تربیت دینی ـ بخش بیستم

دل نوشته‌‌های استاد زمان ابتلا کشور به بیماری کرونا

 

اهمیت زیارت حضرت معصومه (س)

 

قبل از شروع بحث یاد آورمی‌شوم هر یک از ما باید خود را موظف کنیم تا روزانه زیارت از راه دور حضرت معصومه سلام‌الله را داشته باشیم، در این ایام دشمن بسیار قوی کار کرده تا قم را تخریب کند شهری که در شمار بالاترین پایگاه نشر شیعه است، ما حداقل کاری که در این میانه می‌توانیم انجام دهیم این است در روزگاری که اسم قم برای گروهی از افراد موجب نفور شده است ما نهایت ارادت خویش را به کریمه اهل بیت اعلام کنیم، حتی اگر ممکن بود روزانه دو بار زیارت حضرت را داشته باشیم که به یقین از چشم اهل بیت پوشیده نیست.

باید استغفار کنیم به جهت اینکه شکر زیارت حضرت را آنگونه که شایسته است به جا نیاوردیم توفیق زیارت این حضرت بارها با سهولت و مکرر نصیب ما شده، اما شکر لازم آن را به جا نیاورده‌ایم. به نظر رسید این یادآوری برای خودم و شما لازم بود.

 

ولادت امیرالمومنین (ع)

 

حدیثی از پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌ وآله، درباره امیرالمومنین علیه‌السلام:

«مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَجْمَعَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْرَ كُلَّهُ فَلْيُوَالِ عَلِيّاً بَعْدِي وَ لْيُوَالِ أَوْلِيَاءَهُ وَ لْيُعَادِ أَعْدَاءَهُ»[1]

«اگر کسی بخواهد خدای سبحان تمام خیر و کمال و نیکی را یکباره برای او جمع کند علی را به عنوان ولیّ بعد از من انتخاب کند، دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام را دوست بدارد و با دشمنان حضرت دشمنی کند»

درایت در روایت بشارت می‌دهد آنکس که در قلبش محبّت امیرالمؤمنین علیه السلام را ادراک کند، مطمئن است که خدای سبحان قلب او را آزمایش کرده و وی را امین نعمت عظیم محبّت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار داده، او به جهت این محبت باید شکر خاصی داشته باشد چون در دنیا و آخرت از برکات این محبت یقیناً به طور اتم و اکمل بهره‌مند می‌شود ان‌شاء‌الله.

***

مقدمه

 

در جلسات گذشته کلاس تربیت دینی عرض شد:

تربیت: فراهم کردن زمینه برای نمایاندن توانایی‌هایی است که در وجود انسان مدفون است.

تربیت: از قوه به فعلیت درآمدن استعدادهای باطنی است.

تربیت: الگویابی صحیح برای تکمیل خلاء‌های درونی انسان است.

تربیت: آزادساختن استعدادهایی است که درون انسان پنهان شده است.

تربیت: تغییر یافتنی که با اختیار خود انسان صورت می‌گیرد.

تربیت: تایید استعدادها و یادآوری فرصت هاست و

تربیت: اعطای هویتی جدید بر اساس داده های بالاست.

تربیت: صرفاً مرتفع کردن موانع رشد است تا فرد در طول زندگی خود بهترین‌ها را انتخاب کند.

باید دانست در امر تربیت سرعت جایی ندارد بلکه همه امور باید به تدریج صورت گیرد ممکن است تحولی سریع ایجاد شود اما آن تحول سریع تربیت نیست، صرفاً تغییر است یا اگر از جنس تربیت باشد به یقین پیشینه‌ای طولانی و قدیمی داشته که آن پیشینه پنهان است.

 

دوران روزگار

 

سوره مبارکه آل عمران، آیه 165

 

«أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ »

«آيا چون به شما [در نبرد احد] مصيبتى رسيد [با آنكه در نبرد بدر] دو برابرش را [به دشمنان خود] رسانديد گفتيد اين [مصيبت] از كجا [به ما رسيد] بگو آن از خود شما [و ناشى از بى‏‌انضباطى خودتان] است آرى خدا به هر چيزى تواناست»

 

در این آیه برای تربیت شدگان دینی خصیصه‌ای خاص معرفی شده که باید در جریان تربیت بسیارمورد توجه قرارگیرد، این آیه به زمان جنگ احد و شکست مؤمنین اشاره دارد که دو نکته درآن حائز اهمیت است:

اول آنکه در هنگامه شکست انسان متوجه پیروزی‌های گذشته خویش گردد و تمام توجه‌اش را بر شکست متمرکز ننماید و بداند تمرکز بر امور منفی موجب از دست دادن توان او می‌گردد درحالیکه برای حرکت مجدد باید بر امور مثبت متمرکز شد، خدای سبحان به عنوان مربی به شکست خوردگان جنگ احد پیروزی بدر را یادآوری می‌کند، در حقیقت دَوَران روزگار را متذکر می‌گردد که گاه شکست می‌دهید و گاه شکست می‌خورید، هیچ یک نباید شما را از حرکت متوقف سازد، توقف در امور منفی مانع بروز استعدادهاست «قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا ».

شما دو برابر این کشتگان را بر آنان وارد کردید و آسیب شما قابل قیاس با آسیب آنان به شما نیست.

دوم آنکه خدای سبحان بعد از روحیه دادن به شکست خوردگان آنان را با حقیقتی آشنا می‌کند که از آن غافلند، حضرت حق یادآوری می‌کند شکست از ناحیه خود شما است هیچ کس مسئول ناکامی‌های شما نیست«هُوَ مِنْ عِندِ أَنْفُسِكُمْ» مانع پیروزی را خود شما ایجاد کرد ه‌اید.

در تربیت صحیح علل امور به افراد یادآوری می‌شود همچنین به توانمندی‌های آنان برای رفع گرفتاری‌هایشان اشاره می‌شود مخصوصاً زمانی که شکست از ناحیه خود فرد باشد.

هرکس با شناخت توانایی‌های خود به حول و قوه الهی می‌تواند به برطرف کردن موانع موفقیتش کمک کند و به پیروزی جدید دست یابد.

باید دانست با اختلال در شرط در مشروط هم اختلال ایجاد می‌شود، با اختلال در ثبات و مقاومت، در صحنه موفقیت هم اختلال ایجاد می‌شود، نگاه دار سر رشته تا نگه دارد؛ یعنی هرکس تاریخ زندگی خود را خود رقم می‌زند، اگر کسی شرایط موفقیت را ایجاد کند موفق می‌شود و اگر در شرایط اختلال ایجاد نماید ناموفق است، حقیقتاً هرکس با عکس العمل خود مواجه می‌شود.

آیه در حالیکه به شکست خوردگان روحیه می‌بخشد اما همزمان آنان را متوجه خطایشان می‌نماید.

مربی در تربیت صحیح به مربوب خویش متذکر می‌شود که تو در سرنوشت خود و جامعه‌ات بسیار موثری، تو می‌توانی با عملکرد صحیح، موفقیت را برای خویش و دیگران رقم بزنی و با بی‌توجهی ناکامی‌ها را دریافت کنی.

اجتماع ترکیبی از فرد فرد مردم است و در حالیکه فرد فرد است، اما در حقیقت چون جمع مجموعه‌ای از افراد است پس هرکس می تواند به جمعی آسیب وارد نموده و یا فیضی به آنان برساند، بی‌جهت نیست که در شب جمعه در دعای کمیل گفته می‌شود «اللهم وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَم» وگفته نمی‌شود «نعمتی»؛ زیرا ممکن است گناه من نعمت جمعی را تغییر دهد؛ یعنی اگر فردی صحیح تربیت شود، انبساط وجودی خویش را ادراک می‌کند که او چندان بر فضای اطراف خود و بر اجتماع تاثیر گذار است که از طریق وی گروهی می‌توانند فیض ببرند و یا متضرر شوند.

 

تربیت دینی پایگاه اعتقادات

 

سوره مبارکه آل عمران، آیه173

 

«الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ »

« همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‌‏اند پس از آن بترسيد و[لى اين سخن] بر ايمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نيكو حمايت‌گرى است»

 

این آیه به ویژگی دیگر تربیت یافتگان اشاره می‌کند که آنان در مواجهه با مشکلات اعتقاداتشان افزون شده و بر وکالت خدا اعتماد بیشتری می‌نمایند.

زمانی که به مؤمنین خبر داده شد که گروهی مشغول لشکرکشی در مقابل شما هستند باید عقب‌نشینی کنید و از مقابله با دشمن بترسید، آنان گفتند ما هرگز چنین کاری نخواهیم کرد؛ زیرا تربیت یافتگان پس از شکست احد مجدداً به لطف حق به بازسازی فکری و اعتقادی خویش پرداخته و ایمان و یقین‌شان افزون شده بود و اعتراف کردند نه تنها باز نمی‌گردیم بلکه هیچ نگرانی در این صحنه نخواهیم داشت ما بر خدای سبحان اعتماد نموده و می دانیم:

کارساز ما به فکر کار ماست

فکر ما در کار ما آزار ما است

آنچه باید در آیه مورد توجه قرار گیرد اینست که شکست احد مایه توانمندی مسلمانان شد، شکست احد در تاریخ زندگی آنان پلکانی برای رشد و کمال گردید، این تربیت یافتگان بواسطه کلام، اعتقادات صحیح خویش را رسانه‌ای نمودند (البته فضای مجازی مانند امروز در اختیارآنان نبوده) «قالُوا حَسْبُنَا اللَّه‏ » آنان گفتند خدا برای ما کافی است، اعتقادات را بر زبان جاری ساختند، تربیت یافتگان یقین داشتند با اعتماد بر حق شکستی وجود ندارد. در پرورش صحیح اولاًّ افراد در گردنه مشکلات گرفتار نمی‌شوند ثانیاً پس از عبور از بحران القائات صحیح را به یکدیگر یادآور شوند و اعتقادات خویش را اظهار نموده و با این یقین موفقیت بعدی خود را تضمین نمی نماید، به همین جهت در آیه 174 آمده است: «لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» گرفتاری با این افراد حتی تماس مختصر نیز ندارد؛ زیرا آنچه در مشکلات حائز اهمیت است داشتن روحیه ای قوی و توحیدی است که اینان در این مرحله از این نعمت بهره‌مندند، در حقیقت فرد تربیت شده آسیب ناپذیر می‌گردد و به جای این که مشکلات بر او مسلط گردند او بر مشکلات سلطه می‌یابد.

 

واقعیت‌های غیر قابل انکار

سوره مبارکه آل عمران، آیه 186

 

« لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ »

« قطعا در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد و از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كسانى كه به شرك گراييده‌‏اند [سخنان دل]آزار بسيارى خواهيد شنيد و[لى] اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست»

 

در این آیه مربی به تربیت شده اعلام می‌دارد واقعیت‌هایی وجود دارد که قابل انکار نیست و نمی‌توان آنهارا نادیده گرفت، اینکه انسان در معرض آزمون های مختلف قرار می‌گیرید از امور غیر قابل انکار است به عنوان مثال اینکه متدینین به جهت دینداری از سوی دشمنان یا حتی از سوی بعضی از اطرافیان خود در معرض ملامت‌های فراوانی قرار می‌گیرند آزمایش غیر قابل انکاری است، اما مربی به آنان یادآور می‌شود.

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری

با خبر باش که سر می شکند دیوارش

 او تربیت یافته را با واقعیت ها آشنامی کند و گزینه صحیح را به وی پیشنهاد می‌دهد تا تربیت یافته با اختیارخود انتخاب کند نه با اجبار. مربی به آنان یادآور می‌شود اگر توانمند باشید و مقاومت کنید و پرهیز از ناشکیبایی داشته باشید قوت اراده‌تان نمایان می‌شود، جالب اینجا است که مربی به مربوب می‌گوید تو می‌توانی انتخاب کنی و همچنین به او تفهیم می‌کند که انتخاب صحیح کار توست اگر اراده کنی.

مربی به توانمندی‌های مربوب اشاره می‌کند و او را در جایگاه انتخاب قرار می‌دهد، آیه می‌فرماید «‌وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ»

در فضای آزمون مربی آموزش می‌دهد تقلید شایسته مربوب نیست، بلکه باید بهترین امر را انتخاب کند، چون در هنگام تقلید ممکن است در میانه راه پشیمان شود، اما زمانی که خود به نتیجه برسد بهترین گزینه را انتخاب نموده و با انتخاب خویش مخالفت نمی نماید.

 

احسان کنید

 

 سوره مبارکه نساء، آیه 8

 

« وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا »

«و هر گاه خويشاوندان يتيمان و مستمندان در تقسيم [ارث] حاضر شدند [چيزى] از آن را به ايشان ارزانى داريد و با آنان سخنى پسنديده گوييد»

 

مربی مربوب خویش را به گونه‌ای تربیت می‌کند که به تقسیم عادلانه قناعت نکند بلکه احسانی در این زمینه تقسیم ارث نیز داشته باشد، در جریان تقسیم ارث طبیعی است که برای وارث شریعت سهم خاصی را در نظر گرفته اما مربی به ورثه اعلام می‌کند اگر دیگران نزدیکان شما از میزان ارث‌تان مطلع شدند برای دلجویی شان:

اولاًّ اندکی از مالتان را از باب احسان به آنها ببخشید

ثانیا به آنها بگویید دعاگوی شان هستید تا کاملتر و بهتر مال در اختیار شما قرار گیرد.

با این روش مربوب از نظر تربیتی آموزش داده می‌شود که اولاًّ همیشه روابط خط کشی شده و سخت نیست و نباید همیشه قانونمند رفتار نمود، در بعضی از موارد باید با احسان عمل کرد و به عدل بسنده ننمود، به خاطر دارید که در نهج البلاغه در محضر امیرالمؤمنین علیه‌السلام آموزش گرفته‌ایم که در قیاس عدل و احسان، عدل اولی به احسان است، حضرت توضیح می‌دهند «عدل هر امری را سر جای خود قرار دادن است اما احسان از جایگاه خویش خارج می نماید» سیاست اولیه باید عدل باشد اما گاه برای دفع بعضی از فتنه‌ها و مفاسد باید به اطرافیان احسان نمود، در آیه کسانی که به این مال چشم دارند در تقسیم ارث از نظر احکام شریعت حقی برای آنان نیست اما قرآن دستور می دهد استحباباً به آنان احسان کنید تا چشم آنان را از این مال دور نمایید و عطای مختصری هرچند در حد اطعام اما به آنان بدهید، گفتارتان نیز با آنان گفتاری مسالمت‌آمیز و از سر رفق بوده و اجازه ندهید اثر نگاه دیگران به موجودی شما به جهت رفتار غیر محسنانه آسیب وارد کند.

انسان پرورش یافته نیک می داند گرچه قوانین بسیار محترم است اما گاه باید لطف خاصی صورت گیرد تا از زمینه وقوع اختلافات و فتنه‌ها پیشگیری شود، با ادبیات دیگری نماد تربیت در این آیه این است که مربی مربوب خویش را به گونه‌ای تربیت می‌کند که قبل از این که برای رفع مشکل اقدام نماید توجه به دفع مشکل داشته باشد یعنی با سیاست گذاری صحیح اصلاً اجازه ندهد مشکلی پیش آید تا بخواهد آن را در تعاملی دیگر مرتفع نماید ( به عبارتی دیگراز ابتدا توجه داشته باشد چشم نخورد).

 

سطحی‌نگری ممنوع

 

سوره مبارکه نساء، آیه10

 

« إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا »

« در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏‌خورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مى‏‌برند و به زودى در آتشى فروزان درآيند »

 

مربی باطن امور صحیح یا ناصحیح را به مربوب خویش نشان می‌دهد، باطن مال حرام، آتشی است که درون انسان را نابود نموده و باطن اطاعت، بهشتی است که از لذت آن علی الدوام خود انسان بهره‌مند می‌شود، اینکه مربی برای مربوب خویش لایه‌برداری کرده و پرده‌ها را کنار زده است و او را از سطحی‌نگری پرهیز داده و حقیقت امور را به وی متذکر گردیده موجب می شود تا تربیت یافته مسیر را خود به خود با سهولت انتخاب نموده و بر آن پایدار بماند.

 

قشری‌نگری ممنوع

 

سوره مبارکه نساء، آیه 13

 

«تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ »

« اينها احكام الهى است و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه‏‌اند و اين همان كاميابى بزرگ است»

 

این آیه باطن اطاعت را ورود به بهشت‎هایی بیان می‌کند که نهرهایی از زیر آن بهشت‌ها جاری است، این امر موفقیتی دائم محسوب می‌گردد، توجه به آیه نشان می‌دهد باید تربیت یافته را از قشری نگری و ظاهرگرایی محض پرهیز داد و همزمان کام او را به تلخی‌ها یا شیرینی‌های فعل خود متوجه نمود، تربیت یافته باید همان زمان عذاب مهین یا فوز عظیم را ادراک کند، در حقیقت باید رضایت باطنی فرد را زمان انجام فعل درست به او متذکر شد، یا درگیری او را با خویشتن خویش در هنگامه انجام معصیت به وی یادآوری نمود، در این زمان او متوجه حسن انتخاب یا سوء انتخاب خویش گردیده و نیاز به ترغیب یا تهدیدی از بیرون ندارد. متوجه حسن یا سوء عمل خویش می‌گردد و همان زمان به انتخاب صحیح خویش ادامه داده یا از انتخاب نامناسب صرفه نظر می نماید.

 

تربیت شرطی

 

سوره مبارکه نساء، آیه 31

 

« إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا »

« اگر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شده‏ايد دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى‌زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمى‌‏آوريم»

 

مربی باید تربیت شده را به گونه‌ای پرورش دهد که پرهیز وی از بسیاری امور نامناسب مقدمه دریافت امتیازات او گردد در حقیقت مربوب در این زمان یک گام برمی‌دارد اینکه خود را از بعضی آلودگی ها دور می‌کند و مربی با اوشرط می‌کند چنانچه گام اول را برداری موفق به دریافت امتیازات عظیمی خواهی شد، این آیه نشان می‌دهد گاهی شرطی تربیت کردن امر صحیحی است.

نباید گمان شود که تربیت شرطی امر نامناسبی است؛ زیرا در چنین تربیتی مربی توانمندی های مربوب را به او متذکر می‌شود و قدرت تغییر یافتنش را به او نشان می‌دهد و به او یاد آوری می‌کند که از بدترین امور با خواست خویش می‌تواند گذر کند در حالی ‌که رسیدن به بسیاری از امتیازات هزینه دارد و بدون هزینه امتیازی در اختیار فرد قرار نمی‌گیرد، در حقیقت مربی به مربوب یادآور می‌شود اولین گام را باید تو برداری و بدان پرهیز از معصیت نسبت به انجام طاعات در اواویت است؛ چون گاه انسان به نظر خود طاعتی انجام می‌دهد در حالی که این طاعت در حقیقت نوعی مخالفت است؛ مثلاً آنکس که در سفر روزه می‌گیرد ظاهراً طاعتی انجام داده اما حقیقتاً مرتکب مخالفت با امر مولا گشته است.

 

قناعت

 

سوره مبارکه نساء، آیه 32

 

« وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا »

« و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [ديگر] برترى داده آرزو مكنيد براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده‌‏اند بهره‌‏اى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏اند بهره‏‌اى است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست»

 

مربی باید مربوب خویش را در امور مادی قانع پرورش دهد حتی نه تنها در امور مادی بلکه تقسیماتی که در عالم صورت گرفته است یعنی هرکس در هر جایگاهی قرار دارد آنچنان خود را صاحب الطاف وافر از ناحیه حق بیابد که تمنای امتیاز دیگران را ننماید.

این آیه را از دو جهت می توان بررسی نمود:1.توجه به امتیازات بسیار فراوان خود 2.توجه وتمنا نکردن به امتیازاتی که خدای سبحان در اختیار دیگران قرار داده است یعنی فرد خود را از غیر مستغنی ببیند و الطاف حق را به خود فراوان مشاهده نماید چنانچه خواستار امتیازی است آن را از خدای سبحان طلب کند.

در پرورش صحیح چشم حسرت انسان به دنبال امتیاز دیگران نیست و طبیعی است که هرکس از تفاوت‌های فراوانی نسبت به دیگری بهره‌مند است اما این تفاوت‌ها نباید موجب نادیده گرفتن امتیازات خود فرد گردد همان‌طور که تفاوت میان زنان و مردان فراوان است اما هریک در جایگاه خویش امتیازات فراوانی را از جهت حضرت حق دریافت نموده‌اند همان طور اگر مردی خواستار زن بودن و یا بالعکس باشد علامت سفاهت او است در سایر امتیازات نیز حکایت همین است کسی نباید در هنگامه توجه به دارایی خویش تمنای امتیازات دیگران را داشته باشد و نباید مانع درخواست امتیازات فراوان از خدای سبحان شود.«وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ»

البته در مورد طلب امتیاز جلسه آینده ان‌شاءالله توضیح می‌دهیم.

تاریخ جلسه : 98/12/19 ـ جلسه 20

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] امالی صدوق ص474

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *