قرآن در آیه 100 سوره مبارکه مائده میفرماید:
«قُلْ لا یسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
«بگو: «(هیچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نیستند؛ هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از(مخالفت) خدا بپرهیزید اى صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!»
در این آیه خدای سبحان دستور ابلاغ یك امر را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میدهد و به ایشان میفرماید:
بگو! آلوده و پاك یكسان نیستند، حتی اگر زیادی آلودگی چندان باشد كه تو را به شگفتی وادار نماید. صاحبان خرد (شما) پرهیز كنید از توجه به خبیث، شاید با این توجه به رشد خاصی دست یابید.
«قُلْ لا یسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیبُ»
آیا خبیث ظاهری با طیب ظاهری مساوی است؟
آیه به تمایز میان دو امری اشاره میكند كه ظاهراً جایی برای اشاره ندارد، آیه میپرسد از نظر شما خبیث ظاهری با طیب ظاهری مساوی است؟
طبیعی است كه هیچ صاحب خردی به خبیث و طیب به یك چشم نمینگرد. امّا آنچه سبب میشود تا قرآن یادآوری آن را الزامی بداند، شاید به این دلیل است كه مردم گمان نكند چون امر خلاف و حرامی در فضای عمومی جامعه گسترش یابد، حرمُت و اثر خلاف آن از میان میرود. آیه به پیامبر صلیاللهعلیهوآله یادآوری میكند كه گاه افزونی ناپاكی تو را به شگفت وا میدارد.
خداوند در این آیه به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، یادآوری میكند زیادی و كثرت خباثت و زشتیها، فرقی در ماهیت آن (حرام و مكروه) ندارد. قلّت و كثرت در حقیقتِ خبائث تأثیری ندارد.
یكی از مفسرین در رابطه با تفاوت خبیث و طیب میگوید: خبیث عملی است كه نه برای دنیای فرد مفید است و نه برای قیامت او؛ نه نیاز معاشاش را برطرف میسازد و نه به بیچارگی قیامتش كمك میكند (مانند خواب زیاد)؛ و طیب اموری است كه نه تنها به درد دنیای فرد میخورد، و در دنیا به او عزت و آبرو میبخشد، بلكه اثرش تا قیامت همراه اوست.
امر خبیث چیست؟
هر چیز میتواند خبیث باشد، میتواند خباثت در عمل باشد و یا در گفتار و یا در اعتقادات، همچنان كه هر یك از اینها میتواند طیب و پاك باشد.
قرآن میگوید: خبیث و طیب عندالله مساوی نیست. اگر فعل مثبتی با انگیزه منفی انجام شود هر چند كه ظاهراً عمل موجه و پسندیده است، امّا چون انگیزه عمل رضایت حق نبوده، خبیث است؛ زیرا حقیقتاً نزد خداوند بیارزش است، و انجام این عمل تنها برای رضایت نفس عامل و یا رضایت سایرین بوده است. همچنین است عمل اندك و قلیلی كه انگیزهاش قربة الی الله است، این عمل طیب و ماندگار است.
خداوند در آین آیه میگوید: ای پیامبر صلیاللهعلیهوآله، تو به مردم بگو مقدار و میزان عمل مهم نیست، بلكه جنس آن تعیین كننده و مهم است. جنس باید پاك باشد؛ زیرا تنها حقیقت عمل است كه پاكی و خُبث آن را معلوم میكند.
آیه یادآوری میكند، قداست و حقانیت امور، به میزان قربة الی الله بودن آنهاست.
امر طیب چیست؟
هر عملی كه با موازین شریعت همخوانی دارد طیب است، و غیر آن خبیث. شارع و شرع تعیین كنندهی نیات و افعال و اعمال بندگان هستند، چنانچه عملی در ظاهر پسندیده باشد امّا شرع در مقابل آن اعتراضی داشته باشد طیب نیست.
خداوند فاعل هر امر خیری است
یكی از مفسرین میگوید: خبیث فعل، عمل یا خلق (ظاهراً) مثبتی است كه از بنده بروز میكند، و نازیبایی آن به دلیل آن است كه فاعل، حول و قوهی خداوند سبحان را در انجام عمل نادیده گرفته، و از لطف خداوند سبحان نسبت به انجام عمل غفلت نموده است.
اهل دل معتقدند، هیچ كار خیری در عالم صورت نمیپذیرد مگر آنكه خدا فاعل آن باشد و چنانچه بنده انجام فعل را به خود نسبت دهد، فعل طیب را خبیث كرده است.
باید دانست در محضر ربوبی تفاوتی میان انجام افعال نیست، بنده نباید گمان كند چون كاری سخت و طاقت فرسا را با نیت غیر خدایی انجام دهد، نزد حق پسندیده است؛ و اگر امری آسان با نیت خدایی و قربة الی الله انجام دهد، نزد خداوند سبحان بیارزش است. بلكه باید دانست اصل در انجام هر كاری فقط رضایت و قربة الی الله بودن آنهاست، خباثت عمل زمانی معنا مییابد كه بندگان افعالشان را هر چند كوچك یا بزرگ ، سخت یا آسان را به خود نسبت دهند.
عمل خالصانه
مفسر دیگری میگوید: خبیث هر چیزی است كه بنده ثمره آن را برای خود طلب كند، و آن را در عالم و در دنیا حبس كند؛ و طیب عملی است خالصانه كه از لایههای برزخ عبور كند و تا قیامت برود. میان عمل خالصانهای كه به سرعت از این عالم به برزخ منتقل میشود و از لایههای آن عبور میكند و عملی كه به جهت منیت در این عالم برجا میماند تفاوت بسیار است.
خداوند سبحان خود مشتری عمل خالصانه است، هر عملی كه در نیت و در عمل رنگ خدایی داشته باشد، زیبندهی ماندن و ماندنی شدن است.
صاحبان خرد، راحت از كثرات عالم ماده رها میشوند
قرآن میگوید: پیامبر صلیاللهعلیهوآله، تو به صاحبان خرد بگو که میان عمل طیب و خبیث فرق است، صاحبان خرد كسانی هستند كه قدرت دریافت پیام رسول الله صلیاللهعلیهوآله را دارند. اهل معنا گفتهاند: قسمت اصلی وجود اولیالالباب را عقل پر كرده است اینان كسانی هستند كه اساس كار خود را بر خداپرستی و رضایت حق بنیان نهادهاند نه بر كثرت و كمیت كار.
آیه میگوید «فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ»؛ ای صاحبان خرد! از عمل خبیث پرهیز كنید، عمل شما باید صالحانه و در حضور باشد. تقوا كنید از اینكه عمل غیر خالصانه از شما دیده شود، شاید با این تقوا از كثرات عالم ماده جدا شوید و به فلاح برسید «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». فلاح در زبان عرب به معنای بذری است كه در زیر خاك كاشته میشود، و چون خاك را كنار میزند و سبز میشود و از خاك بیرون میآید، عرب میگوید: (افلح)
مفسرین عرفانی میگویند: اگر شما خود را از كثرات عالم ماده رها كنید، و از خاكدان عالم دنیا جدا شوید، به فلاح میرسید. آنان میگویند: اولی الالباب كسانی هستند كه نفس و بدنشان مانند پوستی نازك برای آنان است، و همه وجودشان عقل و لُب است. آنان راحتتر از سایر مردم از كثرات دنیا رها میشوند.
رضایت حق، ملاك قبولی عمل
مفسری میگوید: اعمال اولی الالباب، عندالله قیمتی و ارزشمند است و عند العوام نه تنها ارزشی ندارد، بلكه گاهی با اعتراض آنان روبرو میشوند. امّا آنچه برای اولی الالباب مهم است طیب بودن كار است كه خالصانه و برای رضای حق صورت گیرد، و عندالله مرضی باشد.
این مفسر میگوید: اصلاً ملاك عمل رضایت و پسند مردم نیست، بلكه رضایت حق است. مثلاً بكاء و گریه خالصانه بر اباعبداللهالحسین علیهالسلام را همه نمیپسندند، در حالی كه نزد خداوند سبحان بكاء بر امام حسین علیهالسلام قداست خاصی دارد، و روایات فراوانی در این باب وارد شده است.
پیامهای آیه
در ذیل «قُلْ لا یسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیبُ» گفته میشود:
- «قُل» یعنی لِسان پیامبر صلیاللهعلیهوآله، لِسان الله است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مردم امری ساده و ابتدایی را متذكر شود، آنان گاهی از درك ابتداییترین مسائل ناتوانند. بگو خبیث و طیب نزد حق با هم مساوی نیست.
- هر عمل غیر خدایی است چه آنكه خود عمل در ظاهر غیر حقانی باشد، و یا در نیت غیر خدا شود خبیث است.
- عمل طیب زمانی نقش میبندد كه عامل فقط به خدا چشم دوخته باشد.
- خداوند از پیامبرصلیاللهعلیهوآله، میخواهد که ازدیاد مردمی که در دنیا به خبائث فراوانی مشغول میشوند؛ او را به تعجب وا ندارد «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبیث».
- فزونی خطای بندگان چندان است كه پیامبرصلیاللهعلیهوآله، رحمة للعالمین را به تعجب وا میدارد «وَ لَوْ أَعْجَبَكَ».
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»