السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى

«السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى»

 

«سلام بر امامان هدایت كننده‌ی خلق به سوی حق»

 

«ائمه» جمع امام به معنای پیشوا است و در قرآن این كلمه برای پیشوایان حق و باطل به كار رفته است. قرآن درباره‌ی ائمه‌ی باطل می‌گوید:

 

«وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَى النَّار»[1]

« و آنان را [ به كيفر طغيانشان ] پيشوايانى كه دعوت به آتش مى‏‌كنند قرار داديم‏»

و درباره‌ی ائمه حق این آیه را متذكر می‌شود:

«وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»[2]

« و آنان را پيشوايان مردم و وارثان [ اموال ، ثروت‏ها و … ] گردانيم. »

شیعه واژه‌ی امام را برای حضرات معصومین به كار می‌برد و آنها را در اوصاف از سایر مردم ممتاز می‌داند.

عصمت از اولین اوصاف حضرات معصومین است و همین امر سبب شده است تا رسالت نبوی محفوظ بماند، زیرا پیامبران و انبیاء الهی آمده‌اند و رفته‌اند در حالی كه دنیا هیچ گاه از امام خالی نیست.

امام در تجلی سرآمد ظهور صفات جمالی و جلالی حضرت حق است، زیرا كسی كه پیام‌آور خدای سبحان برای بشر است باید جامع تمام كمالات حقانی باشد تا در پیام‌رسانی خدای تعالی به سوی خلق كمترین شبهه‌ای در ذهن مردم جای نگیرد.

 

معانی متفاوت واژه‌ی امام

 

ـ اگر به معنای ظاهری كلمه‌ی «امام» در عرب بنگریم می‌بینیم كه ائمه‌ی اطهار جامع كمالات و صفات انسانی هستند و از هر آلودگی و رجسی در‌امانند زیرا عرب به شالوده‌ی ساختمان، امام می‌گوید و هیچ ساختمانی بدون پایه و اساس محكم و استوار نخواهد ماند.

اگر شریعت معتقد است كه امام با صفات خاص از سایر مردم ممتاز می‌شود به این دلیل است كه شالوده و اساس تفكر انسان توسط امام پایه‌گذاری می‌شود و در نهایت این پایه‌ها به هدایت خلق ختم می‌شود.

ـ همچنین عرب واژه‌ی امام را ریسمان معنا می‌كند؛ طنابی كه همه چیز به آن متصل می‌شود یا به عبارتی دانه‌های زنجیر به آن وصل می‌گردند. اگر در این معنا امام را بررسی كنیم خواهیم گفت امام چون ریسمانی است كه مردم تك تك به حلقه‌ی وجودی او متصل‌اند و هركس به این ریسمان محكم‌تر پیوند بخورد قطعاً در دنیا و آخرت رستگارتر است.

ـ امام در لفظ عرب به جلوداری گفته‌ می‌شود كه مردم مأموم او هستند و به تبع او حركت می‌كنند «المتقدم بالناس». این مصطلح‌ترین معنای امام است، زیرا در هر عصری، امامی حاضر بوده است كه مردم از جهت اعتقادات و اخلاقیات و حسنات در پی او حركت می‌كنند و هركس به این جلودار نزدیك‌تر باشد حجاب میان او و امامش نازك‌تر می‌شود و گاهی چنان می‌گردد كه انسان بی‌پرده و بی‌حجاب روی زیبای امام خود را می‌بیند و در محضرش می‌نشیند و با او گفتگو می‌كند. این امر در قبل از عصر غیبت صاحب الزمان برای مردم امكان پذیر بوده اما در زمان غیبت كبری افراد در حجاب غیبت امام گرفتار آمده‌اند در عین حال در این عصر هركس تابع كامل امام شود به طور قطع رستگاری دو جهان از آن اوست.

امام كسی است كه همه‌ی خیرات در وجود او اجتماع كرده است و در فراز «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» امام به معنای جلودار هر خیر و نیكی است.

همه‌ی خوبیها در وجود امام اجتماع كرده است و با وجود همین اجتماعِ خیرات است كه بشر را به جامع حسنات فرا می‌خواند.

 

معنای واژه‌ی هدایت

 

اما واژه‌ی هدایت در دو معنای كلی و اساسی به كار رفته است.

ـ هدایت در معنای «دلالت» به كار رفته است و در این جا می‌توان چنین گفت: ائمه‌ی هدی، جلودارانی هستند كه كارشان راهنمایی به سوی حق است. آنها دلیل واضح و آشكاری برای راهنمایی بشرند. با این معنی حضرات معصومین هادی و خلق، مهدی (هدایت شده) هستند.

ـ در معنای دوم، هدایت یعنی رساندن به مطلوب «ایصال الی المطلوب». این بزرگواران نه تنها دلیل و راهنمای خلق هستند، بلكه دستگیری كننده و راهبر نیز می‌باشند و بدون وجود آنها بشریت راه به جایی نمی‌برد.

 

«إِنَ‏ عَلَيْنا لَلْهُدى‏»[3]

«بدرستی كه خدای سبحان وظیفه‌ی هدایت را بر عهده‌ی ما گذاشته است.»

 

هدایت، بدون دریافت اجر و مزد

 

سخن جالب این جاست كه پیامبر (ص) در حدیث ثقلین می‌فرمایند:

«إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ، أَلَا إِنَّ أَحَدَهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ: كِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی، وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ. »[4]

« من دو چیز گرانبها میان شما باقى مى‌‏گذارم. بدانید یكى از این دو از دیگرى بزرگتر است: كتاب خدا كه از آسمان به سوى زمین كشیده شده، و عترتم كه خاندان من هستند. این دو از یك دیگر جدا نمى‌‏شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.»

 

پیامبر (ص) می‌فرمایند: من در میان شما دو امانت می‌گذارم اما اجری از شما طلب نمی‌كنم مگر دوستی با اهل بیت علیهم‌السلام.

با توجه به این حدیث حضرات معصومین برای هدایت و راهنمایی بشر هیچ اجر و پاداشی طلب نمی‌كنند. اینان نه تنها پاداش طلب نمی‌كنند بلكه برای اجر این امر عظیم هیچ منتی بر بشر ندارند.

 

طلب سلامتی در هدایت

 

اگر زائر با این توضیحات به فراز «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» نگاه كند در می‌یابد كه در این سلام از حضرات معصومین طلب سلامتی در هدایت كرده است.

اگر این بزرگواران گوشه چشمی به سوی سالك الی الله داشته باشند دنیا و آخرتش آباد است زیرا نگاه نافذ و كلام صریح و آشكار امام، هر غفلت و جهالتی را از انسان دور می‌كند و درهای بسته‌ی اندیشه و تفكر او را می‌گشاید. با هدایت الهی‌ای كه از سوی ائمه‌ی اطهار به انسان می‌رسد فرقانی نصیب افراد می‌شود كه نه تنها حق و باطل را از هم منفك و جدا می‌كند بلكه میان حق و احق، باطل و باطل‌تر را تشخیص می‌دهد.

گروهی گفته‌اند: هدایت الهی شامل كسانی می‌شود كه در مسیر حق‌اند و گمراه نیستند.

این گروه هدایت یافته با عنایات حضرات معصومین به فتوحاتی دست می‌یابند كه از عهده‌ی بشر بدون راهنماو امام خارج است. آنان به جلوه‌های جدیدی از عالم غیب دست می‌یابند كه بدون چنین راهنمایانی دست‌یابی به آن‌ها ممكن نبود.

 

حرص بر هدایت

 

ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام نه تنها فرد را هدایت می‌كنند بلكه به گفته‌ی قرآن، حریص بر این هدایت‌اند. آنان چندان در مسیر كمال بشریت تلاش می‌كنند كه خداوند به پیامبر (ص) می‌فرماید:

«طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَی»

«ما قرآن را بر تو نازل نكردیم كه خود را به زحمت بیفكنى»[5]

 ای پیامبر ما قرآن را بر تو نازل نكردیم تا خود را برای هدایت بشر چنین به سختی و مشقت بیندازی هر چند كه تو بر راهنمایی آنها به گفته‌ی خدای سبحان «حَريصٌ‏ عَلَيْكُم‏»[6] هستی و اصرار بر هدایت آنان داری اما این تلاش برای هدایت نباید به گونه‌ای باشد كه وجود مقدس تو دچار سختی و اذیت شود.

هدایت امری دو طرفه و دو جانبه است، اگر پیامبر (ص) حریص بر راهنمایی مردم هستند این به تنهایی برای نجات انسان كافی نیست، بلكه باید افراد ظرفیت پذیرش این هدایت را داشته باشند. اگر ظرف و مظروف با هم هماهنگ نباشند ثمره‌ی لازم را نخواهد داشت.

 

ثمره‌ی هدایت معصومین برای انسان

 

این جا یك سوال مطرح می‌شود ثمره‌ و نتیجه‌ی هدایت حضرات معصومین برای انسان چیست؟

ـ قرآن به این سوال پاسخ می‌گوید:

«فَمَنِ اتَّبَعَ هُدای فَلا یضِلُّ وَ لا یشْقی»[7]

«هر كس از هدایت من پیروى كند، نه گمراه مى‌‏شود، و نه در رنج خواهد بود.»

 

خدای سبحان می‌گوید: اگر كسی هدایت مرا بپذیرد نه در این عالم گم می‌شود و نه بدبخت.

با نگاهی به مفهوم مخالف آیه می‌توان به سؤال مطرح شده پاسخ داد: اگر كسی هدایت پذیر نباشد و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام‌ را به عنوان هادی و راهنمای خود نپذیرد در دنیا هم گم می‌شود و هم بدبخت.

حضرات معصومین برای نجات انسان آمده‌اند، آنها ما را مرتباً به باطن نبوت كه همان ولایت است توجه می‌دهند و راهنمایی می‌كنند، زیرا اگر كسی به این باطن برسد از سردرگمی و حیرانی در دنیا و آخرت نجات می‌یابد و اگر نسبت به حقیقت این باطن كور باشد قطعاً در دنیا و آخرت مهجور است.

 

ـ قرآن در جای دیگر ثمره‌ی هدایت را چنین مطرح می‌كند:

«وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏»[8]

«من هر كس را كه توبه كند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى‏‌آمرزم.»

 

غفاریت حضرت حق تنها برای توبه كنندگان است. خدا می‌گوید: من حتماً غفارم، اما این پوشانندگی و ستر برای كسانی است كه از معصیت به سوی طاعت و از عصیان به سوی بندگی حركت كرده‌اند.

درعبارتی كوتاه باید چنین گفت كه غفاریت خدای سبحان تنها شامل كسانی می‌شود كه هدایت ائمه‌ی معصومین را پذیرفته باشد.

 

ـ قرآن در آیه‌ای دیگر به سوال ما چنین پاسخ می‌دهد:

«… فَإِمَّا یأْتِینَّكُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدای فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»[9]

«…هر گاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پیروى كنند، نه ترسى برآنهاست، و نه غمگین شوند.»

 

اگر كسی از سوی من هدایت را بپذیرد از هر گونه خوف و ترس و ناراحتی در امان است.

دوری و هجران و ترس و غصه‌های طولانی همه زائیده‌ی دوری از امر هدایت حضرت حق است. خداوند سبحان از روی رأفت خویش هیچگاه برای بشر امور عدمی و منفی را اراده نمی‌كند بلكه هر چه از جانب او صادر می‌شود خیر و بركت است كه جاری و ساری است.

هركس در این عالم هدایت پذیر باشد و خود را به نام هادی حضرات معصومین بسپارد و افسار زندگیش را به حلقه‌ی در خانه‌ی آنها گره بزند به طور قطع ترس و غم او را احاطه نمی‌كند.

 

تاریخ جلسه : 88/8/13 ـ جلسه 15

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه قصص، آیه 41

[2]  سوره مبارکه قصص، آیه 5

[3]  سوره مبارکه لیل، آیه 12

[4]  بحارالأنوار، ج23، ص146

[5]  سوره مبارکه طه، آیات 2ـ1

[6]  سوره مبارکه توبه، آیه 128 : «(پیامبر ص) اشتیاق شدیدی به (هدایت) شما دارد.»

[7]  سوره مبارکه طه، آیه123

[8]  سوره مبارکه طه، آیه82

[9]  سوره مبارکه بقره، آیه38

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *