تفسیر آیه 1 سوره نحل

«أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ»

«أمر خداوند آمد پس عجله‌ای نسبت به آن امر نکنید. خدای سبحان منزه است از اینکه أمرش را نیاورد و برتر است از اینکه برای اجرای أمر خود شریکی درنظر بگیرد»

 

مفسرین تعابیر مختلفی برای «أَمْرُ اللَّهِ» «أمر خداوند» بیان کرده‎اند:

  1. قیامت
  2. زمان ظهور حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف
  3. نور یقینی که بر قلوب حاکم است.
  4. کرامتی که از اولیای الهی صادر می‌شود.
  5. قیامت صغری (مرگ)
  6. اراده خداوند

آنان می‌گویند: قطعیّت آمدن أمر الهی چنان است که گویا فرا رسیده نه آنکه در آینده فرا خواهد رسید. «أَتى‏»

أمر الهی زمان بردار نیست و در یک چشم برهم زدن اتفاق می‌افتد. «أَتى‏»

أمر خداوند قطعاً و یقیناً به وقوع می‌پیوندد لذا عجله در أمر خداوند امری لغو و بی‌اساس است. «فَلا تَسْتَعْجِلُوه»

مردم نوعاً در أمر الهی عجله می‌کنند تا دریابند قیامت چه خبر است یا زمان ظهور چه اتفاقی خواهد افتاد و یا بعد از مرگ چه امری در انتظار آنان است، امّا بهتر آن است حقیقتاً به این باور برسند که گویا هم اکنون قیامت است و یا زمان مرگ آنان فرا رسیده و یا زمان ظهور که انتظار آن را می‌کشند صورت پذیرفته، آنان چه دستاوردی برای هریک از این زمان‌ها آماده کرده‌اند؟؟

 

وجه تمایز موحِّد و مُشرِک

 

مخاطب آیه در عبارت «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» طیف گسترده‌ای از مردم را شامل می‌شود که نسبت به مکنونات و اسرار أمر الهی آگاه نیستند، این افراد برای خود در برابر اراده الهی اراده‌ای در نظر می‌گیرند و به دلیل عدم بصیرت نسبت به موقعیت کنونی خویش در أمر الهی عجله می‌کنند.

مفسرین می‌گویند: تعجیل در دستیابی به امور مختلف مادی و معنوی شرک محسوب می‌شود.

انسانی که نسبت به امر الهی عجله می‌کند خود را شریک ادراکات عقلی خداوند دانسته یا العیاذبالله خداوند را عالم و قادر به زمان مناسب تحقّق امر نمی‌داند در حالی که خدای سبحان منزه است از اینکه دیگری بخواهد نظری برای او مطرح نماید.

آنان که موحّد و خداشناس هستند و در مراتب والای توحید و یقین جای گرفته‌اند گویا امر الله را با تمام وجود احساس کرده و آن را ادراک می‌کنند از این رو عجله‌ای نسبت به أمر خداوند ندارند، زیرا همه چیز برای آنان واضح و آشکار است.

برخورد انسانِ خدا محور، نسبت به عدم تحقق امر الهی تأنّی، شرح صدر و باور این مطلب است: «الخیر فی ما وقع»؛ «خیر در هر امری است که واقع می‌شود» آنان خیر خود را در عدم تحقّق امر مد‌نظر خویش می‌دانند.

 

مقام عبودیّت

 

اگر بنده به مقام عبودیّت برسد حتّی در کسب مقامات معنوی نیز عجله نمی‌کند، زیرا عجله با بندگی سازگاری ندارد، عبد تنها برای دريافت كمالات دعا می‌كند و ميان درخواست و عجله كردن تفاوت است.

عبد پله‌های دریافت مقامات معنوی را قدم به قدم پیش می‌برد تا امور زمان خود را طی کند و ظرف وجودیش به تدریج مستعدّ دریافت انواع کمالات گردد.

 

انتِظَارُ الفَرَجِ مِن الفَرَجِ

 

گروهی ازمردم امر خداوند را در امر دیگری غير از آنچه وجود دارد، می‌دانند در حالی که حکم خداوند همان وضعیت فعلی است كه در آن قرار دارند و فرج امری است که منتظر رسیدن آن هستند.

امام رضا علیه‌السلام خطاب به حسن بن جهم فرمودند: «انتِظَارُ الفَرَجِ مِن الفَرَجِ»[1]، «چشم به راه فرج بودن خود فرج است»

از حضرت آیت الله بهجت رضوان‌الله سوال می‌شود آیا روایت «انتِظَارُ الفَرَجِ مِن الفَرَجِ» تنها مربوط به زمان ظهور است؟ ایشان می‌فرمایند: نه، این روایت تمام امور زندگی را شامل می‌شود.

این سخن بدان معناست که نگاه انسان در امور گوناگون باید به گونه‌ای باشد که باور كند وضعیت کنونی زندگيش قطعاً بهتر از آنچه هست خواهد شد، این نگاه و این تفکر خود فرج است، چنين فردی گشایش زندگی خود را در تحقق امر الله می‌داند نه درخواست خويش؛ تصوّر اینکه گمان شود فرج در خواست انسان است تصوّر اشتباهی است، فرج در همان امری است که خداوند برای انسان مقدّر نموده است.

 

مقام تسلیم

 

انبساط خاطر و رضایت درونی از ثمرات عملی به جهت اعتقاد به ناپسند دانستن عجله در امر خداوندست و از سویی ناراحتی و نارضایتی از وضعیت و شرایط زندگی علامت ضعف اعتقادی افراد نسبت به حکمت، بصیرت، تدبیر و علم خدای سبحان است.

وظیفه انسان در مواجهه با تحقّق و عدم تحقّق اوامر الهی، تسلیم بودن در برابر مقام ربوبیّت خدای سبحان است.

اگر سوال بشود آیا درخواست تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه با عبارت «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» که در آیه بیان شده منافات دارد؟

در پاسخ می‌گوئیم: اگر درخواست تعجیل در فرج از خود خدای سبحان به این معنا باشد که شرایط و استعداد وجودی انسان برای ادراک و پذیرش ولیّ خدا فراهم گردد، منافاتی با «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» ندارد.

حضرت ولیّ عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه خود نیز در توقیعی که برای اسحاق بن یعقوب فرستاده‌اند، تأکید فرموده‌اند:

«برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید که همانا فرج من، فرج و گشایش خود شماست»[1]

ادراك و پذيرش امر ظهور به دعا نياز دارد كه اجابت اين دعا تحت شعاع دعا برای فرج است.

آنان که به مقام تسلیم محض رسیده‌اند و مقدّرات الهی را قانون‌مند و حساب شده می‌دانند، یقین به فرا رسیدن مقدّرات خداوند دارند و عجله‌ای نسبت به آمدن أمر خداوند نمی‌کنند.

انزال قرآن دو بار بر قلب مقدس پيامبر صلی‌الله‌‌علیه‌وآله صورت گرفته یک بار از عالم قدس که در قالب مفاهیم والا بوده و در قالب کلمات قرار گرفته و بر قلب مبارک پيامبر صلی‌الله‌‌علیه‌وآله نازل شده یعنی به صورت دفعی و یکباره و بار دیگر به صورت تدریجی طی مدت ۲۳ سال بر حضرت نازل شده است.

وجود مبارك پيامبر صلی‌الله‌‌علیه‌وآله در برابر هر دو نوع دريافت قرآن تسليم محض بوده و كوچك‌ترين درخواستی جهت عقب يا جلو انداختن آيات نداشته است.

به طور مثال اگر حكمت حضرت حق اقتضا داشته سوره مباركه نصر اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌‌علیه‌وآله نازل شود و یا جریان اعلام ولایت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در حجۀ‌الوداع مطرح گردد، پیامبر صلی‌الله‌‌علیه‌وآله درخواست تعجیل در هيچ يك از این امور را نداشته است، زيرا تعجيل با مقام عبودیّت ایشان سازگاری ندارد .

زندگی ما نيز نبايد از اين قانون مستثنی گردد به همین جهت نباید تعجيل در امور را از خداوند سبحان درخواست كنيم زيرا رخدادهای مختلف، نیازمند مقدّماتی است و عجله ما در وقوع آن امور، نوعی مخالفت با حكمت خدای سبحان به حساب می‌آید.

تمام تدابير حضرت حق بر مبنای حكمت است كه هريك از آنها برای محقق شدن به زمان خاص خود نياز دارد، کافی است ما انجام امور را از ناحیه خداوند سبحان قطعی بدانیم و مطمئن باشیم همه چیز از ناحیه آن حکیم علی الاطلاق تدبير خواهد شد و هيچ قصور و تقصیری در ميانه راه نخواهد داشت زيرا خدای سبحان از هر قصور و تقصيری منزه است، پس با توجه به اين باور عجله برای دستیابی به برخی مسائل به ضرر خود ماست.

عارفی می‌گويد: گاه به انسان گفته می‌شود اگر فلان ذکر را بگوید مقام خود را در قیامت مشاهده خواهد كرد به فرض اينکه بنده مقام خود را در قیامت مشاهده کند اين تعجيل نفعی به حال او ندارد؛ چه بسا متحمل ضرر گردد زيرا ممكن است با ديدن جايگاه قيامتی خويش گرفتار عُجب شود و يا با یک حرکت اشتباه، جایگاه کسب شده خود را از ميان ببرد و در حسرت آن باقی بماند و به جهت تحمل آسيب روانی حتی فرصت توبه و استغفار را از دست بدهد پس بهتر آنست كه انسان در وقوع مسائل عجله نکند و تنها به وظیفه بندگی خود مشغول گردد و در رضايت حضرت حق بكوشد.

 

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص276

[1]  کمال الدّین، ج ۲، ص ٤٨٥

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *