در بحث حاضر توجه به این نکته ضروری است که با قرار گرفتن در کلاس امام سجاد علیهالسلام، دعا و امداد آن حضرت بدرقه راه انسان میشود و در نتیجه فرد، توانا و موفق میگردد.
امام سجاد علیهالسلام در دعای هفدهم صحیفه سجادیه این گونه دعا میکنند:
پناهندگی به خداوند مانع حمله شیطان
«اللّهُمّصَلّعَلَىمُحَمّدٍوَآلِهِ، وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمّهَاتِنَا وَ أَوْلَادَنَا وَ أَهَالِیَنَا وَ ذَوِی أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِیرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْهُ فِی حِرْزٍ حَارِزٍ»[1]
«خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و پدران و مادران و فرزندان و اهل بیت و خویشاوندان و نزدیکان و همسایگان ما را از مؤمنین و مؤمنات، در حصار و پناهگاهی محکم قرار ده تا در برابر حملات شیطان ایمن باشند.»
در این بخش از دعا برای محفوظ ماندنِ هفت گروه از وابستگان، دست به دعا برداشته، به خداوند پناهنده میشویم .در این دعا انسان میآموزد که برای امنیت از شرور، همواره باید به خداوند پناهنده شد.
تلازم ایمان با دعا
حضرت با قید «من المؤمنین و المؤمنات» به این نکته اشاره میکنند که ایمان شرط دعا میباشد.
ایمان همان باور قلبی است که در اعضاء و جوارح مؤمن نیز به تجلی در میآید.
حضرت درخواست مصونیت این هفت گروه را که ایمان و محبت به اهل بیت علیهمالسلام دارند از خداوند دارد. زیرا ایمان انسان را، مشمول دعای خوبان عالم قرار میدهد.
آموزش دعا
امام در این دعا نکاتی را آموزش میدهند.
- اولاً: گستره دعای انسان باید همواره بسیط باشد تا همه در آن سهیم شوند، حتی کسانی که تقاضای دعا نداشتهاند. در این امر، سن و نسبت، مطرح نیست بلکه دامنه دعا باید از زمان حضرت آدم تا انتهای بشریت گسترده باشد.
- ثانیاً: در دعا برای اطرافیان، انسان باید تقاضای محافظت سرمایههای ایشان را از شر شیطان داشته و از خداوند بخواهد سرمایهای که خود در اختیار آنها قرار داده، مصون و محفوظ دارد. به عبارت دیگر، ظرف وجودی آنها گسترده و أمن باشد تا شیطان نتواند در آن نفوذ کرده و سرمایههای آنان را سرقت کند.
- ثالثاً: امام به انسان آموزش میدهند که به میزانی که والدین در سلامت روح و جسم باشند، فرزندان هم در محیط سالم رشد کرده و آموزش و پرورش لازم را مییابند.
بنابراین در دعاکردن اولویت با دعا برای بزرگتر است تا با محفوظ ماندن آنها از شر شیطان، فرزندان نیز از شر شیطان در امان بمانند.
تفاوت واژه «اَهالینا» با «ذَوی اَرحامِنا»
اَهالینا به معنای خانواده است، کسانی که در یک خانه با انسان زندگی میکنند، اعم از محرم و نامحرم. این تعبیر به معنای تابعین و پیروان انسان نیز به کار میرود. اما ذَوی اَرحامِنا اشاره به محارم انسان دارد.
امام از خداوند تقاضاء حفاظت اهل بیت و ارحام خود را از شر و آسیب شیطان دارد. «خدایا تابعین ما را در حرز و محافظت قرار ده تا از شر شیطان مصون باشند.»
گاهی شیطان توان حمله به انسان متقی را نداشته، تابعین او را مورد آسیب و حمله قرار میدهد. در حقیقت این حملهی شیطان به تابعین فرد، آسیب جدی به او وارد میکند. زیراتابع از متبوع جدا نیست.
«قَراباتِنا» به معنای خویشاوندان اعم از محارم و غیر محارم میباشد.
قراباتنا عطف عام بر خاص بوده، دایرهای وسیعتر از ارحام را شامل میشود. عنوان اقربا به دوست ۲۰ ساله نیز اطلاق میشود:
«مَوَدَّةُ عِشْرِینَ سَنَةً قَرَابَةٌ»[2]
«مودت 20 ساله خویشاوندی است»
نجات غریق
«جیرانَنا» یعنی همسایگان ما.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:
«حَرِيمُ الْمَسْجِدِ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً وَ الْجِوَارِ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ أَرْبَعَةِ جَوَانِبِهَا»[3]
«حریم مسجد چهل ذراع و همسایههای آن، چهل خانه از چهار طرف است»
در این بخش از دعا انسان میآموزد که باید به منزله نجات غریق بوده، اطرافیان، نزدیکان، دوستان، خویشاوندان و همسایگان را از خطر، نجات دهد. امام ابتداء دعا را برای پدر، مادر و فرزندان که نزدیکترین افراد و از نظر تعداد محدود هستند شروع کرده، سپس دایره دعا را وسیع میکنند تا به همسایگان میرسد.
در وصیت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آمده است:
«اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلیاللهعَلیهِوآله أَوْصَى بِهِمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُم»[4]
«خدا را خدا را در مورد همسایگانتان فراموش نکنید ، زیرا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پیوسته سفارش آنها را میکرد تا جایی که گمان بردیم آنها را در زمره وارثان قرار خواهد داد»
حصار محکم
امام در ادامه دعا میفرمایند:
«فى حِرْزٍ حارِزٍ، وَحِصْنٍ حافِظٍ، وَكَهْفٍ مانِعٍ، وَاَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً واقِيَةً، وَاَعْطِهِمْ عَلَيْهِ اَسْلِحَةً ماضِيَةً»[5]
«این افرادی که تحت دعای من قرار گرفتند را از شر شیطان در حصاری محکم و قلعهای نگهدارنده و پناهگاهی ایمن قرار ده و آنها را در زرههای نگهدارنده از گزند شیطان، بپوشان و سلاح برّندهای در برابر حملات شیطان در اختیار آنها قرار ده»
تعبیر به حرز حارز یعنی حصار محکم برای تأکید آمده است. طبق این عبارات، طیف وسیعی از افراد در آسیب حملات شیطان قرار دارند که باید در منطقه امن قرار گرفته تا از نفوذ شیطان در امان باشند.
«حصن» مکان بلند و مرتفعی است که دور تا دور آن پوشیده شده است.
«وَحِصْنٍ حافِظٍ»: خدایا این افراد را از نظر دیدگاه و نگرش در جایگاهی رفیع قرار ده که در دسترس شیطان قرار نگیرند. چنانچه نگرش افراد توحیدی باشد، تفکر و بالتبع عملکرد ایشان از دسترس شیطان در امان میماند.
کهف در زبان عرب به غار بسیار وسیع اطلاق میشود.
«وَكَهْفٍ مانِعٍ» خدایا این افراد را در پناهگاهی بسیار وسیع قرار ده که مانع ورود شیاطین به حریم آنان بوده، هیچ روزنه نفوذی بر آنان نداشته باشند.
«وَاَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً واقِيَةً »: «جُنَناً» جمع جنة به معنای زره و سپر. زره مربوط به کسی است که در جنگ شرکت کرده است. اسلحه و زره باید کارایی لازم را داشته باشد تا رزمنده از حمله دشمن در امان باشد.
خدایا در وجود این افراد، معرفت و یقین و اخلاص را به عنوان زره و سپر قرار ده تا در مقابل تیر اندازی شیطان مصون مانده، با سلاح ذکر، دعا و عمل خالص خود، توانایی مقابله با شیطان را داشته باشند. درنتیجه این دعاء، اطرافیان از ضعف و سستی جدا شده دائماً در مقابل یورش شیطان مصون و مقاوم هستند.
پرسش: امام در این بخش، ابتداء برای والدین دعا میکنند. والدینی که به جهان باقی سفر کردهاند چگونه در معرض آسیب شیطان قرار میگیرند؟
پاسخ: فرزندان، نوادگان و نسل بخشی از وجود والدین هستند. با گناه و معصیتِ آنان، روح والدین مورد آسیب واقع میشود. در حقیقت دعا برای والدین، دعا بر نسل و فرزندان آنها بوده و با محفوظ بودن آنان از شر شیطان، والدین نیز از شر شیطان ایمن هستند.
همانند باران؛ نافع برای همگان
امام سجاد علیهالسلام در دعای نوزدهم صحیفه سجادیه میفرمایند:
«اَللَّهُمَّ اسْقِنا غَيْثاً مُغيثاً مَريعاً مُمْرِعاً عَريضاً واسِعاً غَزيراً تَرُدُّ بِهِ النَّهيضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهيضَ»[6]
«ما را به بارانى فریادرس و برطرف کننده قحطى سیراب کن، بارانى رویاننده گیاه، سبز کننده – دشت و دَمَن، وسیع و پرمایه، که به سبب آن گياهِ ايستاده را به طراوت پيشین بازگردانی، و گياه شكسته (پژمرده) را (سربلند) نمايی»
باران نماد بارش رحمت و لطف حق در زندگی انسان است.
در زبان عرب برای باران الفاظ گوناگون ذکر شده است. مطر، رش، رذاذ که هر یک، نوعی از باران میباشد.
غیث از ماده غوث، بارانی است که به مزارع و زندگی بشر خسارت وارد نکرده، تشنگی و خشکی را برطرف میکند. این باران فریادرسی عام داشته، همگان را یاری میدهد.
در این بخش میآموزیم که، دعا باید جامع و کامل بوده، همه جوانب را در بر بگیرد.
در تعامل با خلق انسان باید مثل باران، برای همگان نافع باشد. به عبارت دیگر دعاکننده برکات و رحمات پیدرپی(مانند باران) را از خداوند برای افراد تقاضا کند. همچنین فرد مانند «غیث» سودمند بوده ضرری متوجه خود و خلق نکند. فردی که در نفعرسانی به دیگران دچار عجب شده و یا با خودبینی و خودباوری، خود را مستحق رحمات و برکات حق میداند، بارانِ نافع نیست.
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً … وَ اجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِي وَ لا تَجْعَلْهُ عَلَيَّ»[7]
«خدایا عقل کامل روزی من قرار ده و …. آنچه را به من عطا میکنی به نفع من باشد و این نعمات علیه و ضرر من نباشد»
آنچه برای انسان نافع نباشد نقمت است نه نعمت.
مَريعاً از ماده مرع به معنای گیاه، یعنی بارانی که موجب رویش گیاه باشد. مکان مریع به معنی جای حاصلخیز است. در تعامل با خلق انسان باید مریع باشد، یعنی در دعا باید انواع خیرات و برکات برای دیگران درخواست شود. در دعا کردن، دیدگاه انسان نباید تنگ نظرانه بوده و به یک یا دو دعا اکتفاء کند، بلکه دامنه درخواست از حق، باید وسیع باشد.
نگرش عام
انسان در دعا کردن باید بینش وسیع داشته امور معنوی و مادی، هر دو را برای دیگران درخواست کند. دعا برای ازدواج، تحصیل، خانه، فرزند صالح را در کنار درخواست مقام توکل، رضا، شکر، صبر و… برای دیگران داشته باشد.
«مریع» در معنی خیر کثیر نیز به کار رفته است.
امام اینگونه از خداوند تقاضا دارند: خدایا به ما برکاتی عنایت فرما که دارای خیر کثیر باشد و ثمرهی آن به همگان برسد. طبق این معنی، انسان وسعت وجودی پیدا کرده، خود صادر کننده خیرات میگردد .بنابراین انسان در دعا برای خلق، کشتزاری پر از کمالات و ارزشهای مادی و معنوی را از خداوند خواهان است تا آنان نیز صادر کننده خیرات و کمالات باشند.
«عریضاً واسعاً»
عریض به معنای گسترده، فراوان و دائمی است.
خدایا بارانی از کمالات و برکات در زمین وجودی ما فرودآور، تا در اثر وفور آن معارف رویش داشته، در اخلاقیات و اعتقادات ما به نمایش درآیند.
«تَرُدُّ بِهِ النَّهيضَ»
نهیض از ماده نهضت به معنای قیام است. در اینجا اشاره به گیاهان فراوانی دارد که از زمین روئیده، به آن طراوت میبخشد. خدایا بارانی فروفرست که به وسیله آن گیاهانِ این وجود ایستادگی و طراوت خود را بازیابند.
شکست انسان در سختیها
انسان در گرفتاریها امکان شکسته شدن را دارد که در اثر آن، از اصل خود جدا میشود.
خدایا با کاملترین باران معرفت، شکستها و انحرافات افراد را به استقامت تبدیل کن تا طراوتی خاص در آنان به وجود آید.
واژه «مهیض»
هاض العظم به معنای استخوان شکست و عبارت «تَجْبُرُ بِهِ الْمَهيضَ» یعنی «بارانی که کاستی را بر طرف سازد و زمینها را سیراب کند»
نام جبار به معنای شکستهبند و جبرانکننده است. دعا کننده، باران معارفی را از خداوند خواهان است که تمام محرومیتها و کاستیها را جبران کرده، شکستها و ضعفهای او نیز تبدیل به قوت و استقامت شود.
طلب خیر کثیر برای افراد
در تعامل صحیح با خلق انسان طالب خیر کثیر و دائم برای آنان بوده، خود نیز تحت نام قیوم خداوند از شرور جدا میگردد. چنین فردی با مشاهده توفیق دیگران در جدا شدن از رذائل، شکرگزار خواهد بود.
یکی از درخواستهایی که در زمینه تعامل صحیح با خلق مطرح میشود در دعای مکارم الاخلاق آمده است:
«وَلاتَفْتِنّى بِالنَّظَرِ»
«خدایا مرا با نگاه و التفات به اموال مردم آزمایش نکن»
فرد در این فراز از خداوند وسعت روزی طلب میکند تا چشمداشت به اموال و مدد دیگران نداشته باشد.
خدایا ما را با نگاه به نعمات دیگران آزمایش نکن. چراکه اگر نعمات دیگران به چشم ما بیاید ممکن است با تنگ نظری ما، مانعی برای استفاده آنان از نعمت به وجود آید.
عاملی برای ناشکری
فردی که در اثر حرص به کسب مال و مقام، نظر به نعمات و سرمایههای دیگران دارد به نعمات و داشتههای خود راضی نبوده، زبان به ناشکری میگشاید. همچنین با تنگ نظری خود، مانع لذت و سرور خلق میشود. چه بسیار آسیبها که در زندگی افراد، به علت چشم زدن و تنگ نظری بوده است.
خدایا با ذکر «ما شآءَ اللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ؛» از تو میخواهیم که از طرف ما به زندگی و سرور مردم آسیب وارد نشود.
غنای نفس در گرو بیاعتنایی به دارایی مردم است. چراکه شخص غنی به حد کفاف زندگی خود راضی بوده، به مقام قناعت که غنای محض است میرسد.
تاریخ جلسه: 96/8/22 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] دعاء 17صحیفه سجادیه
[2] بحارالأنوار ج71 ص 175
[3] الخصال ص 544
[4] -بحار الانوار ج75 ص100
[5] ادامه دعای 17
[6] صحیفه سجادیه دعای 19
[7] فرازی از دعای عالیةالمضامین