی هستید، باید به سراغ معصوم بروید.
تاریخ جلسه: 97/8/23
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] مولانا
[2] کافی ج1ص260
[3] توحید صدوق، ص152
[4] کافی، ج8، ص242
[5] سعدی