بهداشت روان از دیدگاه نهج‌البلاغه ـ بخش چهارم

اهمیت بهداشت روان

«أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ.

أَلَا وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ الْمَالِ وَ أَفْضَلُ مِنْ سَعَةِ الْمَالِ صِحَّةُ الْبَدَنِ وَ أَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ»[1]

«آگاه باشید كه فقر نوعى بلا است و سخت‏تر از تنگدستى بیمارى تن و سخت تر از بیمارى تن، بیمارى قلب است.

آگاه باشید كه همانا دارایی، یکی از نعمات الهی است و برتر از توانگری، سلامتی و برتر از سلامتی، تقوای قلب(سلامت قلب) است»

 

امیرالمؤمنین در این حکمت افراد را متوجه این امر می‌نمایند که فقر، با وجود آن که یکی از آزمایشات دشوار زندگی است لکن بیماری، آزمایشی سخت تر است و دشوار تر از بیماری جسم، بیماری روح و قلب است.

پس از آن اشاره می‌نمایند که ثروت و دارایی از نعمات ارزشمند الهی ست لکن سلامتی، برتر از ثروت است و سلامتی روح و قلب از همه نعمات ارزشمندتر می‌باشد.

تقوای قلب به معنای پرهیز باطنی از رذائل اخلاقی و وابستگی به غیرخدا است.

این فرمایش حضرت به «اهمیت و ارزش بهداشت روان» اشاره دارد. فردی که بهره‌مند از «سلامت روان» است؛ برترین نعمت الهی را دارد؛ هر چند از نظر مالی در مضیقه بوده و یا از سلامت جسم به طور کامل برخوردار نباشد.

به بیان دیگر، فردی که گرفتار «عدم بهداشت روانی» است؛ وضعیت ناخوشایندتری نسبت به فقیر و بیمار دارد هر چند در ظاهر سلامت و ثروتمند باشد.

‌فردی که از سلامت روان برخوردار است باور دارد که فقر و بیماری، مانع برخورداری او از بهداشت روان نبوده و مجوزی برای رفتارهای ناشایست نمی‌باشد. همچنین او ارزش نعمت «بهداشت روان» را برتر از سایر نعمات می‌داند.

 

مدیریت زمان و بهداشت روان

 

«لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ ینَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یرُمُّ مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ یخَلِّی بَینَ نَفْسِهِ وَ بَینَ لَذَّتِهَا فِیمَا یحِلُّ وَ یجْمُلُوَ لَیسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِی مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیرِ مُحَرَّمٍ»[2]

«مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم كند: زمانى براى نیایش و عبادت پروردگار، زمانى براى تأمین هزینه زندگى و زمانى براى لذت بردن از اموری که حلال و مایه زیبایى است.

خردمند را نشاید جز آن كه در پى سه چیز حركت كند: تأمین زندگى یا گام نهادن در راه آخرت یا لذت بردن از غیرحرام»

 

امیرالمؤمنین در این فرمایش به زمان‌بندی صحیح اشاره دارند. فرد باایمان زمان خود را برای انجام سه کار اختصاص می‌دهد:

  • زمانی برای رابطه با خالق.
  • زمانی برای تأمین معیشت و اصلاح امور زندگی.
  • زمانی برای لذت بردن از امور حلال و شایسته که به شخصیت او آسیب نزند؛ مانند مهمانی رفتن که همراه با گناه نباشد.

در ادامه حضرت، تقسیم بندی زمان برای امور صحیح را یکی از نشانه‌های عقلانیت معرفی نموده و می‌فرمایند: «عاقل زمان خود را تنها برای یکی از این سه کار مصرف می‌کند: تأمین معاش، تأمین معاد و یا لذت از امور حلال».

با توجه به این فرمایش، مؤمن ذات الابعاد است یعنی شخصیت او در جهات گوناگون رشد کرده و «تک بعدی» نمی‌باشد. همچنین زمان گذاشتن برای انجام امور مثبت یکی از علامات عاقل بودن است.

فردی که برای انجام اموری که سود دنیوی یا سود اخروی نداشته و یا از امور لذت‌بخشِ حلال نباشد؛ زمان خود را تلف کند؛ «بی‌عقلی» خود را به نمایش گذاشته است.

 

مدیریت زمان

 

مؤمن و عاقل نماد افرادی هستند که از بهداشت روان برخوردار می‌باشد. لذا «استفاده صحیح از زمان» یکی از شاخصه‌های بهداشت روان است. آنان با انجام امور مفید، از تلف شدن زمان خویش جلوگیری می‌نمایند. «غصه» و «نگرانی» دو عملی است که فرد با انجام آن نه تنها سودی نبرده بلکه زمان خویش را از دست می‌دهد؛ زیرا فایده دنیوی و اخروی در پی نخواهد داشت.

 

توانایی لذت بردن از امور شایسته

 

همچنین در توصیف مؤمن و عاقل «توانایی لذت بردن از امور سالم و شایسته» بیان شده است بنابراین یکی دیگر از شاخصه‌های بهداشت روان، لذت بردن از انجام امور صحیح و نیکو است. پس در این امر، دو موضوع مطرح است: یکی توانایی لذت بردن و دیگری لذت بردن از امور شایسته.

 

اهمیت توانایی لذت بردن

 

برخی از افراد توانایی لذت بردن و ایجاد احساس رضایتمندی را ندارند؛ یعنی گمان می‌کنند برای خوشی و لذت بردن نیازمند هزینه بسیار و امکانات فراوان هستند. بدین صورت اکثر مواقع از لذات زندگی بی‌بهره مانده و احساس رضایتمندی نخواهند داشت.

در بهداشت روان، فرد قادر است از امور ساده و عادی زندگی نیز لذت برده و حس رضایتمندی را در خود تقویت نماید. به بیان دیگر، او برای خوش بودن نیازی به تغییر و بهبود شرایط بیرونی ندارد. به عنوان مثال، لذت بردن را محدود در گردش رفتن ندانسته و در خانه نیز می‌تواند اوقات خوشی را سپری نماید.

 

از چه اموری لذت ببریم؟

 

«عمل حرام» عملی است که با انجام آن به شخصیت فرد و یا دیگری صدمه وارد می‌شود مانند غیبت کردن، خیانت، استهزاء و… . فردی که از سلامت روان برخوردار باشد نه تنها با آسیب زدن به دیگری و یا خدشه‌دار نمودن شخصیت خود لذت نبرده؛ بلکه از انجام چنین اموری نفرت دارد.

لذت بردن از امور حلال و صحیح، انسان را از لذات حرام  و ناشایست بی‌نیاز می‌گرداند. در ادعیه عبارتی آمده است که برخی از علما تأکید بر مداومت بر این دعا داشتند:

«اللّهم أغننی بحَلالکَ عَن حَرامِکَ»[3]

«پروردگارا! مرا به واسطه حلال خود از حرامت بی‌نیاز گردان!»

 

  • بر این اساس یکی از راه‌های محک زدن میزان بهداشت روان، بررسی اموری است که از آن لذت می‌بریم. همچنین میزان استفاده بهینه از زمان، امر دیگری است که با تأمل در آن به میزان سلامت روان خویش پی خواهیم برد.

 

کنترل گفتار در بهداشت روان

 

«الْكَلَامُ فِی وِثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِی وِثَاقِهِ فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ ووَرِقَكَ فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً»[4]

«سخن در بند توست تا آن را نگفته باشى و چون گفتى، تو در بند آنی! پس زبانت را نگهدار چنان كه طلا و نقره خود را نگه مى‏دارى؛ زیرا چه بسا سخنى كه نعمتى را طرد یا گرفتاری را جلب كرد»

در این فرمایش حضرت به اهمیت کنترل گفتار اشاره دارند. تا زمانی که فرد سخنی را بر زبان نیاورده؛ اختیار آن کلام در دست اوست اما آن زمان که سخن را بیان می‌کند؛ اختیار و کنترل خویش را مانند اسیری به کلام خود سپرده است. بر این اساس لازم است افراد همان‌گونه که از دارایی‌های خود مراقبت کرده؛ از کلام خویش حفاظت نمایند. کلام، اثر بسیاری در زندگی دارد تا جایی که بیان یک جمله نعمتی را از بین برده و عامل ایجاد گرفتاری می‌شود. گاه عبارتی کوتاه، سراسر زندگی فرد را دچار مشکل کرده و نعمت ارزشمندی را از او می‌رباید و گاه سکوت، موجب حفظ نعمات شده و از بروز گرفتاری جلوگیری می‌نماید.

در بهداشت روان، فرد خود را صاحب توانمندی‌های گوناگون دانسته و «توانایی کنترل بر گفتار» یکی از آن توانایی‌هاست. شخص در هر شرایطی خود را ملزم می‌داند بر گفتار خویش تسلط داشته و کلام نابجایی بر زبان نیاورد. به عنوان مثال به هنگام عصبانیت و یا دلخوری اجازه بیان کلام ناشایست، تهمت، غیبت و… را به خود نمی‌دهد. فردی که از سلامت روان بهره‌مند است خود را توانا بر «سکوت» و «نگفتن سخن ناروا» می‌داند.

گاه افراد به هنگام بروز مشکل، زبان به شکایت از خدای سبحان گشوده و طلبکارانه با او سخن می‌گویند و یا گاه بیان می‌کنند «از این بدتر نخواهد شد!»؛ در حالی که از عدم سلامت روان خود و میزان تأثیر کلام غافل هستند. عدم کنترل کلام، نماد ناسلامتی روان است.

به عبارت دیگر، فردی که از سلامت روان برخوردار است عامل سود و زیان را از خود و در خود می‌بیند نه از بیرون و در دیگران. او متوجه است که گفتار و رفتار او در میزان بهره‌مندی او از نعمات و یا بروز مشکلات بسیار مؤثر است لذا مراقبت جدی بر اعمال و اقوال خود خواهد داشت.

 

تاریخ جلسه: 08/11/28 ـ جلسه 2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 381

[2] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 382

[3] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج 92، ص 301

[4] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، حکمت 373

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *