قرآن در آیه 113 سوره آل عمران میفرماید:
«لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ»
یکسان نبودن تمامی اهل کتاب
تمام افرادی که به دلایل مختلف مورد پذیرش دین نمیباشند، یکسان نیستند. در مورد کسانی که در نظر دین، دارای مشکل هستند نباید به طور یکسان و قطعی حکم داد در آیات سابق اهل کتاب رد شده اما همه آنها یکسان نیستند. مشکل این گروه عدم پذیرش اسلام در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده اما اگر بر شریعت خود باقی بوده و در برابر حق نهایت خضوع را داشته باشند، عاقبتشان به خیر میشود گرچه در آن زمان دین پیامبر صلیاللهعلیهوآله را نپذیرفته بودند.
«أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ»
امت و قائمه نکره ذکر شدهاند، یعنی همین معتدلها و افرادی که سعیشان به این است که قیام بالله داشته باشند، در جامعه ما نکره و ناشناخته هستند و بسیاری حقیقت وجودی اینها را نمیشناسند و چه بسا به اینها انگ زده میشود.
قائمین بللّه معظّماند
نكته ديگر این تنوین را غیر از تنوین نکره بودن تنوین تخفیم گرفتهاند، یعنی بسیار ارزشمند هستند. تفخيم يعنی بزرگداشت و تعظيم، «أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ» کسانی که قیام بالله دارند بسیار معظم و محترماند، یعنی نه روی توان خودشان حساب میکنند و نه روی توان دیگران.
تعصّب و تفریط؛ مایه مردود شدن
قرآن در تعریف این گروه میفرمايد: «أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ». قَآئِمَه یعنی اعتدال دارند نه اهل افراطاند و نه تفریط، بنابراین مردودین اهل کتاب کسانی هستند که یا به دلیل شدت تعصب بر کتابشان و یا به دلیل مهمل گذاشتن کتاب و تفریط در کتاب، پیامبری پیامبر صلیاللهعلیهوآله را قبول نمیکنند، اما اگر قیام به کتاب خودشان داشته باشند در نهایت پیامبری پیامبر صلیاللهعلیهوآله را قبول میکنند.
معمولاً برای تکذیب دیگران یا گفته میشود او خیلی افراطی است و یا دچار تفریط است. یعنی به دليل بیحالی در دين مورد قبول واقع نمیشود. اگر در تعریف دیگران از لفظ «قَآئِمَةٌ» استفاده گردد، يعنی اعتدال و استواری او قابل ستايش است و به آنچه كه وظيفه اوست بدون هيچ افراط و تفريطی قیام میکند.
عبادت موجب حسن عاقبت است
با توجه به قسمت بعدی آیه «قَآئِمَةٌ» اهل عبادت هستند. یعنی اهل کتاب اگر متعبد به دینشان بوده و قیام به نماز داشته باشند، این قیام آنها را از فحشاء و منکر نهی میکند. یعنی قیام به عبادت فرد را واقعاً عاقبت به خیر میکند.
«يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ»
ایشان صرفاً اهل کتاب نیستند بلکه در خلوت تلاوت و پیگیری کتابشان را دارند. یعنی به ادعا بسنده نکرده و شبانگاه یعنی دور از چشم اغيار به آیات الهی توجه دارند، این توجه و پیگیری آیات الهی در خلوت انسان را عاقبت به خیر میکند.
خدای سبحان در سوره مبارکه مریم میفرماید:
«سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا»[1]
«روز و شب به نيايش بپردازيد.»
عشی (شب) نماد اسم باطن خدا، بُكْرَةً (روز) مظهر اسم ظاهر خداست. که همه چیز در روز جلوهگری دارد در اينجا میفرماید: در «آنَاء اللَّيْلِ» تلاوت دارند، یعنی پنهان از دید افراد توجه به اسم باطن خدا دارند و به این صورت کلام حق را پیگیری میکنند. گفته میشود: اهل کتاب، اهل نماز عشاء و یا نماز شب نبودند، حال اگر این گروه در شب، چه در نماز عشا و یا در نماز شب اهل تلاوت کتاباند، معلوم است که کاملاً جزء اهل کتاب نیستند، زیرا اهل کتاب نماز شب و یا نماز عشا و یا تلاوت شبانگاه را قبول نداشتند.
اهل علم و اهل عبادت
در تفاسیر عرفانی اهل کتاب، نماد اهل علم بیدین یعنی متخصص بدون تعهد محسوب میشود. اینان مذموماند و قابل تعریف نیستند. يكي از مفسرين میفرمايد: اهل علمیکه عبادت را چاشنی علمشان میکنند با بقیه اهل علم فرق دارند. آنها دین فروشی ندارند، بلکه همّتشان را متوجه حق کردند به همین جهت «يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» ایشان با خضوع تّام در مقابل خدا از خضوع در مقابل دنیا رها شدند.
به تعبیر دیگر: افرادی که کامل مورد پذیرش دین نیستند، بابت افعال مثبتشان باید مدح شوند، با اینکه اهل کتاب را کامل قبول ندارید اما افعال مثبت آنها باید درخشان شود تا با این درخشش آنها بطور کامل از امور منفی اعراض کنند و از اهل کتاب بودن جدا شوند.
در یک نکته دیگر میفرمايند: اینها یهودیانی هستند که مسلمان شدند، مانند عبدالله بن سلام که خودشان منشاء تغییرات برای سایر افراد شدند. ممکن است فردی اهل کتاب باشد امّا با پذیرش حق جدید و دینی که به او ارائه شد ه از بقیه اهل کتاب جدا شود.
بعضی میگویند: این نمازی که «يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ» صلاة الابوابین بوده که اينها میخواندند، دوازده ركعت نماز بوده بعد از نماز مغرب خوانده میشده و در بعضی از آناء شب مقید به قرائت قرآن هم بودند و بعد هم كه میفرمايد: «هُمْ يَسْجُدُونَ» سجده آنها غیر از تلاوت قرآن بوده چون معمولاً در سجده قرآن تلاوت نمیشود، سجده و تلاوت قرآن جدا بوده و اگر در بین همه ارکان نماز به سجده اشاره شده برای اینکه نهایت خضوع در سجود است.
در یک تعبیر دیگری یکی از مفسرین میفرمایند: ما در آیات سابق خواندیم «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُون»[2] بعضی مومن و اکثریت آنها فاسق. اینجا میفرماید: «مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ» بعضی از اهل کتاب گروهی هستند که «قَآئِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ»
«وَهُمْ يَسْجُدُونَ»
یک معنا این است که آنها نهایت خضوع را دارند.
معنای دوم آن است که منظور از «وَهُمْ يَسْجُدُونَ» میتواند «هم یصلون» باشد؛ علت اینکه نماز سجده نامیده میشود چون خضوع تام در محضر حق.
اهل کتاب و ممدوحین
منظور از اهل کتاب مسیحیان و یهودیان هستند یعنی کسانی که به حضرت موسی و یا به حضرت عیسی ايمان آورده بودند وبر طبق این آیه عبدالله بن سلام را در بر میگیرد وقتی عبدالله بن سلام مسلمان شد، بعضی از یهود به آنها گفتند: «لقد کفرتم و خسرتم» شما کافر شدید به کتاب خودتان و باختید آیه نازل شد که تاییدهای برای اینها ذکر شود.
قول دوم که منظور از اهل کتاب فقط یهود و نصاری نیستند. بلکه همه صاحبان ادیان مختلف را میگیرد که خود مسلمین هم شامل آنها میشوند.
اگر سوال كنيد از چه زمانی مسلمين به عنوان اهل كتاب در قرآن بيان شده؟ اشاره شده به آیه 32 سوره مبارکه فاطر:
«ثُمَ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»
«ما کتاب را ارث دادیم به بندگان برگزیده مان»
بر همین اساس این مفسر میفرمايد: چون در بین اهل کتاب فقط مسلمین هستند که نماز شب و یا نماز عشا را دارند، پس این آیه در مورد خود امت پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز هست، یعنی امت پیامبر هم مساوی نیستند. از امت پیامبر صلیاللهعلیهوآله یک گروهشان تهجد و خضوع كامل در محضر حق دارند وقتی در آیه 110 سوره مباركه آل عمران امت پيامبر صلیاللهعلیهوآله را معرفی كرد در پایان آیه بیان میگردد «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ» يك بخشی مؤمن هستند، اكثريت فاسق هستند.
در این آیه و آیه بعدی هشت صفت برای مدح اين ممدوحين ذكر شده:
صفات ممدوحین
- «قَآئِمَةٌ» یعنی اهل تهجد هستند، قَآئِمَةٌ کی و چه زمانی باشد وارد آن بحث نمیشویم، بعضی میگويند: «قَآئِمَةٌ» تنها قيام به نماز نيست، بلکه در همه زندگي قيام به قسط دارند، یعنی آنها در نظر دادن نیز عادلانه نظر میدهند. بعضی میگويند: «قَآئِمَةٌ» یعنی آنها کارایی دارند چون قائم نسبت به قاعد توان بیشتری دارد.
- «يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ» میگویند: اینها آیات الهی را تلاوت میکنند و بعد مطرح کردند آیا تلاوت همان قرائت است؟ خیر زیرا در تلاوت پیگیری و ارتباط آیات با یکدیگر است وقرائت اینگونه نیست.
«يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ» «آنَاء» یعنی ساعات یعنی لحظات شب. آیه نفرمود: اوقات اللیل «آن» به زمانی اطلاق میشود که فرد منتظر زمان بعد نیز هست، گاهی فرد خلوت شبانه دارد و اما میخواهد زود به پايان برسد، آناء نشان میدهد که اینها از خلوت شبانه خود با خدا لذت میبرند و منتظر لحظات بعدی هستند.
- «وَهُمْ يَسْجُدُونَ»
آیه فرمود: «لَيْسُواْ سَوَاء» این چنین نیست که اهل کتاب یکسان باشند.
یکی از مفسرین میفرمايد: فرق بین علماء ربانی و علماء اهل دنیا در این آیه دیده میشود، عالمیکه اهل مولاست:
- قیام بالله دارد؛ «قَآئِمَةٌ» نه قیامش به وسیله خودش است و نه به وسیله مردم.
- «يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ» از کلام حق مرتب درس میگیرد.
- «يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ» در کل عالم ماده حق را مشاهده میکند، لیل را عالم ماده گرفته اند .
- «و هم يَسْجُدُونَ» در مقابل احکام الهی و مقدرات خضوع تام دارند .
یکی دیگر از مفسرین در ذیل همین آیه میفرماید: همان فرقی که بین نور و ظلمت است، همان تفاوت بین اولیاء الهی و اعداء الهی است به همین جهت هرگز اعداء صفت وصل، صفت ولی، صفت اهل یقین نصیبشان نمیشود.
اهل استقامت ممدوح خدای سبحاناند
در یک تعبیر دیگر «لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ» یکی از مفسرین میفرمايد: اولین تعریف خدای سبحان از این گروه، اهل استقامت بودن آنهاست. این افراد اهل پایداری و ثبات اند قیامشان بالله است. يعنی لحظه به لحظه با جلب فیض از خدای سبحان قيام به بندگي كرده، «مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ» هرگاه قیام بالله باشد این فرد دائم برای دیگران الگوی خیر میشود، گویی او تحت نفوذ دیگران قرار نگرفته است.
- در یک تعبیر دیگری یکی از مفسرین میفرمایند: هر کس کار اشتباهی را به دلایلی انجام دهد و به یقین متوجه اشتباه خود شود وظیفهاش دست بر داشتن از آن کار و تغییر منش و رفتار است و اگر به حقانیت چیزی یقین دارد تا پای جان ایستادگی کند تا حق را از دست ندهد.
- «يَتْلُونَ» و «يَسْجُدُونَ» فعل مضارع است و به نظر میرسد که فعلهای مضارع در آیه بیان کننده قائمه است. پایداری بر حق در قول و فعل انسان علی الدوام باید دیده شود فعل مضارع برای حال و آینده است یعنی الان و برای آینده این کار مثبت را انجام میدهد.
تاریخ جلسه: 96/9/4 ـ جلسه 96
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مریم، آیه 11
[2] سوره آل عمران، آیه 110