خداوند سبحان در آیه 17 سوره مبارکه انعام میفرماید:
«وَإِن یمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یمْسَسْكَ بِخَیرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدُیرٌ»
(و اگر خدا به تو زیانى برساند كسى جز او برطرف كننده آن نیست و اگر خیرى به تو برساند پس او بر هر چیزى تواناست).
در ادامه آیه قبل كه فرمود: «أَغَیرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیا» (شما میگویید من غیرِ خدا را ولی بگیرم.) آن ولیایی که فاطرالسموات است، آن ولیایی که مطعِم و دفع کنندهی عذاب است و اگر گرفتاری پیش بیاید فقط خود اوست که میتواند رفع گرفتاری کند، سفاهت نیست که من به دنبال دیگری بروم؟ وقتی همین ولّی دفع عذاب میکند چرا سراغ دیگری بروم و دیگری را به خودم نزدیک سازم! ؟ «وَإِن یمْسَسْكَ اللّهُ بِضُرّ» اگر خدای سبحان برای تو ضرری ایجاد کند؛ ضرر مالی، ضرر جانی، هیچ کس غیر از او برای تو کشف آن ضرر را نمیکند.
علت گرفتار شدن
باید دانست کشف با دفع فرق میکند. آیه نمیگوید برای شما دفع ضرر نمیکند. ممکن است شما پول بدهید، یکی آزاد شود. نه! کشف ضرر یعنی خدا پشت پردهها را به انسان نشان دهد. کشف یعنی کنار زدن پرده، نشان دادن پشت پرده.
خدا به شما میگوید گرفتارت کردم، اما ببین پشت پردهاش چقدر زیباست، وقتی این زیبائی پشت پرده را ببینی، دیگر از آن گرفتاری ناراحت نمیشوی.
در واقع گرفتارت کردم تا تو را به خودم وصل کنم، تو خیلی مشغول دیگران شده بودی، بعضی چیزها را با برق غیرتم از جلوی چشمات برداشتم تا به خودم وصل شوی.
مُعطِی اوست. مانع هم اوست، همهی دنیا بخواهند به من خیر برسانند؛ او نخواهد، هیچ کس نمیتواند کاری کند. تمام عالم هم بخواهند به من ضرر برسانند؛ تا او نخواهد هیچکس نمیتواند علیه من کاری انجام بدهد.
ولّی کیست؟
میدانی ولیّ تو کیست؟ وقت گرفتاری اولین کسی که یادش میافتید چه كسی است؟ همان ولّی است. البته به نظر من باید بگوئیم آخرین کسی که یادش میافتیم کیست!؟ بعد از این که از همه ناامید میشویم، سراغ او میرویم، عندالاضطرار. نمیگوئیم فلان دکتر، فلان وکیل بلکه میرویم سراغ خدای سبحان. ولّی تو همانی است که عندالاضطرار سراغ او میروید.
«فَلاَ كَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ» ممكن است بگوئید وقت مشکلات بعضی از مردم کارآیی دارند و كمك میكنند. میگوئیم اولاً همهی این ها آلت دستاند، عروسک کوکیِ خداوند هستند. خدا به فلانی مأموریت میدهد مثلا مقداری پول به شما برساند، یا کار فلانی را راه بیندازد. خدا به فلانی مأموریت میدهد سفارش شما را بکند. هیچ کس بالاستقلال در عالم کارهایی نیست. پس نمیتوانیم بگوئیم آدمها مشکلات ما را برطرف کردند، خیر! همه مأمورند، به آنها حواله رفع مشكلات مردم داده شده است .
ممكن است افراد کار من و شما را راه بیاندازند، ولی پشتپردهها را نمیتوانند به ما نشان دهند. خداوند سبحان پرده گرفتاریها را کنار میزند و اوست که پشتپردهها و حكمتها را به ما نشان میدهد.
تاریخ جلسه؛ ۱۳۸۲.۸.۱۷ ـ ادامه جلسه ششم
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»