مقدمه
به لطف خدای سبحان، در محضر قرآن کریم به بررسی بشارتهای محققالوقوعی که از ناحیه خداوند و رسولش به گروهی از افراد رسیده است، میپردازیم. در بطن این بشارتها قرب و وصال به خدای سبحان نهفته و همین امر موجب خوشی و سرور فرد خواهد شد.
در برخی از آیات قرآن بشارت صراحتا مطرح شده و در برخی دیگر، از محتوا و مفهوم آنها برداشت میشود.
خواستن همان و یافتن همان!
«وَ مَنْ یعْمَلْ سُوءًا أَوْ یظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یسْتَغْفِرِ اللَّهَ یجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا»[1]
«و اگر کسی عمل خطایی انجام داده یا به خویش ظلم نماید؛ سپس از خدای سبحان طلب مغفرت نماید؛ خداوند را غفور و رحیم خواهد یافت»
در این آیه خداوند به بندگان خطاکار خود بشارت میدهد که در صورت طلب مغفرت و بخشش از خدای سبحان، او را غفور و رحیم خواهند یافت.
«یافتن: وجد» با «دانستن: علم» بسیار متفاوت است. گاه انسان تنها نسبت به مطلبی آگاهی داشته و آن را در ذهن جای میدهد و گاه امری را با تمام وجود درک نموده است که این دو حالت تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند.
غفور به معنای پوشاننده و پنهان کننده است. خدای سبحان، گناهان و خطاهای بنده توبهکار را پنهان نموده و او را به لباسی از جنس صفات الهی آراسته کرده تا عیوب گذشته او مخفی بماند و آبرومند شود؛ مانند رعیتی که لباسی از جانب سلطان هدیه گرفته و آن را بر تن میکند.
رحیم به معنای مهربان و به کمال رساننده است. خدای سبحان به وسیله رحمت گسترده خویش، نواقص وجودی بنده توبهکار را مرتفع نموده و او را به کمال میرساند. رسیدن به کمال، موجب سرور هر چه بیشتر بنده خواهد شد.
این بشارت مخصوص چه کسانی است؟
مخاطب این بشارت، بندگان خطاکاری هستند که از پروردگار خویش طلب مغفرت داشته، به نواقص و کاستیهای واقف بوده و خواستار اصلاح و جبران گذشتهاند(استغفار از باب استفعال، به معنای طلب مغفرت)
طلب، نشانه امیدواری به آینده و کمالطلبی است. فردی که گناه یا جسارتی انجام داده و به دیگری صدمه زده و یا به انسانیت خویش ظلم نموده است؛ با درخواست مغفرت از خدای سبحان، نشان میدهد که از این وضعیت ناخشنود بوده و خواستار تغییر آن است.
او میداند اولین گام در مسیر تغییر و اصلاح، «طلب و اراده» میباشد؛ بنابراین برای شروع منتظر تشویق دیگران نخواهد بود.
آیه مذکور، جمله شرطیهای است که جواب شرط آن بدون حرف «فاء» آمده است(یَجِدُ آمده نه فَیَجدُ). این امر نشاندهنده آن است که به محض استغفار، مغفرت و رحمت الهی، شامل حال بنده میشود؛ به عبارت دیگر، به مجرد طلب، دریافت اتفاق میافتد.
خدای شاکر
«مَا یفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِیمًا»[2]
«اگر شکرگزار باشید و ایمان بیاورید؛ خدا را با عذاب شما چه کار؟! و خداوند همیشه شاکر و آگاه است»
متن بشارت، قسمت پایانی آیه است. خدای علیم که بر همه احوالات انسان آگاه است؛ از بنده خود به جهت ایمان و شکر او سپاسگزاری میکند. شُکر نتیجه زیاد و کامل دیدن است یعنی خدای سبحان، کم بنده را زیاد و کاستیهای او را کامل دیده و از او تشکر میکند.
با درک این معنا، بنده ضمن خوشی بسیار، به جهت رفتار کریمانه پروردگار در برابر عملکرد خویش شرمسار میشود. ـ
خدای شاکر، عمل اندک ـ ولی خالصانه ـ بنده را مورد عنایت و توجه قرار داده و آن را میپذیرد. اولیای الهی نیز، همچون پروردگار خویش متصف به صفت «شاکر» بوده و نسبت به عرض ارادتهای اندک دوستدارانشان بیتفاوت نیستند. در رأس اولیای الهی، حضرات معصومین قرار دارند که ذرهای از خدمت خالصانه محبینشان را بدون پاسخ نخواهد گذاشت.
در این زمینه امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیح…»[3]
«نفس کشیدن کسی که به جهت ظلمی که به ما شده غمگین است تسبیح میباشد»
نفس کشیدن، عملیست غیرارادی لکن اگر فرد در مصیبت اهلبیت غمگین باشد؛ این عمل اختیاری او نیز ارزشمند محسوب میشود زیرا حضرات معصومین، شاکر هستند.
بشارتی که در دل بنده سرور غیرقابل وصفی ایجاد میکند؛ وجود خدایی «شاکر» است.
عملی که گوهر «اخلاص» در ذات آن باشد؛ مقبول و مشکور خواهد بود و تفاوتی نمیکند که اندک باشد یا بسیار؛ زیرا خدای سبحان به جنبه الهی عمل نظر کرده و آن را ملاک مقبولیت قرار میدهد و با نام «خیرَ شاکرٍ و مشکورٍ»[4] بهترین پاداشها را عنایت مینماید.
این بشارت به چه کسانی داده میشود؟
بندگانی مخاطب این بشارت هستند که معتقد به عقاید حقه بوده و شاکر باشند. به عبارت دیگر، بندگانی که همواره نظارهگر الطاف الهی بوده و ثناگوی او باشند.
شکر خدا از بنده، با جلوهگری هر چه بیشتر در زندگی و افزایش معرفت او تحقق یافته و بنده به مقامی میرسد که در هر چیز و با هر چیز خدا را مییابد:
به صحرا بنگرم، صحرا تو بینم
به دریا بنگرم، دریا تو بینم
به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم[5]
تاریخ جلسه: 98/6/28 ـ جلسه 16
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه نساء، آیه110
[2] سوره مبارکه نساء، آیه147
[3] اصول کافی(ط – الاسلامیه)، ج2، ص226
[4] مفاتیح الجنان، جوشن کبیر
[5] باباظاهر