تفسیر آیه 188 سوره آل عمران

در آیه 188 سوره مبارکه آل عمران آمده است:

تفسیر آیه 188 سوره آل عمران- موسسه علمیه السلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام

«لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا»

 

آیه درباره علمای یهود نازل شده كه نه تنها دست به تحریف كتاب آسمانی تورات زدند بلكه از این كه این امر بر مردم پنهان و پوشیده بماند خوشحال بودند.

«یفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ» خوشی ‌مخاطبین آیه به دلیل تعلقات دنیای گذرا است، اینان با تحریف کتب آسمانی و تزویر، مقاماتی را دریافت و ثروتی به دست آوردند، غافل از اینکه این مقام گذرا و این ثروت ناپایدار موجبات فرح آنان را فراهم کرده است.

 

«وَیُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِمَا لَمْ یَفْعَلُوا»

 

آیه از خصوصیت دیگر این مدعیان سخن می‌گوید: مخاطبین آیه خواهان جلب توجه مردم‌ و حمد و ثنای آنان نسبت به خود بوده و این امر را بر مردم واجب می‌دانستند.

 

تفکر غلط

 

مفسری خصوصیت دیگری را در رابطه با مخاطبین آیه مطرح می‌کند و می‌گوید: اینان در حجاب نفسانیات گرفتار آمده و فاعلیت خدای سبحان را در انجام امور مثبت و كار خیر نادیده می‌گرفتند و خود را فاعل هر خیری می‌دانستند و انجام خیرات را به خود نسبت می‌دادند همین تفكر غلط آنان را در جایگاه مشركین قرار داد.

 

نقض قرار داد

 

ایشان همچنین از خصوصیت دیگری درباره مخاطبین آیه سخن می‌گویند: «یُحِبُّونَ أَن یحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یفْعَلُواْ» این گروه در عالم اَلَست به خدای سبحان تعهد داده بودند که در عرصه بندگی پایدار بمانند اما در این عالم نقض قرارداد کرده و به خودکامگی مشغول شدند. دوست می‌داشتند دیگران آنان را در زمره عباد صالح به حساب آورند و علی‌رغم ملتزم نبودن به میثاق، عنوان وفادار را دریافت کنند.

 

كاربرد این قسمت از آیه در زندگی ما:

گاه مردم دوست دارند علی‌رغم این که نامقدسات را مقدس می‌شمرند و خود را در عمل به امور نامقدس ملتزم می‌کنند از سوی مردم عنوان مقدس را دریافت كنند، مثلاً  كسی که در عرصه زندگی شخصی پایبند به شریعت نیست اما دوست دارد دیگران او را در زمره متدینین به حساب آورند و یا آنکس که اهل دروغ است دوست دارد مردم عنوان صادق و صدیق را به وی بدهند و یا آدم رند و کلک‌زنی که دوست دارد خود را سالم جلوه دهد و دیگران وی را به جهت سلامت شخصیت تمجید نمایند، اینان همگی دوست می‌دارند دیگران فضائلی که در آنها وجود ندارد برای آنان جعل و تعریف کنند.

 

چه کسی معذَّب است؟

 

مفسری در ادامه آیه می‌گوید: در نگاه توحیدی همه افعال مثبتی که از انسان الهی صادر می‌شود به حول و قوه حق صورت می‌پذیرد و اگر كسی دوست داشته باشد به جهت این افعال مورد مدح و ستایش دیگران واقع شود معذَّب است.

مثلاً اگر من صادق باشم و دروغ نگویم اهل ریا و نفاق هم نباشم و سعی بر این داشته باشم كه علاوه بر فضائل اخلاقی وفادار و امین و…هم باشم اما آراستگی به این فضائل را فضل خدای سبحان ندانم بلکه دستاورد عملكرد و زحمت خویش بدانم در شمار مخاطبین آیه قرار گرفته‌ام زیرا طبق صریح آیه 88 سوره هود «وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ» هیچ توفیقی نیست مگر از سوی خدای سبحان.

 

مشکلات اعتقادی

 

اگر دوست دارم به جهت كاری که انجام نداده‌ام محمود شوم و مورد تعریف قرار بگیرم، كاذبم.

اگر مردم مرا صادق می‌دانند و من آن را به فضل خدای سبحان نسبت نمی‌دهم کاذبم.

اگر لحظه‌ای به خود واگذار شویم و خود را صادق بدانیم کذابیم نه کاذب.

اگر لحظه‌ای به خود واگذار شویم در اوج خیانت و قعر خیانت قرار گرفته‌ایم.

آن زمان که گوش، تعریف دیگران را بشنود و از شنیدن تعریف خشنود شود و دل باور ‌كند كه خود او فاعل فلان كار خیر بوده فرد در شمار مخاطبین آیه است.

اگردوست داریم دیگران از فضائل و خیراتی که از ما صادر می‌شود تعریف کنند و درحالیکه می‌شنویم سکوت می‌کنیم در شمار مخاطبین آیه قرار می‌گیریم.

موارد ذكرشده نشانگر آنست كه گرفتار مشکلات اعتقادی شده‌ایم.

 

از خصوصیات اهل معرفت

 

«بِمَا لَمْ یفْعَلُوا» فاعل همه حسنات خداوند است از این رو انسان باید هنگام انجام حسنات شاکر خدای سبحان باشد نه آنکه گرفتار عجب و منّت گردد.

قرآن در سوره مبارکه حدید آیه 23 می‌فرماید:

«لِكَیلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»

«این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد»

خوشی بهره‌مندی از نعمت و سلب نعمت، اهل معرفت را متوقف نمی‌کند چون اینان هنگام اعطا و سلب نعمت مُنعم را می‌بینند و بودن با مُنعم آنان را از توجه تام به نعمت‌ منصرف می‌نماید.

یکی از مفسرین می‌گوید: عارف کسی است که مدح و ذم نزد او یکسان است و در هیچ یك از این دو حالت قلبش تغییر نمی‌کند.

 

از نتایج شاکر بودن

 

به جای این که در انجام خیر منتظر تعریف دیگران باشیم باید شاکر باشیم. شکر چندان انسان را خوشحال می‌کند که از تعریف دیگران مستغنی می‌شود، چون انسان باور دارد خدا بر او منت گذارده که وی را فاعل الخیر قرار داده است، این خیر می‌تواند کوچکترین خدمات رسانی به خانواده باشد، هرکاری که قربة الی الله انجام شود منت خدای سبحان است.

قرآن در آیه 17سوره حجرات می‌فرماید:

«یمُنُّونَ عَلَیكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَی إِسْلَامَكُمْ  بَلِ اللَّهُ یمُنُّ عَلَیكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ»

«آنها بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منّت می‌نهد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است، اگر (در ادّعای ایمان) راستگو هستید»

 

حب دنیا و حب مولا با هم یک جا جمع نمی‌شوند

 

فردی خدمت یکی از صالحین رسید و به ایشان عرض کرد هر چه کار خیر انجام می‌دهم لذت آنرا در خود احساس نمی‌کنم در حالیكه قانوناً کار خیر باید خوشحالی در پی داشته باشد زیرا خدا توفیق آنرا داده است، صالح گفت: چون حب دنیا در قلب تو است و کار خیر منّیت تو را رشد می‌دهد و حب دنیا و حب مولا با هم یک جا جمع نمی‌شود.

 

با مردگان ننشینید

 

در روایتی حضرت عیسی علیه‌السلام به اصحاب خود فرمودند:

«لَا تُجَالِسُوا الْمَوْتَى فَتَمُوتَ قُلُوبُكُمْ وَ الْمَوْتَى الْمُتَوَلِّهُونَ بِالدُّنْیا»[1]

«بامردگان نشینید وگرنه قلوب شما می‌میرند، حواریون سؤال کردند مرده‌ها چه کسانی هستند؟ عیسی فرمود: کسانی که عشق به دنیا دارند»

 

جاری شدن ذکر خیر

 

هرآنچه فانی شود دنیاست، اگر انسان می‌خواهد ذکر خیرش جاری باشد باید مانند حضرت ابراهیم از خدای سبحان درخواست ماندگاری ذکر خیر  را داشته باشد.

قرآن در سوره مبارکه شعراء آیه 84 می‌فرماید:

«وَاجْعَلْ لی‏ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرین‏»

«ونامم را بر زبان اقوام آینده نیكووسخنم را دلپذیر گردان»

تفاسیر لسان صدق را به ثناگویی تعبیر کرده‎اند و می‌گویند: ابراهیم درخواست كرد تا مردم بعد از او از وی تعریف كنند نه مردمی كه با حضرت هم‌زمان بوده‎اند بلکه ابراهیم خواست صالحین بعد از مرگ و تا قیامت، از او تعریف کنند.

 

خواهان تعریف مردم بودن

 

اگر کسی دوست دارد مردم در مقابل خودش از کار خیرش تعریف کنند به یقین گرفتار منّیت است زیرا فاعل الخیر او نیست بلکه خدای سبحان است.

قرآن در سوره مبارکه نساء آیه 79 می‌‌فرماید:

«مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ  وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًاوَكَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا»

«اى انسان!) آنچه از نیکى به تو رسد از خداست و آنچه از بدى به تو برسد از نفس توست. و (اى پیامبر) ما تو را به رسالت براى مردم فرستادیم وگواهى خدا در این ‏باره کافى است»

اگر من دوست دارم مردم تعریف مرا بکنند علامت کم عقلی من است!

اگر ما اهل ریا و تزویر نیستیم اما دوست می‌داریم مردم  کار خوب ما را ببینند، گرفتار ام‌الامراض عُجب شده‌ایم.

 

کاربرد آیه

گاه افراد نگاهشان به طاعت خویش است و حاکمیت خدا و ولایت حضرت حق را فراموش می‎کنند و لطف خدا را نمی‌بینند مثلاً اگر توفیق بهره‌مندی از زمان را پیدا ‌می‌کنند گمان می‌کنند این توفیق حاصل تلاش خود آنهاست غافل از اینکه لطف خداست، اینان نعمت‌ها را می‌بینند اما منعم را نمی‌بینند، طاعات را می‌بینند توفیق دهنده طاعات را نمی‌بینند!

گروهی با تعریف‌های مردم از خدا محجوب و گرفتار خلق می‌شوند. مردم نقش آفرین کار خوب آنان هستند نه رضایت خدای سبحان!

گاهی من از خدا بسیار تشکر می‌کنم  که در میان تمام بندگان انجام فلان خیر را به من سپرده، این امر نشان قابلیت من نیست بلکه فضل اوست زیرا عطای قابلیت امر اوست.

 

«فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیم»

 

قرآن می‌گوید: «فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ» ؛ پیامبر حتماً حتماً تصور نکن مخاطبین آیه از عذاب الهی به دورند! آنان هم در دنیا گرفتار عذابند و هم درآخرت.

 

مصادیق عذاب دنیا و عذاب آخرت

 

  • علمای یهود آیات را جابجا، حذف و تحریف می‌کردند و از این امر خوشحال بودند. قرآن می‌گوید: عذاب دردناكی در انتظار اینان است عذابی در دنیا و عذابی در آخرت!

عذاب دنیایی‌شان گرفتار عذاب وجدان شدن است عذاب وجدان این اشتباه هرگز رهایشان نمی‌كند زیرا اینان از حقیقت كار ناصحیح خویش آگاهند؛ در قیامت نیز به دلیل تحریف كتب آسمانی و انحراف خلق عذاب می‌شوند.

  • آنکس که هنگام انجام خیرات توجه‌اش به مردم باشد نه به رضایت خدای سبحان حتماً هم در این عالم عقوبت می‌شود و هم در عالم دیگر.

عقوبت دنیایی آنست که انتظار دارد مردم از وی بسیار تعریف کنند و چون مردم از او كم تعریف کنند ناراحت می‌شود، این ناراحتی، عذاب دنیایی اوست و

اما مشرك بودن عذاب اخروی اوست كه به دليل شرك دست خود را خالی می‌بيند زیرا هيچ يك از اعمالش به قیامت منتقل نشده است.

  • اگر کسی مرتکب خلافی شد و به قدرت و ثروتی دست یافت، هیچ یک از این دریافت‌های دنیایی نمی‌تواند مانع از التیام درد باطنیش شود زیرا در خلوت خانه و در محکمه وجدان خودش گرفتار است و این محکومیت چنان درد آور است که حتی ثناگویی دیگران موجب کاهش درد نمی‌شود.
  • «لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیم» عذاب، عذاب محجوبیت از خداست یعنی این که انسان خودبین شود و خدا را نادیده بگیرد بسیار دردآور است به گونه‌ای که در کنار این درد هیچ گونه خوشی التیام بخشی در کار نیست.
  • «مِنَ الْعَذَابِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیم» یکی از مفسرین می‌گوید: عذاب مخاطبین آیه آنست که  اینان مخاطب حق واقع نمی‌شوند و پیام خدا را ادراک نمی‌کنند.
  • دیگری می‌گوید: اینان گرفتار حجاب عُجب هستند و این حجاب بالاترین عذاب است و آنکس که گرفتار این بیماری باشد همیشه ناخوش است.

 

تاریخ جلسه:  98.9.2 ـ جلسه 57

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  ورام، ج2، ص116

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *