ارتباط سازنده – بخش پنجم

مقدمه

 

همانگونه که برای بقای جسم، قوت مادی لازم است، برای بقای روان نیز به ارتباط صحیح، سالم و مؤثری نیاز است که هم دریافت و هم پرداخت انرژی در آن صورت گیرد. طبیعی است که انسان باید انرژی برای پرداخت داشته باشد و نباید انرژی او آنقدر اندک باشد که در مواجهه با دیگران به‌سرعت تخلیه شود.

سرفصل ارتباطات مسلمانان، اسم «سلام» خداست که به‌محض ملاقات بر زبان می‌آورند. اگر کسی اهل تفکر و اندیشیدن باشد، کافی است هر روز در این نام، تأمل و کنکاش کند که آیا ذره‌ای از جلوۀ نام سلام هست؟ آیا دیگران از افکار و رفتار و حالات وی در امان می‌مانند؟ آیا خود در جایگاهی قرار دارد که از رفتار دیگران آسیب نبیند؟

غرض از انتخاب موضوع ارتباط سازنده این است که خودمان رشد کنیم. قصد ما اصلاح دیگران نیست. معتقدیم در هر ارتباطی، هم از عیوب پیرایش می‌شویم و هم به انواع کمالات آراسته.

گاهی به اشتباه تصور می‌کنیم اگر در خلوت قرار بگیریم هیچ خطر اخلاقی از جمله غیبت، تمسخر، تهمت، تحقیر، کبر، غرور، انتقاد نامناسب و… ما را تهدید نمی‌کند؛ در حالی‌که افرادی را مشاهده کرده‌ایم که تمام زندگی‌شان در خلوت طی می‌شود؛ اما با یک بار در جلوت قرار گرفتن، تمامی رذائلِ ته‌نشین شده بروز می‌یابد؛ زیرا برای او امر مشتبه شده و در تنهایی خود گمان می‌کرده که مملو از صفات شایسته‌ است، غافل از آنکه خوب بودن فرد در جمع بروز داده می‌شود. در فرآیند ارتباطات می‌توان دریافت که آیا بیماری روحی و اخلاقی هنوز باقی است یا از بین رفته است.

 

ضرورت آموزش مهارت ارتباط

 

ارتباط سازنده ارتباطی است که دو طرف رابطه از یکدیگر انرژی بگیرند. بنابراین بایستی به گونه‌ای گفتگو کنیم که موجب آزردگی مخاطب نشویم. عنان گفتگو را به دست گیریم و چگونگی گفتگوی زیبا را بیاموزیم.

اساس در ارتباط سازنده آن است که به گونه‌ای سخن بگوییم و ارتباط برقرار کنیم که نه موجب آزار دیگران شویم و نه خودمان از این ارتباط آسیب ببینیم. گاهی افراد، حساس و زودرنج هستند که در مقابل آنها باید دلی به وسعت دریا داشت!

 

توانمندی، راز ارتباط سازنده

 

در ارتباطات باید توانمند تعامل کرد نه با عجز. این نکته حائز اهمیت است که اگر کسی در برخی امور کوتاه می‌آید و از خودگذشتگی دارد، به‌دلیل ناتوانی او نیست، بلکه قدرتمندی اقتضا می‌کند که گذشت داشته باشد.  قرار است انسان در ارتباطات به لحاظ فکری، روحی، عاطفی، علمی، رفتاری و… توانمند شود. ما مایل‌ایم در ارتباطات همیشه خوش بدرخشیم. راز این درخشش، توانمندی است که با دوری از رذائل اخلاقی حاصل می‌شود.

 

راه‌ کسب توانمندی در ارتباط

 

  • غیبت نکردن

 

امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«الْغَیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ »[1]

«غیبت، نهایت تلاش یک فرد ناتوان است.»

وقتی در عالم معنا، آدمی عاجز جلوه کند، بسیار دردآور است؛ چراکه امور معنوی بسیار گسترده و نامحدود  است و قابل قیاس با امور مادی نیست. هرگاه آدمی پشت سر کسی که با او ارتباط برقرار ساخته، مطالبی را بازگو کند که او دوست ندارد، زمینۀ ناتوانی خویش را فراهم کرده است.

در تعریف غیبت پیامبر اکرم می‌فرماید:

« ذِکرُک أَخَاک بِمَا یکرَه‏»[2]

«از برادرت چیزى بگویى که خوش ندارد.»

اگر سؤال شود که ناراحتی خود از دیگران را کجا و چگونه ابراز کنیم؟ در پاسخ می‌گوییم: هنگام ناراحتی از دیگری، بایستی خیلی زیبا با خود او ارتباط برقرار کنیم و ابتدائاً در مقام تعریف و تحسین از او برخی محاسن او را متذکر شویم، سپس آن رفتار ناخوشایندی را که موجبات آزرده‌خاطر شدن ما را فراهم کرده است، به او یادآوری کنیم. با این رفتار یا به تفکر می‌پردازد یا برای رفتار خود دلیلی ارائه می‌دهد، یا آن را اصلاح می‌کند. در واقع باید اطرافیان را به تفکر واداشت. وقتی کسی بداند که در صورت رفتار ناموجه، اطرافیانش محترمانه از او می‌خواهند که پاسخ‌گوی آن رفتار باشد، سعی خواهد کرد تا قول و فعلش به‌گونه‌ای باشد که موجب آزار دیگران نشود و پاسخ عاقلانه‌ای برای رفتار خود داشته باشد.

باید سخن گفتن در پشت سر دیگران را ترک کنیم. در گفتگوها زیباترین ادبیات را به کار گیریم. به مخاطب محبت لازم را اظهار کنیم و به گونه‌ای با او سخن بگوییم که بداند رفتارش، سنجیده می‌شود. چنانچه فردی وجودی به وسعت دریا داشته باشد، هیچ امر ناخوشایندی او را در تنگنا قرار نمی‌دهد. بسیاری از سخنانی که پشت سر دیگران گفته می‌شود، ناشی از ناتوانی  از رودررو سخن گفتن است. به عبارت دیگر وقتی کسی توانایی ابراز مستقیم به خود آن شخص را ندارد، به بدگویی از او در مقابل دیگران می‌پردازد.

اگر جرأت اظهار سخنی را در حضور فرد نداریم، نمی‌توانیم در زمانی که حضور ندارد، بازگو کنیم. ارتباط صحیح با افراد مانند رانندگی در شهری شلوغ و پُرترافیک است که اگر کسی مهارت رانندگی را نیاموخته باشد، دچار مشکل خواهد شد.

 

  • اعتماد پیش از امتحان؛ ممنوع

 

«وَ الطُّمَأْنِینَةُ إِلَى کلِّ أَحَدٍ قَبْلَ الِاخْتِبَارِ لَهُ عَجْزٌ »[3]

«اطمینان به هر کسى پیش از آزمودنش، ناتوانى است.»

بعضاً در ارتباطات اظهار می‌شود: «روی فلانی حساب کرده بودم و گمان نمی‌کردم از طریق او آسیب ببینم!» امیرالمؤمنین با نفی این تفکر می‌فرماید: «اعتماد به فرد قبل از اینکه آزمایش شود، علامت عجز است.»

برخی با دیگران ارتباط دارند؛ اما به آنان اعتماد نمی‌کنند و اسرار خود را برای ایشان بازگو نمی‌کنند. یکی از خانم‌های بسیار موجه و از خانواده‌های اصیل و شناخته‌شده که سالهای متمادی به کلاس می‌آمد، پس از چند سال غیبت، علت غیبت طولانی‌اش را جویا شدم. گفت: «بلای بزرگی در زندگی‌ام نازل شد! به همکلاسی دورۀ فوق‌لیسانس دانشگاه، اعتماد کردم و گاهی مشکلاتی را که از همسر خود داشتم با او درمیان می‌گذاشتم! اما از حُسن‌اعتماد من سوء‌استفاده کرد و علی‌رغم آن که زنی متدین بود، با شوهر من وارد رابطه شد و از همسر خود طلاق گرفت. من نیز ناگزیر با داشتن چند فرزند بزرگ، از همسرم طلاق گرفتم!»

معمولاً کیف پر از جواهر خود را به دست هر کسی نمی‌سپاریم. اگر اندک نگرانی از دزد بودن کسی داشته باشیم، ممکن نیست امانتی به وی بسپاریم. حال چگونه به خود اجازه می‌دهیم اسرار زندگی خود را با دیگران در میان بگذاریم؟!

 

چگونگی آزمایش دیگران

 

اما چگونه می‌توانیم دیگران را آزمایش کنیم و سِرّ نگه‌داری افراد را بسنجیم؟

مثلا در سفری، از کسی غیبت شنیده می‌شود، مطمئناً چنین فردی قابل اعتماد نیست. اگر کسی نزد ما از دیگران سخن بگوید و مشکلات آنان را برای ما بازگو کند، به‌یقین اسرار ما را نیز برای دیگران نقل خواهد کرد.

ضروری است برای اسرار خود حریم قائل شویم و سریعاً ارتباط صمیمانه برقرار نکنیم؛ اما نه به این معنا که اصلاً ارتباط نداشته باشیم. ایجاد ارتباط مناسب، بسیار مطلوب و مقبول است.

بنابر فرمودۀ امیرالمؤمنین کسی که قبل از ارتباط صمیمانه خود را مقید به آزمایش طرف مقابل می‌کند، توانمند است.

در انتهای این مبحث لازم به یادآوری است که بهترین فرد برای بازگو کردن اسرار زندگی حضرات معصومین علیهم‌السلام هستند.

فردی خدمت امام صادق علیه‌السلام مشرف شد و گفت: «گاهی اوقات از اموری آزرده می‌شوم با چه کسی راز دل بگویم؟ حضرت فرمود: «به ما بگو.» گفت:«من در شهر دیگری ساکن  و شما در شهری دیگر! چگونه با شما درددل کنم؟ حضرت فرمود:«پس از نماز با ما سخن بگو. ما می‌بینیم و می‌شنویم و پاسخت را می‌دهیم.» امام، دوست، ولیّ و نزدیک ماست. وقتی فقط راز دل را با امام در میان می‌گذاریم، خدای نعم‌الوکیل به یاری ما می‌شتابد و مشکلات ما را مرتفع می‌کند.

 

  • پرهیز از اذیت دیگری

 

«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه»[4]

«وقتى مؤمن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است»

احتشام دو معنا دارد: 1. شرمنده کردن؛ 2. عصبانی کردن.

ارتباطات انسان‌ها با یکدیگر باید به گونه‌ای باشد که طرفین، نه دچار تکلف شوند و نه شرمنده از یکدیگر. هرکسی که در ارتباطش، طرف مقابل را به زحمت اندازد یا موجب شرمندگی او شود، ارتباط او، دوام و جریانی نخواهد داشت. ممکن است صوری و ظاهری ادامه یابد؛ ولی دائمی و حقیقی نخواهد بود.

 

  • پرهیز از شرمنده کردن افراد

 

در روابط بین انسانها، در عین حال که باید آداب کاملا رعایت شود، دو طرف باید سعی کنند که طرف دیگر را بابت نقائص، ایرادها و کاستی‌هایش، شرمنده نکنند. البته جایگاه تعلیم و تربیت، بحثی متفاوت است. مثلا شاگردی نامنظم است و سر وقت درکلاس حضور ندارد! دراین خصوص معلم دارای جایگاه پرورشی و تربیتی است و حتماً باید به او تذکر دهد.

گاهی کسی، دیگری را در اولین ملاقات مورد نقد و عیب‌جویی قرار می‌دهد و او را شرمنده می‌کند! و با به رخ کشیدن عیبش، می‌خواهد او را تحقیر کند. در روابط خانوادگی مانند روابط مادر شوهر با عروس‌های متعدد که دارای مدارج یا مدارک علمی متفاوت هستند، این نقیصه بسیار دیده می‌شود. مثلاً عروسی را که مدرک دکترا دارد با عنوان« خانم دکتر» صدا می‌کنند و بدین ترتیب موجبات آزرده‌خاطری عروس دیگر را فراهم می‌آوردند! در حالی که بارها متذکر شده‌ایم که منزل، محل عنوان نیست. در خانه، با شخصیت و فرهنگ خانوادگی افراد زندگی می‌کنیم نه با عنوان‌های آنان.

در روابط سازنده، حتی اگر کسی درخواست کرد که عیبش را به او بگوییم، باید احتراز کنیم. حتی اگر در مواردی مجبور به گفتن عیب او شدیم با رعایت نکات ظریفی عیب را برای او بازگو می‌کنیم تا روابط ما را خدشه‌دار نکند.

فراموش نکنیم که روابط انسان‌ها حاوی نکات بسیار دقیق و ظریفی است. افراد، بسیار سریع از یک جمله خوشحال یا ناراحت می‌شوند و از ادامۀ ارتباط با ما سر باز خواهند زد و اگر هم رابطه ادامه یابد، صوری و ظاهری است. روزی را در پیش داریم که بابت این خوشحال کردن‌ها و ناراحت کردن‌ها در ارتباط، باید پاسخگو باشیم. در آن روز، به‌دلیل ناراضی بودن طرف مقابل از ما، اعمال نیک ما به او منتقل خواهد شد!

 

  • منع به رخ کشیدن ضعف دیگری

 

گاهی با به رخ کشیدن برخی سوابق فامیلی موجب شرمندگی مخاطب را فراهم می‌کنیم و گاه با به رخ کشیدن نواقص بسیار ناچیز، طرف مقابل را شرمنده می‌کنیم. همۀ این موارد می‌تواند آسیب‌زا باشد و به روابط خدشه وارد کند.

 

  • پرهیز از عصبانی کردن دیگران

 

گاهی دیگری را شرمنده نمی‌کنیم؛ اما با تحریک نقطه ضعف‌اش او را عصبانی می‌کنیم! مثلا مادر شوهری می‌خواهد عروسش با آراستگی به مهمانی بیاید؛ ولی عروس، با مانتوی دانشگاهش به مهمانی می‌رود! «عروس»ی که می‌داند در آن خانواده رعایت برخی امور اهمیت خاصی دارد، نباید به گونه‌ای رفتار کند که موجب آزرده‌خاطری مادر همسر شود.

امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِی أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِم‏ »[5]

«نزدیک شدن به مردم در اخلاقشان، ایمنى است از کینه‌هاشان.»

در ارتباط سالم به جای عصبانی کردن یکدیگر بایستی سعی کنیم به فرهنگ آن ها نزدیک شویم. اگر قانون آن‌ها حضور سر ساعت است، نباید دیرتر حاضر شویم. وقتی طرف مقابل خواسته‌ای دارد، باید دیگری نیز کمی تلاش کند تا به خواسته و فرهنگ او نزدیک شود.

 

نزدیک شدن به فرهنگ دیگری

 

امیرالمومنین در این حکمت اشاره می‌فرماید که اگر به افراد نزدیک شوید از کینه و بداخلاقی‌ها و ناهنجاریهای آنان در امان می‌مانید. در مواردی که گناه و حرامی درمیان نیست، باید به جای عصبانی کردن افراد، به فرهنگ  آنان نزدیک شد. در ارتباطات باید مظهر نام «سلام» خداوند باشیم و از جانب یکدیگر در امان بمانیم. البته رعایت این قواعد و شیوه‌ها و اساسا درست زندگی کردن، زحمت و هزینه دارد. همه چیز هزینه دارد. گاهی مال، گاهی آبرو، گاهی کلام و … را برای خوب زندگی کردن، باید هزینه کرد. این هزینه کردن ارزش دارد و همین دنیا را برای ما به بهشت مبدل می‌کند. در بهشت افراد مقابل یکدیگر نشسته‌اند و با هم انرژی تبادل می‌کنند.  در همین دنیا نیز می‌توان این صحنه را فراهم کرد.

 

انعطاف‌پذیری

 

انعطاف‌پذیری یکی از عوامل مؤثر در ارتباط سازنده است، البته به شرط آنکه این انعطاف منجر به افتادن در دام حرام نشود. اگر گروهی مایل به غیبت کردن یا هر فعل حرامی دیگر هستند، لزومی به همراهی نیست، بلکه باید به گونه‌ای صحنه را طراحی کنیم که نه غیبت گفته و نه شنیده شود. اما مواردی را که حرام نیست، می‌توان با مدارا و مدیریت هوشمندانه و با انعطاف رفتار کرد که موجب اصطکاک نشود.

 

 

تاریخ جلسه: 1401/8/7- جلسه پنجم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] . نهج البلاغه،  حکمت 453.

[2] . مکارم الاخلاق،  ص 470.

[3] .  نهج البلاغه، حکمت 376.

[4] . نهج البلاغه، حکمت 472.

[5] . نهج البلاغه، حکمت 393.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *