تفسیر آیه 11 سوره مائده

قرآن در آیه 11 سوره مبارکه مائده می‌فرماید:

 

«یاأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن یبْسُطُواْ إِلَیكُمْ أَیدِیهُمْ فَكَفَّ أَیدِیهُمْ عَنكُمْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْیتَوَكلَ‏ الْمُؤْمِنُونَ»

«اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! نعمتى را كه خدا به شما بخشید، به یاد آورید آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از میان بردارند)، اما خدا دست آن‌ها را از شما باز داشت! از خدا بپرهیزید! و مؤمنان باید تنها بر خدا توكّل كنند!»

 

شان نزول آیه

 

علامه طباطبائی (ره) در تفسیر این آیه گفته است، این عبارت با هر كدام از وقایع گوناگون میان كفار و مسلمانان واقع شده سازش دارد مانند جنگ بدر، اُحُد، اَحزاب.

علامه می‌فرمایند: این آیه در عموم جاهایی منظور شده است كه مشركان قصد كشتار مسلمانان را داشته‌اند. اما برخی از مفسرین می‌گویند شأن نزول این آیه منظور یهود بنی قریضه هستند كه تصمیم و نقشه قتل وجود نازنین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را كشیده بودند، ظاهراً نقشه‌ی قتل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است اما در واقع نقشه‌ی قتل اسلام است.

اگر شأن نزول آیه را مانند علامه عام بگیریم، می‌توان چنین گفت که این آیه تنها عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام را در برنمی‌گیرد بلكه شامل تمام زمان‌هایی است كه كفار و مشركین تصمیم بر نابودی اسلام و ریشه كن كردن جایگاه مذهب را دارند. مردم در هر زمان می‌توانند مخاطب این آیه باشند در ادامه آمده است: گفتیم اولین خطری كه مؤمنین را تهدید می‌كند فراموش كردن الطاف الهی است، زیرا هر چه نعمت‌ها فراموش شود دشمن راحت تر بر افراد مسلط می‌شود.

 

«یاأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیكُمْ»

 

خطر عظیم، فراموش کردن نعمات الهی

 

این آیه ندای الهی به مؤمنان است كه مراقب باشید خطری عظیم شما را تهدید می‌كند، خطر فراموش كردن الطاف الهی در كمین شماست. به یاد آورید نعمتی را كه خداوند به شما عطا كرده است. نعمت این‌كه خداوند اراده كرد تا گروهی كه دستشان را علیه شما باز می‌كنند و قدرتشان را علیه شما به كار می‌گیرند نابود كند و دستشان را بر شما ببندد. «فَكَفَّ أَیدِیهُمْ»

 

«إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن یبْسُطُواْ إِلَیكُمْ»

 

قصد شوم دشمن علیه پیامبر (ص)

 

اگر گروهی از مفسرین لبه‌ی تیز این آیه را قصد شوم دشمن به سوی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دانسته‌اند از آن روست كه مفسرین معتقدند اگر نقشه دشمن برای از بین بردن شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به عنوان رهبر جامعه‌ی اسلامی محقق شود، نابود كردن جامعه بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله كاری سهل و آسان خواهد بود، اگر از آیه استفاده کاربردی کنیم و جامعه‌ی خود را مخاطب آن بدانیم در می‌یابیم که دشمن سعی دارد تا بر جایگاه ولایت فقیه در جامعه‌ی اسلامی خدشه وارد کند اما خداوند می‌فرماید: ما دست‌هایشان را كوتاه می‌كنیم و بدون معطلی نقشه‌هایشان را خنثی می‌كنیم.

قرآن می‌گوید: ای مؤمنین از نسیان و فراموشی نقشه‌های دشمن بپرهیزید، اگر شما در جایگاه دین‌داری خویش بمانید خداوند نقشه‌های دشمن را نابود می‌كند. ای مؤمنین در همه‌ی امور خداوند را وكیل بگیرید.

 

عامل نابودی دشمن

 

همیشه دشمن خارج از وجود انسان نیست بلكه نفس اماره عظیم‌ترین دشمن است. او در هر حال تلاش می‌كند تا بر مؤمن مسلط شود و جایگاه او را نزد حضرت حق تغییر دهد خداوند می‌گوید: ای مؤمنین اگر شما خدا را وكیل قرار دهید او دست دشمن درونی شما را قطع خواهد كرد و نابودش می‌كند.

هر چه حضور ائمه‌ی اطهار در زندگی مؤمنین پررنگ‌تر باشد امدادهای غیبی از جانب حضرت حق آن‌ها را بیشتر در بر می‌گیرد و این امدادهای غیبی باعث می‌شود تا دست نفس اماره علیه فرد كوتاه شود.

 

«وَ اتَّقُواْ اللَّهَ»

 

داشتن تقوا، راه دریافت امدادهای الهی

 

«وَ اتَّقُواْ اللَّهَ» ای مؤمنین! تقوا داشته باشید شاید این دعوت قرآن هشداری باشد برای مؤمنین زیرا گاهی مؤمنین نیز دچار بی‌تقوایی می‌شوند وگرنه تحصیل حاصل محال است اگر قرآن فراخوان تقوی را برای مؤمنین ذكر می‌كند از آن جهت است كه آن‌ها از تقوای الهی غفلت كرده‌اند خداوند می‌گوید اگر غفلت كنید عذاب شما را در بر می‌گیرد یعنی اگر گرفتار مشكلات شدید خداوند امدادی برای شما نمی‌فرستد و شما به حال خود رها می‌شوید.

مؤمن چون تحت كفالت خداست مراقب بر رفتار و كردار خویش است و خداوند او را به حال خود واگذار نمی‌كند مؤمن باید بر خدا توكل كند و تمام موفقیت‌های زندگیش را از جانب او ببیند و حضرت حق را وكیل قرار دهد زیرا او نعم الوكیل اوست مؤمن نباید اجازه دهد صدمه‌ای بر ساحت موكلش وارد شود، مؤمن باید سعی در حفظ ایمان خود و وظایف بندگیش نماید و زندگیش را با این سعی بیمه كند او باید باور داشته باشد خداوندی كه از قدیم به او احسان كرده است در آینده نیز او را مورد لطف و مرحمت خویش قرار خواهند داد اما مشروط به مؤمن ماندنش.

 

«وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»

 

توکل بر خداوند در امور دینی

 

این قسمت از آیه بر تقوی و توکل بر خدا امر نموده است و نقطه عطف جمله آن است که نهی شدید از ترک تقوی و توکل بر خدا داشته باشید. تفاسیر توکل را در امور دینی و امور تکوینی می‌دانند.

توکل در امور دینی آن است که در وضع قوانین الهی بر خدای سبحان تکیه کنیم و این حالت تنها زمانی ایجاد می‌شود که فرد بر حضرت حق اعتماد کامل داشته باشد و این اعتماد قلبی همان ایمان است و ایمان قلبی باعث می‌شود که مؤمنین در احکام الهی دخل و تصرف نکنند و انجام آن‌ها را به طور کامل بر خود فرض بدانند، کمترین تغییر در احکام الهی نشانه‌ی عدم توکل و اعتماد بر حق است.

از سوی دیگر باید گفته شود: اگر خداوند سبحان امر به تقوی می‌كند و توکل را بعد از بیان نعمت‌ها ذکر می‌کند شاید به این معناست که یاد کردن نعمت‌ها در حقیقت همان تقوا و توکل الهی است و فراموش كردن آن‌ها و یا عدم استفاده‌ی صحیح از الطاف الهی به گونه‌ای بی‌تقوایی به حساب می‌آید.

 

تاریخ جلسه: 88/12/1 – جلسه 15

«برگرفته از بیانات استاد بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *