تفسیر آیه 157و158 سوره آل عمران

قرآن در آیه 157 سوره آل عمران می‌فرماید:

 

«وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ»

«و اگر در راه خدا كشته شويد يا بميريد قطعا آمرزش خدا و رحمت او از (همه) آنچه (آنان) جمع مى‏‌كنند بهتر است»

 

در آیه سابق منافقین غافل از این نکته بودند که مرگ و زندگی، اماته و احیا به دست خدای سبحان صورت می‌گیرد و حضور افراد در عرصه‌های مختلف نقشی در زنده ماندن یا از دنیا رفتن افراد ندارند.

این آیه نگاه زیبایی به مؤمنین می‌دهد: اگر شما مؤمنین در راه خدا کشته شوید یا بمیرید حتما مغفرت و رحمت خدای سبحان بهتر از آن چیزی است که کفار جمع‌آوری می‌کنند.

«مَغْفِرَةٌ، رَحْمَةٌ» مغفرت و رحمتی که برای مؤمن در نظر گرفته می‌شود چندان عظیم و گرانقدر است که عبارات به صورت نکره ذکر شده است.

 

«وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ»

 

آشنایی با واقعیت‌ها از طریق اسلام

 

اسلام ما را با واقعیت‌ها آشنا می‌کند، مرگ یک واقعیت است که ممکن است در جبهه یا در سفر و یا در حضر فرا رسد.

واقعیت‌ها از دید انسان پنهان نمی‌ماند، واقعیت شهادت و یا مرگ است.

 

انتخاب اول مؤمن شهادت است

 

اولین امری که آیه به آن اشاره دارد این است که نآ«کشته شدن مؤمنین در مسیر حق است، یعنی انتخاب اول مؤمن شهادت است و گذران زندگی روزمره انتخاب ثانویه او است.

به عبارت دیگر مرگ مؤمنین در مسیر حق است و انتخاب اولیه آنان جهاد فی سبیل الله است که ممکن است شهادت در پی آن باشد.

البته ممکن است مرگ مؤمن به مرگ طبیعی باشد، «أَوْ مُتُّمْ» و مؤمن دعوت حق را با مرگ طبیعی لبیک گوید. در هر دو حال چه مرگ از طریق شهادت و چه به صورت طبیعی باشد مؤمن با مغفرت و رحمت الهی مواجه می‌شود، یعنی مرگ طبیعی مؤمن نیز برای او جایگاه شهادت را رقم می‌زند زیرا هر دو امر یک نتیجه را در پی دارد.

 

«لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ»

 

علت خوش عاقبت بودن مومن؟

 

مؤمن در هر حال خوش عاقبت است، زیرا به دلیل اعتقاد صحیح و عمل صالح، رحمت و مغفرت خاصی از ناحیه خدای سبحان دریافت می‌کند.

مغفرت و رحمت الهی ثمره حرکت در مسیر حق است، این رحمت و مغفرت شامل همگان نمی‌شود بلکه برای دریافت مغفرت باید مؤمن بود و متخلق به اخلاق الهی شد.

مؤمن در هر حال به مقصود خود نائل می‌شود چه قبل از مرگ به وصال شهادت برسد و چه آنکه با مرگ طبیعی بمیرد، زیرا او در هر حال خود را در محضر رب العالمین می‌داند و این حضور برای او کافی است که با هیچ یک از ثروتهای عالم ماده قابل قیاس نیست، او در هر حال رستگار است.

مؤمن هر چند در جهاد قرار گرفته اما نیازمند مغفرت و رحمت حق است و خود را از این دو امر مستغنی نمی‌بیند.

 

ثمره ورود در عرصه جهاد

 

به مجرد این که بنده وارد عرصه جهاد شود قلباً از دنیا اعراض نموده و تمایل به آخرت خود را اظهار می‌کند یک چنین فردی حتی اگر در جبهه به شهادت نرسد و در بستر جان دهد مرگ او وصال به معشوق است و در زمره غافلین محشور نشده بلکه عنوان واصل بر او بار می شود.

 

ثمره در مسیر حق قرار داشتن

 

اگر مسیر، مسیر حق باشد، انسان خود به خود از صفات نفسانی جدا شده (مُتُّمْ، «موت» را جدایی از نفسانیات گرفته‌اند) او در محضر حق پس از رفع موانع به مرگ نفسانیات دست می‌یابد؛ به همین جهت هیچ حرصی برای جمع‌آوری دنیا نداشته بلکه همه دارایی خود را در عین اختیار در راه وصال به محبوب فدا می‌کند و اگر در این مسیر جان دهد به سوی بهشت یا جهنم حرکت نمی‌کند بلکه حرکت او در راه رسیدن به حق صورت می‌گیرد، یعنی بهشت او بهشت وصال است که این بهشت را بر هیچ امری ترجیح نمی‌دهد.

«إِنَّ الْمُتَّقینَ فی‏ جَنَّاتٍ وَ نَهَر فی‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر»[1]

«یقیناً پرهیزگاران در باغها و نهرهای بهشتی جای دارند، در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر!»

«مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ» وقتی انسان در فضای سالم باشد و مسیر صحیح را طی کند دو عبارت «قتلتم و متم» یک نتیجه را دارد و جای حسرت باقی نمی‌ماند، همه مؤمنینی که قبل از ظهور حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند زمان ظهور به شهادت می‌رسند. پس مهم در مسیر بودن است وقتی فرد در مسیر باشد متم و قتلتم یک بازده دارد.

برای انسان الهی کل دنیا قابل قیاس با الطاف الهی نیست، یعنی گاه انسان حاضر است همه دارایی خود را بدهد و یک عیب او مستور شود یا به پرونده کمالات او کمال جدیدی اضافه شود در حالیکه این امر برای کافر غیر ممکن است اما مسیر زندگی انسان الهی است که یک چنین امری را برای او ورق زده است.

شهید باور دارد که شهادت از سوی خدا به او عطا شده فعل «قتلتم» مجهول است یعنی هیچ شهیدی نمی‌گوید شهادت را من انتخاب کرده‌ام بلکه می‌گوید خدا توفیق شهادت را به من عطا کرده، هیچ شهیدی شهادت را به خود نسبت نمی‌دهد، زیرا هرچه انسان در مسیر حق بیشتر قرار بگیرد حسنات خود را بیشتر به خدا نسبت می‌دهد و در افعال خیر خود را فاعل نمی‌بیند.

«رَحْمَةٌ» رحمت کمال بی‌نهایتی است که نصیب بنده می‌شود اگر فردی در مسیر صحیح باشد و عقیده حقه و عمل صالح داشته باشد علی الدوام در حال افزونی است، «رَحْمَةٌ» کمال او دائم افزایش می‌یابد و بعد از مرگ پرونده عملش مختومه نیست بلکه کمالاتش علی الدوام به واسطه اعتقادات حقه افزوده می‌شود.

 

فرق مغفرت و رحمت با ثروت دنیوی

 

آنچه تحت عنوان مغفرت و رحمت به مؤمن عرضه می‌شود با تمام دارایی کفار قابل قیاس نیست، زیرا دارایی کفار فانی است و مغفرت و رحمت تا ابد ماندگار است.

مغفرت و رحمت بدون زحمت نصیب انسان می‌شود اما جمع‌آوری دنیا از طریق رنج فراوانی به او می‌رسد شاید اولین دلیل ترجیح مؤمنین نسبت به مغفرت و رحمت بر کل موجودی دنیا همین امر باشد که دنیا با زحمت کسب می‌شود و رحمت و مغفرت عاشقانه و بدون زحمت. البته بعضی معتقد هستند دلیل بهتر بودن مغفرت و رحمت نسبت به همه ثروت دنیا ماندگاری آنها در دنیاست. دلیل سومی هم که مطرح می‌شود آن است که همه منافع دنیوی مخلوط با مضراتی است که زندگی انسان را تهدید می‌کند اما مغفرت و رحمت و حشر الی الله  هیچ گونه آسیبی برای انسان ندارد.

 

علت قیاس مغفرت و رحمت با ثروت دنیوی

 

چگونه مغفرت و رحمت الهی با ثروت دنیوی انسان قیاس شده است درحالیکه ربطی بین این دو وجود ندارد؟

در پاسخ گفته می‌شود: هر دو سرمایه‌های انسان هستند اما تباین و تفاوت کلی و بنیادی دارند. اگر فرض کنیم ثروت کفار صرفا از راه حلال به دست آید و در مسیر خلاف هم به کار گرفته نشود اما همچنان به دلیل ناپایداری قابل قیاس با مغفرت و رحمت نیست، اگر برای مصرف کردن ثروت کفار مسیر خیری در نظر گرفته شود اصلا خوبی آن قابل مقایسه با مغفرت و رحمتی که خدای سبحان به بنده مؤمن عطا می‌کند نیست.

 

تفاوت سه گروه در بندگی

 

به نظر بعضی از مفسرین این دو آیه حال سه گروه را روشن می‌کند:

گروه اول کسانی هستند که عبادت خائفانه دارند و در هنگام مرگ با مغفرت خدای سبحان مواجه می‌شوند، یعنی عیوب آنان مستور می‌گردد.

گروه دوم کسانی هستند که به امید ثواب و پاداش خدای سبحان را بندگی می‌کنند که در هنگام مرگ با رحمت بی‌نهایت حق مواجه می‌شوند.

گروه سوم بندگانی هستند که عاشقانه بندگی نموده و ترس از عقاب و امید به ثواب ندارند ایشان هستند که طبق آیه بعد «وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ» به سوی معبود خود محشور می‌شوند و از پذیرایی خاص حضرت حق بهره‌مند می‌گردند. بالاترین مقام مقام دسته سوم است و طبیعی است که بین گروه اول و گروه سوم فاصله زیادی وجود دارد.

مؤمنین دسته سوم در انتخاب بین جمع‌آوری کل دنیا و بذل جان بی‌اختیار گزینه دوم را ترجیح داده و حضور در محضر حق را با هیچ امری مقایسه نمی‌کند.

 

قرآن در آیه 158 سوره آل عمران می‌فرماید:

 

«وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ»

«و اگر (در راه جهاد) بمیرید یا کشته شوید قطعا به سوى خدا گردآورده خواهید شد»

 

و در آیه 158 می فرماید: اگر شما بمیرید یا کشته شوید حتما به سوی خدای سبحان محشور می‌شوید.

 

«وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَى الله تُحْشَرُونَ»

 

در این آیه جارو مجرور مقدم شده است، نفرمود «تحشرون الی الله» فرمود: «إِلَى الله تُحْشَرُونَ» یعنی انسان الهی فقط به سوی خدا محشور می‌شود و حاکم در زندگی او فقط خدا است، همان خدای یگانه‌ای که عرصه سلطنت او در قیامت جلوه‌گر می‌شود.

از میان همه اسامی حق به اسم «الله» اشاره شده به دلیل جامعیت این اسم و کمال رحمتی است که از طریق این نام به نمایش گذاشته می‌شود.

 

نمایش بی‌اختیاری افراد

 

«تُحْشَرُونَ» فعل تحشرون فعل مجهول است با وجود این که همه می‌دانیم آن کسی که ما را در قیامت جمع می‌کند خود خدا است، اما خدای سبحان فاعلیت خود را به نمایش نمی‌گذارد بلکه مفعولیت ما را بسیار صریح مطرح می‌کند که در مقابل اراده او احدی از خود اختیار ندارد.

 

برپا شدن میزان عدالت برای همه مردم

 

«لإِلَى الله تُحْشَرُونَ» اینکه حشر به سوی خدای سبحان ذکر شده است به دلیل آن است که همه تحت ربوبیت و کبریایی حضرت حق قرار می‌گیرند و در محشر در مقابل عدل او می‌ایستند.

به تصریح بعضی از مفسرین حشر، خاص مؤمنین نیست بلکه مؤمن و کافر، ظالم و مظلوم، قاتل و مقتول همه در محضر حق قرار می‌گیرند و میزان عدالت برای همه برپا می‌شود.

 

شهید زنده است

 

بعضی از مفسرین از این دو آیه چنین برداشت کرده‌اند که مقتول حتما مرده نیست و این دو آیه در کنار هم نشان می‌دهد شهید حتما زنده است.

«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُون‏»[2]

«کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان به ایشان روزی می‌دهند.»

مفسرین می‌گویند حتی در فکر خویش گمان نکنید شهیدان مرده‌اند، بلکه آنان زنده‌اند.

 

لازمه شهادت جدا شدن از نفسانیات است

 

در آیه 157 ابتدا «قُتِلْتُمْ» و سپس «مُّتُّمْ» آمده تا بیان دارد گزینه اول مؤمن شهادت است اما در آیه 158 اول «مُّتُّمْ» بعد «قُتِلْتُمْ» ذکر شده: در آیه دوم (موت) مرگ نفسانیات مطرح است. انسان باید اول از منیّت خود جدا شود، منیّت و نفسانیاتش بمیرد تا آماده کشته شدن در راه حق باشد.

 

 

تاریخ جلسه: 97/10/8 و 97/10/22- جلسه 132 و 133

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] – سوره قمر آیه 54 و 55

[2] – سوره مبارکه آل عمران، آیه 169

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *