امید ـ بخش هفدهم

بزرگترین بلا

 

اگر از هریک از ما سؤال شود بزرگترین گرفتاری چیست، در پاسخ ممکن است جهل، فقر، بیماری بدخلقی و … را بیان کنیم اما هیچ یک پاسخ سوال نیست. امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«أَعْظَمُ الْبَلَاءِ انْقِطَاعُ الرَّجَاءِ»[1]

«بزرگترین گرفتاری از دست دادن امید است»

کسیکه امیدوار به لطف خدا نباشد و آینده را زیبا نبیند امیدوار به هیچ کمال و رشدی نیست و زندگی قهقرایی‌ای را برای خود ترسیم کرده است.

 

«وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ»[2]

«و همانا ما شما (فرزندان آدم) را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن بر شما معاش و روزی مقرر داشتیم، لیکن اندک شکر نعمتهای خدای را به جا می‌آرید.»

 

آیه در ظاهر بیانگر شکر است اما در حقیقت به صبر و رجا نیز اشاره می‌کند؛ زیرا در بطن شکر صبر و رجاء قرار دارد.

رجاء یعنی حسن ظن به آینده؛ یعنی انتظار فرج داشتن، انتظاری که خود موجب فرج است همانطور که روایت می فرماید:

«انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ الْفَرَج‏»[3]

«انتظار فرج موجب فرج است.»

 

امیدواران در اقلیتند

 

قرآن کریم می‌فرماید ما به شما قدرت زیادی در زمین دادیم و از انواع زندگی بهره‌مند کردیم اما  تعداد کمی از مردم شکر می‌کنند.

از آنجا که در بطن شکر امید است می‌توان گفت امیدواران نیز در اقلیتند، اکثریت مردم خود را آماده دریافت الطاف بی‌نهایت حق نکردند و امیدوار به آینده نیستند.

 

شرایط امید

 

  • استفاده از امکانات فعلی: یکی از شروط امید استفاده صحیح از امکانات فعلی است، هرکس از امکاناتی که در اختیار دارد استفاده کند شکر نعمتش را به جا آورده و موجودی‌اش افزون می‌شود و این فزونی در او ایجاد امید می‌کند، در مقابل آنکس که بهره صحیحی از امکانات نبرد از فزونی نعمات نیز بی‌بهره است و به تبع امیدوار به آینده نخواهد بود.
  • غنیمت دانستن حال: انسان امیدوار زمان را همانند غنیمتی می‌داند که باید به بهترین شکل از آن بهره برد به همین جهت تمام تلاش خود را برای این بهره‌برداری به کار می‌گیرد خداوند نیز تلاش او را بی‌پاسخ نمی‌گذارد و ثمره تلاشش را به او می‌دهد و امید او را به آینده بیشتر و بیشتر می‌کند.

 

مصادیقی از امیدواران

 

«قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ»[4]

«گفتند: «پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!»

 

قرآن کریم حضرت آدم و حوا را به عنوان مصداقی از امیدواران معرفی می‌کنند، کسانی‌که فریب شیطان را خوردند و نهی خداوند را مرتکب شدند اما وقتی به خطای خود پی بردند اعتراف به آن کردند و از خداوند درخواست مغفرت و رحمت کردند.

 

دعا لازمه رجا

 

یکی از عناصر رجاء دعا و درخواست از خداوند است، انسان امیدوار دست نیاز به درگاه خالق بی‌نیاز دراز می‌کند و درخواستش را به خداوند قادر مطلق عرضه می‌کند« رَبَّنَا…»

 

فرافکنی ممنوع!

 

یکی دیگر از عناصر رجاء برعهده گرفتن تقصیر است، کسی‌که ظلم به خود کرده و در محضر حق مرتکب قصور و تقصیری شده نباید امیدش را از دست دهد و در ناامیدی فرو رود بلکه کافی است به خداوند رجوع کند و اعتراف به خطایش کند، خطایی که غفلتاً صورت گرفته و عمدی در آن وجود نداشته است.

تا زمانیکه بنده فرافکنی داشته باشد و قصور و تقصیر خود را باور نکند و دیگران را مقصر بداند خداوند او را در رحمت و مغفرت خود قرار نمی‌دهد اما هرزمان خطایش را بپذیرد و در صدد رفع ان براید خداوند پرده ای از مغفرت خود را بر ان می اندازد و رحمت خویش را به او عطا می کند.

 

قطع طمع از دیگران

 

یکی دیگر از ارکان رجاء انقطاع از دیگران است انسان امیدوار هرگز اعتمادی به حول و قوه خود یا دیگران نمی‌کند و تنها بر خدای سبحان توکل می کند و یقین دارد خداوند آنچه خیر  و صلاح اوست را به بهترین شکل محقق می‌کند، به همین جهت از خداوند درخواست مغفرت و رحمت می‌کند «وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا»

 

اصلاح گذشته

 

«يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ»[5]

«ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید؛ (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند!»

 

انسان امیدوار زمانی‌که متوجه عیوب و نواقص خود می‌شود در صدد رفع آن بر می‌آید و به اصلاح آن می‌پردازد و برای این اصلاح به خداوند مراجعه می‌کند و می‌داند لطف و رحمت و رحمانیت خداوند خطاکاری او را مورد بخشش قرار می‌دهد.

 

القائات شیطانی

 

انسان امیدوار در عوض توجه به القائات شیطانی به القائات رحمانی توجه می‌کند و می‌داند یأس از رحمت حق القائی شیطانی است که نتیجه‌ای غیر دوری از حق و فرورفتن در گردابی مهلک ندارد، فرورفتنی که ابتدا با انجام مکروهات صورت می‌گیرد و بعد با ترک اوامر(حق) و انجام نواهی.

 

یأس القائی شیطانی است

 

شیطان بنده را مأیوس از رحمت حق می‌کند و با آنکه رسیدن به تمامی کمالات برای بنده ممکن است اما شیطان آن را محال و ممتنع جلوه می‌دهد اما انسان امیدوار به وساوس شیطان توجهی نمی‌کند و فقط بر مغفرت و رحمت خداوند نظر می‌کند و انتظار آن را می‌کشد.

در دیدگاه شیطان و اولیاء او آینده تیره و تار است و در نگاه خداوند و اولیاء الهی آینده روشن و نورانی.

 

انواع رحمت

 

«وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ»[6]

«و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسؤولیتها، و امید به رحمتش. و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است!»

 

رحمت خداوند بر دو نوع رحمت عام و رحمت خاص است. قرآن کریم به رحمت عام خداوند اشاره کرده و می‌گوید: «وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَيْ‏ء»[7] رحمت او هرچیزی را در بر می‌گیرد و به رحمت خاص او نیز در جایی دیگر اشاره می‌کند و می‌فرماید: «یخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ»[8]  خداوند هرکس را بخواهد مشمول رحمت خود می‌کند. آیه رحمت اختصاصی خداوند را مختص گروهی خاص می‌داند،گروهی که محسنین نام دارند «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ »

 

محسنین چه کسانی هستند

 

محسنین کسانی هستند که علی الدوام خداوند را مشاهده می کنند و در همه چیز به شهود حق رسیده اند.انان حتی شاهد نواقص و عجز و ناتوانی خود نیستند و از ان عبور می کنند و فقط و فقط شاهد رحمانیت و رحمیت و …  خداوندند.

قرآن کریم در این آیه به بندگان می‌گوید خداوند را از روی خوف و طمع بخوانید و یقین کنید که رحمت او اختصاص به محسنین دارد. خواندنی از سر یقین نه شک و تردید.این دعوت از جانب خداوند امید بنده را به اجابت خواست او مضاعف می کند و بنده را متوجه الطاف دائمی خداوند در زندگی می کند،الطافی دائمی و پیوسته که در جای جای زندگی قابل مشاهده است.

درخواست های بنده از خدا سبب توجه خداوند به بنده است، گرچه کرامت خداوند کریم مقتضی لطف دائمی است اما تا اعلام خواست و نیازی از جانب بنده نباشد نباید انتظار عنایتی از جانب حق داشت.

 

تاریخ جلسه: 99/6/15 ـ جلسه 17

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] غررالحکم، ص186

[2] سوره مبارکه اعراف، آیه 10

[3] بحارالأنوار، ج52، ص128

[4] سوره مبارکه اعراف، آیه 23

[5] سوره مبارکه اعراف، آیه 27

[6] سوره مبارکه اعراف، آیه 56

[7] سوره مبارکه اعراف، آیه 156

[8] سوره مبارکه آل عمران، آیه 78

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *