قرآن در آیه 115 سوره آل عمران میفرماید:
- در نگاه ظاهری به آیه معلوم میشود که صالحینی که در آیه 114 صفاتشان ذکر شد نام دیگرشان متقی است.
- خدای سبحان شاکر صالحینی است که عمل خیر انجام میدهند و جزای اعمال آنها را خود به عهده گرفته است.
«وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ»
پاداش خیرات
در بعضی از تفاسیر «لَنْ يُكْفَرُوهُ» این چنین معنی شده: هر عمل خیری که انجام بدهد، هرگز از پاداش آن خیر محروم نمیشود. میفرمایند: در بطن معنای شکر عطا است همانطور که در بطن کفر محرومیت است.
- اعمال خیر موجب مرحوميت افراد است نه محرومیت آنان. همچنین موجب مشکوریت نه مکفوریت.
- با نگاه دیگری خیرات صالحین از محضر حضرت حق مخفی نمانده، بلکه او از کیفیت و کمیت این خیرات مطلع است.
- در پایان آیه عنوان متقی ذکر شد که اشاره به این معناست که تقوا مبدأ خیرات اعتقادی و اجرایی است.
گرچه متقی پرهیز میکند از این که معرفی یا معروف شود، امّا خدای سبحان با صراحت اعلام میکند که اعمال نیک متقین به نمایش گذاشته میشود و به تبع عامل آن عمل هم به دیگران معرفی میشود.
میزان پاداش متقین
در این آیه اجمالاً مطرح شده که متقی مورد کفران واقع نمیشود و پاداش دهنده او خداست. امّا از میزان پاداش ذکری به میان نیامده، شاید اشاره به این معنا باشد که میزان پاداش، قابل ذکر نیست و اجمالگویی در این زمینه حکایت از اخلاص متقی دارد. گویا خود او مایل نیست که از طریق ذکر مقدار پاداش، عملکرد خود را ادامه دهد. خدا میزان و مقدار پاداش را مشخص نکرده تا متقی با همین اخلاصی که دارد کار را ادامه دهد و قطعاً حظ وافری است و به دلیل وفور حظ میزانی برای آن ذکر نشده. نه به دلیل کمی مقدار.
- نکته دیگر «وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ» قرآن فرمود: هرگز عمل صالح اینها کتمان نمیشود، یعنی نه از پاداش عمل کاسته میشود و نه به اظهار عمل نقیصهای وارد میشود.
- سنت خدای سبحان شکر است. شکری فوق انتظار بنده و شاید یکی از مصادیق شکر خدا نسبت به این بنده قرب و افاضه فیضی است که در تصور بنده نمیگنجد.
«وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ»
توجه به پاداش موجب فاصله بین خلق و خالق
نکته بسیار قابل توجه این است که خدای سبحان میفرمايد: «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ» متقین، همان صالحین ذکر شده در آیه قبل هستند. گروهی که از هر آنچه که بین آنها و خدا فاصله اندازد پرهیز میکنند، از این رو به پاداشها نیز توجه ندارند. شاید توجه به پاداش خود موجب فاصله بین خَلق و خالق شود.
بالاترین خیرات در دنیا، خیرات دینی است که عبارتند از:
- بندگی که از انسان صادر میشود.
- استغفاری که بعد از هر عملی خیری از بنده صادر میشود.
- ذکر و شکری که از بنده صادر میشود.
- لحظه به لحظه گوش به فرمان مولاست.
- علی الدوام در خیرات سرعت دارد.
چرا منع پاداش در زبان عرب کفر نامیده شده؟
- چون ایصال (رساندن) ثواب در آیات متعدد قرآن شکر نامیده میشود بنابر این منع ثواب کفر نامیده میشود.
- کفر در لغت به معنی پوشاندن است. منع پاداش گویا پوشاندن فعل است، یعنی از آن فاعل فعلی صادر نشده که منتظر پاداش باشد. گویا با منع جزا انکار فعل خیر او صورت میگیرد.
پاداش اعمال
علت منع جزا، گاه عجز و جهل و گاه بخل است و چون خدای سبحان علیم و قادر و جواد مطلق است پس هرگز اعمال را بدون پاداش نمیگذارد.
مفرسین میفرمایند اینکه فرمود: «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ» اگر پرسیده شود: خدایی که عالم به امور ست مگر از اعتقادات و اعمال بقیه افراد خبر ندارد که در مورد متقین فرمود: «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ»؟
در پاسخ میگویند علم خدا به متقین بشارتی است که به متقین داده میشود که پاداش متقین بسیار فراوان است، چون به جهت جزئیات اعمال مورد شکر قرار میگیرند.
در یکی دیگر از تفاسیر میفرمايند: گویا خدای سبحان به بندگان اعلام میکند، اگر شما اندکی به من نزدیک شوید من چندین برابر به شما نزدیک میشوم. «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ» البته متقی کسی است که از غیر خدا پرهیز میکند. یعنی عمل را فقط به خاطر خدا انجام میدهد.
- اعتقادات و عبادات و اعمال صالح اجتماعی تحت عنوان خیر معرفی میگردند، زیرا هشت مورد در آیه سابق بيان گردید که در این آیه به عنوان خیر معرفی شدهاند.
اخلاص؛ ماده همه خیرات
ماده همه این خیرات اخلاص است زیرا این صالحین کسانی هستند که از انجام اعمال خود را برای غیر خدا پرهیز دارند، ایشان نزد خدای سبحان معروف به صفت پرهیز از شرک و پرهيز از انجام عمل برای رسیدن به غیر خدا هستند و گویی خمیرمایه صالحین بر اساس این صفت سرشته شده است.
- در این آیه آموختیم اگر به کسی پاداش عطا شود نسبت به او شکر صورت گرفته و اگر کسی از پاداش محروم گردد، نسبت به او کفر صورت گرفته است و اگر کسی خواهان تخلق به اخلاق الهی است باید الطاف و خیرات و کمالات دیگران را ببیند و در حد توان به آنها پاداش بدهد.
ندیدن افعال خیر دیگران و جزا ندادن به افعال خیر آنها نوعی کفر عملی محسوب میشود و اگر بندهای خواهان اتصاف به صفات الهی است باید در این زمینه اقدام کند. اگر فرزند و همسر و دوستان خیری انجام دادند آن خیر را وظيفه آنها ندانسته، و کوچکترین خیری كه از ایشان صادر میشود به چشم انسان بیاید و در حد توان (حتی لسانی) باید خیرات آنها را کتمان نکرده و از خیرات آنها شکر به عمل آید همانطور که خدای سبحان خیرات عبد را کتمان نمیکند، اگر چه فاعل خیر دوست ندارد خيرات او آشکار شود، زیرا او خير را برای خدا انجام میدهد، نه برای تعریف و پاداش و تعظیم.
- خدا سبحان غنی از خیر است و در عین حال میفرماید: «لَنْ يُكْفَرُوهُ» خیرات هرگز کتمان نمیشود.
- فاعل خیر به جهت تقوا نباید براي دريافت جزا، كار خیر را انجام بدهد، و اما فاعل خیر یقین دارد که خدای سبحان این عمل خیر را جبران میکند.
اثر خیرات در زندگی افراد
بايد باور داشت که باز گردان کار خالصانه در زندگی انسان وارد میشود. ولو فرد برای بازگردان سر سوزنی اقدام نكرده باشد، ممکن است اثر اين بازگردان در زندگی شخص از طرف کسی که کار خیر برای او انجام شده، نباشد بنابراین محلی برای درگیری، گله و شکایت و توقع از دیگران وجود ندارد و خدای سبحان در دنیا و آخرت بازگردانی را که کسی تصور آنرا ندارد در اختیار او قرار میدهد ولو شاکر آن مفعولی كه فعل برای او انجام شده نباشد.
بازنده نباشیم!
اگر کسی یقین داشته باشد که اعمال صالح او لحظه به لحظه به رؤیت حق میرسد باید در انجام خیرات سرعت بگیرد، با یقین به این که خدای سبحان به جزئیات اعتقادات و اعمال صالح او علم دارد، اگر در انجام عمل خیر توقف یا تأخیری صورت بگیرد انسان بازنده است.
تاریخ جلسه: 96/9/11 ـ جلسه 97
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»