امید ـ بخش دوازدهم

نا‌امیدی تفکری یهودی است

 

«وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»[1]

«و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، می‌بخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‌افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش می‌کنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»

 

ناامیدی بوی یهودیت می‌دهد. قرآن در این آیه یهودیان را افرادی ناامید معرفی می‌کند، آنان می‌گویند دست خدا بسته است و اعوذ بالله از خداوند کاری ساخته نیست. بسته بودن دست نشان از عجز و ناتوانی دارد. یهودیان رحمت خداوند را محدود می‌دانند و به رحمت بی‌پایان او امیدوار نیستند و از آن برخی افراد می‌دانند.

 

یهود چه کسانی هستند؟

 

در تفاسیر عرفانی مراد از یهود کسانی هستند که تفکر مادی و ماتریالیستی محض دارند و به تبع نگاه زیبایی به آینده ندارند و از آن نگرانند از همین رو اموال خود را خرج نمی‌کنند تا مبادا در آینده به آن محتاج باشند.

 

نا امید از رحمت حق به دور است

 

یهود نماد ناامیدی است و ناامید مورد لعن خداوند است و از رحمت حق به دور همچنانکه در آیه فرموده خداوند  یهود را لعنت کرده و فرموده : «غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ »؛«دستشان بسته باد و به خاطر این سخن از رحمت حق دور شوند.» دوری‌ای که موقتی نیست بلکه دائمی و پایدار است.

 

عاقبت ناامیدی احساس عجز و ناتوانی است

 

ناامیدی خواه در گفتار باشد یا عقیده نتیجه‌ای غیر از فقر و عجز و ناتوانی ندارد ، آنکس که به رحمت بی‌پایان حق امیدوار نیست علی الدوام بر حول و قوه خود حساب می‌کند و چون خود را عاجز و ناتوان می یابد روز به روز ناامیدتر می‌شود. در مقابل امید ثمره‌ای غیرتوانایی و قدرت ندارد، امید سیر سلوکی انسان را زیاد می‌کند؛ زیرا بنده خودی نمی‌بیند بلکه فقط لطف و رحمت حق را نظاره می‌کند و به آن امیدوار است.

توصیه به گفتن «ان‌شاء‌الله» برای انجام هرکاری به این جهت است که انسان بر حول و قوه خود حساب نکند و تنها از خداوند کمک گیرد.

 

لازمه امید معرفت است

 

در ادامه آیه خدای سبحان به معرفی خود می‌پردازد و می‌فرماید: «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ»

قدرت خداوند بسیط و بی‌پایان است، قدرتی که نیازی به ابزار مادی ندارد و هرگونه بخواهد از آن استفاده می کند.

 

معرفت مقدمه امید است

 

لازمه امید معرفت است هرقدر معرفت بنده بیشتر باشد امیدش بیشتر می‌گردد. کسی‌که خداوند را به خوبی می‌شناسد هرگز ناامید نمی‌شود، حضرت اباعبدالله حتی زمانی‌که شمر بر سینه مبارکشان نشسته بود امیدوار به هدایت او بودند و سابقه جانبازی او در جنگ صفین و همراهی او با امیرالمومنین علیه‌السلام را در آن جنگ به یادش انداختند باشد که هدایت شود.

 

خلافکاران نیز امیدوار باشند

 

امید به اصلاح و رشد یکی از مصادیق امیدواری است. فرد بسیار خلافکاری در نجف بود به آیت الله قاضی گفتند این فرد باعث ازار و اذیت همگان شده و از ایشان کمک خواستند. ایشان روزی او را دیدند و به او گفتند از امشب نماز شب بخوان، او (با تعجب) گفت من تا نیمه‌های شب مشغول خوردن مشروب هستم و مست می کنم حتی نماز واجبم را نمی‌خوانم چگونه مرا به نماز شب توصیه می کنید؟ ایشان بازهم به او فرمودند از امشب نماز شب بخوان. او به دستور ایت الله قاضی عمل کرد و نماز شب و نماز صبح را باحالی خوش خواند. صبح آن روز آیت الله قاضی به اطرافیان فرمودند یکی از اولیاء الهی از دنیا رفته به تشییع او برویم. همراهان رفتند و به منزل آن فرد رسیدند همسرش گفت او شب تا صبح به آسمان می‌نگریست و می‌گریست سحر وضو گرفت نماز خواند و در حین نماز صبح جان داد.

این فرد زمانی‌که آیت الله قاضی او را امر به نمازشب کردند نا امید نبود و دستور ایشان را اجرا کرد از همین رو در لسان آیت الله قاضی یکی از اولیاء الهی معرفی شد.

 

شکست نفسی ممنوع

 

بسیاری از شکست نفسی‌های ما غیر از تباهی امیدمان اثری ندارد، به عنوان مثال به زیارت مشرف می شویم و به ما می‌گویند زیارتت قبول اگر قبولی زیارت را امری مردد بدانیم و با خود بگوییم مگر زیارت همچو منی شایسته قبولی زیارت هست ؟! به خود ناامیدی را تلقین کرده‌ایم. در متن بسیاری از زیارات ضمیر را به صورت جمع عنوان می‌کنیم و از خداوند می‌خواهیم زیارت ما را با زیارت خوبان مخلوط کند تا شایسته قبولی گردد.

یکی از عوامل امید بخشی توجه به حضرت بقیة الله عجّل‌الله است. سلامی که به حضرت بقیة‌الله با عنوان «السلام علیک یا شریک الاعمال» می‌دهیم انسان را امیدوار می‌کند. حضرت شریک اعمال بندگان هستند و با شراکت در اعمال آنان کمبودها و کاستی هایشان را جبران می‌کنند و به آنان امید می‌بخشند و خداوند با فضل و کرم خود از بندگان می‌پذیرد.

 

تاریخ جلسه: 99/6/10 ـ جسله 12

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه مائده، آیه 64

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *