قرآن در آیه 105 سوره مبارکه مائده میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لایَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون»
«اى كسانى كه ایمان آوردهاید، به خودتان بپردازید. هرگاه شما هدایت یافتید، آن كس كه گمراه شده است به شما زیانى نمىرساند. بازگشت همه شما به سوى خداست. پس شما را از آنچه انجام مىدادید، آگاه خواهد كرد.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
نفس مومن راهی به سوی هدایت اوست
مخاطبین آیه «الَّذینَ آمَنُوا» هستند، اینان در حقیقت هدایتشدگان و راهیافتگان به حقاند. آیه خطاب به آنان میگوید: «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»؛ «بر شما باد كه در حفظ خود بكوشید» خداوند سبحان در این آیه مخاطبین خود را از نگرانی و دغدغه دیگران بر حذر میدارد و به آنان متذكر میشود که در حفظ خود بكوشید.
علامه رحمهالله میگوید: از عبارت «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» در مییابیم راهی كه [شریعت] به سوی آن امر فرموده، همان نفس مؤمن است، زیرا وقتی گفته میشود زنهار! یعنی «راه را گم مكن» و از خود «راه» محافظت كن نه اینكه از رهروان آن جدا مشو.
از «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» معلوم است نَفْس شما، راه هدایت شماست نه اینكه نفس، یكی از رهروان راه هدایت باشد. نفس مؤمن همان راهی است كه به پروردگار منتهی میشود و طریقی است برای هدایت او.
امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه» [1]
«هر کس نفسش را شناخت، پروردگارش را به تحقیق خواهد شناخت»
علامه رحمهالله شاهد مثال سخن خویش را آیهایی از سوره مباركه نجم میآورند كه میفرماید :
«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» [2]
«و اینكه پایان [كار] به سوى پروردگار توست»
خط وجودی انسان از تولد تا مرگ آن است كه به سوی پروردگار خویش حركت كند و این حركت تنها با حفاظت از نفس میسر است.
سلامت نفس؛ تنها راه سعادت بشر
آیا حقیقتاً تنها راه سعادت بشر سلامت نفس اوست؟
علامه چنین پاسخ میدهد: انسان در هیچ راه تاریك و روشنی قدم نمیگذارد مگر اینكه هر یك از آنها توأم با اعتقاد او باشند و این اعتقادات قلبی در افعال هویداء میشود، به عبارتی دیگر هر یك از اعمال ما زاییده نیت ماست و ثمرهی این اعمال، توشه قیامت انسان است، پس طریق آدمی برای ورود به قیامت و حضور در محضر حق همان نفس اوست و چون نفس كمال یابد، رستگار میشود و چون به خطا رود نزول میكند.
نفس انسان انتخاب گر است
البته لازم به ذكر است كه نفس انتخابگر است و اوست كه نوع حركت خویش را در میان دو راه سعادت و شقاوت انتخاب میكند. قرآن میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ »[3]
«اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید؛ و هر كسى باید بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پیش چه فرستاده است؛ و [باز] از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه مىكنید آگاه است.»
هر یك از شما دقت كنید كه برای فردای قیامت چه چیزی را از پیش فرستادهاید، پرهیز كنید از توجه به غیر حق و از توجه به خود تقوا كنید و همهی نگاه خویش را به خدا معطوف دارید.
خدا به مؤمنین خطاب میكند كه مراقب عملكرد دائمی خویش باشید، شما به مراقبه و محاسبه خود بپردازید، زیرا اساس در حركتهای صعودی، حفاظت از نفس است.
بر هریك از ما واجب است تا به ساخت صحیح نفوس خود توجه كنیم زیرا در پی این توجه، نورانیّتی در وجود ما ایجاد میشود كه سوء رفتار و سوء تفكر دیگران آسیبی به ما وارد نمیكند.
هر كس باید نفس خویش را بسازد و بر آن مراقبت داشته باشد، زیرا اگر نفس تحت مراقبت قرار گیرد نه تنها از تأثیر جمع درامان میماند بلكه خود تأثیرگذار بر جمع میشود.
«لایَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»
عدم نگرانی تخریب کننده نسبت به هدایت دیگران
اگر شما هدایت یافته باشید، آیه از باب اطمینان خاطر مؤمنان بیان میدارد كه شما نگران دیگران نباشید و دغدغه سایرین را بر دوش نكشید، گمراهی آنان در شما اثری نخواهد گذاشت.
در همین جا لازم است عرض كنیم كه گاهی افراد چندان غصه دیگران را میخورند و نگران آنها هستند كه از وظایف خویش غفلت میورزند، قرآن می گوید: «علیكم انفسكم» در فكر سلامت نفس خویش باشید اما این توضیح بدان معنا نیست كه مؤمنان اصلاً به فكر اصلاح جامعه و اصلاح اطرافیان نباشند زیرا میان اصلاح و میان دغدغه و نگرانی، فاصلهی فراوانی است. در بطن اصلاح، سازندگی وجود دارد در حالی كه دغدغه و نگرانی تخریب كننده و بازدارنده است.
باید دقت داشت این قسمت از آیه با تفكری كه بیان میدارد هر كس باید به فكر اصلاح خویش باشد و هیچ كاری به اصلاح و هدایت دیگران نداشته باشد، فاصله دارد. زیرا امر به معروف و نهی از منكر در چنین تفكری هیچ جایگاهی ندارد در حالی كه امر به معروف و نهی از منكر از فروع دین است.
آنان كه برای هدایت دیگران غصه میخورند و همیشه نگران هستند، سخت در اشتباهند، زیرا اگر آنان نیروی خویش را به جای نگرانیهای بیفایده صرف تربیت دیگران میكردند، حتماً به نتیجه میرسیدند و اگر باور داشتند كه كار مثبتشان همان امر به معروف است، دیگران را به انجام همان كار مثبت دعوت میكردند.
شاه کلید موفقیت
«عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» آنكس كه به فكر اصلاح نفس خویش و در فكر خودسازی است، به یقین وجودش میتواند چراغی فراسوی دیگران باشد و راه را بر آنان روشن سازد، شاه كلید موفقیت این است كه هر كس هم در فكر اصلاح خویش باشد و هم از تربیت دیگران غافل نباشد امّا در هدایت آنان غصّه نخورد.
هر فرد غصهخوری باید باور داشته باشد که پذیرش حق، امر آسانی نیست و برای همگان سهل و میسر نیست و همه افراد به راحتی تن به پذیرش حق نمیدهند. در زمان نوح علیهالسلام، تنها به تعداد انگشتان دست، مردم حق پذیرشدند. حتی مؤمن نباید نگران از بین رفتن دین باشد. زیرا قرآن می گوید
«كَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا» [4]
«شعار خدا والاتر و برتر است»
و روایت میگوید:
«الإسلام یعلوا و لا یعلى علیه» [5]
« اسلام برتری میگیرد و چیزی بر آن برتری نمیگیرد»
مؤمن باید در حفظ دین، همهی تلاش خود را به كار گیرد امّا باور داشته باشد که دین همیشه پابرجاست، چون خداوند حافظ حق است و حق از بین رفتنی نیست، فقط ظرف زمان آن تغییر میكند.
خطر کم رنگ شدن دین
در ادامه آیه آمده است «إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»؛ «هر گاه شما هدایت یافته باشید»، ظرف زمانی «اذا» هشداری برای مؤمنان است و به آنان یادآوری میكند، شاید زمانی برسد كه شما مؤمنین خود از هدایت بازگردید، «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»؛ «شما مؤمنان مراقب نفوس خویش باشید» كه دینتان از دست نرود زیرا خطر كمرنگ شدن دین، شما را نیز تهدید میكند.
«لا یَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» گروهی از مفسرین گفتهاند: اگر این جمله را مطلق بگیریم میتوانیم بگوییم: كفار و بیدینان به هیچ عنوان نمیتوانند به دین آسیب برسانند ولی گروهی از مفسرین گفتهاند: آیه از این برداشت خارج است و این قسمت را تنها مشخص به زمانی دانستهاند كه شرط دعوت امر به معروف و نهی از منكر فراهم نباشد.
«إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون»
تربیت قهری خداوند
«إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمیعاً»؛ «بازگشت همه شما به سوی خدا است» خدا به شما خبر میدهد كه همگان از عملكردشان به سوی حق باز میگردند، هم گمراهان و هم هدایت یافتگان به کسی، رجوع دارند اما یكی با هدایت مهری و دیگری با هدایت قهری.
یكی از مفسرین میگوید: «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمیعاً» تهدیدی برای مؤمنین است و به آنان گوشزد میكند. مؤمنین! شما اجازه ندارید گمراهی گمراهان را دستمایهی ضلالت و توقف خویش قرار دهید، اجازهای ندارید بگویید: گمراهی گمراهان ما را گمراه كرده است.
مفسر دیگری میگوید: این قسمت از آیه نشان از مهر و لطف حق نسبت به مؤمنین است تا بیان دارد چون بازگشت همه از جمله شما مؤمنین به سوی خداوند است، پس نگران نباشید، گمراهان مانعی برای شما ایجاد نمیكنند. اگر زمانی هم از سوی آنان مانعی ایجاد شود، مانع اساسی و تعیین كنندهای نیست، بلكه موقتی، گذرا و بیتأثیر است.
مفسر دیگری میگوید: خداوند سبحان با توجه به حشر و قیامت به مؤمنین دلداری میدهد كه ما در قیامت به حساب مضلین و ضالین رسیدگی میكنیم، اجر شما به جهت صبری كه در عرصهی مقابله با مضلین داشتهاید، محفوظ است.
مفسر دیگری دربارهی «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ» میگوید: این عبارت تهدیدی به ضالین است، به این معنا كه گمراهان، در نهایت تربیت قهری خواهند شد گرچه امروز سرگردانند اما در دام آن مربی حقیقی قرار میگیرند و بالاخره پروردگار از روی قهر آنها را هدایت و تربیت خواهد كرد.
پیامهای آیه
- «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» ای دلدادگان حق خود را آماده كنید پیغام دیگری از سوی معشوق برای شما در راه است.
- «الَّذینَ آمَنُوا» كسانی هستند كه نفوس خود را برای تربیت به خدای سبحان سپردهاند.
- «الَّذینَ آمَنُوا» نزد حضرت حق از جایگاه ویژهای برخوردارند.
- «الَّذینَ آمَنُوا» كسانی هستند كه از نگرانیهای دنیا در امانند و میخواهند تا دیگران از این نگرانیها ایمن شوند.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم» «كُم» ضمیر مخاطب «كُم» تكرار دو بار ضمیر «كُم» و حكایت از شدت حضور مؤمنین در نزد حضرت حق دارد.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» خداوند نفوس شما را پاك آفریده است، مراقب باشید تا این نفوس به غیر حق آلوده نشود.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» نفس شما همان چیزی است كه مایهی نجات شماست.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» اگر حركت نفسهای شما صحیح باشد در نهایت در مسیر حق فانی میشود.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» اگر نفوس شما ساخته شود دیگران از نور آن بهره میبرند.
- «عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» هر كس خود باید مراقب نفس خویش باشد و دیگران كاری برای او نمیكنند.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] غررالحکم و درر الکلم، ج 5، ص 194
[2] سوره مبارکه نجم، آیه 42
[3] سوره مبارکه حشر، آیه 18
[4] سوره مبارکه توبه، آیه 40
[5] من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق، ج ۴، ص ۳۳۴