امید ـ بخش پنجاه و دوم

مقدمه

 

امید امری است که خیر دنیا و آخرت ما را تأمین می‌کند، و اگر ناامیدی بر زندگی ما حاکم شود، دنیا و آخرت را از دست داده‌ایم. ناامیدی فتنه‌ای است که معلوم نیست کسی بتواند از آن جان سالم به در برد.

در دعای مکارم الاخلاق عرض می‌کنیم:

«وَ لَا تَفْتِنِّي بِالاسْتِعَانَةِ بِغَيْرِكَ إِذَا اضْطُررْت»

«خدایا مرا آزمایش نکن که بخواهم در هنگامه اضطرار به غیر تو پناهنده شوم»

پناهندگی  به غیر خدا یعنی ناامیدی. بنده همواره  باید مضطر  باشد و تمام نیاز خود را به خدای سبحان عرضه نماید. و  هنگامی که خود را مضطر نمی‌بیند می‌خواهد خود رفع نیاز خویش را داشته باشد و این اصل شرک است.

در رجاء اصل، توحید است و فرد خود را همواره مضطر دیده و تنها خدا را کارساز می داند.

کارساز ما به فکر کار ماست

فکر ما در کار ما آزار ماست

به همین جهت در همه زیارت‌ها در دعای بعد از زیارت داریم:

«اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحا»[1]

«من را منصرف کنید و کامروا بازگردانید»

 یقین داشته باشیم هنگامی که اجازه‌ی درخواست به ما داده شد اجابت حاصل شده است. گرچه هنوز ظرف وجودی ما آمادگی دریافت را ندارد، اما اجابت صورت گرفته است.

یکی از آفات دوره غیبت ناامیدی است:

«حَتَّى لَا يُقَنِّطَنَا طُولَ غَيْبَتِهِ مِنْ قِيَامِهِ وَ يَكُونَ يَقِينُنَا فِي ذَلِكَ كَيَقِينِنَا فِي قِيَامِ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِه

«خدایا! طولانی شدن دوره غیبت  حضرت ولی عصر علیه السلام ما را نا امید نکند. و همانگونه که یقین به بعثت پیامبر داریم یقین به ظهور هم داشته باشیم»

خطر ناامیدی خطری جدی است. بایستی دائماً در فضایی قرار گیریم که امیدواری ما تقویت شود. کسالت، رخوت، گرایش به سوی زشتی‌ها و ضد ارزشها از پیامد‌های ناامیدی است.

 

نگریستن به الطاف سابق خدای سبحان، عامل امیدواری به الطاف آینده

 

«وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ»[2]

«و پيش روى آنان حائل و سدّى و پشت سرشان نيز حائل و سدّى قرار داديم، و به طور فراگير آنان را پوشانديم، پس هيچ چيز را نمى‌بينند»

ناامید، الطافی را که درسابق دریافت کرده و الطافی را که پیش رو دارد نمی‌بیند. نا امیدی یک عارضه و بیماری و عذاب است. هنگامی که پرده از مقابل چشم انسان کنار رفته باشد هم تدارکات و هم الطاف قدیم خدای سبحان را می‌بیند. هنگامی که انسان به الطاف گذشته می‌نگرد امیدوار به الطاف آینده هم خواهد شد اما اگر الطاف سابق را نبیند، در تنگنای ناامیدی محصور شده و گشایشی نخواهد دید.

 

امید، قلعه‌ای محکم و استوار

 

«وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ»[3]

«اگر نعمت مربی خود را نمی دیدم، من هم در زمره کسانی بودم که در صحنه عذاب حاضر شدند.»

از مهمترین آثار یقین آن است که انسان را در مقابل افکار نادرست نفوذناپذیر می‌کند.

انسان امیدوار از آن رو که امید به رحمت خدای سبحان دارد و امید او بر مبنای معرفت است، مصاحبت‌های نامناسب در او ایجاد تردید و نا امیدی نمی‌کند.

به میزانی که نعمت امید در زندگی بیشتر  باشد، تأثیر افکار نادرست و اعتقادات ناصحیح، کمتر است.

امید ما را در قلعه‌ای محکم و استوار قرار می دهد به گونه‌ای که هیچ نا امیدی نمی‌تواند به آن راه یابد.

 

حضرت سلیمان، نماد امیدواری

 

«قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ»[4]

«و گفت: پروردگارا! مرا بيامرز و به من فرمانروايى و ملكى عطا كن كه پس از من سزاوار هيچ كس نباشد، همانا تو بسيار بخشنده‌اى»

 

«فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ»[5]

«پس ما باد را مسخّر او ساختيم كه به فرمان او هر كجا مى‌خواهد به نرمى و آرامى حركت كند».

یکی از کسانی که دامنه‌ی امید او بسیار گسترده بود سلیمان است. او غایت سلطنت در دنیا را از خدای سبحان درخواست می کند؛ و خدای سبحان بی درنگ آن را در اختیار او قرار می دهد:

 «فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ»

هوای نفس را تحت تسخیر او در‌آوردیم. هنگامی که انسان بر هوای نفس خویش سلطه یابد، قدرتمند می‌شود  و همه‌ی عالم تحت فرمان او قرار می‌گیرد.

اگر حضرت سلیمان درخواست سلطنت بی‌کران دارد به جهت آن است که امید به دارایی بی‌نهایت خدای سبحان دارد و از بی‌نهایت، بی‌نهایت درخواست می کند.(وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي)

 

محسنین، امیدواران عالم‌اند

 

«لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ»[6]

«هرچه بخواهند براى آنان نزد پروردگارشان فراهم است، اين است پاداش نيكوكاران».

محسن کسی است که به شهود رسیده و  خدا را می بیند و تنها به او امید دارد.

کسانی که غیر او را می‌بینند امیدوار نیستند. اگر علم، مال، سابقه، دوستان و خانواده و… به چشم آید امید جایگاهی نخواهد داشت. محسنین، از آن رو که تنها او را می‌بینند و به او امید دارند، هیچ امر دیگری را نمی‌بینند. وقتی او را با همه‌ی کرم و رأفت، قدرت ولطف و عنایت می‌بینند، امیدوار می‌شوند.

آفاق را گردیده ام مهر بتان بگزیده ام اما تو چیز دیگری

بهشتی‌ها در بهشت مالک هرچه بخواهند هستند و این جزای کسانی است که او را دیدند و متاع قلیل دنیا را ندیدند. و ثمره‌ی این دیدن آن است که خداوند سبحان هر دو عالم را نصیب آنان می‌کند. انسان خدابین تنها به او امید دارد و آنچه درخواست می‌کند فوراً دریافت می‌کند. اگر برخی از درخواست‌های ما در این عالم محقق نمی‌شود به جهت محدودیت ظرف عالم ماده است.

 

انسان موحدّ امیدوار به رحمت و مغفرت خدای سبحان است

 

«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»[7]

بگو: «اى بندگان من كه بر نفس خويش اسراف (و ستم) كرده‌ايد! از رحمت خداوند مأيوس نشويد، همانا خداوند همه‌ى گناهان را مى‌بخشد، زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان است

نا امیدی هنگامی است که انسان همه‌ی استعدادهای انسانی خویش را از دست داده است. به عبارت دیگر اگر نا امیدی بر کسی مسلط شد یا حیوان است یا شیطان.

گرچه میل به عالم ماده و هوای نفس، انسان را تا مرز سقوط پیش می‌برد اما اگر نا امید نشده و از فطرت خود جدا نشود، وصل، قرب و رسیدن به لذت وصال را دریافت می‌کند. که در این صورت همه گناهان او بخشیده می شود.

خدای سبحان برای موحدِ امیدوار، به میدان می‌آید و همه خدایی خویش را به نمایش می‌گذارد  و گناهان او را می بخشد.

 

تاریخ جلسه: 99/7/25 ـ جلسه 52

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]کافی، ج4، ص531

[2]سوره مبارکه یس، آیه 9

[3] سوره مبارکه صافات، آیه57

[4] سوره مبارکه ص، آیه 35

[5] سوره مبارکه ص، آیه 36

[6] سوره مبارکه زمر، آیه 34

[7] سوره مبارکه زمر، آیه 53

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *