· رسوایی، نتیجه غیبت
امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) نقل میکنند:
«یا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یخْلُصِ الْإِیمَانُ إِلَى قَلْبِهِ لَا تَذُمُّوا الْمُسْلِمِینَ وَ لَا تَتَبَّعُوا عَوْرَاتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَاتِهِمْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ تَعَالَى عَوْرَتَهُ یفْضَحْهُ وَ لَوْ فِی بَیتِهِ.» [1]
«ای گروهی که به زبان اسلام آوردید و ایمان به قلب شما وارد نشده، مذمت نکنید مسلمانان را و جستجو نکنید قبایح مستوره آنها را؛ زیرا کسی که عورات و بدی آنها را جستجو کند، خداوند بدیهای او را جستجو میکند؛ و کسی را که خدا جستجوی عورت او را کند مفتضحش میکند اگر چه در خانهاش باشد.»
حضرت امام (ره) در ذیل این روایت میفرمایند: خدای سبحان غیور است و هتک مستور مؤمنین و کشف عورات آنها هتک ناموس الهی است. اگر انسان بیحیایی را از حد گذراند و هتک حرمات الهیه نماید، خداوند غیور، بدیهای او را، که به لطف و ستّاریت خود پوشانده بود عیان میفرماید و میان مردم در این عالم و میان ملائکه، انبیاء و اولیاء (ع) در آن عالم رسوا میشود.
· توهین به مؤمنین، جنگ با خداست
حضرت باقر العلوم (ع) فرمودند:
«قَالَ لَمَّا أُسْرِی بِالنَّبِی ص قَال: یا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَک قَالَ یا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَیءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِیائِی»[2]
«امام باقر (ع) فرمودند در معراج، رسول اکرم (ص) به خدای سبحان عرض کرد: ای پروردگار! چگونه است حال مؤمن نزد تو؟ خدای سبحان فرمود: ای محمد اگر کسی به یکی از دوستان من توهین کند، من را به جنگ دعوت کرده و من به سرعت به یاری دوستانم میشتابم.»
هیچ یک از ما حقیقت و نتیجه جنگ با خدای سبحان که مقتدرترین وجود عالم و خالق کل کائنات است را نمیدانیم. خدائی که همه عالم تحت سلطه و دید اوست و اگر اراده کند و سپاهیانش را به مقابله با غیبت کننده بفرستد، هیچ موجودیتی برای آن فرد باقی نمیماند «و جعله دکّاًء»[3]«و آن را خرد میکند»
· غیبت یعنی داخل شدن در ولایت شیطان
در روایت دیگری از قول امام صادق (ع) ذکر شده است:
«مَنِ اغْتَابَهُ بِمَا فِیهِ فَهُوَ خَارِجٌ عَنْ وَلَایةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ دَاخِلٌ فِی وَلَایةِ الشَّیطَان»[4]
«کسی که غیبت مؤمنی را کند به جهت خصوصیتی که در آن مؤمن وجود دارد از ولایت خدای متعال خارج میشود و در ولایت شیطان داخل میگردد»
به عنوان مثال فلان کس فردی مؤمن و معتقد است و عملکردش درست است، حال اگر کسی غیبت این فرد را کرد غیبت کننده دیگر تحت ولایت حق نیست و وقتی چنین وضعی پیدا کرد «یخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَات»[5] شیطان او را به طرف جهل، کفر، شرک، انواع معاصی و انواع مفاسد میبرد. امام (ره) میفرمایند: واضح است که وقتی انسان از تحت ولایت خدای سبحان خارج شود و به ولایت شیطان وارد شود، نجات پیدا نمیکند زیرا نجات تنها تحت ولایت خدای سبحان است.
اینگونه نیست که عقوبات تنها مخصوص عالم دیگر باشد. انسان باید باور کند که دنیا و آخرت با یکدیگر مرتبطاند و این چنین نیست که فرد غیبت کننده در دنیا عزیز باشد و در آخرت ذلیل، بلکه در همین دنیا هم ذلیل میشود ولی گاهی خودش متوجه ذلت و خواری خود نیست و یا متوجه دلیل خواریاش نمیشود.
حضرت امام (ره) در اینجا تعبیر بسیاری مهمی دارند میفرمایند: هرکس مرتکب غیبت شود معلوم است هنوز مؤمن نشده است، زیرا اگر حقیقت ایمان در قلب انسان وارد شود آثارش به ظاهر و باطن او سرایت میکند لذا زبان او به غیبت آلوده نمیشود. مؤمنی که معتقد به خدای متعال و قیامت باشد و پشت پرده معاصی را ببیند هیچگاه مرتکب غیبت نمیشود.
رابطه ایمان و مفاسد اخلاقی
امام خمینی (ره) ارتباط متقابلی بین ایمان و مفاسد اخلاقی در نظر گرفتهاند و میفرمایند: همانطور که نقص ایمان موجب فساد اخلاقی میشود، مفاسد اخلاقی هم موجب نقص ایمان میشود و میان این دو رابطه متقابل وجود دارد.
غیبت یک فساد اخلاقی است و به اعتقادات آسیب میرساند و موجب ضعف ایمان و اعتقاد میشود، اعتقادات فرد که ضعیف شد بیشتر مرتکب غیبت میشود. مجدداً این غیبت اعتقادات او را ضعیفتر از قبل میکند تا حدی که به تدریج منجر به از بین رفتن ایمانش میشود. لذا باید از خدای سبحان طلب اعانت کنیم تا از این چرخه رها شویم و غیبت را ترک کنیم و الا این دو (غیبت، نقصان در ایمان) به کمک یکدیگر شخصیت انسانیمان را روز به روز بیشتر تخریب میکند.
فساد غیبت بیش از فساد سایر معاصی است
حضرت امام (ره) مجددا بر فساد غیبت تاکید میکنند و میفرمایند: فساد این خُلق از سایر مفاسد اخلاقی بیشتر است به یک دلیل، چون بسیاری از مفاسد اخلاقی تنها حق الله هستند اما غیبت هم حق الله است و هم حق الناس و خدای سبحان هم از حق خودش صرفنظر نمیکند و غیبت کننده را مورد مغفرت قرار نمیدهد تا زمانی که غیبت شونده از غیبت کننده بگذرد و از او راضی شود. خداوند گرچه غفار است اما غفاریت خود را برای غیبت کننده اِعمال نمیکند تا زمانی که غیبت شونده غیبت کننده را حلال کند.
· الغیبةُ أشدُّ من الزنا
پیامبر (ص) در ضمن وصیتهای خود به اباذر فرمودند:
«یا أَبَاذَرٍّ إِیاک وَ الْغِیبَةَ فَإِنَّ الْغِیبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا قُلْتُ وَ لِمَ ذَاک یا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ لِأَنَّ الرَّجُلَ یزْنِی فَیتُوبُ إِلَى اللَّهِ فَیتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِ وَ الْغِیبَةُ لَا تُغْفَرُ حَتَّى یغْفِرَهَا صَاحِبُهَا»[6]
«ای اباذر! از غیبت بترس زیرا که از زنا شدیدتر است عرض کردم برای چه یا رسول الله؟ فرمودند: برای آنکه زانی اگر توبه کند خداوند او را میآمرزد ولی غیبت آمرزیده نشود تا آنکه صاحبش بیامرزد»
کسی که مرتکب زنا میشود به حق خدا تجاوز کرده است و اگر توبه کند و هیچگاه فکر این عمل شنیع را نکند، خداوند او را مورد مغفرت قرار میدهد. اما خداوند در غیبت، حق خودش را مطرح نمیکند بلکه مقرّر کرده که باید غیبت شونده حق خود را حلال کند تا خداوند او را مورد بخشش قرار دهد.
در حقوق الهی ما سر و کارمان با خداوند کریم و رحیم است که بغض، کینه و عداوت به او راه ندارد، اما در غیبت که از جمله حقوق الناس است سر و کارمان با مردمی است که شاید به این زودی از ما نگذرند یا هیچوقت از ما راضی نشوند. وقتی این قضیه را ملاحظه کنیم باید از غیبت کردن پرهیز کنیم.
· غیبت بدتر از ربا، ربا بدتر از زنا
روزی پیامبر (ص) سخنرانی میکردند:
«إِنَّ الدِّرْهَمَ یصِیبُهُ الرَّجُلُ مِنَ الرِّبَا أَعْظَمُ مِنْ سَبْعِینَ زَنْیةً بِذَاتِ مَحْرَمٍ وَ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِک عِرْضُ الْمُسْلِم»[7]
«یک درهم از ربا از هفتاد زنای محصنه بزرگتر است؛ و از ربا بالاتر آبروی مسلمان است»
بدتر از ربا این است که به آبروی فرد مسلمان خدشه وارد شود، غیبت نیز آبروی فرد مسلمان را تخریب میکند.
· غیبت، نابود کننده حسنات
پیامبر اکرم (ص):
«مَا النَّارُ فِی الْیبْسِ بِأَسْرَعَ مِنَ الْغِیبَةِ فِی حَسَنَاتِ الْعَبْد»[8]
«آتش سریعتر در سوزاندن و فانی کردن چیز خشک نیست از غیبت کردن در از بین بردن حسنات بنده»
چقدر آتش شیء خشک را سریع میسوزاند، غیبت به همان سرعت یا سریعتر حسنات فرد را از بین میبرد. در طول روز حسناتی را کسب کردیم اما با یک غیبت به سرعت این حسنات از بین میرود.
· اعمال خیر غیبت کننده به پرونده اعمال غیبت شونده منتقل میشود
پیامبر (ص) میفرمایند:
«یؤْتَى بِأَحَدٍ یوْمَ الْقِیامَةِ یوقَفُ بَینَ یدَی اللَّهِ وَ یدْفَعُ إِلَیهِ کتَابُهُ فَلَا یرَى حَسَنَاتِهِ فَیقُولُ إِلَهِی لَیسَ هَذَا کتَابِی- فَإِنِّی لَا أَرَى فِیهَا طَاعَتِی- فَیقَالُ لَهُ إِنَّ رَبَّک لَا یضِلُّ وَ لَا ینْسَى- ذَهَبَ عَمَلُک بِاغْتِیابِ النَّاسِ- ثُمَّ یؤْتَى بِآخَرَ وَ یدْفَعُ إِلَیهِ کتَابُهُ- فَیرَى فِیهَا طَاعَاتٍ کثِیرَةً- فَیقُولُ إِلَهِی مَا هَذَا کتَابِی- فَإِنِّی مَا عَمِلْتُ هَذِهِ الطَّاعَاتِ- فَیقَالُ لِأَنَّ فُلَاناً اغْتَابَک فَدُفِعَتْ حَسَنَاتُهُ إِلَیک…»
«روز قیامت فردی در پیشگاه حق آورده شود پس نگاه داشته شود و کتابش به او داده شود پس حسنات خود را در آن نبیند. گوید: خداوندا! این نامه عمل من نیست زیرا حسنات خود را نمیبینم. به او گفته شود: «پروردگار تو نه چیزی را گم میکند و نه آن را فراموش میکند عمل تو به واسطه غیبت کردن از مردم از بین رفت» پس از آن فرد دیگری آورده شود و به او نامه عملش داده شود پس در آن طاعتهای بسیاری ببیند و بگوید: بارالها! این کتاب من نیست، زیرا من این طاعات را انجام ندادم. به او گفته شود: «فلانی غیبت تو را کرده پس حسنات او به تو داده شد»»
گرچه کسی هیچ وقت راضی به غیبت کردن دیگری نمیشود، ولی برای غیبت شونده اصلا نتیجه بدی ندارد، غیبت کننده است که با غیبتش میبازد.
· پایینترین مرحله کفر چیست؟
در روایت دیگر از قول پیامبر (ص) آمده است:
«أَدْنَى الْکفْرِ أَنْ یسْمَعَ الرَّجُلُ عَنْ أَخِیهِ الْکلِمَةَ فَیحْفَظَهَا عَلَیهِ یرِیدُ أَنْ یفْضَحَهُ بِهَا أُولئِک لا خَلاقَ لَهُمْ»[9]
«پایینترین مرحله کفر این است که فردی از برادر دینیاش کلمهای را میشنود در حافظهاش نگاه دارد و بخواهد روزی او را با این کلمه رسوا کند این افراد هیچ نصیب و بهرهای ندارند»
کسانی که کارشان رسوائی و بیاعتبار کردن دیگران است، هیچ سهمیه و بهرهای در عالم برایشان منظور نمیشود.
امام (ره) میفرمایند: ما عمدتاً در این بخش روایاتی را نقل کردیم که تنها در رابطه با غیبت بود اما اگر بخواهیم بحث عیب جوئی، هتک سرّ مؤمن، بیاحترامی مؤمن، اهانت و تحقیر مؤمن را بررسی کنیم دامنه روایات بسیار وسیع میشوند که ما از ذکر آن چشم میپوشیم.
تاریخ جلسه: 87/8/15- ادامه جلسه 43
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 19- تعریف غیبت و بیان شاخصههای آن
» ادامه حدیث 19- ضررهای اجتماعی غیبت
» ادامه حدیث 19- راهکار علمی و عملی ترک غیبت»
» ادامه حدیث 19- موارد وجوب و جواز غیبت
» ادامه حدیث 19- حرمت استماع و وجوب ردّ غیبت
[1] اصول کافی، ج2، ص354
[2] اصول کافی، ج1، ص144
[3] سوره مبارکه کهف، آیه 18
[4] وسائل الشیعه، ج12، ص285
[5] سوره مبارکه بقره، آیه 257
[6] مکارم الاخلاق، ص470
[7] ارشادالقلوب الی الصواب، ج1، ص117
[8] بحارالانوار، ج72، ص229
[9] وسائل الشیعه، ج17، ص211