ارتباط سازنده – جلسه دوم

مقدمه

 

موضوع ارتباط سازنده برای ما مهم و ضروری است؛ زیرا ارتباط، به‌نحوی قوت و غذای زندگی انسان‌هاست. زندگی بدون ارتباط و در تنهایی، مانع رشد آدمی است. بسیاری از رشدهای مادی و معنوی که نصیب ما می‌شود از طریق ارتباطاتی است که با دیگران برقرار می‌کنیم و این ارتباطات، موجب ارتقاء مادی و معنوی زندگی است. حتی می توان اذعان داشت که بدون ارتباطات، زندگی بی‌معناست.

البته لازم به ذکر است که در عین اینکه ارتباط، موجب پرورش و تقویت انسان است؛ اما ممکن است از طریق ارتباطات، آسیب هم وارد شود. اگر با فرمول و قوانین ارتباط صحیح آشنا نباشیم، هم خودمان آسیب می‌بینیم و هم به دیگران آسیب می‌رسانیم؛ به همین جهت، آموزش ارتباط سازنده، ضروری است. گرچه اصول ارتباط از امور بدیهی است؛ اما مانند صدها موضوع دیگرِ بدیهی نیاز به آموختن دارد و نمی‌بایست به جهت بدیهی بودن آن از آموختن آن سر باز زد. در ارتباط سازنده، اصالتاً قرار بر رشد فرد است و کیفیت زندگی، از طریق ارتباط صحیح می‌تواند بهبود یابد.

 

از آثار ارتباط سازنده

 

ارتباط صحیح و ارتقاء کیفیت زندگی

 

اگر ارتباطات انسان‌ها با اطرافیانشان، به‌درستی شکل نگرفته باشد، زندگی آنان با حداقل کیفیت می‌گذرد؛ هرچند کمیت زیادی هم داشته باشد. حتی می‌توان گفت سلامت جسمی بسیاری از افراد به نحوۀ ارتباط‌شان با دیگران بستگی دارد، گرچه خودشان متوجه این تناسب نباشند.

ارتباطات صحیح، بسیار سخت حاصل می‌شود؛ به همین جهت نیازمند کسب مهارت است. علاوه بر اینکه بسیار سریع نیز از بین می‌رود؛ یعنی با کوچک‌ترین بی‌دقتی و بی‌توجهی، با ابراز یک نگرش نامناسب یا گویش نابجا یا اِعمال روش ناصحیح، ممکن است صدمۀ جدی به روابط افراد وارد شود. هرقدر هم برخی مؤمنین به لطف حضرت حق از ارتباطات صحیح بهره‌مند باشند؛ اما هنوز به تقویت روابط صحیح و شناخت بیشتر آن، نیاز دارند.

در محضر امیرالمومنین می‌آموزیم که بعضی از امور، چقدر در روابط صحیح، دخیل‌اند؛ در حالی که ما از آن‌ها غافل بوده‌ایم!

 

لازمه ارتباط سازنده با خلق

 

اصلاح رابطه با خدا زمینه‌ساز اصلاح رابطه با مردم

 

«وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ»[1]

«و كسی كه نیكو سازد آنچه بین خود و خداست (از غیر خدا چشم بپوشد) خدا آنچه را بین او و مردم است نیكو کند.»

فرمایش حضرت یک کلید بسیار کاربردی در همۀ روابط، ارائه می‌دهد. انسان‌ها در ارتباطات، خودِ پنهان خود را پیدا می‌کنند و با آن آشنا می‌شوند. گویا علی‌رغم این تصور که خود را به‌خوبی و کامل می‌شناسند، متوجه می‌شوند که شناخت صحیحی از خود ندارند! در بزنگاه‌های روابط، متوجه نواقص خودساخته یا کمالات خدادادی می‌شوند که در درونشان نهفته است. مثلاً در شرایط عادی، شخص متوجه بیماری سوء‌ظن خود نیست؛ اما در ارتباط با دیگران، متوجه می‌شود که سالهای متمادی از عمر خود را با این بیماری سپری کرده است! یا همواره از نگاه تحقیرآمیز به دیگران پرهیز داشته و در صدد آن بوده است که کسی را کمتر از خود نبیند؛ اما در ارتباطات، متوجه می‌شود که در عمق نگاهش، دیگری را کمتر از خود می‌بیند و او را تحقیر می‌کند!

 

افشای نیمه پنهانِ آدمی در ارتباط با دیگران

 

در ارتباطات با دیگران اگر منصفانه به خود نگاه کنیم، متوجه نیمۀ پنهان خود می‌شویم که سالها، آن را پوشانده بودیم و هرگز حاضر به مواجهه با آن نبوده‌ایم؛ به همین جهت، نیل به کمال، در ایجاد ارتباط با دیگران است نه در انزوا. اسلام، هیچگاه انزوا را نمی‌پسندد.

ممکن است کسی از قدرت تحمل بالای خود نسبت به دیگران و افکار و اخلاق گوناگون، سخن براند؛ اما مثلاً وقتی به مهمانی خاصی دعوت می‌شود، می‌گوید:«اگر فلانی حضور داشته باشد من معذورم!» در چنین موقعیتی، متوجه می‌شود که سخن‌های پیش از آن، شعار بوده و اینک، وجهۀ پنهانش، ظهور می‌یابد. البته قدرت مواجهه با عیوب خود، هنر بزرگی است. وقتی انسان خود را بشناسد، تمامی هَمّ و تلاش خود را به کار می‌گیرد تا از عیوب جدا شود.

در مبحث ارتباط سازنده و سالم با دیگران، قصد اصلی، رشد «خود» است نه دیگری. همچنانکه قرآن می‌فرماید:

«عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم‏»[2]

«به خودتان بپردازيد.»

اصلِ وظیفه،رشد «خود» است. هنگامی که هر فرد رشد کند، دیگران نیز در کنار او تعالی می‌یابند.

 

نکات ضروری برای پی ریزی ارتباط سازنده

 

برای پی‌ریزی بنیان رابطه‌ای سازنده ابتدا باید بدانیم که رابطه داشتن با دیگران، امری سطحی نیست. ثانیاً برای داشتن ارتباط صحیح با دیگران، باید رابطه بین خود و خدا را اصلاح کنیم؛ زیراکه همۀ انسان‌ها عیال خداوند و نان‌خور سفرۀ او هستند. هر اندازه رابطۀ با خدای سبحان اصلاح شود و آدمی خود را بندۀ خدا و در محضر او ببیند و سعی کند در عرصۀ بندگی، زیبا بندگی کند، بازگردان این رابطه به زندگی اجتماعی اوست. خدای سبحان نیز، رابطۀ او را با دیگران، زیبا می‌سازد.

نکته حائز اهمیت آن که در اسلام، رابطۀ زیبا داشتن با دیگران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در روایتی آمده است: اگر حداقل چهل نفر هنگام دفن جنازه ،صادقانه گواهی دهند که از متوفا جز خیر ندیده‌اند، سوال و جواب از او برداشته می‌شود؛ یعنی نظر دیگران در زندگی جاودانۀ مؤمنین، صائب است تا آنجا که با درخشیدن در زندگی اجتماعی به صورت صحیح، می‌توان قیامت زیبایی را برای خود رقم زد. هیچکس مستغنی از ابراز نظر دیگران نسبت به خود نیست و هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که نظر دیگران دربارۀ من مهم نیست!

 

اهمیت زیبا بودن رابطه

 

با عنایت به لزوم داشتن رابطۀ خوب با دیگران، حتی برای دنیا – و نه برای عالم دیگر- باید سنگ بنا و آغاز رابطه را به‌خوبی بنیان گذارد. حضرت امیرالمؤمنین نفرمود:«من اصلح»، بلکه فرمود:« وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ» یعنی زیبایی رابطه مهم است نه صرف رابطه.

از وجود مقدس پیامبر اکرم آموخته‌ایم که «احسان» در ارتباط انسان با خدا؛ یعنی دائم «خدا» را دیدن. هنگام نماز، باور داشته باشیم که بنده‌ای در محضر خداست و در تمامی اوقات شبانه روز، در جای جای زندگی‌اش، در خلوت و جلوت، خدا حضور دارد. حتی در هنگام اندیشیدن به دیگران، با اجازۀ خدا فکر کند؛ به این معنا که وقتی فرد خود را در محضر خدا دید، به خود اجازه نمی‌دهد دربارۀ دیگری، هر فکری به ذهنش راه یابد.

اگر کسی در رابطۀ بین خود و خدا، زیبانگر باشد؛ یعنی خود را همیشه بندۀ او بداند و خدا را در گوشه گوشۀ زندگی‌اش  مشاهده کند، در چنین شرایطی، لازم نیست برای اصلاح رابطۀ خود با خلق، زحمتی متحمل شود؛ زیرا خداوند خود رابطه را با خلق، به عهده گرفته و متولی این رابطه شده است و آن را زیبا می‌کند. به عبارتی دیگر خدای سبحان، چنان شخصیتی از این بنده، به مردم نشان می‌دهد که همه بفهمند که او خدا دارد. به کسی که خدا دارد، نمی توان متعرض شد یا او را ذلیل و خوار کرد، همه او را تکریم می‌کنند.

 

بندگی، کلید اصلاح ارتباط با خدا

 

گام اول برای داشتن یک رابطۀ سازنده و سالم آن است که قبل از اندیشیدن به کیفیت رابطه با مردم، باید به فکر ارتباط با خدا باشیم. ابتدا باید درون خود را کندوکاو کنیم که آیا خدا در وجود من هست؟! تا چه اندازه خود را عبد می‌دانم!؟ وقتی انسان خود را عبد ببیند، اگر خدمتی به دیگری برساند، آن را مأموریتی از جانب مولایش می‌داند. بنابراین از کسی که به او خدمتی ارائه کرده، انتظاری برای جبران یا تشکر ندارد؛ زیرا با خدا معامله کرده است. بسیاری از مشکلات زندگی مبتنی بر همین عملکرد، مرتفع می‌شود.

اگر در تمام وجوه زندگی، خود را عبد ببینیم، می‌خواهیم در این بندگی، خوش بدرخشیم و بندگی ما در محضر مولا، زیبا باشد. کسی که می‌خواهد «بنده» باشد، در تمامی ابعاد زندگی اعم از همسرداری، بچه‌داری، خدمت به پدر و مادر، مهمان‌داری، خانه‌داری، تدریس و سایر تعاملات اجتماعی، همان شیوه‌ای را که خدای سبحان از او خواسته است، در پیش می‌گیرد و اجرا می‌کند و خلق را زیر مجموعۀ خالق می‌داند. از آن رو که بنده است، سعی می‌کند در عالم بندگی کم نگذارد.

 

ارتباط با خلق از مسیر ارتباط با خدا

 

بسیاری از اوقات، افراد در ارتباطات‌شان، از نافهمی دیگران اذیت می‌شوند؛ ولی اگر همان ارتباط را، معامله‌ای بین خود و خالق بدانند، زاویۀ نگاهشان به نافهمی خلق، تغییر می‌کند و نه‌‌تنها با آنان درگیر نمی‌شوند، بلکه از خداوند درخواست می‌کنند تا آنان، با عافیت متوجه قبح رفتارشان بشوند. باید همواره برای ارتباط با خلق، به سراغ خدا و سپس به سراغ خلق رفت. بدین ترتیب، ارتباط بسیار آسان می‌شود.

برای مثال گاهی اوقات، برای گفتن مطلبی به دیگری، از شخص ثالثی به‌عنوان رابط کمک می‌گیریم؛ زیرا او زبان رابط را بهتر از ما درک می‌کند، بدین ترتیب، پرده‌دری نمی‌شود و وجهۀ ما محفوظ می‌ماند. در ارتباط سازنده، از خدایِ «وَنَحنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد»[3] «و ما به او از رگ گردن نزدیکتر هستیم» درخواست می‌‌کنیم: «خدایا! من با تو اعلام ارتباط می‌کنم و بعد از آن، به طفیل آن، با خلق تو ارتباط برقرار می‌کنم.»

 

خدا، متولی ارتباط با خلق

 

ارتباط با خلق، کار دشواری نیست؛ زیرا اگر به فرمایش حضرت امیر رابطۀ ما و خدا اصلاح شود، رابطۀ با خلق بسیار سهل‌و‌آسان خواهد بود. برای ایجاد رابطه، لازم نیست کاری انجام دهیم، بلکه، خدای سبحان این رابطه را به احسن وجه برقرار می‌کند.

بنابراین ارتباط زیبای با خلق، در گرو ارتباط زیبا با خالق است و ارتباط زیبا با خالق، زمانی متصور خواهد بود که انسان ،خود را «بنده» بداند.

 

انسان حقیقی و ارتباط زیبا

 

ممکن است این سؤال به ذهن متبادر شود که چگونه است که بسیاری از افراد بی‌دین که ارتباطی با خدای سبحان ندارند؛ رابطۀ خوبی با خلق دارند؟! در پاسخ می‌گوییم: وقتی دربارۀ انسان صحبت می‌کنیم، منظور انسانی است که تا ابدیت قرار است در انسانیت خودش مستقر باشد، نه انسانی که شصت یا هفتاد سال در این عالم  زندگی می‌کند و هنگام خروج از این عالم، پشت‌پرده‌اش حیوانی وحشی است، چنانکه خدای سبحان فرموده است:

«وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَت‏ »[4]

«و هنگامی که همه حیوانات وحشی محشور شوند.»

در این عالم این افراد، ظاهراً انسان‌اند؛ اما باطن‌شان حیوان است. ظاهراً از دیگری تعریف می‌کنند؛ اما در پشت سر، تکذیب می‌کنند. باطناً چنین افرادی منافق‌اند و ملکوتشان انسان نیست و در برزخ یا قیامت، به شکل انسان، حضور نخواهند یافت.

موضوع بحث ما، انسانی است که در عوالم مختلف «انسان» است، نه فقط در این عالم. رابطۀ انسان حقیقی با دیگر افراد، دارای عمقی زیباست و فقط ظاهر نیست. ارتباطی است که باعث می‌شود انسانیت جاودانه شود و در آن جایگاه جاودانه، مَلَک،به او غبطه بخورد و خادم او شود.

 

تأثیر برخی جزئیات در ارتباط

 

نکتۀ حائز اهمیت دیگری که باید به آن پرداخت،علاوه بر اصول روابط سازنده، توجه به برخی جزئیات ظریف است که گاهی تأثیر بسیار جدی در سازنده بودن روابط دارد. امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ »[5]

«كار خیر را انجام دهید و اندك آن را كوچك مشمارید زیرا خُرد آن (نزد پروردگار) بزرگ و (پاداش) كم آن بسیار است.»

هیچ کار خیری را نباید جزئی و کم بدانیم؛ زیرا اندک خیر هم زیاد و بزرگ است. با این میزان و خط‌کشی که امیرالمؤمنین در اختیار ما قرار می‌دهد، برخی کارهای به ظاهر کوچک، بسیار حائز اهمیت است.

مثلاً کسی فراموش می‌کند جواب سلام دیگری را بدهد و گمان می‌کند به دلیل هدیه‌هایی که قبلا به طرف مقابل داده و یا به دلیل لطف‌هایی که به او کرده است، جای دلخوری باقی نمی‌ماند! در حالی‌که طبق فرمایش امیرالمؤمنین به منظور ایجاد روابط سازنده با دیگران، باید عینکی به چشم گذاشت و به جزئیات امور هم توجه کرد. در ارتباطات نباید از هیچ چیز صرف نظر کرد؛ زیرا یک کار خیر کوچک، می‌تواند گره‌های بسیار بزرگ را باز کند. اندک توجهی در ارتباطات که ظاهراً ناچیز است، ممکن است بسیار کارآمد باشد و اثر بسیار زیادی از خود باقی گذارد.

 

 الزامات ارتباط سازنده

 

1. حلم

 

یکی از نکات اساسی جهت ایجاد ارتباط سازنده، داشتن سعۀ صدر کافی، برای اصلاح خود و پذیرا شدن دیگران است. اگر می‌خواهیم ارتباط مثبتی با دیگران داشته باشیم، باید خود را مانند باغبانی بدانیم که فعلا می‌کارد و پس از مدتی ثمره‌ خواهد داد.. یکی از مشکلات در روابط ،انتظار دریافت فوری اثر از کارها و برخوردهاست. مثلا کسی می‌گوید:«چرا برای فلانی این کار را کردم! یا این تعامل را داشتم! هیچ فایده‌ای نداشت یا اصلاح نشد؟! درحالی‌که اگر ارتباط با دیگران مثبت باشد، قطعاً در درازمدت آثار مثبت را اولاً در خود فرد ایجاد می‌کند و سپس در طرف مقابل. حصول نتایج مورد انتظار در ارتباطات سازنده، مستلزم صَرف زمان است.

باید باور داشت که با ورود به عرصۀ ارتباط سازنده، تعجیل در به ثمر رسیدن اقدامات و برنامه‌ها، موجّه نیست. گاهی برخی عجله می‌کنند و انتظار دارند که طرف مقابل، اصلاح شود. در حالی‌که تحول و تغییر خودشان و نیل به آنچه که اینک هستند، سالها به طول انجامیده است.

1حلم در نهج‌البلاغه با عبارت عَشِيرَة معرفی شده است:

«الْحِلْمُ عَشِيرَة»[6]

«بردباری قبیله است.»

همانگونه که فرد از حمایت قبیلۀ خود برخورداراست و آبرو و توان و جان و مال مضاعفی با حمایت آنان به دست می‌آورد،حلم هم به اندازۀ یک قبیله به یاری انسان می‌آید تا او را پُرتوان سازد. در ارتباطات زودرنجی، سرعت در برافروختگی یا نشان دادن عکس‌العمل، به مصلحت نیست.

بنابراین،می‌توان معنای حلم را برنامه‌ریزی، حرکت گام‌به‌گام و نیز ناامید نشدن از ثمره دادن و اطمینان به اثرگذاری، تعبیر کرد. باید باور داشت که ارتباطات، بالاخره موجب اصلاح طرفین رابطه می‌شود. باید یک تاب‌آوری صحیح و مقاومت در مقابل ناملایمات طرف مقابل وجود داشته باشد تا مانع از درجا زدن یا عقب‌گرد در رابطه شود.

 

2. تأنّی

 

دومین نکته در ارتباط سازنده زمان دادن به اطرافیان برای اصلاح ارتباط است. وقتی دانه‌ای در زمین کاشته می‌شود، برای سبز شدن و ثمر دادن نیاز به گذر زمان دارد. ساخته‌شدن یک انسان هم به زمان زیادی نیاز دارد. جمله‌ای مشهور است با این مضمون:«اگر خیرات یک‌ساله می‌خواهی، گندم بکار، اگر ده‌ساله می‌خواهی، درخت بکار، اگر صدساله می‌خواهی، انسان بساز.»؛ اما نکتۀ حائز اهمیت آن است که قبل از اینکه دیگران ساخته شوند، باید خود ما ساخته شویم. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید:

«الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ.»[7]

«حلم و تأنّى دو فرزند یك شكم‌ا‌ند كه آن‌ها را بلندى همّت و ارادۀ پابرجا مى‌زاید.»

همت متعالی، مادر حلم و تأنی است. همت متعالی، یعنی فرد می‌خواهد از طریق ارتباطات صحیح، به حول و قوۀ الهی، بهترین آینده را برای خود رقم بزند و قیامت خود را بسازد. وقتی دارای همت متعالی باشیم حتما از آن حلم و تأنی به دنیا می‌آید؛ یعنی فرد عجول نیست و شتابزده، منتظر برداشت نخواهد بود. وقتی انسان صاحب همت متعالی شود، هم می‌خواهد در درجه اول خودش اصلاح شود و در مرحلۀ بعد، دیگران اصلاح شوند.

در ارتباطات، باید بتوان نظر مخالف را تحمل کرد. البته نه از باب عقب‌نشینی از اعتقادات یا انفعال، بلکه با برنامه‌ای چند ساله و با نقشه و استراتژی مبتنی بر موافق ساختنِ مخالفِ دین که مستلزم برنامه‌ریزی است؛ به همین جهت باید در ارتباطات، سعۀ صدر لازم را داشت. بایستی با همسویی و احترام متقابل، بدون هیچگونه تحقیری رابطه را برقرار ساخت. با این همت عالی، هم به رشد خودِ فرد کمک می‌شود و هم ناخودآگاه به رشد دیگری کمک شده است.

 

رشد، حاصل تحمل

 

با عنایت به آیۀ:

« إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُم‏ »[8]

«اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده‏‌ايد.»

نباید در یک ارتباط سازنده که مستلزم تحمل و صبر است، از آن تحمل، اظهار ناراحتی کرد یا منّتی بر طرف مقابل گذاشت، بلکه باید با این دید نگریست که خدای سبحان، مقاماتی نصیب صبرکننده می‌کند که بدین ترتیب، زنگار منیت از او زدوده و وجودش صیقلی می‌شود و رشد می‌کند.

 

درخواست سلامت برای طرفین رابطه

 

در میان اسامی خدای سبحان، بیشترین نامی که به کار گرفته می‌شود، نام «سلام» است. سلام، مصدر باب مفاعله است و با اظهار آن، این معنا بین طرفین منتقل می‌شود که گوینده و پاسخ‌دهندۀ سلام، قصد دارند از جانب یکدیگر سالم بمانند. همت انسان نیز باید در ارتباطات، معطوف به همین امر باشد که از طریق او، دیگران به سلامت برسند و در ارتباط با دیگران، بهره‌مندی از سلامت ابدی حاصل شود.

خداوند سبحان،مقاومت خاصی به انسان داده است که اگر قرار بود، مقاوم نباشد، به تعاملات اجتماعی امر نمی‌کرد. باید فن برخورد صحیح در روابط آموزش داده شود تا افراد با توجه به قدرت زیاد خود، هدفمند و آگاهانه با علم به لزوم برداشتن گام‌های متعدد، ارتباط برقرار سازند.

مهم‌تر آن که باید زمان لازم را برای اصلاح خود و دیگران، قائل باشیم و از ساخته شدن خود و دیگران ناامید نشویم. به اصلاح صفات ناپسندی مانند حسد، حرص، بخل و … در خودمان بپردازیم، سپس انتظار ارتباط صحیح با دیگران را داشته باشیم.

 

تاریخ جلسه: 1401/7/16 – جلسه 2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . نهج‌البلاغه، فیض‌الاسلام، حکمت 415.

[2] . سوره مائده، آیه  105

[3] . سوره ق، آیه 16.

[4] . سوره تکویر، آیه 5.

[5] . نهج‌البلاغه، حکمت 414.

[6] . نهج البلاغه، حکمت  418

[7] . نهج‌البلاغه، حکمت 452.

[8] . سوره اسراء آیه 7.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *