امام حسین (ع)، کشتی نجات

مقدمه

 

پس از ولادت امام حسین علیه‌السلام جبرئیل به همراه کاروانی از ملائک از آسمان بسوی خانه پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله برای عرض تبریک و زیارت حضرتش فرود آمدند. در بین راه فطرس مَلَک را دیدند(همان ملَکی که بدلیل تأخیر در انجام وظیفه، عقوبت و بالهایش شکسته شد و هفتصد سال با مژگان خویش بین زمین و آسمان معلّق بود).

فطرس هنگامی‌که از خبر ولادت این مولود عظیم الشأن آگاه شد از جبرئیل خواست که او را هم به همراه خود به محضر پیامبر ص ببرد تا شاید به یمن ولادت امام حسین علیه‌السلام، از عذاب نجات یابد.

جبرئیل عرضِ حالِ فطرس را به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله رساند و نزد ایشان شفاعت فطرس را نمود. با پیشنهاد پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله ، فطرس گِرد گهواره‌ی امام حسین علیه‌السلام چرخید و بال خود را به قنداقه آن حضرت مالید. و اینچنین شد که خداوند بالهای شکسته او را بهبود بخشید و به جایگاه اولیه اش بازگرداند.

این بلاگردانی و چرخیدن و تماسِ با قنداقه اباعبدالله علیه‌السلام چنان برکتی به فطرس داد و چنان جایگاهی نصیب او ساخت که از آن پس هر که در هر جای عالم، سلامی به حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دهد فطرس، مامور رساندن آن سلام به حضرت است.

فطرسی که یک زمان، طرد شده از درگاه حق بود؛ به برکت وجود امام حسین علیه‌السلام مامور پیام رسانی به پیشگاه حضرت گشت.

امام حسین علیه‌السلام اگر کسی را بپذیرد نه تنها او را مورد لطف قرار می‌دهد، بلکه عطایی به او می بخشد که تا قیامت برای او باقی باشد.

 

حق عظیمی که امام حسین (ع) بر ما دارند

 

برخی از حقوقی که امام حسین علیه‌السلام بر ما دارند:

 

حقّ ایجاد

 

اگر اباعبدالله نبود ما وجود پیدا نمی‌کردیم و موجود نمی‌شدیم.

خدای سبحان در حدیث قدسی فرمود:

«لولاک لما خلقت الافلاک لو لا علیٌ لما خَلَقتُک لو لا فاطمة لما خلقتُکُما»

«پیامبر! اگر تو نبودی آسمان و زمینی خلق نمی کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه نبود هیچ یک از شما را خلق نمی کردم.»

بنابر این همانگونه که پیامبر  و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهم‌السلام حق وجود بر عهده ما دارند، امام حسین علیه‌السلام به تبع و بعنوان پسر ایشان؛ نیز حق وجود بر عهده ما دارند.

اگر اباعبدالله علیه‌السلام نبود ما بوجود نمی‌آمدیم.

 

حق بندگی

 

عبودیت بندگان، مدیون وجود مقدس امام حسین علیه‌السلام است. یکی از مهم‌ترین عناوین حضرت، ابا‌عبدالله یعنی پدر بندگان خداست.

در این صورت هرکه در هر گوشه‌ای از زمین بندگی خدای سبحان را می‌کند اباعبدالله پدری‌اش را به عهده گرفته است. اگر گامه‌ای اباعبدالله علیه‌السلام پیشاپیش قدم‌های لرزانِ ما نبود؛ هیچ ثباتی در عبودیت نداشتیم.

 

حق هدایت

 

چراغ هدایت اسلام با وجود اباعبدالله الحسین علیه‌السلام روشن ماند. اگر امام حسین علیه‌السلام نبود اسلام باقی نمی‌ماند و هدایتی نیز برای ما نبود. بقاء اسلام به وجود مقدس اباعبدالله علیه‌السلام است؛ «إنَّ الحسین مصباحُ الهدی و سفینةُ النَجاة اما السفینه الحسین أوسَع و اَسرَع ».

حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.

در عین آنکه تمام ائمه معصومین، چراغ هدایت و کشتی نجات اند، امّا به فرموده پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله کشتی حسین وسیع‌تر و سریع‌تر است.

همان کِشتی که ناقابل‌ها را نیز سوار می‌کند؛ کشتی‌ای که اگر بر آن سوار نشویم مانند امّت نوح، حتی هزار سال هم موعظه شنویم، باز هم در عالم دنیا غرق می‌شویم. دربان این کشتی،  امام حسین علیه‌السلام،جلوه رحمت وسیع خداوند در عالم است و رحمت او اقتضا می‌کند که اجازه ندهد برای کسانی که قصد سوارشدن بر این کشتی را دارند ممانعتی صورت پذیرد.

با وجود چنین رحمتی، سزاوار است که ایشان را بعنوان مولای خویش برگزید و انتخاب نمود. در این صورت پیامبر و امیرالمومنین و بقیه معصومین علیهم‌السلام و امام زمان عجّل‌الله‌فرجه  نیز مولای ما می‌شوند.

 

شرایط دانش آموختن در مدرسه امام حسین (ع)

 

مکتب امام حسین علیه‌السلام ، مکتبی است که تعطیلی و مرخصی ندارد. مدرسه‌ای است که دائم، شاگرد و شاگردِ دائم می پذیرد و شبهای جمعه ورودی شاگردانش بیش از سایر شبهاست.

مدرسه اباعبدالله علیه‌السلام، مدرسه عشق است، فارغ التحصیل هم ندارد؛ زیرا هرچه در این مدرسه بیشتر بیاموزیم؛ عاشق‌تر می‌شویم، آموخته‌های آن حدّ و مرز ندارد، زمان و مکان ندارد، هرچه بیشتر بخوانیم، به معلّم وابسته‌تر می‌شویم؛ امام حسین علیه‌السلام معلّمی است که با بقیه معلم ها فرق می‌کند.

معلمی نیست که غضب کند، تندی کند، سخت بگیرد. او دامان مهرش را گسترده و عاشقانه به شاگردانش سرمشق عشق می‌دهد. او شاگردانش را در این مدرسه زنجیر عشق کرده و هر جا که پای عشق وسط باشد تمام سختی‌ها رنگ می بازد.

به شاگردان این مکتب مدرک اکرام عطا می‌شود. اباعبدالله علیه‌السلام، لباس کرامت، لباس عزت، لباس عظمت را در تنِ تک تکِ شاگردانِ این مدرسه می‌کند.

آبرومندی جایزه دیگری است که شاگردان این مدرسه دریافت می‌کنند. آبرو سرمایه‌ای است که تنها در مدرسه امام حسین علیه‌السلام داده می شود.«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ‏ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»[1]

وجیه یعنی خدایا من با صورت سیاهم نمی‌توانم به تو رو کرده و با تو مناجات کنم، امّا چون رو به محبوب‌ترین خلق تو کردم به آبروی او عنایتی کن و سربلندی را نصیبم کن و مرا هم آبرومند ساز .

از اباعبدالله علیه‌السلام درخواست می‌کنیم شما به حقّ روز ولادتتان که تمام عرشیان و فرشیان در سرور و نشاط‌اند ما را جزء کسانی قرار دهید که بهترین جوایز به آنان داده می‌شود.

وصلِ دائم را می‌خواهیم، نمی‌خواهیم از اخراجی های این مدرسه باشیم، نمی‌خواهیم از شاگردانی باشیم که بدلیل نمره پایین نمی‌توانند در چشم استاد خویش نگاه کنند، می‌خواهیم بهترین و بالاترین نمرات را در مدرسه شما کسب کنیم.

 

جود و بخشش امام حسین (ع)

 

یکی از خصوصیات آشکار اباعبدالله، بخشش ایشان است.

زمانی حضرت مشغول نماز بودند که فرد عربی وارد می شود و زمزمه می‌کند که آقا اگر کسی به تو امید داشته باشد ناامید برنمی‌گردد.

حضرت پس از نماز، از گوشه ردایشان 4هزار دینار بر می دارند و از پشتِ در به آن عرب می دهند و می فرمایند: بگیر. شرمنده ام که بیشتر از این نداشتم تا بدهم. عذرم را بپذیر.

آن مرد شروع به گریه می کند.

حضرت می فرمایند: عطای من کم بود؟ به چشمت نیامد؟

آن مرد می گوید: خیر. اما من تعجب می‌کنم چگونه خاک قرار است تو را با این همه جود و بخشش در خود جای دهد؟[2]

جا دارد به آن مرد گفته شود که همین امام بخشنده که دست رد به سینه هیچ سائلی نمی‌زند روز عاشورا وقتی فرزندانش از او آب طلب کردند به خواست خدا معذور بود و نتوانست به آنان آب دهد.

 

عنایت به زائر امام حسین (ع)

 

یکی از بزرگان نقل می‌کند: زمانی در کربلا گوشه‌ای از حرم نشسته بودم که دیدم زنی از در وارد شد و با صدای بلند می گفت:

یا اباعبدالله، 5 دینار لازم دارم. یک دینار می‌خواهم که سوغات بخرم. یک دینار می‌خواهم خرج مسافرخانه ام را بدهم. یک دینار برای توشه راهم می خواهم و…درِ خانه دیگری هم نمی روم؛ چون زائر خودت هستم؛ پس باید از خودِ صاحبخانه بگیرم. دستم را پیش کس دیگر دراز نمی کنم.

راوی می گوید: من همینطور که این صحنه را مشاهده می کردم یکباره دیدم خانمی روبند زده از در وارد شد و 5 دینار کف دست این زن گذاشت و رفت.

من بسرعت به دنبال آن خانم رفتم اما او را نیافتم. آمدم نزد آن زن و از او خواهش کردم که 5 دینار خود را به 50 یا حتی 500 دینار به من بفروشد . اما او امتناع کرد و گفت چیزی را که مادر حسین به من بدهد به کسی نمی دهم.

امشب به میمینت نوزاد فاطمه سلام‌الله‌علیها هدایای زیادی به مهمانان می دهند.

فقط ما باید آنها را دریافت کنیم.

اما به امام حسین علیه‌السلام عرض می کنیم اگر کسی دستش بسته باشد و نتواند عطایای شما ر ا دریافت نماید چه کند؟ کسیکه تمام توان خود را اسیر هوای نفس خویش گردانده و قدرت گرفتن الطاف شما را ندارد چه کسی آزادش می کند؟ مگر نه اینکه بال و پر شکسته فطرس با وساطت شما به او برگردانده شد؟

امشب عنایتی بفرمایید و زنجیر هوی و هوس را از ما باز کنید و ما را از اسارت رهایی بخشید.

امشب مانند حرّ، صورت خود را در محضرتان از شرمندگی می پوشانیم و از شما تقاضا داریم که ما را نیز بپذیرید و همان تفضلی که به حرّ نمودید به ما هم عنایت فرمایید. همانگونه که نه تنها توبه او را پذیرفتید؛ بلکه هنگام جان دادن سرش را در دامان خود گرفتید ما را هم خودی حساب کنید.

 

تاریخ جلسه: 4/10/74

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت عاشورا

[2]  بحار الأنوار، ج44، ص 190

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *