حضرت امام (ره) در ادامه از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل میفرمایند:
«یا طَالِبَ الْعِلْمِ إِنَّ الْعِلْمَ ذُو فَضَائِلَ كَثِیرَةٍ فَرَأْسُهُ التَّوَاضُعُ وَ عَینُهُ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْحَسَدِ وَ أُذُنُهُ الْفَهْمُ وَ لِسَانُهُ الصِّدْقُ وَ حِفْظُهُ الْفَحْصُ وَ قَلْبُهُ حُسْنُ النِّیةِ وَ عَقْلُهُ مَعْرِفَةُ الْأَشْیاءِ وَ الْأُمُورِ وَ یدُهُ الرَّحْمَةُ وَ رِجْلُهُ زِیارَةُ الْعُلَمَاءِ وَ هِمَّتُهُ السَّلَامَةُ وَ حِكْمَتُهُ الْوَرَعُ وَ مُسْتَقَرُّهُ النَّجَاةُ وَ قَائِدُهُ الْعَافِیةُ وَ مَرْكَبُهُ الْوَفَاءُ وَ سِلَاحُهُ لِینُ الْكَلِمَةِ وَ سَیفُهُ الرِّضَا وَ قَوْسُهُ الْمُدَارَاةُ وَ جَیشُهُ مُحَاوَرَةُ الْعُلَمَاءِ وَ مَالُهُ الْأَدَبُ وَ ذَخِیرَتُهُ اجْتِنَابُ الذُّنُوبِ وَ زَادُهُ الْمَعْرُوفُ وَ مَاؤُهُ الْمُوَادَعَةُ وَ دَلِیلُهُ الْهُدَى- وَ رَفِیقُهُ مَحَبَّةُ الْأَخْیارِ.»[1]
«ابوبصیر گفت: از امام صادق علیهالسلام [در نسخهای: از امام باقر علیهالسلام] شنیدم كه فرمود: امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمود: ای طالب علم! علم دارای فضایل فراوانی است. پس سر آن فروتنی، و چشم آن بیزاری از حسد، و گوش آن ادراك، و زبان آن راستگویی، و حافظه آن كاوش، و دل آن نیكخواهی، و خرد آن دریافتن چیزها و كارها، و دست آن بخشودن، و پای آن دیدار دانشمندان، و همت آن درستی، و حكمت آن پرهیزگاری، و جایگاه آن رستگاری، و جلودار آن تندرستی، و راهبر آن وفا، و جنگ افزارش نرم زبانی، و شمشیر آن خشنودی، و كمال آن مهربانی، و لشگر آن گفتگوی با دانشمندان، و دارایی آن ادب، و پسانداز آن دوری از گناهان، و توشه آن نیكی، و آب آن سازگاری و راهنمای آن هدایت الهی، و همراه آن دوستی نیكان است.»
حضرت امام (ره) میفرمایند: مواردی را كه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، بیان فرمودند: علامت علما و آثار علم است. بنابراین، اگر كسی دارای علوم رسمیه شد امّا از این امور خالی است، بداند كه حظّی از علم ندارد، بلكه از اصحاب جهالت و ضلالت است، و در عالم دیگر این مفاهیم و جهالات مركبه و قال و قیلها برای او حُجُب ظلمانیه است، حسرت او در روز قیامت بیشترین حسرتها است. پس، میزان در علم آن است كه آیت، علامت و نشانه باشد و هیچ منیّتی در آن نباشد و انانیّت در وجود او محو و نابود شود، نه آنكه باعث نخوت و خودبینی و خودنمایی و تكبّر شود.
علّت اینكه در روایت از علم به «مُحكمه» تعبیر شده است به این جهت است كه علم صحیح علمی است كه به واسطه نورانیّت و روشناییاش در قلب اطمینان ایجاد میكند و شك و ریب را زایل مینماید. چه بسیارند افرادی كه در تمام مدّت عمر خوض در براهین و مقدمات آن كنند و برای هر یك از معارف الهیه براهین عدیده و ادلّه كثیره ذكر كنند تا در مقام جدل و خصومت بر سایرین تفوّق و غلبه پیدا كنند، امّا آن علوم در قلبشان هیچ تأثیری نكرده و اطمینانی حاصل ننموده، بلكه شك و تردید و شبههشان را زیادتر میكند. بنابراین، اندوختن و جمع كردن مفاهیم و اصطلاحات هیچ فایدهای در بر ندارد بلكه ممكن است قلب را به غیر حق مشغول كند و از ذات مقدّس حضرت حق منصرف و غافل نماید.
اجزای علم
در روایت ذكر شده علم همچون انسانی است كه دارای اجزای مختلفی است و یكایك پیكره و اجزای عنوان شده كه به توضیح چند مورد از آن میپردازیم:
- فَرَأسُهُ التَّواضُعُ: سر علم تواضع است. همچنان كه انسان بدون سر حیات ندارد علم بدون تواضع علم نیست. تواضع یعنی تسلیم و سرفرود آوردن در مقابل هر حقّی كه عرضه میشود.
- عَینُهُ الْبَراءَةُ من الحَسَد: چشم علم دوری از حسد است. اگر باور كنیم خداوند مُنعِم و رزّاق است و اگر اراده كند نعماتی كه به دیگران داده به ما نیز عطا میكند، نسبت به نعمات دیگران حسادت نمیورزیم. بنابراین اگر ظاهراً اهل علم هستیم امّا تحمل دیدن نعمات دیگران را نداریم علمی كوركورانه داریم.
- أُذُنُهُ الْفَهْمُ: گوش علم فهم است. انسان عالم قدرت درك و فهم مسائل را به خوبی داراست.
- لِسانُهُ الصِّدقُ: عالم خوش زبان است و زبان او صداقت و راستگویی است. عالم دروغگو همچون انسانی بیزبان است. زبان علم صداقت با خدا و خلق خداست. دروغ سرعت سیر و سلوك انسان را كُند میكند و موجب توقّف او میشود.
- حِفْظُهُ الْفَحْصُ:حافظه عالم جستجو است. عالم علی الدوام در حال جستجوی كمالات است. در پرتوی نور قرآن و روایات و … خواهان فهم حقیقت است.
- قَلْبُهُ حُسْنُ النِّیةِ: قلب علم حُسن نیّت است. عالمی كه دارای حُسن نیّت نیست از علم بیبهره است، همان طور كه انسان بدون قلب امكان زندگی ندارد و از زندگی محروم است.
عالم خوش نیّت است. اگر من ظاهراً اهل علم هستم امّا در موارد خاص تنها منافع خودم را در نظر میگیرم و حُسن نیّت ندارم حقیقتاً عالم نیستم. من اگر دارای این خصوصیات باشم عالمی فاقد قلب هستم. اینكه اولین اولویّت را خودم بدانم و یا در عوض جلب رضای خداوند طالب جلب رضایت مردم باشم حُسن نیّت ندارم. حُسن نیّت یعنی برای خدا و خالصانه عمل كنم.
- عَقْلُهُ مَعْرِفَةُ الأشیاءِ و الاُمور: عقل علم، شناخت اشیاء و امور است. عالم همه چیز را به خوبی میشناسد، به آداب اجتماعی معرفت دارد لذا در هر امری با شناخت و معرفت كافی برخورد میكند.
- یدُهُ الرَّحْمَةُ: دست (قدرت) علم، رحمت است. عالم علی الدوام به دیگران خیررسانی میكند.
- رِجْلُهُ زِیارَةُ الْعُلَماءِ: پای علم رفتن به زیارت علماء است. حركت علمی انسان در ارتباط با علماء شكل میگیرد. به میزانی كه در مسیر زیارت علماء گام بردارم یعنی عالمِ پادار هستم.
- هِمَّتُهُ السَّلامَةُ: همّت عالِم این است كه از عالَم دنیا به سلامت عبور كند. دنیا به تعبیر مرحوم ملاهادی سبزواری (ره) جهنّم است به همین جهت در تمام فرازهای دعای جوشن كبیر از خداوند درخواست خلاصی از این آتش و عبور به سلامت از آن را داریم «خلّصنا من النار یا ربّ» گاهی سالم ماندن ما به قیمت صدمه زدن به دیگران تمام میشود امّا علم صحیح نه تنها باعث سلامت انسان میشود، بلكه باعث میشود دیگران نیز از عالِم در امان و سالم بمانند و در كنار او احساس امنیّت و سلامت كنند.
- حِكْمَتُهُ الْوَرَعْ: حكمت علم، ورع و پرهیزکاری است. هنگامی به عالِم، حكیم اطلاق میشود كه اهل ورع و تقوا باشد. در روایات اگر «ورع» و «تقوی» همراه با هم باشند هر یك معنای متفاوتی دارند امّا اگر «ورع» به تنهایی استفاده گردد مترادف با معنای تقوی است.
- مُسْتَقَرُّهُ النَّجاةُ: (نجوة به معنی مكان رفیع و بلند است) قرارگاه علم در بلندی است. عالِم جایگاه رفیعی دارد و در نیل به خیرات و كسب كمالات هیچ گاه خود را با سایرینی كه به حقیر و پست بودن خود راضیاند، همطراز نمیداند. او علی الدوام خواستار دست یافتن به رشد و كمال انسانیّت است.
تاریخ جلسه: 88/1/19- جلسه 59
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
» حدیث 24- اقسام علم و ارتباط آنها با یکدیگر
» ادامه حدیث 24- اهتمام به علوم سهگانه
» ادامه حدیث 24- توضیح لغوی حدیث 24
[1] اصول کافی، ج1، ص48