تفسیر آیه 17 سوره مریم

«فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا»

«و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم؛ و او در شکل انسانی بی‌عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد!»

 

مفسری گوید: حضرت مریم در هنگام غسل پرده‌ای افکند که از اطرافیان خود محجوب بماند. در هنگام طهارت، روح القدس(جبرئیل) به صورت خادم معبد در اوج زیبایی بر او نمودار شد؛ البته طبق تصریح قرآن، ظاهر و هیئت این جوان زیبا بصورت مَلک نبود؛ بلکه در قالب بشر ظاهر شد.

 

چرا روح القدس در قالب و صورتی زیبا جلوه‌گری کرد؟

 

در واقع هر انسانی زود با صورت زیبا اُنس می‌گیرد. مفسری گوید: بعد از طهارت، مَلَکی در صورت انسانی بر او ظاهر شد که از آن ملک(جبرئیل) به عنوان «رُوحَنا» تعبیر شده است.

مفسری گوید: چون در ملک، لطافت شدید چشمگیر بود به «رُوحَنا» تعبیر شد.

مفسر دیگری گوید: چون احیا به واسطۀ روح صورت می‌گرفت؛ و به عبارت دیگر چون روح، نماد حیات است به «رُوحَنا» تعبیر شد؛ چرا که به واسطۀ وجود جبریل در معیّت حضرت مریم حیات حضرت عیسی ظاهر شد.

 

ویژگی ارواح مجرد

 

گفتنی است از خصوصیات ارواح مجرده این است که در قالب‌های مثالی قرار می‌گیرند و در هر چیزی جلوه‌گری می‌کنند و حیات و زندگانی را فراهم می‌کنند. مثلا سامری خاک زیر پای جبریل را برداشت و در درون مجسمه‌ای که به شکل گوساله ساخته بود، ریخت و آن مجسمه به موجود زنده تبدیل و آثار حیات بر او نمودار شد.

مفسری گوید: چون خداوند محبت شدیدی به جبرئیل داشت، مسمی به «رُوحَنا» شد؛ چرا که گاهی محبوب به عنوان روح معرفی می‌شود. مثلا: تو روح منی

 

اعتدال در وجود

 

«بَشَراً سَوِيًّا»: «سویّ» تعادلی است که در تمام وجود حاکم است و ظاهر و باطن فرد استاندارد لازم و کمالات لازم خود را داراست. مثلا: فردی که چشمان خیلی ریز و دهان بزرگ دارد «سویّ» نیست. در «سویّ» اعتدال لازم حکفرماست.

 از آنجا که جبریل واجد تمام محاسن ظاهری بنی آدم بود «سویّ» نامیده شد؛ زیرا فردی که لنگ بزند یا قدش کوتاه یا چشمش مشکل داشته باشد «سویّ» نامیده نمی‌شود.

مفسری گوید: اگر روح القدس بصورت مَلَک ظاهر می‌شد کلام او به علت ناآشنایی صورتش برای حضرت مریم مأنوس نبود؛ ولی خداوند متعال روح‌القدس را در قالب صورتی آشنا و کلامی مأنوس در مقابل حضرت مریم ظاهر کرد.

 

حجاب میان مریم و مردم

 

«فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً»: حضرت مریم بین خود و خلائق حجابی قرار داد تا در خلوت خود و شهود حق مانعی نداشته باشد. در چنین شرایطی خداوند وجودی را که نماد عظمت او بود از عالم ملکوت برای حضرت مریم جلوه‌گر کرد و صورت آن مَلک در مکان خلوتی در قالب بشر قرار گرفت تا حضرت مریم او را ببیند. و چون حضرت مریم فرستاده و رسول حق را نمی‌شناخت هراسان و نگران شد که از ناحیه او آسیبی به عفت او وارد نشود.

 

حجابی از جنس نور

مفسری گوید: حجاب حضرت مریم از جنس نور بود و خداوند متعال با فرستادن رسولی به صورت بشر( جبرئیل)، نورٌ عَلی نور را حاکم کرده و کلمۀ «کُن» را به حضرت مریم القا کرد؛ چرا که این کلمه ایجاد حیات می‌کند.

و در نگاهی دیگر، نور و روح، کلمۀ «کن» محسوب می‌شود که آن کلمۀ نورانیِ بدون عیب و نقص، به عنوان بشری دارای جامع کمالات، در مقابل حضرت مریم جلوه‌گری کرد.

مفسری گوید: هنگامی که جوهرۀ فطرت انسان از حجاب عقل جدا شود، جمال و جلال حق در او جلوه‌گر می‌شود و این جلوه‌گری در قالب موجودی روحانی ظاهر می‌شود.

 

تاریخ جلسه؛ ۱۳۹۹.۹.15 – ادامه جلسه 8

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *