مقدمه
بحث تربیت دینی مائدهای است که امسال حضرت علیبنموسیالرضا علیهالسلام اجازه دادند بر سر آن قرار گیریم و اختصاص به قشر خاص و سن خاصی ندارد و برای همگان ضروری است.
با توجه به این که ما روزانه بارها به ربوبیت خدای سبحان اعتراف میکنیم و میگوییم: «الحمدلله رب العالمین» قابلیت تربیت یافتگی را داریم، و میتوانیم تربیت شده خداوندی باشیم که او ربّ ماست و ما تربیت شده او «اللهم أنت الربّ و أنا المربوب»؛ «خداوندا! تو ربّ هستی و من تربیت شده تو»
تربیت
تربیت به چه معناست؟
چند معنا برای تربیت ذکر شده است:
1. به فعلیت رسیدن استعدادها
یکی از معانی تربیت به معنی از قوّه به فعلیت در آوردن استعدادهای باطنی است. خداوند انواع کمالات را به ما عطا کرد و قدرت شکر، صبر، بخشش، کریم بودن و… را بخشید، زمانیکه تحت تربیت خداوند قرار میگیریم این قابلیتها در ما شکوفا میشود و برای تحقق تربیت باید استعدادهای نهفته خویش را کشف و شکوفا کنیم.
مطابق این تعریف تربیت، موانع را مرتفع میکند و سبب میشود استعدادها و قابلیتهای نهفته به عرصه ظهور و بروز در آید (در این تعریف ماده اصلی تربیت «ربب» است)
2. عبور از نقص به کمال
بعضی لغت شناسان معتقدند حروف اصلی تربیت «ربو» است (ربا به معنی زیادی و فزونی است و تربیت به معنی حرکت به سوی زیادی و فزونی و کمالات است).
هریک از ما در هر جایگاهی که قرار داشته باشیم ناقصیم اما امکان کمال برایمان وجود دارد و این امکان با تربیت محقق میشود. طبق این تعریف برای تربیت باید در جریانی قرار گیریم که خوبیها بر ما وارد شود و ظرف وجودیمان پذیرای آن گردد.
تربیتِ قهری و اجباری، تربیت نیست
قرآن کریم در سوره مبارکه حمد تربیت خدای سبحان را با«الحمدللهربّالعالمین» مطرح میکند و قبل و بعد آن اشاره به رحمانیت و رحیمیت خدای سبحان میکند و عبارت «الرحمن الرحیم» میآید. این نکته بیانگر آن است که تربیت امریست میان دو رحمت که هم قبل از آن نیاز به رحمت دارد و هم بعد از آن و هرگز به صورت قهری و اجباری نخواهد بود بلکه حتماً باید با محبت همراه گردد.
چرا گاهی از تربیت الهی بهرهمند نمیشویم؟
زمانی که به مربی بودن خدای سبحان پی ببریم؛ خداوندی که بر هر امری قادر است «عَلى كُلِ شَیءٍ قَدیر» و «خبیر»، «بصیر»، «رفیق»، «شفیق» و … است، درمییابیم از ناحیه مربی امکان افاضه انواع کمالات به بنده وجود دارد و اگر خللی در دریافت کمالات است دو عامل در میان است:
- یا خداوند را مربی نمیدانیم و تربیت را به خود نسبت میدهیم
- و یا به مربی بودن خداوند آگاهیم اما با تمام صفات او آشنا نیستیم به همین جهت اتصاف به آن صفات پیدا نمیکنیم.
خدای سبحان «ربّ العالمین» است و تربیت تمام موجودات و عالمیان را بر عهده دارد، خداوندِ ربّ العالمین «ربّ الناس» نیز هست و مردم را به طور خاص مورد تربیت خود قرار میدهد.
اگر از تربیت الهی به میزان لازم بهره نبردهایم به دلیل مانعی است که خود ایجاد کردهایم، این مانع گاه وجود ماست و گاه منیّت ما و گاه عدم اراده ما.
آنکس که مورد تربیت قرار گیرد آسیبی به دیگران نمیرساند؛ زیرا آسیبهایی که افراد به یکدیگر میرسانند به دلیل کم بهره بردن از تربیت الهی است.
نقص در تربیت
گاه به اشتباه گمان میکنیم ما باید تربیت فرزندمان را بر عهده بگیریم یا رذیلهای اخلاقی را از خود دور کنیم، اینجاست که گرفتار مشکل در تربیت میشویم؛ زیرا زمانی که کار بر عهده فردی ناقص قرار گیرد غیر از نقص نمیتوان انتظاری داشت اما اگر کامل مطلقی عهدهدار کار شود در انتظار کاملترین تربیت باید بود.
چه زمانی در تربیت، گرفتار شرک میشویم؟
هر زمان گمان کنیم خودمان میتوانیم متصدی تربیت شویم گرفتار شرک شدهایم؛ زیرا تربیت فعل خدای سبحان است نه فعل بنده و هر گونه انتساب آن به خود نوعی شرک است، به همین جهت باید علی الدوام نیاز خود را به تربیت خداوند اعلام کنیم و بدانیم هر لحظه نیازمند تربیت هستیم به همین جهت روزانه از خداوند درخواست می کنیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیم»
در تفاسیر آمده صراط مستقیم راهی است میانه که از هرگونه افراط و تفریطی به دور باشد و «اهْدِنَا» به معنی رسیدن به مقصود و یا به معنی ثبات قدم است، با این درخواست از خداوند میخواهیم ما را به راه میانهای که مربی آن ولیاللهالاعظم وجود مبارک امام عصر (عج) (امام هر زمانی) برساند، راهی که در آن ثبات داشته باشیم.
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج
تربیت، راه مستقیمی است که بیقاعده و قانون نیست به همین جهت در مسائل شرعی یا باید مجتهد بود یا مقلد یا عمل به احتیاط کرد.
تربیت دینی قوانینی ثبت شده است که اگر کسی حقیقتاً آن را پیگیری کند به هدایت خواهد رسید. قرآن کریم در سوره مبارکه بقره، آیه2 میفرماید: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین»
بهره بردن از رحمت حق؛ با تربیت الهی
به میزانی که تربیت الهی را بپذیریم از رحمت حق بهره بیشتری خواهیم برد و به میزانی که از تربیت الهی اعراض کنیم از رحمت حق نیز دور میشویم و در طیف ملعونین قرار میگیریم (لعنت به معنی دوری از رحمت است و ملعونین کسانی هستند که از رحمت حق دور شدهاند).
پیامبر کاملترین تربیت الهی را داراست به همین جهت هرگز آسیبی از ناحیه ایشان به کسی وارد نمیشود اما ابلیس با آنکه خداوند را با خطاب «ربّ» خطاب میکند تربیت پذیر نیست و بیشترین صدمه را وارد میکند.
تربیت نوعی سیر است
تربیت نوعی سیر در زندگی است. علت آنکه تربیت را به سیر تعبیر کردیم این است که کلمه «تربیت» مصدر باب تفعیل است که بیانگر معنای تدریج است. تربیت انسان را در مسیری قرار میدهد که به تدریج آن را طی میکند تا به سر منزل مقصود برسد.
دعا، شاخصه تربیت است
در سوره مبارکه حمد یکی از بزرگترین شاخصههای تربیت، دعا و اظهار نیاز بندهی دانی به خداوند عالی است، خدای سبحان بنده را چنین تربیت کرده که علی الدوام اظهار نیاز به ربّالعالمین کند و با او ارتباط برقرار کند.
در تربیت زوایای انحرافی نیز وجود دارد، اگر لحظهای به خود واگذار شویم گرفتار افراط و تفریط میشویم و از مسیر صحیح باز میمانیم از همین رو هر روز در سوره حمد از خداوند درخواست میکنیم جزء مغضوب علیهم و گمراهان قرار نگیریم و میگوییم: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ…غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ»
چرا باید مورد تربیت قرار گرفت؟
اگر سؤال شود چرا باید مورد تربیت قرار گرفت و چرا وجود ناقص باید به کمال برسد؟
در پاسخ میگوییم اگر انسان مورد تربیت قرار نگیرد متحیر و سرگردان است، هدف تربیت وصال و قرب به حق است؛ وصال ناقص به کامل، وصال جاهل به عاقل، وصال ضعیف به قوی، تا از بنده منیّتی باقی نماند و فانی در حق شود و از او وجودی تربیت شده باقی بماند.
کسی که در مسیر تربیت الهی گام نهد هرگز ناکام نیست و به فرموده قرآن کامروا است.
خدای سبحان در سوره مبارکه بقره، آیه 2 و 5 میفرماید:
«… هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ…أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
قرآن کریم در سوره مبارکه حمد افراد را معرفی میکند و در معرفی آنان، ابتدا به بیان گروه مثبت میپردازد و تنها به بیان گروه هدایت یافته اکتفا نمیکند بلکه دو گروه دیگر را هم ذکر میکند و میفرماید افراد بر سه گروه هستند: انعمت علیهم، مغضوب علیهم و ضالّین و در سوره مبارکه بقره نیز سه گروه را معرفی میکند: متقین، کافرین و منافقین.
این شیوه تربیتی را بسیاری از ما لحاظ نمیکنیم و در تربیت فرزندانمان فقط خوب و خوبی را به آنان معرفی میکنیم و ترسیمی از بدی برای آنان نداریم، غلط بودن این شیوه زمانی مشخص میشود که فرزندمان با بدی روبرو میشود و به دلیل شناختی که نسبت به آن ندارد به آن متمایل میشود مانند زمانی که بعد از گذراندن دوران دبیرستان در بهترین و مذهبیترین مدارس وارد فضای دانشگاه میشوند و بیآنکه ذهنیتی داشته باشند وارد محیط دانشگاه میشوند.
این روش زمانی که از ما درخواست نظر خواهی میشود نیز کاربرد دارد در این زمان بهتر است گزینههای مختلف و عواقب هریک را بیان کنیم.
گرایشات مختلف در تربیت دینی
در تربیت دینی گرایشات مختلف به نمایش گذاشته میشود گرچه مطابق با سلیقه بسیاری افراد نباشد و در این معرفی نگران خوشنودی آنان نیستیم، بلکه حق را به طور کامل عرضه میکنیم تا افراد در عرصه انتخاب قرار گیرند.
در تربیت دینی افرادی که گاه پویا و گاه راکد هستند به عنوان افراد تربیت نیافته معرفی میشوند، تربیت یافتگان کسانی هستند که همیشه در مسیر قرار دارند و توقف از حرکت نمیکنند.
منافقین تعادل در حرکت ندارند؛ زمانی که نور شدت دارد حرکت میکنند و زمانی که نور از بین میرود، میایستند.
قرآن زمانی که منافقین را در سوره مبارکه بقره، آیه 20 معرفی میکند و میفرماید:
«یكَادُ الْبَرْقُ یخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»
«نزديك است كه آن برقِ [بسيار رخشنده، روشنىِ] چشمهاى آنان را بربايد ؛ زمانى كه آنان را روشنى دهد، در آن روشنى راه میروند و چون محيط را بر آنان تاريك كند، میايستند و اگر خدا میخواست [شنوايىِ] گوش و [بينايىِ] چشم آنان را نابود میكرد؛ زيرا خدا بر هر كارى تواناست»
تاریخ جلسه: 98/6/11 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»