مقدمه
در نگاه انسان الهی، دنیا اقلیم آزمایش الهی است. این نوع نگرش آدمی را ارزشمند میکند. او در این میدان یا به مقام شکر نعمات دست مییابد و یا در گرفتاریها و سختیها صبر از او نمایان میشود.
اما انسان مادی چون نگاه مادی وجود او را فرا گرفته است، در هنگام افزونی نعمت گوید:«رَبِّي أَكْرَمَن» و در هنگام ضیق و تنگنای روزی «رَبِّي أَهانَن» را بیان میکند.
در آیه 17 سوره مبارکه با لفظ«كَلَّا» نسبت اهانت و خواری به خداوند رفع میشود؛ زیرا مقدمه اهانت بوسیله خودِ انسان حاصل شده است.
ربوبیت خداوند اقتضا میکند که با نام مربی، مالک، صاحب، سید، پرورش دهنده، زیاد کننده و به کمال رساننده، انسان را تکریم کند.
بنابر این انسانِ الهی در ضیق و تنگناها به جای جزع و فزع و ناسپاسی، به واکاوی اعمال و اقوال خود میپردازد تا سبب اهانت و خواری را بیابد.
علت خواری و اهانت
آیات الهی علت خواری و اهانت را در چند عنوان بیان میکند:
۱.« بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ»: به مشکلات عاطفی اطرافیان توجه ندارد؛
۲. «وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ»: تحریکی بر اطعام مسکین ندارد و با بخل، مال اندوزی میکند؛
۳.«وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا»: استفاده صحیح و بهینه از مال میراثی ندارد و ذکر خیری از نیاکان و بزرگان نمیکند.
محبوبیت مال ناپسند است
خدای سبحان در آیه ۲۰ می فرماید:
«وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا»
«و بسیار عاشق و دلباخته مال هستید.»
دوست داشتنِ مال ناپسند نیست، اما خداوند دلباختگی نسبت به مال را، سرزنش و نکوهش کرده است. با توجه به دو نیمه مادی و معنوی در وجود انسان، میل به مال و ثروت در وجود او نهفته است؛ اما امیال باید کنترل شود و از حد و اندازه الهی خارج نشود.
خروج از اعتدال در امیال، انسان را در مادیات غرق کرده و از این واقعیت که کیست، از کجا آمده و به کجا می رود؟! غافل میکند.
هنگامی که میل انسان به مادیات افزون شود، صفات شکر و صبر که ثمرۀ مدیریت او در عرصه آزمون الهی است، مشاهده نشده و در تنگناها، اهل ناشکری و جزع و فزع میشود.
اعتدال در امیال
توانمندی و قدرت، اساس مدیریت موفق است که البته مهمترین مدیریت، مدیریت انسان بر کنترل امیال خود است؛ به گونهای که نه آنها را نابود و سرکوب کند و نه تمام زندگی او را دربرگیرد. امیال او باید در حد اعتدال باشد. بندگی و عبودیت اقتضا میکند که تمام خواستهها و میل های او کنترل شده و در راستای توحید و بندگی سازماندهی شود.
با توجه به آیه« إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا»[1] انسان باید با تسلط بر قوۀ اندیشۀ خود، از ورود افکار و خطورات کدورت آمیز جلوگیری کند و با ذکر و پناهندگی به خداوند، اجازه ندهد هر نوع فکر و خطوراتی به ذهن او وارد شود.
کرامت انسان در پرتو رعایت حدود الهی است. هر گونه افراط و تفریط در امیال جسمانی به کرامت انسانی صدمه وارد می کند.
نتیجه غلبه جنبه مادی بر انسان، اهانت و خواری است
مفسری میفرماید: اگر میل انسان به سیئات افزون شود، جنبه طبیعی و جسمانی بر او غلبه یابد و فرد درپیِ توجیه اعمال نادرست خود باشد، مقدمات اهانت و خواری خود را فراهم کرده است؛ بنابر این سبب اهانت و خواری، اعمال و اقوال اوست.
مالی مذمت شده است که تعلق و وابستگی ایجاد کند
اما چگونه است که در دعاهای بسیاری، آموزش خواست رزق کثیر به انسان داده شده، اما در این آیه، رزق زیاد، نکوهش و مذمت شده است؟
در جواب بیان میشود: مالی مذمت و نکوهش را به همراه دارد که تعلق و وابستگی ایجاد کند و انسان مصرف صحیحی نداشته باشد.
طبق فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام دین بر چهار پایه استوار است: [2]
۱. عالمی که علم خود را به کار گیرد؛
۲. نادانی که از فراگیری علم سر باز نزند؛
3.ثروتمندی که در کمکهای مالی به دیگران بخل نورزد؛
4.نیازمندی که آخرت خود را به دنیا نفروشد؛
مال و ثروت از نعمات الهی است که انسان با این نعمت، میزان عبودیت و بندگی خود را افزایش میدهد.
اما گاه انسان شیفته مال و ثروت میشود و نفسانیات او افزایش مییابد؛ این نوع نگرش مذمت شده است.
آغاز فصلی جدید
آیه 21: «كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا»
«چنان نيست، (كه مىپنداريد، بلكه) آنگاه كه زمين به شدّت درهم كوبيده شود.»
«دکّ»: زمین به گونه ای تکه تکه میشود که هیچ اثری از آن باقی نمیماند. نرم و کوبیده و پخش میشود.
آیه آغازگر فصل جدیدی در زندگی انسان است؛ که بیان میکند زمین متلاشی میشود.
آیه 22: «وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»
«و (فرمان) پروردگارت با فرشتگان صف در صف فرارسد.»
و فرمان پروردگارت مبنی بر انجام قیامت میرسد و فرشتگان صف به صف برای اجرای مأموریت خود میآیند.
قدرت نمایی خداوند در قیامت به ظهور رسیده و فرشتگان در صفوف مختلفی قرار می گیرند.
آیه 23: «وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى»
«در آن روز، دوزخ را حاضر كنند، در آن روز انسان متذكّر شود ولى اين تذكّر چه سودى برايش دارد؟»
عینیت و تجسم این آیات در صحنه قیامت صورت میپذیرد. نیروهای ملکوتی و غیبی در صفوف منظم قرار دارند و آتش قهر الهی جلوه گر است. قیامت مسیری است که راه بازگشت ندارد.
برپایی قیامت در این دنیا
به عبارت دیگر قیامت انسان از همین عالم آغاز میشود. به میزانی که فرد برای خود وجود و نقشی قائل باشد با بیان «رَبّی اَهانَن» آتش فراق و بُعد از خداوند را شعلهور میکند.
اما انسان الهی در اوج تواضع و خضوع در مقابل ربّالعالمین، وجودی برای خود قائل نیست و در حالت سجده با فناء محض در مقابل واجب الوجود، نفسانیات خود را دفن میکند. در مقابل گستاخی و گردنکشی نفس، وجود خود را میشکند و برای وجود خاکی خود نقش و اعتباری نمی بیند تا بخواهد در مقابل خداوند اظهار نظری داشته باشد.
به عبارتی دیگر، قیامت انسان از همین عالم آغاز میشود. همه درگیریهای باطنی او از خودبینی و دگربینی آغاز میشود و چنین اندیشهای زمین وجودی او را فاسد میکند.
انسان الهی از آن جهت که در مسیر عبودیت، بدون هیچ قید و شرطی بر خداوند اعتماد میکند از خودبینی جدا میشود و هیچ نقشی برای خود قائل نیست.
امیرالمؤمنین میفرمایند:
«رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أینَ وَ فی أینَ وَ إلی أینَ»[3]
«خدا رحمت کند کسی را که بر سه امر واقف باشد: از کجاست، در کجاست و به کجا می رود؟»
شکسته شدن منیت و وصول به همتهای متعالی
چنانچه قیامت انسان در این عالم قائم شود، با شکسته شدن خودخواهی، نوع و روش زندگی او تغییر یافته و درخواست او متعالی میشود؛ زیرا در باطن هر شکستی، رشد و آبادی نهفته است.
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکرِ خود و رأیِ خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرأیی
چنانچه انسان در جاده بندگی استوار و قائم باشد، در جایگاه اصلی خود-جایگاه بندگی قرار گرفته است و از عنایات و فیوضات الهی بهرهمند میشود.
اما در مقابل، بنده فراری با تأدیب خداوند به جاده بندگی باز میگردد.
تلازم تربیت خداوند و بندگی انسان
از مصادیق تربیت خداوند، گرفتاریهای شدیدِ زندگی است که انسان را از خودبینی جدا میکند. با جلوهگری صفات جمالی خداوند، بنده در مسیر بندگی گام مینهد.
قیامت عرصه ظهور صفات جلالیه خداوند است و قدرت و قهر خداوند جلوهگر میشود.
انسان به میزانی که بنده خداوند شود و لباس عبودیت را بر تن کند، رفتار و کردار خود را تحت نظر و نگاه ربّ العالمین انجام میدهد.
خداوند متعال در دنیا و آخرت انسان را با صفات جمالیه و جلالیه خود تربیت میکند. ربوبیت خداوند گاه با مضیقه و در تنگنا قرار دادن بنده و گاه با وسعت و بسط، نمایان میشود.
جلوه ی اوامر الهی
«جاءَ رَبُّكَ»: مفسری میگوید: «جاءَ رَبُّكَ» به معنای «جاء قضاء ربک» و «جاء امر ربک» و «جاء حكم ربّک» است. حکم و اوامر الهی باید در بنده جلوهگری کند و فرد مجری محض فرامین حق شود، در مرحله بسط و آرامش، شاکر خداوند باشد و در مرحله ضیق و تنگنا، صبور بودن از او به ظهور برسد.
بین بندگی و اطاعت از اوامر الهی تلازم وجود دارد. افکار و اعمال و اقوال بنده فقط در چهار چوب شریعت صورت میگیرد.
سپاهیان خداوند
«وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»: خداوند سپاهان مرئی و نامرئی دارد که در خدمت انسان قرار دارند.
مرحوم فیض کاشانی میفرماید: همۀ سیستم درونی انسان توسط مَلَک اداره میشود؛ به همین جهت سفارش میکردند همواره بدن خود را با وضو تطهیر نگه دارید؛ زیرا تحت اداره مَلَک هستید.
این نیروهای غیبی در ادراک صحیح انسان مؤثر بوده و نگرش خدا بینی و سمع توحیدی را به او آموزش می دهند.
تلازم مقامات متعالی و نیروهای غیبی
انسان برای وصول به مقامات متعالی از جمله شکر، صبر، توکل و قرب و … به واسطه نیروهای الهی و غیبی امداد میشود. به میزانی که بنده الهی شود خداوند نیروهای غیبی خود را در اختیار او قرار میدهد تا امورات سخت برای او به راحتی و یُسر تبدیل شود.
در آیات 5 تا 7 سوره مبارکه لیل[4] خداوند شرایط ارسال نیروهای غیبی را بیان میکند:
۱. پرداخت های صحیح، انسان را در دسترس نیروهای الهی قرار میدهد.
2.با پرهیز از خود بینی، انسان خدا بین می شود و نتیجۀ آن تأیید شدن بواسطه نیروهای غیبی است.
۳.یقین به وعدههای خداوند، امدادهای الهی را به همراه دارد و موجب تسهیل مشکلات زندگی می شود.
ربوبیت خداوند اقتضا میکند که انسان در جاده بندگی گام نهد و از بندگی خود مشعوف و شاد باشد؛ به همین سبب پیشانی بر خاک میگذارد و از اینکه خداوند رداء بندگی را بر تن او پوشانده، شاکر الطاف الهی است.
بندگی عاشقانه و عبودیت خالصانه امدادهای غیبی را به همراه دارد
«وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا»: نیروهای غیبی که تحت فرمان نافذ خداوند قرار دارند، قدرت خداوند را به نمایش میگذارند. به میزانی که بنده ردای بندگی به تن کند طبق آیه ۲۰ سوره مبارکه لقمان: «سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض»[5] نیروهای غیبی تحت فرمان او قرار میگیرند.
بندگی عاشقانه و عبودیت خالصانه امدادهای غیبی را به همراه دارد؛ اما بندگی برای جلوه گری امدادهای غیبی خداوند، از اخلاص و عاشقی به دور است.
در مدرسه اباعبداللهالحسین علیهالسلام بندگی خالصانه و عاشقانه آموزش داده میشود. پیامد این بندگی، بهره برداری از نیروهای الهی است که موجب گرهگشایی دنیوی و اخروی است.
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
تاریخ جلسه: 99/6/20
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اسراء، آیه 36
[2] نهج البلاغه، حکمت 372
[3] شرح اصول کافی جلد 1، ص 571
[4] «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى * وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى* فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى»
[5] سوره مبارکه جاثیه، آیه 13