بشارت‌های قرآنی ـ بخش بیست و پنجم

مقدمه

 

به لطف خدای سبحان، در محضر قرآن کریم به بررسی بشارت‌های محقق‌الوقوعی که از ناحیه خداوند و رسولش به گروهی از افراد رسیده است، می‌پردازیم. در بطن این بشارت‌ها قرب و وصال به ‌خدای سبحان نهفته و همین امر موجب خوشی و سرور فرد خواهد شد.

در برخی از آیات قرآن بشارت صراحتا مطرح شده و در برخی دیگر، از محتوا و مفهوم آن‌ها برداشت می‌شود.

آموختیم که دریافت بشارت، صلاحیت و ظرفیت خاصی نیاز دارد و فردی که خواهان دریافت بشارت می‌باشد؛ باید زمینه دریافت آن را در خود ایجاد نماید.

با توجه به آن «قیامت ادامه دنیاست» بشارت‌ها به طور مختصر در همین عالم محقق شده و شکل کامل آن در آخرت به وقوع می‌پیوندد.

 

بشارت به امدادهای غیبی

 

«إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّی مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِینَ وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ»[1]

«(ای پیامبر برای امت خویش یادآوری کن): زمانی که در محضر پروردگارتان استغاثه داشتید و خداوند دعای شما را مستجاب کرد(و فرمود): «به راستی که من با هزار فرشته که پشت هم فرود می‌آیند یاری‌دهنده شما هستم» و خداوند این را تنها برای بشارت و اطمینان قلب شما قرار داده…»

 

در این آیه به گروهی بشارت داده می‌شود که تعداد زیادی از ملائکه برای یاری‌رسانی به آنان نازل خواهند شد. در حقیقت، خدای سبحان نیروهای غیبی و نامرئی خویش را پی در پی در اختیار گروهی از بندگان قرار می‌دهد. نیروهای ملکوتی از آن جهت که در حصار ماده قرار ندارند؛ از توانمندی عجیب و گسترده‌ای بهره‌مند هستند.

به بیان دیگر، خدای سبحان خادمین پرتوانی در اختیار گروهی از افراد قرار داده که ذره‌ای مطالبه و منت به جهت خدمات‌رسانی خویش ندارند. ضمن آن که این خدمات‌رسانی پی در پی انجام می‌شود.

به عنوان مثال، تأثیر ذکر در زندگی افراد یکی از نیروهای غیبی الهی است که کارائی فوق العاده‌ای داشته و موجب ایجاد آرامش در درون فرد می‌شود؛ مانند تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از نمازهای یومیه.

دو ملک «رقیب» و «عتید» نیز که همواره با انسان همراه‌اند؛ یکی دیگر از مصادیق نیروهای غیبی الهی هستند و در قبال اعمال خیر فرد، دعاگوی او خواهند بود. نتیجه دعای آن دو، افزایش توان و روزی فرد است.

 

بشارت دیگر در این آیه آن است که خدای سبحان این گروه را مخاطب قرار داده و می‌فرماید: «به راستی که من یاری‌دهنده شما هستم…»

خدای سبحان، با قدرت و عظمت بی‌نهایت خویش یاری رسان گروهی از بندگان می‌شود. این بشارت به تنهایی کافی‌ست تا سرور و خوشی جاودانی نصیب آنان نماید؛ زیرا با درک این بشارت، آنان هرگز گرفتار کسالت، ناتوانی، ناامیدی و… نخواهند شد.

 

این بشارت به چه کسانی داده می‌شود؟

 

شرط دریافت این بشارت، «استغاثه» است. آنان که فقر و ناتوانی خویش را در پیشگاه الهی عرضه نموده و خود را در هر امری محتاج به امداد آن غنی مطلق بدانند؛ صلاحیت دریافت این بشارت را دارند.

استغاثه در مقابل خداوند، چشمه رحمت و فیوضات الهی را به جوشش درآورده و انسان از آن بهره‌مند می‌گردد.

به میزانی که استغاثه و تضرع بنده افزایش یابد؛ صلاحیت دریافت امدادهای غیبی را دارا خواهد شد.

 

استغاثه زمانی اتفاق می‌افتد که بنده از توان خویش قطع امید کرده و تنها حول و قوه الهی را مؤثر  می‌داند؛ یعنی بر این باور است که هیچ مانعی برای امور ناپسند و هیچ توانی برای انجام امور پسندیده جز «قدرت الهی» وجود ندارد.

اعتماد بر توانایی و تدبیر خود، انسان را از امداد الهی محروم می‌نماید.

 

اکثر بزرگان معتقدند با وجود آن که حقیقت استغاثه، در زمان اضطرار، در درون فرد به وجود می‌آید؛ لکن بهتر است بر زبان نیز جاری شده و فرد نیازمندی و احتیاج خود را بیان نماید.

 

شرط دوم

 

فرود ملائکه به جهت امدادرسانی به این افراد، پرده از باطن مصفا و مطهر آنان برمی‌دارد. در روایات آمده است آن‌جا که نجاست ظاهری مانند سگ باشد؛ ملائکه تردد ندارند. بنابراین به جهت دریافت امداد ملائکه فرد می‌بایست ابتدا اقدام به طهارت باطنی نماید؛ زیرا نجاسات باطنی مانند منیت، حسادت، خشونت و… موجب گریز فرشتگان می‌شود.

به بیان دیگر، پیش از نزول ملائکه، باید تجانس و تناسبی بین آنان و بنده ایجاد شده و فرد از جنس ملائکه شود. از سوی دیگر، هر چه استغاثه بنده بیشتر شود؛ تناسب بیشتر با ملائکه پیدا کرده و به عالم ملکوت نزدیک می‌شود. اظهار نیاز به محضر پروردگار، جنس بشری را به جنس نورانی تبدیل می‌کند(چرخه مطلوبی در این امر وجود دارد)

استغاثه و تضرع موجب تطهیر روح می‌شود.

 

بشارت به عدم نزول عذاب

 

«وَمَا كَانَ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یسْتَغْفِرُونَ»[2]

«ای پیامبر! تا تو در میان مردمى، خداوند بر آن نیست كه آنان را عذاب كند و تا آنان استغفار مى‏كنند، خداوند عذاب كننده‏ آنان نیست»

 

در این آیه، بشارت به صراحت ذکر نشده بلکه از محتوای آن برداشت می‌شود.

 

بشارت اول، وجود پیامبر مانع نزول عذاب است

 

در ظاهر آیه، خدای سبحان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را مخاطب قرار داده و می‌فرماید: «تا زمانی که تو در میان امت باشی؛ عذابی ایشان را تهدید نمی‌کند!» لکن در حقیقت این آیه، بشارتی است به امت اسلام!

عذاب، نماد غضب خداوند است و با «مشکل و امتحان الهی» متفاوت می‌باشد. نبود عذاب، به معنای رحمت، امنیت و آسایش است؛ در نتیجه وجود نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، رحمة للعالمین، در زندگی افراد، زمینه‌ساز نزول خیرات و برکات خواهد شد.

به بیان دیگر، وجود شریعت و ولایت در زندگی افراد، مانع نزول عذاب الهی خواهد شد. نیاز به یادآوری مجدد است که عذاب، متفاوت از امتحانات الهی و مشکلات است. وجود معضلات و آزمایشات گوناگون در زندگی امر عادی است:

«الدنیا… دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَة»[3]

«دنیا، خانه‌ای است که با مشکلات پیچیده شده»

همچنین، وجود مشکلات موجب ارتقاء ایمان و جایگاه افراد نزد خداوند خواهد شد؛ به عنوان مثال، فرد در مشکلات صبوری و شکرگزاری را خواهد آموخت.

 

بشارت دوم، پذیرش اشتباهات مانع نزول عذاب الهی است

 

در ادامه آیه، بیان می‌شود که تا زمانی که افراد مشغول استغفار بوده؛ مشمول عذاب الهی واقع نخواهند شد. استغفار، به معنای شناخت و پذیرش اشتباهات و نیز طلب بخشش خداوند و اقدام به اصلاح می‌باشد. استغفارکننده حقیقی، فرافکنی نداشته و اشتباهات خود را به دیگران منسوب ننموده و خواستار تغییر و اصلاح عملکرد خویش می‌باشد.

به بیان دیگر، صرف وجود گناه موجب نزول عذاب نیست. اگر افراد حقیقتا از انجام خطا پشیمان شده و خواستار آمرزش الهی و عدم تکرار گناه باشند؛ عذاب بر آنان نازل نشده و مغفرت الهی شامل حال آنان می‌گردد. آنان قابلیت تغییر را در خود مشاهده کرده و اقدام به اصلاح و جبران گذشته می‌نمایند.

زمانی که بندگان مخاطب این بشارت قرار می‌گیرند؛ مسرور می‌شوند؛ بنابراین یکی از راه‌های از بین بردن اندوه و غصه، استغفار و توبه است.

 

فعل یستغفرون که در زمان مضارع ذکر شده است به این نکته اشاره دارد که استغفار مداوم و همیشگی، مانع نزول عذاب الهی می‌شود؛ یعنی فرد همواره خطا و جرم خویش را شناخته، از انجام آن پشیمان است و هرگز مایل به انجام دوباره آن نمی‌باشد.

 

  • به عقیده یکی از مفسرین، دو امر مانع نزول عذاب است: 1.وجود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله. 2.سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، استغفار سیره ایشان بوده است. اگر سیره حضرت در میان امت اسلام اجرا نشود؛ عذاب الهی آنان را تهدید می‌کند.

 

به تبع وجود مقدس پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، وجود ائمه علیهم‌السلام نیز مایه امنیت و برکت در زندگی افراد است. ارتباط همیشگی با حضرات معصومین، مانع نزول عذاب الهی می‌شود.

همچنین، وجود علماء و اولیاء الهی -که در طول وجود معصومین قرار دارند-؛ این اثر را دارد. ارتباط با بزرگان مانع غضب الهی و از بین برنده اضطراب و نگرانی است.

 

عذاب چیست؟

 

بدترین و شدیدترین عذاب، عذاب دوری از حق است. آنان که همواره شریعت و ولایت در زندگی‌شان جریان داشته و در صورت انجام خطا و گناه، استغفار می‌نماید؛ از عذابِ فراق از خداوند مصون هستند.

 

تاریخ جلسه: 98/7/8 ـ جلسه 25

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه انفال، آیه9 و 10

[2] سوره مبارکه انفال، آیه33

[3] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه217

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *