قرآن در آیه 123 سوره آل عمران میفرماید:
جنگ بدر
آنچه كه در مورد جنگ بدر اهمیت دارد اینکه این اتفاق در سال اول هجرت روی داده زمانی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مدینه بودند. ابوسفیان با یک قافله تجاری از شام به سوی مکه در حال حرکت است، پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور مصادره اموال آنها را میدهند، درحالی که قرار نبود در آنجا جنگی اتفاق افتد.
با نگاه به آیه 1 سوره مبارکه مائده:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهيمَةُ الْأَنْعامِ…»
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به قراردادها[ى خود] وفا كنيد. براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده…»
زمین مِلک خداست و خدا مِلك خویش را در اختیار مؤمنین قرار میدهد و از این رو پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مؤمنین دستور میدهد برای سلب اموال قافله ابوسفیان اقدام کنند تا از آن اموال برعلیه مسلمین استفاده نگردد. اموالی که بر علیه مسلمین بکار گرفته میشود باید مصاده گردد.
برخی بر این باور بودند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله شَمّ جنگی ندارد و فکر میکردند کسی که در مسائل دینی عالم و عابد است نظرات صائبی در مورد رزم نمیتواند داشته باشد. برخی نیز تعجب کردند که چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این چنین نظری داشتند.
دختر عبدالمطلب خوابی ديد و با خواب او عبدالمطلب مطلع شد که قرار است مال زیادی از دست قریش برود و این خواب را به همه اعلام کرد اما آنها باور نداشتند که کسی بتوان مال کفار را سلب کند.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله با سیصد و سیزده نفر به طرف چاه بدر به راه افتادند. بدر نام چاهی است در آن منطقه و نامگذاری این چاه به نام صاحب آن بوده. پیامبر صلیاللهعلیهوآله در آن منطقه دیدهبان گذاشتند که هر وقت کاروان رد میشود به ایشان گزارش بدهند. ديدهبانان گزارش میدادند و جبرئيل نیز برای پیامبر خبر میآورد که آنها به راه افتادند. قبل از اینکه دو لشگر در مقابل هم قرار بگیرند پیامبر صلیاللهعلیهوآله از اطرافيانشان برای مقابله با لشگر قريش مشورت خواستند.
ابوبكر گفت: این گروه لشکریان قریش هستند، قريش بسیار متكبر است آنها کسانی هستند که ما را تحریم کردند و ما آمادگی و سلاح نداریم و عمر نیز مانند همین نظرات ابوبکر را داد. در اين نظرات ضعف مؤمنین نشان داده میشود و بعد از او مقداد بلند شد و گفت: که اینها درست میگویند آنها کافرین قریش اند ولی ما شما را قبول داریم اگرشما بفرمایید که در زبانههای آتش مشتعل از چوب فلان درخت داخل شوید ما اطاعت میکنیم. اگر بگويی ما در تيغ وارد شويم وارد ميشويم، ما كاري را كه بنیاسرائیل با پیامبر خود کردند با شما نمیکنیم. بنی اسرائيل به پيامبرشان گفتند: شما دو نفر بجنگید «إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ »[1] ولی ما کار بنیاسرائیل را تکرار نمیکنیم ما میگوييم به دلیل اینکه خدای تو به تو دستور داده همراه تو میآييم و در رکاب تو میجنگیم.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله از مقداد تشكر كردند و او را دعا کردند که خدا به تو جزای خير بدهد، اينها دسته مهاجرين بودند، سپس پیامبر صلیاللهعلیهوآله به انصار روی کرده و نظر آنها را خواستار شدند؟
به دلیل اینکه انصار به پيامبر صلیاللهعلیهوآله گفته بودند اگر شما به شهر ما بیایید در امان هستید، اما بدر در خارج از مدينه بود و پیامبر از آنها پرسیدند که در خارج از مدینه با ایشان همراهی میکنند یا فقط در مدینه با آنها همراهی میکنند؟
سعد بن معاذ گفت: ما تو را تصدیق کردیم و به تو ایمان آوردیم اگر بگویی در دل دریا بروید، میرویم و امیدواریم از ما رفتاری نمایش داده شود که موجب روشنی چشم شما شود. ما با تو حركت میكنيم و میدانيم در حركت ما بركت است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله خوشحال شدند و فرمودند: خدا به من وعده داده و وعده خدا تخلف ناپذیر است، حتماً در اين جنگ امداد خدای سبحان نصيب ما میشود و كشته شدن ابوجهل و عتبه را میبینیم.
تاریخ جلسه: 96/10/23 ـ جلسه 103
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مائده، آیه 24