مقدمه
«بهداشت روان» یکی از مباحث اثرگذار در زندگی بشر بوده که امروزه مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. برخی از روانشناسان بهداشت روان را اینگونه تعریف کردهاند:
«توانایی سازگار کردن دیدگاههای خود با دیدگاه دیگران در رویارویی با مشکلات زندگی»
برخی نیز معتقدند بهداشت روان عبارت است از:
«برخورداری فرد از ظرفیتها و تواناییهای خاص در جهت تطابق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون»
انجام امور همراه با نشاط و رضایت
«قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیهِ أَرْجَى مِنْ كَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ»[1]
«كار اندكى كه ادامه یابد از كار بسیارى كه از آن به ستوه آیى امیدوار كنندهتر است»
همانگونه که ملاحظه میشود در این حکمت به تقابل دو امر اشاره نمودهاند: قلیل در مقابل کثیر و تداوم در مقابل ملالت. تقابل «تداوم» در برابر «ملالت» بدان نکته اشاره دارد که انسان عملی را ادامه میدهد که از انجام آن رضایت داشته و لذت ببرد.
یکی از اصول بهداشت روان، احساس رضایت، نشاط و دوری از کسالت در زندگی است. حضرت در این فرمایش نیز میفرمایند انجام فعالیت اندک که همراه با خرسندی و نشاط ادامه داشته یاشد ارزشمندتر از انجام فعالیت بسیار همراه با کسالت و افسردگی است.
آنچه در نظر امام معصوم ارزشمند است مقدار عمل نیست؛ بلکه انرژی و حس مثبتی است که از طریق آن عمل منعکس میشود.
در بهداشت روان، فرد اعمال خویش را همراه با انگیزه، نشاط و اشتیاق انجام میدهد؛ زیرا بر این باور است عامل اصلی اثرگذاری یک عمل، کیفیت انجام آن است نه کمیت آن. بر همین اساس عمل فراوانی که با کسالت، بدون نشاط، بدون انگیزه و بدون رضایت باطنی انجام میشود؛ اثر اندکی و گذرایی دارد.
به بیان دیگر، عمل صحیحی که صرفا به عنوان رفع تکلیف و بدون انگیزه انجام شود بدون آن که فرد ارزش انجام آن را بداند و حقیقت زیبای آن را درک نماید؛ هرگز با عملی که آگاهانه و با رغبت و در اوج رضایت انجام میشود؛ قابل قیاس نیست،
کیفیت یا کمیت؟!
حضرت با بیان دو عبارت «قلیل» و «کثیر» این نکته را خاطر نشان میسازند که در عمل زیادی که با کسالت انجام شود؛ کسالت بر کثرت حاکم شده و اثر کثرت عمل را محو مینماید. همچنین در عمل اندکی که همراه با رضایت و نشاط انجام شود؛ رضایت بر قلت غلبه کرده و اثرگذاری عمل را چند برابر مینماید.
در نتیجه
- کیفیت عمل بر کمیت آن غلبه کرده و برکت و اثرگذاری آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
لازم به یادآوری است که آن «عمل کثیر»ی که گاه در برخی عبارات موجود در ادعیه، خواستار آن هستیم؛ عمل کثیری است که با نشاط و رضایت همراه بوده تا نتیجه مطلوب را داشته باشد. مانند:
«اللّهم ارزقنی… عملاً کثیراً»[2]
اگر قرار است سودی در زندگی نصیب ما گردد از طریق توجه به کیفیت اعمال است که این توجه نیازمند آگاهی خاصی است؛ یعنی عامل در حین عمل نباید معمولی عمل را انجام دهد بلکه عمل باید مملو از رضایت و نشاط باشد تا به این وسیله مهارت عامل نیز افزایش یافته و موجب قرب او در محضر حق گردد.
این جا است که ما متوجه می شویم تا چه حد سلامت روان در زندگی روزمره ما لازم بوده و به دنبال این احساس نیاز در صدد کسب آن تلاش لازم را می نماییم.
توجه به اولویتها
«إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا»[3]
«هرگاه مستحبات به واجبات زیان رساند آن را ترك كنید»
با وجود آن که انجام مستحبات سرعت سیر انسان را افزایش میدهد لکن در صورتی که به کیفیت یا کمیت واجبات ضرر وارد کند؛ با توجه به فرموده امیرالمؤمنین میبایست ترک شود؛ زیرا آنچه انسان را در مسیر بندگی قرار داده و مطلوب اصلی خدای سبحان است؛ انجام واجبات میباشد.
اما چگونه این فرمایش حضرت با بهداشت روان مرتبط است؟
فردی که از سلامت روان بهرهمند است؛ با دید واقعگرایانه به امور نگریسته و از برخورد احساسی اجتناب مینماید. اولویتها برای او تبیین شده و قدرت تشخیص سود و زیان امور را دارد. در این حکمت نیز حضرت اشاره میفرمایند که ممکن است گاه انجام مستحب به انجام واجبی خسارت وارد نماید؛ از سوی دیگر در حکمت دیگر فرمودند:
«لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض»[4]
«هیچ قربی در انجام مستحبات نیست زمانی که به انجام واجبات زیان میرساند»
در این هنگام، بندهای که خواستار بالاترین میزان قرب به خدای سبحان است عمل مستحب را ترک مینماید ولو انجام آن مستحب مورد پسند خودش باشد چرا که یقین دارد قربی که از طریق فرائض نصیب او می گردد هرگز با قرب نوافل قابل قیاس نیست.
در این فرمایش بحث «تقلیل» و کم کردن نیست بلکه از فعل «رفض» به معنای رها کردن استفاده شده است؛ یعنی فرد آنچنان بر خود مدیریت دارد که میتواند به دلیل موجهی، بعضی از عادتها و علاقهمندیهای خویش را یکباره و به آسانی رها کند.
این فرد آنچنان از سلامت روان بهرهمند است که علاوه بر قدرت تشخیص، توانایی ترک اموری را دارد که در نظر او بسیار محبوب است؛ زیرا برای بنده، ملاک انجام اعمال حظ نفس و لذت شخصی نبوده و تنها به نیت قرب الهی آنها را انجام میدهد. در این صورت هیچگاه نظر خویش را حاکم ننموده بلکه خواستار انجام امری است که بیش از سایر امور برای او قرب ایجاد نماید.
اهمیت بهداشت روان در امور عبادی
بنابراین بهداشت روان نه تنها در زندگی اجتماعی، بلکه در زندگی عبادی ما نیز جاری است. به عنوان مثال در ماه رمضان اگر انجام بعضی از امور، به روزه واجب اختلال وارد میکند باید از انجام آن پرهیز شود تا روزه با کیفیت و کمیت صحیح خود محقق شود. و یا آن که اگر انجام بعضی از اعمال مستحب عبادی، موجب خستگی و کسالت میشود و به حُسن خلق شخص آسیب وارد مینماید؛ میبایست ترک شود.
پذیرش اصلاحات
یکی دیگر از شاخصههای سلامت روان که در این حکمت بدان اشاره شده است؛ قدرت پذیرش بالا نسبت به اصلاحات میباشد. در بهداشت روان، فرد متحجر و دگم نبوده تا صرفا بر بعضی از عادات خویش پافشاری نماید و خود را از هرگونه بازنگری منع کند؛ بلکه علی الدوام به بازنگری اعمال خود پرداخته، اولویت ها را شناسایی نموده و تغییرات لازم را پذیرا میشود. تفکر منطقی مؤمن موجب میشود که در بعضی از زمانها تغییرات لازم را ایجاد نماید و این تغییر در این موقعیت ترک مستحب است.
اهمیت انعطافپذیری و سازش در روابط اجتماعی
«مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ»[5]
«كسى كه درخت شخصیت او نرم باشد، شاخ و برگش فراوان است»
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این عبارت صراحتا به یکی از اصول سلامت روان اشاره مینمایند. قدرت تطابق و سازگاری با اطرافیان یکی از مهمترین شاخصههای سلامت روان است تا آن جا که برخی در تعریف بهداشت روان، این موضوع را مطرح کردهاند.
فردی که از سلامت روان بهرهمند است انعطاف پذیر بوده و قابلیت تغییر را دارد یعنی در شرایط مختلف و در ارتباط با افراد گوناگون برخورد متناسبی انجام میدهد و هیچ سماجتی در انجام عمل خاصی که مطلوب خودش است؛ ندارد. در نتیجه برکات زیادی از او به دیگران رسیده و تعاملات صحیحی با آنها دارد.
حضرت نیز در این عبارت، شخصیت انسان را به درختی تشبیه کردند که در عین استحکام در اصول و عقاید، از قدرت سازش نیز برخوردار است و این امر موجب میشود که شاخ و برگ ارتباطی او فراوان شود.
البته قدرت انعطاف پذیری تنها در ارتباط با افراد اعمال نمیشود بلکه این توانایی در سازش با زمان و اوقات گوناگون زندگی نیز جلوهگر است. برای مثال فردی که از سلامت روان بهرهمند باشد؛ در دوران سالمندی خود را منطبق با شرایط و توانمندیهای فعلی خویش کرده و از زمان خود استفاده مینماید در غیر این صورت همواره حسرت ایام جوانی را بر دل داشته و به دلیل ناخرسندی از شرایط موجود با اطرافیان نیز تعامل صحیحی نخواهد داشت در نتیجه گرفتار کسالت و افسردگی میشود.
- لازم به یادآوری است سازش و هماهنگی با اطرافیان تا آنجا صحیح است که منافاتی با عقل و شرع نداشته باشد.
تاریخ جلسه: 99/1/25 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 270
[2] مفاتیح الجنان، دعای عالیة المضامین
[3] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 271
[4] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 38
[5] نهج البلاغه(مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 205