بررسی ساختار خانواده ـ بخش دوم

اهمیت جایگاه خانواده از نگاه امیرالمؤمنین

 

در اهمیت جایگاه خانواده از نگاه امیرالمؤمنین به مسیر صحیح در حریم خانواده اشاره می­‌شود که اگر آن مسیر را درست طی کنیم، تأثیر مطلوب آن را در خانواده دریافت خواهیم کرد.

امیرالمؤمنین در حکمت 86 نهج‌البلاغه[مرحوم فیض الاسلام] می­‌فرماید:

«مَنْ‏ أَصْلَحَ‏ مَا بَيْنَهُ‏ وَ بَيْنَ‏ اللَّهِ‏ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ»

«اگر کسی رابطۀ  بین خود و خدایِ خود را اصلاح کند، خدا رابطۀ او و مردم را اصلاح می‌کند.»

به عبارتی دیگر، مسیر صحیح اصلاح خانواده از طریق اصلاح بندگی فرد انجام می‌شود. گاهی چنان خانواده برای ما مهم است که به خاطر آن، خدا و دین را قربانی می­کنیم در صورتی‌که طبق فرمایش حضرت، در قدم اول باید رابطۀ بین خود با خدا را اصلاح کرد: «أَصْلَحَ»

صالح کسی است که عملش صلاحیت عرضه به خدای سبحان را دارد. پس اگر رابطۀ  فرد با خدا به نحوي است كه صلاحیتِ عرضه به او را دارد، یعنی صلاحیت بندگی دارد و خدای سبحان به میدان آمده و رابطۀ بین بنده و مردم را اصلاح می‌كند.

اگر با وجود تلاش‌ها و توجهاتی که برای اصلاح خانواده داشته­ایم؛ اما نتیجه معکوس دریافت کرده‌­ایم، یکی از عمده دلایل آن بی‌توجهی به رابطۀ بین خود و خداست. برای حفظ کیان خانواده، شریعت و دیانت را قربانی کرده‌­ایم. به بیان دیگر، اگر فرد در عرصۀ بندگی قرار گیرد و به فرامین الهی عمل کند، خداي سبحان چنان بصیرتی به او می­‌دهد که می‌تواند خانواده را مدیریت کند و در موقعیت­های مختلف، مسیر را به او نشان ‌دهد. مانند میزان و زمان ابراز محبت، مشورت و هدایت در خانواده. در ارتباطی که ما با خانوادۀ خود داریم، باور کنیم که آن‌ها محتاجِ ما نیستند، بلکه خداست که ربِّ عالم است. او تقدیر کرده است که رحمات و برکات، از طریقِ ما بر خانواده وارد شود. اگر ما از انجام این مسئولیت شانه خالی کنیم و نقش خود را به درستی ایفا نکنیم، حتماً غریبه‌ها وارد میدان می­‌شوند و به جای ما ایفای نقش می‌کنند.

 

اهمیت امداد نزدیکان

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید:‌

«مَنْ‏ ضَيَّعَهُ‏ الْأَقْرَبُ‏ أُتِيحَ‏ لَهُ‏ الْأَبْعَد»[1]

«کسی که نزدیکانش او را رها کنند از ناحیه دورترها به او کمک و امداد می‌رسد.»

این حکمت چند نکته را بیان می کند:

  1. اگر نزدیکانِ فردی، او را ضایع کردند، ربّوبیت خدا اقتضا می‌کند این فرد رها نشود و از طرق دیگر، (مثلا غریبه­ها) به او کمک برسد تا اصلاحات در او صورت گیرد: (أُتِيحَ‏ لَهُ‏ الْأَبْعَد)؛
  2. ما در روابطمان در خانواده «مُضَیِّع» نباشیم. یعنی آنها را تخریب و ضایع نکنیم. (وقتی یک پارچه درست مصرف نشود می‌گوییم ضایع شده است). گاهی اوقات افراد می­توانند نزدیکان خود را ویران و استعدادهای آن‌ها را تخریب کنند. اصلاح یا تخریب افراد، علاوه بر محیط خانواده از طریق مدرسه، دوست یا ازدواج هم صورت می­گیرد؛ اما ما باید همواره خواهان اصلاح اطرافیان باشیم.

 

طریق اصلاح در خانواده

 

اصلاح در حریم خانواده، باید از طریقِ احسان صورت گیرد نه قهر، جبر و زور. به عبارت دیگر، اساسِ اصلاح خانواده، جریان محبت است. امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«عَاتِبْ‏ أَخَاكَ‏ بِالْإِحْسَانِ‏ إِلَيْهِ‏ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْه‏»[2]

«برادر (دوست) خود را با نيكى سرزنش كن و بدى او را با بَخشِش بر او بر طرف گردان.»

به جاى سرزنش به برادرت نيكى کن تا شرمنده شود؛ چون شرمندگى از هر سرزنشی اثرش بيشتر است. بخشش موجب دوستى است و بَدى در برابر بَدى سبب زياده كردن دشمنى.

اگر می­‌خواهید نزدیکانتان را به دلیلِ خلافی که انجام داده‌­اند سرزنش کنید، میزانِ لطف و محبت را به آنها افرون کنید و شر آن‌ها را با هدیه‌ای که به آنها می‌دهید برگردانید تا بَدی از آن‌ها دیده نشود. همان­طور که در سوره مبارکۀ فصّلت، آیۀ 34  نیز آمده است:

«ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ‏ أَحْسَنُ‏ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ»

«هرگز نیکی و بَدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه خواهی دید همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.»

هر بدی را با خوب­تر دفع کنیم، تا دشمنیِ کسی که با ما دشمن شده است از بین برود و به دوستِ صمیمی ما تبدیل شود؛ بنابراین در محیط خانواده به همان میزان که به یکدیگر لطف می­‌شود، آن‌ها را شرمنده خود می‌کنیم، به نحوی که از بَدی­ها دست برمی‌دارند.

در قرآن اولویت برایِ همه چیز ذوی‌­القربی است. سپس «یَتامی»، «مساکین» و در آخر به «ابن­‌السَبیل» اشاره می­شود؛ بنابراین آنچه در چهارچوب خانواده موج می­زند اِنعام و احسان است، قهر و مَنع جایی ندارد.

 

روابط دوستانه در فضای خانواده

 

«الْكَرَمُ‏ أَعْطَفُ‏ مِنَ الرَّحِم‏»[3]

«(دوست) جوانمرد، از خويشاوند مهربان­تر است.»

مهربانىِ دوست، طبيعى است و مهربانىِ خويشاوند، گاهی از روى تكلّف و رنج است. کرامت و لطف، جاذبه و پیوستی را برای انسان ایجاد می‌کند که بیشتر از پیوستِ رِحامت است. اگر بخواهیم خانواده‌­ای پویا و ماندگار داشته باشیم باید علاوه بر رِحامت، دوستی هم در آن نقش داشته باشد. اعضای خانواده در عین احترام به یکدیگر، دارای وظایفی هستند که اگر از روی تکلیف و بدون محبت انجام شود، در روابط محدودیت ایجاد می‌کند. این سخن بدین معنا نیست که ما دوست را حذف کنیم. دوست، اگر کریم باشد خِیرش را بدرقۀ ما می‌کند و پیوستش به ما، از خویشاوند بیشتر می­‌شود. ما خواهان این هستیم که روابط‌مان در خانواده صرفاً به‌جهت رابطۀ خونی و سببی نباشد، بلکه با ابزار محبت و کرامت، پیوستِ شدید در روابطمان ایجاد کنیم. وقتی که رابطه دوستانه شد، در گذر زمان به آن آسیبی وارد نمی‌شود.

 

حد و مرز روابط دوستانه

 

سوال: آیا وقتی که رابطه­‌ای دوستانه شود، می­توان باید و نبایدها را حذف کرد؟ در پاسخ، حضرت می­فرماید:

«يا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ‏ أَنْ‏ يَرُوحُوا فِي‏ كَسْبِ‏ الْمَكَارِمِ‏ وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ»[4]

«اى كميل، خويشان خود را وادار كه روز پى تحصيل خوهاى نيكو بروند ، و شب بروند پى حاجت و درخواست كسي كه درخواستی دارد. اگر چه درخواست كنندگان خواب باشند.»

باید خانواد­­ه را به‌گونه‌ای هدایت کرد که روزشان را در جهت کسب کرامت طی کنند و شب در جهت رفع نیاز دیگران اقدام کنند. نکاتی درخور تأمل در این حکمت به چشم می‌خورد:

  1. نسبت به خانواده­ بی‌تفاوت نباشیم و برای کارهای خود چنان برنامه‌­ریزی کنیم که علاوه بر خود، خانواده نیز به کمال برسد؛
  2. هر یک از اعضای خانواده به تنهایی، باید در پیِ کسب کمالات باشند: «يَرُوحُوا فِي‏ كَسْبِ‏ الْمَكَارِمِ». به عبارت دیگر باید خانوادۀ خود را نسبت به توانایی­هایشان آشنا کنیم و به آن‌ها جهت بدهیم، همه چیز را راحت در اختیارشان قرار ندهیم؛
  3. خانواده­ را به کسب ارزش­های اخلاقی و فضیلت توصیه کنیم. به آن‌ها یادآور شویم که روزشان به بطالت نگذرانند و به دنبال کسب مکارم باشند. انواع كرامت­ها و فضیلت­ها را کسب کنند. به میزان کمالاتی که دارند اکتفا نکنند و آن را افزون کنند؛
  4. شب هنگام برای رفعِ نیازِ افرادی که حتی خودشان هم از نیازمندی­شان مطلع نیستند، بکوشند:«يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ». خانواده­ را چنان توانمند بار بیاوریم که علاوه بر گیرندگی خیرات، صادر کنندۀ آن نیز باشند.

حضرت در این حکمت به ما آموزش می­‌دهد که خانواده از نیازِ نیازمندان غافل نباشد حتی اگر در ازای این رسیدگی، از ما تشّکری نشود؛ زیرا بازتابِ اِدخال سرور در قلب مؤمن، مسرور شدن و بانشاط شدنِ کل خانواده است و بازگردان کارهای خیر برای دیگران، در زندگی ما نیز جاری می‌شود. در همین حکمت حضرت می­فرماید، «يا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ‏»،در ظاهر به معنای دستور است اما از نگاه امیرالمؤمنین، اصلِ ساختارِ خانواده، بر مِهر و لطف است؛ بنابراین، سفارش حضرت برای انجام کارها «مشورت» است. برای مثال در انجام کارها، به جایِ نقش معلمی و دستوری، نقش مشاور و توصیه را ایفا ­کنیم در این صورت، علاوه بر بروز کمالات در خود، دیگران هم کسبِ کرامت می­کنند.کسب با اکتساب فرق دارد؛ زیرا اكتساب فقط پذیرش است؛ اما کسب، توانمند بودن و سعی و تلاش برای به‌دست آوردن است.

از فرمایش حضرت می­توان این­طور نتیجه گرفت که، همۀ افراد خانواده بدون توقع تشّکر، نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت داشته باشند، با توانمندی­ها و استعدادهای خود آشنا باشند و آنها را به فعلیّت درآورند. هر میزان (حتی اندک)، کارِ مثبت انجام دهیم و خدمت‌رسان باشیم، علاوه بر خوشحال کردنِ فردِ مقابل، مایۀ نشاط دائمی ما نیز می­‌شود. انجام کار خیر و خدمت­رسانی، غصّه را رفع می­‌کند.

 

میزان استفاده از توان برای خانواده

 

«لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغْلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِیعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغْلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ»[5]

«امام، به يكى از اصحابش (درباره زن و فرزند) فرموده است: بيشتر كار خود را براى زن و فرزندت قرار مده كه اگر آنان دوست خدا باشند خدا دوستانش را تباه نسازد (و در كمك و يارى آنها به‌غير خود نياز ندارد) و اگر دشمن خدا باشند اندوه و كار تو براى دشمنان خدا چيست؟!»

 

در اینجا از محضر امیرالمؤمنین آموزش می­گیریم که چگونه زمان و توان خود را برای اهل خانواده خرج کنیم. امام برای صرفِ زمان، توان و عاطفه برای اعضای خانواده، محدودۀ مشخص در نظر گرفته است؛ به همین‌جهت می­فرماید، تمام همّ و غم خود را برای خانواده نگذارید تا از دیگر مسئولیت­ها غافل شوید. برای مثال فردی که ازدواج کرده است تمام مشغلۀ ذهنی­اش را برای خانواده صرف نکند تا از بقیۀ امور عبادی و خدمت‌رسانی به دیگران و … غافل شود. به فرمود­ۀ حضرت، ‌اگر خانوادۀ ما متدیّن و جزو دوستان خداست، که خدای سبحان دوستان خود را ضایع و رها نمی کند: «فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ».

در ادامه حضرت می­فرماید: اگر خانوادۀ ما جزوِ دشمنانِ خدا باشند، پس غصه خوردن و توان خرج کردن برای دشمنِ خدا معنا ندارد: ««وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ، فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّه‏».

از آنجا که کلمۀ «أَكْثَرَ» آورده شده است؛ یعنی لازم نیست برای رسیدگی به خانواده، واجبات قربانی شود و همه‌چیز از سمت ما به دیگران منتقل شود و مدام دغدغۀ آن‌ها را داشته باشیم. بلکه افراد، بنا بر رابطه­ای که با خدا دارند، اگر دوستِ خدا هستند خداوند از آنها حمایت می­کند و اگر دشمن خدا یعنی مُنکِر، مُعاند و بی­دین هستند، با عداوتی که نسبت به خدا دارند خود را در فضایِ عذاب خدا قرار داده­اند.

 

تاریخ جلسه:95/5/5 ـ جلسه2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1].نهج‌البلاغه مرحوم فیض‌السلام، حکمت 14

[2].نهج‌البلاغه مرحوم فیض‌السلام، حکمت 150

[3]. نهج‌البلاغه مرحوم فیض‌‌الاسلام، حکمت 239

[4]. نهج‌­البلاغه مرحوم فیض‌‌الاسلام، حکمت 249

[5]. نهج البلاغه مرحوم فیض‌‌الاسلام، حکمت 344

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *