تفسیر آیه 116 سوره آل عمران

قرآن در آیه 116 سوره آل عمران می‌فرماید:

آیه-116-آل-عمران-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

در آیه 114 فرمود:‌ «يُؤْمِنُونَ‏ بِاللَّه‏» و اینجا فرمود:‌ «كَفَرُواْ»‌ اعتقادات درست منجر به عملکرد صحیح می‌شود. کسانی که اعتقادات ناسالم داشته به خدا و پیامبر صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیه و به قیامت کفر می‌ورزند. در ادامه خدای سبحان نفرمود عمل ناسالم دارند زیرا اعتقاد نادرست اجازه نمی‌دهد. عمل صالح از انسان صادر شود «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ»

 

پيام‌های آيه:

 

  • اعتقادات نادرست موجب انواع خسارت‌ها است.
  • «لن» نفی ابد است. هرگز دارایی کفار موجب در امان ماندن از عذاب الهی نمی‌شود. فرزندان کفار نیز برای رهایی از عذاب الهی هیچ نقش مثبتی در زندگی والدین خود ندارند.
  • «شَيْئًا» نکره در سیاق نفی و جمله منفی است؛ یعنی اگر انسان اعتقادت حقه نداشته باشد مال سر سوزنی برای رهایی از عذاب مفید نیست کما اینکه فرزندان نیز نقشی ندارند.

 

«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئًا»

 

علت ذکر مال و فرزند در این قسمت از آیه این است که بسیار مشاهده شده که کفار با مال و فرزند به یکدیگر فخرفروشی کرده و یا مال و فرزند را سرمایه زندگی خود محسوب می‌کنند و با این دو به خدا کافر می‌شوند. به خاطر پول دین خود را از بین برد و به خاطر بچه خدا را ندیده گرفته است.

تاریخ مصرف مال و فرزند برای کفار در همین دنیا است، یعنی برای پیشگیری از عذاب الهی اندک فایده‌ای برای این افراد ندارد.

 

پاسخ خداوند به کفار

 

نکته‌ای بسیار عجیب کفار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ را دائماً سرزنش می‌کردند که اگر خدا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ را دوست دارد، چرا به او مال و اموالی نمی‌دهد و چرا اطرافیان او فقیر هستند؟

گویی در جواب آنها خدا اموال و اولاد را ذکر کرده و می‌خواهید بفرماید، نافع‌ترین جمادات مال است و نافع‌ترین حیوانات ولد است، امّا کافر از هر دو اینها هیچ نفعی نمی‌برد وقتی از این دو نفع نمی‌برد به طریق اولی از امور دیگر نیز نفعی نمی‌برد.

 

نفع بردن از مال و فرزند

 

از مفهوم مخالف آیه در می‌آید که مؤمن بدون اینکه بر مال و فرزند خود اعتماد کند از آنها بهترین استفاده را می‌کند، مال و فرزند در زندگی او به اذن حق دارای اثرات و ثمرات و برکات می‌گردند مال را درست خرج کرده و فرزندش را به لطف حق به گونه‌ای تربیت می‌کند که چه بسا فرزند برای او درخواست شفاعت می‌کند اما اعتقادات کفر آمیز موجب عدم استفاده صحیح از مال و فرزند می‌گردد.

 

کتمان جایگاه خواص عالم

 

بعضی از تفاسیر معتقدند «كَفَرُواْ» یعنی کافر شدن نسبت به جایگاه خواص در عالم. کافر شدن به اینکه خدای سبحان در هر زمان اولیائی دارد اگر کسی خواص بودن اولیاء زمان را کتمان کند، طبیعتاً از فیض وجود آنان و از علوم این اولیاء بی‌بهره و محروم می‌شود. کما اینکه از رغبت به سوی این اولیاء نیز محروم می‌شود. رغبت یعنی میل داشتن نسبت به کسی که او را دوست دارد این فرد گویی خود برای خود لایه گذاشته که میل اولیاء در او نفوذ نمی کند.

با یک نگاه دیگر آیه نشان می‌دهد اگر کسی منکر اولیاء الهی شود در نهایت محرومیت به سر می‌برد، گرفتار آتش معصیت گردیده و دنیا پرست شده. حرص به دنیا بر او غالب شده و در عین اینکه علی الدوام زحمتی را متحمل می‌شود امّا به مقصدی نائل نمی‌گردد. زیرا رسیدن به مقصد و مقصود با دلالت و عنایت اولیاء الهی است.

 

حسرت اهل کفر

 

در نکته دیگری می‌فرمایند: «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُم مِّنَ اللّهِ شَيْئًا»‌ در دنیا اموال اهل کفر برایشان فایده‌ای ندارد و فرزندان کفار برایشان نفعی ندارند، به همین جهت علی الدوام در حال حسرت خوردن هستند زیرا به جهت پرداخت‌ها هیچ نوع دریافتی ندارند.

 

نقش مهم اعتقاد

 

این آیه یکی از آیاتی است که نقش اعتقاد را بسیار مهم مطرح می‌کند و صحبتی از عملکرد در آیه نشده يعنی اگر عقیده نادرست بود تمام دارایی‌های فرد غیر مفید است و برای تشخیص اینکه که جزء این گروه هستیم یا نه، ببینیم که چقدر اعتماد بر مال و ولد داریم به اندازه‌ای که اعتماد بر مال و ولد داریم اعتقاد بر حق ندارم.

  • «إِنَّ» در ابتداي آيه بيان می‌كند حتماً و هرگز هیچ نفعی مال و ولد در دنیا و آخرت برای آنها ندارد. يعنی در مقابل عذاب الهی برای آنها کاری نمی‌تواند بکند.

 

«وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ»

 

این گروه گرفتار آتش جدای از حق هستند و از آن جدا نمی‌شوند زیرا خود مایل به جدا شدن از عذاب الهی نیستند.

نکته دیگر: در آیه سابق فرمود «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقينَ» که منظور صالحين و متقين بودند. در مقابل آنها در این آیه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ» مطرح شدند. افراد یا صالح و مؤمن هستند و یا کافر و اهل کتمان برخی از حقایق‌اند. باور دارند جزای باورهای صحیح را هم در این عالم و هم در عالم دیگر دریافت می‌کنند و باورهای درست التزاماتی برای انسان ایجاد می‌کند ‌و کسانی که به آن باورها التزام ندارند «أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ».

 

همراهی با آتش!

 

قرآن می‌فرمايد: «أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ» یعنی اگر کسی از اعتقادات حقه بی‌بهره است، علی الدوام همراه با آتش است، یعنی موجودی خود را دائم از دست می‌دهد در عین اینکه هیچ آسایشی در زندگی او وجود ندارد.

  • «أَصْحَابُ النَّارِ»‌ يعني یک تکه آتش با خود همراه دارد و مصاحب آتش يعنی هر جا که می‌رود، خسارت ایجاد می‌كند و صدمه می‌زند و خودش این مصاحبت را پذیرفته است.
  • «أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ» در واقع افتخار می‌کند که با آتش همراه است و اجمالاً این همراهی دائمی است. «أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»

 

تاریخ جلسه: 96/9/11 ـ جلسه 97

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *