بررسی ساختار خانواده ـ بخش اول

مقدمه

 

خدای سبحان را سپاسگزاریم که توفیق حضور در حریم معرفت را نصیب‌مان فرمود چون بسیاری افراد به دلیل استغنایِ کاذبی که در خود احساس می­­کنند، خود را بی‌نیاز از این امور می­دانند؛ بنابراین نیازِ کسبِ علم و معرفت را منّتی از سوی خدا می­دانیم و اینکه به ما اجازه داده شده  است که در محضر قرآن و عترت بیاموزیم، شُکری دیگر است. پس همانند سابق از خدای سبحان عاجزانه درخواست می‌کنیم علمی که می‌آموزیم علمِ «نافع» باشد به طوری‌که جریان آن در کل زندگی ما مشاهده شود و موجب آبادانی دنیا و آخرت ما گردد.

 

ضرورت اهمیت خانواده

 

اهتمام به حساسیتِ جایگاه خانواده و اهمیت آن برای این است که افراد، گاه به دلایل شدت اشتغال یا کثرت دوستان، بهای لازم را به خانواده نمی­دهند و در نتیجه از درک جایگاه آن فارغ می­شوند و این بی­توجهی مانند تند بادِ شدیدی است که باعث آسیب به جایگاه خانواده می­شود.

 

تبیین جایگاه خانواده در نهج‌­البلاغه

 

در محضر معصومین، تبيين جایگاه خانوادۀ اسلامی در زندگی ما صورت می­گیرد تا نگرش مجددی در افکار و رفتار خود داشته باشیم. همچنین فرصتی در اختیار ما قرار می­دهد که نگرش خود را با آن چه دین در اختیار ما قرار می­دهد تطبیق دهیم. اگر این تطبیق هم‌خوانی داشت باید شُکر و حمد خدای سبحان را بجا بیاوریم و دوامش را از او طلب كنيم، در غیر این صورت با حول و قوۀ الهی اقدام به اصلاحِ نقص کار خود کنیم.

 

خانواده از منظر نهج­‌البلاغه

 

مبحث خانواده را از نهج­البلاغه بیان می­کنیم و به بررسی ساختار و جوانب آن می­پردازیم.

در خطبۀ 23 نهج‌­البلاغه[1] آمده است:

«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِيرَتِهِ] عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ»

«اى مردم هيچكس از طايفه و خويشان خود بى‌نياز نيست هر چند صاحب مال و دارائى باشد و به دست و زبان آن‌ها كه از او دفاع و يارى کنند، نیاز دارد.»

اولین نکته­ای که در اینجا حائز اهمیت است واژۀ «النَّاس» است؛ یعنی خطاب حضرت به همۀ مردم  است نه فقط مؤمنین.

 

نیاز به محبت خانواده

 

در ادامه حضرت بیان می‌­کنند:

«دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ»

همۀ مردم چه فقیر یا ثروتمند از محبت خانواده بی‌نیاز نیستند. به عبارت دیگر افراد در هر موقعیت مالی که قرار داشته باشند محتاج خدمات یدی و زبانی خانواده هستند و هیچ فردی از اینکه خانواده­­اش با دست و زبان از او دفاع کند بی‌نیاز نیست؛ چون خانواده، بیشتر از مال، فرد را از آسیب­های احتمالی محفوظ نگه می­دارد.

خانواده‌ای که اسلام معرفی می‌کند، خانواده­ای قدرتمند است که هم قدرت زبانی و هم قدرت یدی دارد. («ید» نماد توان کار جسمی نیست، بلکه به‌معنای توان و توانمندی است.) این خانواده چنان سالم است که توان خدمت‌رسانی و حمایت از مجموعۀ خود را نه تنها از طریق زبان، بلکه از راه‌های دیگر هم دارد.

حضرت می­فرماید، فرد ثروتمندی که از محیط خانواده جداست،  مانند فردی فقیر و محتاج است که ثروتش او را اشباع و تأمین نمی­‌کند؛ بنابراین مال، نمی‌تواند جایگزین مِهر خانوادگی شود.

 

«دفاع» در خانواده

 

از نگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام خانواده نقش «دفاع» از حریم افرادش را بر عهده دارد.

در اینجا لازم است که تفاوت «دفع» و «رفع» را بیان کنیم: «دفع»: اجازۀ ورود آسیب نمی‌دهد؛

«رفع»: آسیب وارد شده را مرتفع می­کند.

خانواده­ای که حضرت ترسیم می­کند، خانواده­ای است که در صدد «دفع» آسیب­ها هستند به این معنا که در ابتدا اجازۀ ورودِ آسیب به حریم اعضای خانواده را نمی­‌دهد؛ نه اینکه پس از وقوعِ آسیب، اقدام به رفع آن کند. در چنین خانواده­ای همۀ اعضا، حکم سربازی را دارند که توجه و هدفشان دفاع از کیان خانواده است.

حال با توجه به این مطالب سوالات ذیل را در خلوت خود پاسخ می­‌دهیم:

  • توانایی من چه میزان است؟
  • آیا از این توانمندی برای حفظ و دفاع از خانوادۀ خود استفاده می­کنم؟
  • این توانمندی را در چه زمانی، استفاده می­کنم؟ زمان دفع (قبل از وقوع مشکل) یا زمان رفع (بعد از وقوع مشکل).

 

آسیبی که خانواده را تهدید می‌کند چیست؟

 

اصلِ آسیب، شیطنت است؛ یعنی شیطان می­تواند بر فکر، عملکرد و وجود فرد تسلط پیدا کند؛ اما در مقابل، تواناییِ خانواده اسلامی به قدری است که می­تواند دفاع لازم را در برابر این آسیب انجام دهد و همۀ افراد خانواده ملزم به استفاده از توانشان برای دفاع هستند.

در این خطبه حضرت برای دفاع از بنیان خانواده، اشاره به جنسیت یا سن افراد نداشته­ است. هر یک از اعضای خانواده اعم از مرد، زن و فرزندان دارای جایگاهی هستند که باید قدرت دفاع از دیگری دربرابر شیطان را داشته باشند.

 

نکات قابل توجه در حریم خانواده

 

1. سلوک الی الله و خانواده

 

خدایی که ما را غنی تربیت کرده است و می­فرماید: «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّه»[2]؛ «شما فقط محتاج من هستید»؛ از زبان ولّی خود، امیرالمؤمنین علیه‌السلام به ما اعلام می­‌کند که شما محتاج خانواده هستید؛ یعنی خانواده در چنان اوجی قرار دارد که محتاج هیچ‌کس غیر از خدا نیست و سلوک الی‌الله از طریق بها دادن به خانواده صورت می‌گیرد و خانواده مانع سلوک و بندگی نیست.

 

2.زبان همتایِ توان

 

خانواده‌ای که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به ما آموزش می­دهند، خانواده­ای است که در حریم آن، هم «ید» و هم «زبان» تواماً باید توانمند باشند؛ یعنی علاوه بر اینکه در حین کار توانمندیم، خوش زبان هم باشیم. به بیان دیگر، از توانمندی زبان همراه با توانمندی کار، در جهت منفعت خانواده (نه تخریب و ضرر رساندن به آن) استفاده کنیم.

 

نقش­های اساسی خانواده

 

حضرت در ادامۀ خطبه سه نقش بسیار اساسی برای خانواده مطرح می­کنند:

«هُم أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا [إِنْ‏] نَزَلَتْ بِه»

«نزديكان شخص براى حفظ الغيب او مهمّ‌ترين اشخاص‌اند و بهتر مى‌توانند پراكندگى و گرفتارى او را مرتفع سازند و در هنگام سختى و پيشآمدهاى ناگوار اگر براى او پيش آيد بر او (از بيگانگان) مهربانترند.»

 

1.گستردگی حفاظت از جانب خانواده

 

«أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ»

حریم و حفاظی که خانواده برای انسان ایجاد می‌کند بیش از حفاظی است که سایرین ایجاد می‌کنند. کلمۀ «عظیم» به معنای گسترده است. در اینجا حضرت گستردگی تأثیر خانواده و دفع آسیبی را که توسط خانواده صورت می‌گیرد، بیان می­فرماید. اگر دوستان خوب و تأثیرگذاری هم داشته باشیم که به واسطۀ آن‌ها بسیاری از آسیب­ها از ما دفع شود؛ با تاثیر عظیمی که خانواده جهت دفاع و حفاظت از ما دارد، قابل قیاس نیست.

 

2. تلاش برای رفع نگرانی

 

«أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ»

 بیشترین کسی که تشویش، پریشانی خاطر انسان را مرتفع می‌کند خانواده است. «لَمّ» به‌معنی جمع کردن و «شَعَث» به معنی پراکندگی، و دل‌نگراني است.

افرادِ خانواده‌ای که تحت تربیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار مي‌گيرند در رفع نگرانی، اضطراب و ایجاد عطوفت و آرامش در یکدیگر تلاش می­کنند. جهت تحقق این امر افراد باید خود دارای آرامش خاصی باشند تا بتوانند در دیگری نیز ایجاد آرامش کنند و با توکل و اعتماد به خدا مانع اضطراب دیگران شوند.

 

3.خانواده، مهربان‌ترین در هنگام دشواری

 

«أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا [إِنْ‏] نَزَلَتْ بِه»

 مهربان­ترین و با عاطفه‌ترین افراد در هنگام سختی­ها و مصیبت‌ها خانواده است. طبق فرمایش حضرت بالاترین عطوفت را خانواده داراست. در هنگام مصیبت، بیشترین پیوست را خانواده دارد؛ به همين جهت بيشترين مهرباني را در خانواده شاهد هستیم.

خانواده‌ای که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به ما معرفی می‌کند خانواده­ای سرشار از عطوفت، مهرورزی و پیوست است که همانند دیوار محکمی چنان تسلط و تأثیری بر اعضای خانواده دارد که آن را از گزند آسیب­ها مصون و محفوظ نگه‌ می‌دارد. این تسلط، به معنای تجسس و دخالت نیست، بلکه نقش آن آرامش‌بخشی برای یکدیگر است.

 

نقش مستقل هر فرد در خانواده

 

با یادگیری این سه نقش اساسی خانواده از لسان امیرالمؤمنین علیه‌السلام ممکن است این سوال برای افراد مطرح شود که اگر در خانواده­ای قرار داریم که این خصوصیات در آن بارز نیست، آیا مجاز به ایفا نکردن نقش خود در چنین خانواده­ای هستیم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت: به جای اینکه دیگر اعضای خانواده را زیر سؤال ببریم باید ابتدا خود را مؤاخذه و بازخواست کنیم که «من»  تا چه میزان فرمایشات حضرت را در خانواده اجرا کرده­ام؟

همگی اعضای خانواده باید در برابر هم نقش خود را به درستی ایفا کنند و فقط از دیگران انتظار نداشته باشند. مقام، مدرک، موقعیت شغلی و حتی دوستان و مرتبطین ظاهری فرد، هیچ‌کدام نمی‌توانند جای خانواده را پر کنند؛ بنابراین خانواده هيچ جايگزيني ندارد و بالاتر از خانواده ملاحظه نمی‌شود.

 

ذکرِ خِیر، بهترین میراث

 

در ادامۀ خطبه حضرت می­‌فرماید:

«وَ لِسَانُ الصِّدْقِ يَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِي النَّاسِ خَيْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ [يُوَرِّثُهُ غَيْرَهُ‏] يَرِثُهُ غَيْرُه‏»

«نام نيکى که خداوند (در سايه نيکوکارى و محبّت) به انسان عطا مى‌کند، از ثروتى که براى ديگران به ارث مى‌گذارد، بهتر است.»

یکی از درخواست­های حضرت ابراهیم از خداوند «لِسانَ‏ صِدْقٍ»[3] بوده است. حضرت ابراهیم از خداوند خواست: «خدایا، من را به گونه‌ای قرار ده که آیندگان از من تعریف کنند».

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: اگر خدا «ذکرِ خیر» کسی را در زبان دیگران قرار بدهد، بهتر از مالی است که از وی به دیگران به ارث برسد و دیگران از مالش استفاده کنند. به عبارتی، اعتبار افراد از طریقِ «خانواده» است، نه «مالی» که از خود بر جای می­گذارند؛ چون اموال درنهایت چند نسل را پوشش می‌دهد و تمام می­‌شود؛ ولی کمالاتي كه از طريق خانواده منتقل مي‌شود در دراز مدت جاری است. مثلا وقتی فردی می‌­گوید: نسل من به شیخ انصاری می­رسد، آن ذكرِ خيري كه از او باقي مانده است در نسل­های بعد از او هم تداوم پیدا می‌کند.

 

نقش الگویی فرد در خانواده

 

چه بسا ما در خانواده رسماً نیاز به تعریف نداشته باشیم؛ اما حقیقت این است که باید رفتار مثبتی در خانواده از خود بروز دهیم، به‌گونه‌ای که مثبت بودن ما را نه تنها دیگران مشاهده کنند، بلکه الگویی برای آن‌ها باشیم. حضرت می­فرماید: در خانواده به‌گونه­ای زندگی کنید که رفتارتان الگوی مثبتی برای دیگران باشد.

 

اثر بُخل در خانواده

 

در ادامۀ همین خطبه، حضرت از عواقب خرج نکردن توان (یدی، مالی، عاطفی و ..) در خانواده سخن می‌گوید:

«وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ»

«و هر كه از طايفۀ خويش دست بكشد (آنها را كمك و دستگيرى نکند) پس، از ايشان يك دست گرفته شده است و از او دست‌هاى بسيار.» 

اگر کسی توانش را برای خانواده خرج نکند و برای خودش نگه دارد یا اگر اهل خرج بود؛ اما در خرج کردن، اولویت او خانواده نباشد، آن فرد « قَبِض يَد» دارد.

این شخص در ظاهر یک توان خود را از افراد خانواده دریغ کرده است؛ اما در واقع توان‎های متعددی را از خود منع کرده است. برای مثال اگر از جانبِ فردی خدمات عاطفی به خانواده صورت نگیرد، در مقابل آن‌ها نیز الطافشان را از وی دریغ می­کنند.

نکاتی در این قسمت از خطبه درخور توجه است:

 

1.آسیب‌رسانی به خود بیش از آسیب به خانواده

 

اگر ما توانِ خود را به صورت صحیح در خانواده مصرف نکنیم، بیش از آنکه به خانواده آسیب برسانیم به خود آسیب رسانده­ایم. به عبارتی خانواده محتاج ما نیست بلکه ما محتاج خانواده‌ایم. خدماتی که از طریق افراد به خانواده می­رسد ناچیزتر از خدماتی است که در مقابل، از خانواده دریافت می­کنند. اگر افراد به خانواده خدمات‌رسانی نداشته باشند، در این صورت بیگانه­ها به آن‌ها خدمات می‌رسانند و خسارت این امر برای او بیش از خسارتی است که به خانواده وارد کرده است. بی­توجهی ما به یکی از اعضای خانواده می­تواند بر کل خانواده تاثیر بگذارد.

 

2.خدمت بدون منّت

 

خدمات به خانواده باید بدون هیچ‌گونه منّتی باشد؛ زیرا باور داریم ما در مقابل خدمات ناچیزی که به یکدیگر ارائه می­کنیم، دریافت­های کثیری خواهیم داشت؛ بنابراین نباید این خدمات‌رسانی به خانواده با چیزی معاوضه کنیم؛ در نتیجه دائماً از خدا طلب توفیق خدمت‌رسانی و شُکر آن را خواهیم داشت.

 

3.برکت حضور در جمع

 

اهمیت حضور در جمع خانواده و انرژیِ آن به قدری بالاست که حتی اگر فرد رسماً اقدامی انجام ندهد؛ ولی از برکتِ حضور در جمع بهره‌مند می‌شود.

 

4.جریان خدمت به خانواده

 

خدمات‌رسانی ما هر چند اندک باشد در گذر زمان مانند نهری جاری است که تا قیامت جریان دارد و اثرش به نسل­های بعد از ما خواهد رسید.

 

تواضع، راز تداوم دوستی

 

در ادامه حضرت می‌فرماید:

«وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّة»

«آن کس که نسبت به بستگانش متواضع و نرم‌خو و پرمحبّت باشد، دوستى آنان را براى خود هميشگى خواهد ساخت.»

 «تَلِن» از مادۀ «لین» به‌معنای نرم است. به عبارتی یعنی انعطاف‌پذیر، اهل مدارا و خضوع.

در ذیل این فراز به چند نکته اشاره می­شود:

 

1.آرامش در خانواده

 

اسلام، «خانه» را با توجه به اعتباری که برای مرد و زن قائل است به سه نام بیان می­‌کند: «منزل» به اعتبار مرد؛ «بیت» به اعتبار زن؛ «مسکن» به اعتبار هر دو.

حضرت موسی علیه‌السلام وقتی از خدا درخواست همسر داشت به خدا عرض کرد: «رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلاً مُبارَکاً»[4]. مرد در منزل از تمام قدرتی که دارد فرود می­‌آید.

آسیه به خدای سبحان می‌گوید: «رَبِّ ابْنِ لي‏ عِنْدَكَ بَيْتاً فِي‏ الْجَنَّة»[5]. بیت، یعنی جایی که شب را به خوبی صبح کند.

خانه برای زن و مرد «مَسکَن» است: «يَا آدَمُ اسْكُنْ‏ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ»[6]؛ یعنی جایی که هر دو در آن سکنی گزیده­اند، محلِ آرامش مرد و زن باشد.

 

2.انعطاف پذیری

 

علاوه بر آرامش نسبیِ زن و مرد در خانواده، انعطاف‌پذیری نیز لازم است و دوام محبت با انعطاف‌پذیری در خانواده میّسر است.

 

3.ادب و احترام

 

گاهی اوقات برای دیگران احترام قائل هستیم؛ اما اگر در جمع ما نباشند از نبودشان ناراحت نیستیم. اسلام به ما می‌­آموزد که به گونه­‌ای زندگی کنید که اگر شما را نمی‌­بینند، دلتنگ شما شوند و یا اگر مُردید برای شما گریه کنند:

«خَالِطُوا النَّاسَ‏ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم‏»[7]

«با مردم چنان رفتار کنید كه اگر در آن حال مُرديد (در مفارقت و جدائى) بر شما بگريند و اگر زنده مانديد خواهان معاشرت با شما باشند.»

در اسلام می­‌آموزیم: در روابط با یکدیگر مشتاقانه ارتباط برقرار کنید نه از روی زور و اجبار. ارتباط ما با دیگر خانواده­ها صرفاً به جهت اجرایِ ادب و احترام نباشد، بلکه باید در قلوب همدیگر نیز اثر داشته باشیم. خداوند اجازه داده است که خانوادۀ ما در قلب ما وارد شوند و با توجه به اینکه قلب، حَرم خداست و خدا در حرمِ خودش، کافر را راه نمی‌دهد؛ پس نتیجه می­‌گیریم که خانواده نسبت به خدا بیگانه نیست و ورود خانواده در دل ما مانع قرب به خدا نمی‌شود. به عبارتی خداوند خانواده را عامل وصل و پیوست به خود می‌داند.

 

تاریخ جلسه:95/4/29 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. شماره­ خطبه بر اساس ترجمه نهج­البلاغه مرحوم فیض الاسلام است.

[2]. سوره مبارکه فاطر، آیه 15

[3]. «وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ‏ صِدْقٍ‏ فِي الْآخِرينَ»، سوره شعراء، آيه84

 [4]. سوره مومنون، آیه 29

[5]. سوره تحريم ، آيه 11

. [6] سوره بقره، آیه 35

. [7] حکمت 9 نهج البلاغه، مرحوم فیض الاسلام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *