امید بیجا به رحمت الهی، از حیلههای شیطان است
در ابتدای حدیث بیست و دوم که امام صادق علیه السلام از قول ابوذر نقل کرده بودند، آمده بود:
«اعْرِضُوا أَعْمَالَكُمْ عَلَى الْكِتَابِ إِنَّ اللَّهَ یقُولُ «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ»[1] قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ فَأَینَ رَحْمَةُ اللَّهِ قَالَ «رَحْمَةُ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»[2]
ابوذر فرمود: «اعمالتان را بر کتاب خدا عرضه کنید. خداوند سبحان میفرماید: (مردم دو دسته اند،) به درستی که ابرار در نعیم هستند و فجّار در جحیم قرار دارند. آن مرد گفت: اگر چنین است پس رحمت خداوند کجاست؟ ابوذر گفت: رحمت خدا به محسنین نزدیک است.»
شیطان انسان را از راههای مختلفی فریب میدهد تا او را به هلاكت ابدى و همیشگى بكشاند و برای رسیدن به این هدف تیرهای مختلفی در كمان دارد. آخرین تیر شیطان در اجرای این هدف فریفتن انسان به رحمت حق است تا به این وسیله وی را از انجام عمل و تلاش برای آبادی آخرت باز دارد.
حضرت امام (ره) تمثیل بسیار زیبایی دارند، میفرمایند: هیچ کس برای رسیدن به امور دنیاییاش تنها به رحمت خدای سبحان اعتماد نمیکند و قطعا برای دستیابی به آنچه در نظر دارد اقدامی انجام میدهد و از اسباب ظاهری برای رسیدن به ان استفاده میکند و تا حدی برای اسباب ظاهری تأثیر قائل است و از خدای سبحان غافل است که گویا اعوذ بالله هیچ مؤثرى در عالم جز اسباب ظاهرى وجود ندارد و چنین نیست که فقط به رحمت خدای متعال امید داشته باشد و این امید به رحمت او را از انجام اقدامات و تدابیر لازمه بینیاز کند. اگر احیاناً کسی در همین امور دنیایی تنها در انتظار رحمت حق باشد و هیچ اقدامی انجام ندهد، همگان او را دیوانه فرض میکنند.
مثلا کسی که قصد شرکت در آزمون کنکور را دارد و میخواهد در این آزمون موفق شود فقط به انتظار لطف و رحمت خدای سبحان نمینشیند و قطعاً تلاش لازم را میکند. در مسائل معنوی نیز امر به همین منوال باید باشد یعنی انسان باید تمام تلاشش را برای ساخت آخرت خویش به کار گیرد و تنها در انتظار رحمت خدای سبحان نباشد، در حالیکه آنچه وجود دارد غیر از این است. در امور اخروی اغلب افراد به انتظار رحمت خداوند هستند و هیچگونه تلاشی برای آبادی خانه آخرتی خویش نمیکنند و از دستوارت و تعالیم خدای سبحان، پیامبر (ص) و حضرات معصومین (ع) غافلاند و تمام توان خویش را صرف امور دنیاییشان میکنند. اما در ارتباط با امور معنوی در حالیکه هیچ اقدامی انجام ندادهاند، منتظر رحمت خدای سبحان هستند یعنی در امور دنیایی «تفویضی مسلکاند» و در امور اخروی «جبری مسلک».
جبری مسلک یعنی خود را در امور دخیل نمیدانند و بدون آن که تلاشی کرده باشند به خداوند اعتماد میکنند و به رحمت او امید دارند.
تفویضی مسلک یعنی گویا خداوند تمام امور را به آنها واگذار کرده است و همه اسباب در اختیار خودشان است به همین جهت نهایت تلاش خود را به کار میگیرند و از اسباب مختلف استفاده میکنند و تصور میکنند استفاده از اسباب به تنهایی کافی است و احساس نیازی به رحمت خدای سبحان نمیکنند، غافل از اینکه هم تفویضی بودن خطاست و هم جبری بودن، و هر دو مخالف دستورات و تعالیم پیامبر (ص) و ائمه (ع) است، زیرا آن بزرگواران با وجود آنکه از رحمت حق کاملاً مطلع بودند و ایمانشان از سایرین بیشتر بود، اما در عین حال سعی و تلاششان نیز بیش از سایرین بود و لحظهای از انجام وظایف بندگی غفلت نمىكردند و دقیقهاى از سعى و كوشش باز نمىماندند.
حضرت امام (ره) توصیه میکنند نگاهی به مناجاتهای حضرت زین العابدین (ع) در صحیفه سجادیه داشته باشیم و بر این امر توجه کنیم که حضرت با آن که به طور کامل به وظایف بندگی قیام میکنند اما وقتى صحیفه اعمال حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را مىبینند، تأسف مىخورند و اظهار عجز مىكنند.
بنابراین اگر هر یک از ما در زمره کسانی هستیم که برای امور معنوی و آخرتیمان کاری انجام نمیدهیم و تنها امیدمان به رحمت خداوند است یا باید آنها را، نعوذ باللّه، تكذیب كنیم و بگوییم آن بزرگواران اطمینان و ایمانی به رحمت حق نداشتند یا باید خود را تكذیب كنیم و بفهمیم كه این تصور ما -که بدون هیچ تلاشی برای آخرت به رحمت خدا امیدوار باشیم- از مكاید شیطان و نفس امّاره به سوء است كه مىخواهند ما را از راه مستقیم منحرف كنند و از تلاش برای آخرت بازداند و تنها توجه ما را به امور مادی و دنیایی منعطف کنند.
بیتوجهی به آخرت، بدی کردن به خود است
سپس حضرت امام (ره) توصیه میکنند که علوم، بسیار است ولى علم نافع براى ما آن علمی است كه این قدر به خود بدى نكنیم و به امید رحمت خداوند، بیتوجه به آخرتمان نباشیم. بفهمیم كه دستورات انبیا و اولیاء علیهم السلام كشف حقایقى است كه ما از آنها محجوب هستیم. آنها مىدانند كه اخلاق ذمیمه و اعمال سیئه چه صورتهای قبیحی دارند و چه عواقب سوئی از آنها حاصل مىشود، و اعمال حسنه و اخلاق كریمه چه صورتهاى خوب ملكوتى دارند.
به عنوان مثال اگر من هریک از اعضای بدنم را به نجاستی آلوده کنم یک قسمت را به خون، یک قسمت را به مردار، یک قسمت را به نجاست آلوده کنم، وجودم چقدر مورد نفرت و کراهت شماست هر گناهی به خودی خود نیز رجس و آلودگی محسوب میشود و با هر معصیتی یک قسمت از وجودم آلوده میشود. ابوذر در روایت فرمود: «هنگامی که تو معصیت خدا را میکنی به نفست بدی میکنی.» زیرا حتی اگر در آینده توفیق توبه پیدا کنیم اما خاطره نازیبایی در کارنامه انسانیتمان بر جا میماند.
به همین جهت حضرت امام (ره) میفرمایند: درد و درمان هر دو در وجود خودتان است. اگر به خود عاطفه دارید باید درد خود را دوا نمایید و مرض خود را معالجه كنید. خدا مىداند كه اگر با این حال كه هستیم به آن عالم منتقل شویم، به چه مصیبتها، دردها و مرضهایی گرفتار مىشویم. برزخ ادامه دنیای ماست اگر در این دنیا تمام تلاشم را برای دوری از مفاسد اخلاقی به کار بگیرم ولی هنگام مرگ همچنان بیماریهای مختلف اخلاقی در ما وجود داشته باشد و به طور کامل علاج نشده باشد، بعد از مرگ با باقیات الصالحاتی که از خود بر جا میگذارم و حسنات جاریهای که از خود میفرستم میتوانم آن را اصلاح کنم.
از خدای سبحان مسئلت داریم که به ما توفیق دوری از مفاسد و رذایل اخلاقی و کسب حسنات را نصیبمان فرماید.
تاریخ جلسه: 87/11/9- ادامه جلسه 53
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» ادامه حدیث 22- بهشت و جهنّم، حقیقت اعمال آدمی
[1] سوره مبارکه انفطار، آیه13 و 14
[2] سوره مبارکه اعراف، آیه56