امیال نفسانی، مانع رسیدن به حق
حضرت امام (ره) میفرمایند: هواها و خواهشهای نفسانی افراد مختلف است و گاهی آنقدر دقیق و ظریف است که انسان خودش از نفسانی بودن آن غافل میشود و پی نمیبرد که این امور نقشه شیطان است تا او را به دام بیندازد. بنابراین کسی باید او را متوجه کند و از خواب غفلت بیدارش نماید. با وجود تفاوت و تنوعی که امیال و هواهای نفسانی با یکدیگر دارند ولی میان آنها یک وجه تشابه وجود دارد و آن این است که تمام این امیال مانع رسیدن انسان به حق میگردد.
انواع هواهای نفسانی
هواهای نفسانی درجات مختلفی دارد:
- گروهی هوای نفسشان معبودهای باطل است و بتپرستند.
- گروهی دیگر، هوای نفسشان پیروی از اعتقادات باطل و اخلاق فاسد است. مثلا تنها تاثیرگذار را در عالم خدای سبحان نمیدانند و باور ندارند که تنها او بر همه امور قادر است، به همین جهت برای دیگران نقش مستقلی قائلند و آنها را در برآورده شدن حوائجشان قادر میدانند.
- گروه دیگر، هوای نفسشان معاصی، اعم از معاصی کبیره و صغیره است و نمیدانند به میزانی که مرتکب معصیت شوند از خدای سبحان دور میگردند.
- گروه دیگر هوای نفسشان امور باطل نیست، بلکه نفسشان به امور مباح تمایل دارد یعنی میل زیادی به انجام دادن بعضی از مباحات دارند و و بیش از حد به آنها مشغول میشوند در حالیکه استفاده از مباحات – اموری که خداوند استفاده از آن را برای انسان مباح و مجاز قرار داده است- باید به میزانی باشد که نفس در حدی ابتدایی به آن رضایت پیدا کند و بابت استفاده نکردن از آن امور بهانهگیری ننماید. چرا که تمایل بیش از حد به بعضی از مباحات گاهیمنجر به اسراف میشود و گاه منجر به حسرت و اندوه.
به عنوان مثال خواب زیاد حرام نیست و امری مباح میباشد، ولی باعث از بین رفتن همت و تصمیمهای مهم فرد در زندگی روزانهاش میشود. چنانچه امیرالمومنین (ع) فرمودند:
«مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْم»[1]
«چقدر خواب، تصمیمهای روز را از بین میبرد»
بنابراین بهتر است انسان با برنامهریزی صحیح، اموری را که برایش سودمند است، جایگزین خواب بیش از حد متعارف کند.
سیره علما، اکتفا به حداقل مباحات
بزرگان دینی از مباحات به حداقل آن اکتفا میکردند. به عنوان مثال، شیخ انصاری به دلیل اشتغال زیاد به درس و عبادت فرصتی برای کار کردن نداشتند و از سهم امام نیز به سختی و بسیار نادر استفاده میکردند، به همین جهت از نظر مالی در تنگنا بودند. روزی بازرگانی با مغازهداری که نزدیک منزل ایشان دکان داشت صحبت کرد و با او قرار گذاشت تمام مایحتاج و امور مورد نیاز شیخ را از حساب فرد بازرگان به شیخ بدهد. خودش نیز به شیخ انصاری گفته بود که اقلام و کالاهای مورد نیازش را از آن مغازه تهیه کند. بازرگان پس از حدود هشت ماه برای محاسبه مبلغ به مغازه رفت و متوجه شد شیخ در طول این مدت تنها یکبار به مغازه مراجعه کرده و تنها یک دوغ خریده است.
بنابراین استفاده بیش از حد از مباحات نیز نوعی هوسرانی بوده و انسان را از خدا دور میکند.
- گروه دیگر هوای نفسشان عبادت کردن ظاهری است، ولی ایرادشان این است که با انجام دادن این عبادات تنها قصد قربت ندارند و هدفشان از به جا آوردن این عبادات رها شدن از عذاب جهنّم است.
- گروه دیگر عبادات ظاهری چون اذکار یومیه، قران، نماز، دعاهای مستحبی، تهجد شبانه و… را به جای وظایف واجبی که خداوند بر آن فرض کرده انجام میدهند. این امر نیز شامل هوای نفس است. چون وقتی انسان به حکم خداوند پینبرد و آنچه را که خدا بر او واجب کرده است انجام ندهد و تمایلش به عبادت صوری باشد، در واقع به خواست خدای سبحان عمل نکرده است و خواسته خود را که عمل کردن طبق رضایت و میل نفسش بوده به میل و خواست خدای سبحان ترجیح داده است. در حالیکه اولویت با چیزی است که خداوند متعال آنرا مقرر کرده است.
بعضی افراد ریاضتهای بسیار سخت را متحمل میشوند و سعی در تهذیب نفس میکنند ولی هدفشان قرب به خدای سبحان نیست بلکه میخواهند با انجام دادناین امور، مستجاب الدعوه شوند. - گروه دیگر فقط خواهان لقای به خدای سبحان هستند ولی به نوعی از تجلیات خاص خداوند محرومند و از حق محجوب، چرا که در ایشان اثری از تلوین دیده میشود. مثلا فرد عبادتش را برای خدا انجام میدهد، ولی اثر این عبادت همه زندگی او را تحت پوشش قرار نمیدهد و خواهان این است که از قربی که در اثر عبادت نصیبش شد به عالم ماده برگردد.
بنابراین هواهای نفسانی مراتب و درجات مختلفی دارد و هرکس باید خودش به تنهایی هواهای نفسانی خود را شناسایی کند و آنها را تشخیص دهد و سپس از خدای متعال برای رهایی و جدا شدن از آنها طلب کمک کند.
آرزوهای طولانی
درادامه مبحث، به بررسی قسمت دوم حدیث دهم، که در جلسه گذشته بیان شد، میپردازیم. امیرالمومنین (ع) از دو امر در رابطه با هریک از ما نگران بودند. یکی تبعیت از هوای نفس بود و دیگری آرزوهای طولانی. حضرت در آنجا فرمودند: آرزوهای طولانی باعث فراموش کردن آخرت میشود.
اولین منزل سلوک و انسانیت، یقظه است یعنی انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و بداند کیست و باید چه کاری انجام دهد.
حضرت علی (ع) میفرماید:
«رَحِمَ اللّه إمرأً عَلمَ مِن أينَ و فى أينَ وإلى أينَ»[2]
«خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده است در کجاست و به کجا خواهد رفت.»
اگر کسی این سه امر را بداند و به آن علم پیدا کند برای آخرتش دو چیز لازم دارد: ۱- علم نافع ۲- عمل صالح. علم نافع باعث تشخیص خوب از بد میشود و چون نفس علم، به تنهایی نور آفرین است، انسان را متوجّه اشتباهات و خطاهایش میکند.
انسان، مسافری در دنیا
مرحوم شاه آبادی (ره) منازل سلوک را در ده منزل بیان میکنند. حضرت امام (ره) در توضیح این منازل میفرمایند: انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و بفهمد در دنیا مانند مسافری است و همچون سایر مسافرین دارای مقصدی است که به ناچار به سوی آن در حرکت است و باید برای سفرش زاد و توشه فراهم کند. اگر به این سه مورد پی نبرد عزم و اراده حرکت برای او حاصل نمیشود و تنها در صورتی میتواند به سوی کمال و رشد و اصلاح گام بردارد که از خواب غفلت بیدار شود و بداند نه دنیا باقی و پایدار است و نه خود او. و بداند فرصتی که به او در دنیا داده شده بسیار کم است چرا که او در دنیا همچون مسافری است که آرام و قرار ندارد تا به مقصد برسد. بنابراین نیاز به توشهای دارد که او را به مقصد برساند. این توشه تقوا و قلبی سلیم است، پس سعی در تهیّه کردن توشه کند و اهل عزم شود و برای رسیدن به مقصد ارادهای راسخ نماید.
آرزوهای طولانی، مانع جدّی سلوک انسان
حضرت امام (ره) میفرمایند: یکی از عواملی که مانع بیداری انسان میشود و مسافر بودن او در این دنیا را از یادش میبرد آن است که انسان به دلیل آرزوهای طولانی و فراوانی که دارد، گمان کند وقت برای سفر طولانی و وسیع است و فرصت زیادی دارد به همین علت کار امروز را به فردا موکول میکند و زمانی که فردا رسید باز هم امر آن را به روزی دیگر واگذار میکند و در نهایت این حالتِ طول امل باعث میشود انسانی که مسافر است، از خوب رسیدن به مقصد که آخرت است باز ماند و از تهیّه توشه آخرت که به فرموده امام (ره) علم نافع و عمل صالح است غافل شود. درحالیکه علم و عمل نافع است که در انسان تاثیری آشکار داشته و فرد به دلیل بهرهمند شدن از آن، رفتار، اعمال، اخلاق و حرکاتش تغییری آشکار کند.
سرانجام غفلت، شقاوت است
حضرت امام (ره) میفرمایند: بنابراین باید از خواب غفلت بیدار شد و تنبّه پیدا کرد. باید بدانیم که مسافریم و دارای مقصد. مقصد ما عالم دیگر است و خواسته یا ناخواسته ما را از این عالم خواهند برد. اگر آماده سفر شدیم و زاد و راحله آن را فراهم کردیم در این سفر درمانده نمیشویم و در این سیر بیچاره نمیگردیم و الّا فقیر، بیچاره و بینوا میشویم و به سوی شقاوتی خواهیم رفت که سعادتی ندارد، ذلّتی که عزّتی ندارد، فقری که غنا به همراه ندارد، عذابی که راحتی ندارد، آتشی که خاموشی ندارد، فشاری که برطرف نمیشود، حزن و اندوهی که خوشحالی در پی ندارد، حسرت و ندامتی که انتها ندارد. عمّال حضرت عزرائیل در کارند و ما را هر لحظه به سوی عالم آخرت سوق میدهند:
«فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيل»[3]
«بانگ کوچ در میانتان داده شده است»
استمداد از خدا برای تهیّه توشه اخروی
حضرت موسی بن جعفر (ع) در سجده میفرمودند:
«اللهّم انّی اسئلک التّجافی عن دار الغرور والانابة الی دار السرور و الاستعدادِ للموتِ قبل حلول الفوت»[4]
«خداوندا از تو دوری از خانه فریب (دنیا) و بازگشت به خانه سرور (آخرت) و آمادگی برای مرگ پیش از گذشت هنگام آن را درخواست می کنم.»
در دعای کمیل حضرت امیرالمومنین (ع) در مناجات با خدای متعال فرمودند:
«أنتَ تَعلَمُ ضَعفی عَن قَلیلٍ مِن بلاءِ الدُّنیا و عُقوباتِها… و هذا ما لاتَقومُ لَه السَّمواتُ و الأرضُ»[5]
«خداوندا تو خود ناتوانیام را بابت اندکی از گرفتاریهای دنیا و کیفرهای آن میدانی… و این عذاب (عذاب آخرت) عذابی است که آسمانها و زمین طاقت آن را ندارند»
عذاب آخرت چگونه عذابی است که آسمان با همه وسعتش و زمین با همه فراخیاش، طاقت آن را ندارد و برای انسان تدارک دیده شده است؟ اما با این وجود ما همچنان در خواب غفلت به سر میبریم و برای رهایی از چنین عذابی اقدام نمی کنیم. از خدای متعال برای مهیای سفر آخرت شدن و تدارک توشه آن، استمداد میطلبیم.
تاریخ جلسه: 86/10/5- جلسه 22
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 10- مذمّت پیروی از هوای نفس
[1] نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه211
[2] شرح اصول کافی صدرالمتألهین، ج1، ص571
[3] نهج البلاغه، خطبه195
[4] مفاتیح الجنان، اعمال شب بیست وهفتم ماه مبارک رمضان
[5] دعای کمیل امیرالمؤمنین