تفسیر آیه 194 سوره آل عمران

در آیه 194 آل عمران آمده است: 

تفسیر آیه 194 سوره آل عمران- موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام

قبل از آنکه به تفسیر آیه بپردازیم یکبار دیگر به معنی آیه توجه می‌کنیم؛ سلسله آیات مورد بحث مربوط به اولی‌‌الالباب و درخواست‌های‌شان از خدای سبحان است.

 

«رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ»

 

بررسی درخواست‌های اولی‌الالباب

 

آنان در این آیه از خدای سبحان چنین درخواست کرده و می‌گویند: مربی ما آنچه را وعده دادی در اختیارمان قرار بده و روز قیامت ما را خوار و ذلیل مگردان، حتما تو خلف وعده نمی‌کنی و به درخواست ما پاسخ مثبت خواهی داد و پاداش لازم را به مومنین عطا می‌کنی.

  • اولی الالباب ذکر کلمه «ربنا» را لازم می‌دانند، زیرا با ذکر این کلام خود را بیش از پیش در محضر حق می‌بینند و ادب ارتباط با پروردگارشان را رعایت می‌کنند و اشاره دارند که ما عبد آن رب هستیم. با ذکر نام «رب» از اسامی خدای سبحان اعلام می‌دارند ما بیش از پیش به پرورش مربی خود نیازمندیم.

جالب این جاست که اینان در هیچ یک از آیات، تربیت الهی را تنها برای خود طلب نکرده‌اند بلکه با ذکر ربناخواستار تربیت عمومی هستند و می‌خواهند هرخواهانی از تربیت الهی بهره‌مند شود، آنان در آیات مد نظر حتی یک بار خدای سبحان را با عنوان «ربی» «خدای من» مورد خطاب قرار نداده‌اند.

اولی الالباب با ذکر این عبارت اعتراف می‌کنند خدای سبحان همیشه فرستادگانی داشته و اینان فرستادگان حق را تصدیق نموده‌اند.

مخاطبین آیه با توجهی که در این عبارت به فرستادگان الهی دارند وعده‌های آنان را مورد توجه قرار می‌دهند و آنها را به خود متذکر می‌شوند در نگاه ایشان جلوه جمالی فرستادگان حق بیش از جلوه جلالی آنان مورد توجه است.

لازم است یادآور شویم وعده اعم از وعده و وعید نیست بلکه حتما سیاق «وعدتنا» ثواب و وعده‌های الهی است و حرفی از وعید در میان نیست به این معنا که خدای سبحان بر لسان رسل خویش پاداش‌هایی را جاری کرده و اولی الالباب تقاضای رسیدن به این وعده‌ها را دارند.

 

نگرانی اولی‌الالباب

 

اولی‌الالباب نگران خلف وعده حضرت حق نیستند بلکه نگران این حقیقت‌اند که از ناحیه خود آنان  قصور و تقصیری صورت بگیرد به همین جهت درخواست تحقق وعده‌ها را می‌نمایند، تا مطمئن شوند فضل الهی درباره آنان جاری گردیده است.

نباید گمان شود اولی‌الالباب گرفتار خودباوری شده و معتقدند هرآنچه به واسطه آنها انجام می‌شود صحیح  است پس منتظر پاداش کارهای صحیح خویش هستند. مفسرین می‌گویند هرگز چنین نیست؟ اینان نگران آن هستند که نقیصه‌ای در کارشان باشد از اینرو به خدای سبحان عرض می‌کنند: خدایا! جزای خود را به ما نشان بده تا دریابیم تو با فضل خویش چگونه  نواقص اعمال ما را مرتفع نموده‌ای.

  • مفسر دیگری می‌گوید: درخواست اولی‌الالباب نشان می‌دهد ایشان همه رسل‌الهی را باور داشته و تصدیق نموده و وعده‌های‌شان را حق می‌دانند و اعتراف می‌کنند که پیامبران الهی بدون اذن حق وعده‌ای نداده بلکه همه وعده‌ها از سوی خدای سبحان است که از طریق رسل اظهار می‌شود، به عبارت دیگر اولی الالباب اعتراف می‌کنند که رسل الهی از خود هیچ نظری نمی‌دهند.

مخاطبین آیه درخواست وصال به حق را طلب می کنند که حتما در این وصال غفران و رضوان الهی نهفته است.

 

«وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِإِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ»»

 

درخواست؛ رسوا نشدن در قیامت

 

خزی به معنای خواری است و اهل لغت آنرا به معنای ننگ و عار و همچنین به معنای به سختی افکندن معنی کرده‌اند.

اولی الالباب خود را شایسته رسوایی در قیامت می‌بینند و خویش را در میدان عمل مقصر می‌شمارند، از این رو از خدای سبحان می‌خواهند که آنان را در قیامت رسوا ننماید، این درخواست بیانگر آنست که  هرگز به میزان بندگی خویش مطمئن نیستند و طلب غفران الهی را دارند.

اینان جد و جهد خویش را در عرصه عبادت ناکافی می‌شمارند به همین جهت از خدای سبحان درخواست می‌کنند کم‌کاری‌های‌شان را در قیامت آشکار و ظاهر ننماید تا رسوا نشوند.

اولی الالباب خود را تابع همه فرستادگان الهی می‌دانند و به همین جهت وعده این تبعیت را فنای در پیشگاه حق و بقاء بعد از فناء دانسته و درخواست این امر را دارند.

اولی‌الالباب از خدای سبحان درخواست می‌کنند که خدایا ما را در قیامت گرفتار (خزی) مگردان.

 

خزی؛ نرسیدن به محبوب

 

از دیدگاه مفسرین عرفانی (خزی) آنست که فرد در قیامت گرفتار کثرات شود و ثمره چنین گرفتاری واصل نشدن و دست نیافتن به محبوب است، به عنوان مثال می‌توان گفت: (خزی) آنست که فردی می‌دود تا به مطلوبی برسد اما با دویدن به آن نمی‌رسد بلکه فقط درجا می‌زند یا تنها کمی  جلوتر می‌رود و به مقصود خویش دست نمی‌یابد از نگاه اولی الالباب؛ خزی و رسوایی نرسیدن به محبوب در قیامت است.

عبارت «لا تخزنا» به این معناست که خدایا ما را در قیامت گرفتار خودمان و یا گرفتار خلق مکن بلکه ما می‌خواهیم تنها رو به سوی تو داشته باشیم و گرفتار تو گردیم.

طبق آیه 26 سوره مبارکه یونس:

«لِلَّذينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‏ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُون».

اولی الالباب می‌دانند اگر کسی شرع را در قول و فعل تصدیق بنماید از زیاده‌های الهی و فضل خدای‌سبحان بهره‌مند می‌شود به همین جهت زیاده‌ها را که صرفا لطف الهی است را درخواست می‌نمایند.

 

خزی؛ غرق نعمت شدن

 

مفسر دیگری می‌گوید: خزی یعنی غرق نعمت شدن و از منعم دور ماندن، اولی الالباب از خدای خویش درخواست می‌کنند که آنان را مستغرق در خود نماید تا اسیر نعمات نگردند و آنان نیاز به بندگی خویش را لحظه به لحظه ادراک نموده، ایشان خواستار اظهار بندگی هستند، زیرا در قیامت بعد از پرده‌برداری معلوم می‌شود چه کسانی غرق نعمت شدند و از منعم غافل گشته‌اند.

اولی الالباب می‌دانند که اگر جزا صرفاً طبق عمل آنان پرداخت شود رسوایی است زیرا عمل خویش را ناقص می‌دانند، به همین جهت از خدای سبحان درخواست می‌کنند با فضل و رحمت با آنان معامله نماید.

 

خزی؛ فاسد شدن عمل

 

خزی از نگاه اولی الالباب فاسد شدن عمل بعد از انجام صحیح آن است، مثلا آن کس که  کار خیری انجام داده بعد گرفتار عجب شود کار صحیح خود را فاسد نموده است؛ قانونا اگر کار درست انجام شود، باید فرد را از مرحله فاعل دیدن خویش در انجام خیرات دور کند و او را به این باور برساند که فاعل‌الخیرخدای سبحان است و اگر کسی مانند اولی‌الالباب به این مرحله برسد چنین آیاتی درباره وی محقق می‌شود:

«وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا» [1]

«وهنگامی که نصرت الهی فرارسد مردم فوج فوج در دین خدا وارد می‌شوند پس باید سپاسگزارانه پروردگارت را تنزیه کنی و از او آمرزش بخواهی که او توبه پذیراست»

  • اولی الالباب خدا را همه کاره عالم می‌دانند از این رو از او تقاضای نصرت الهی را دارند.

اولی الالباب نگران آن هستند که عملشان بعد از انجام صحیح فاسد شود و آفتی بر عملشان وارد گردد، آفاتی چون عجب، غرور، کبر و غفلت به همین جهت از خدای سبحان درخواست می‌کنند اعمال‌شان را از هر آفتی مصون  نماید تا به فضل حق مستحق پاداش گردند.

 

خزی؛ مشاهده اعمال خود

 

از نگاه بعضی از مفسرین «لا تُخزِنَا» به جهت مشاهده اعمال خود است، «انک لا تخلف المیعاد» توجه به پاداش الهی است، مخاطبین آیه گاه به عمل خویش توجه می‌نمایند و خود را شایسته رسوایی دیده به همین جهت از خدا درخواست دوری از خزی می‌نمایند و گاه به وعده‌های الهی توجه نموده، و به دلیل «‌سبقت رحمتی غضبی» خود را منتظر لطف حق معرفی می کنند.

 

تضرع؛ راه رهایی از رسوایی

 

اولی الالباب به خوبی آگاهند که در قیامت گروهی گرفتار اهانت می شوند به همین جهت تضرع دائم در محضر حق را یکی از راه‌های رهایی از اهانت می‌دانند و این تضرع در همه زندگی‌شان جریان دارد، زیرا نگران روزی هستند که به گفته قرآن پرونده عمل گروهی با انتظارشان سازگار نخواهد بود.

طبق آیه 47 سوره مبارکه زمر:

«وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُون‏»

«پرونده‌ای برآنان آشکار شد که هیچ‌گاه گمان نمی‌کردند وضعیت‌شان چنین باشد»

 گروهی از افراد در قیامت زمانی که پرونده عمل خویش را می‌بینند می‌گویند: این نامه عمل من نیست من خیرات فراوانی انجام داده‌ام که در این پرونده نیست، در دنیا به فراگیری علم پرداخته بودم و خیرات بسیاری انجام داده‌ام اما هیچ یک از آنها در نامه عمل من وجود ندارد، آنان غافل از این حقیقت‌اند که اموری چون کبر، غرور، عجب، منت‌گذاری خیرات آنان را نابود ساخته، اما این حقیقتی است که اولی الالباب از آن آگاهند که اعمال درست انسان به راحتی نابود می‌شود از اینرو از خدای سبحان درخواست می‌کنند «لا تخزنا» خدایا ما را در قیامت خوار نکن.

  • اولین درخواست اولی الالباب «قنا عذاب النار» و آخرین درخواستشان احتراز از عذاب روحانی است، که عذاب روحانی خوار شدن در قیامت است.

به طورخلاصه می‌توان گفت:

  1. نگاه اولی الالباب، نگاهی جامع و کلان است، آنان برای همه وجود خود درخواست دوری از عذاب می‌نمانید.
  2. در نهایت اعتراف می‌کنند که اکرام آنان در قیامت فقط به فضل الهی است و آنان شایستگی اکرام الهی را ندارند.

اظهار اعتقادات

 

مفسرین می‌گویند: «ان» حرف تاکید است و نشان می‌دهد اولی الالباب اعتقاد یقینی داشته و این اعتقادات یقینی را اظهار می‌نمایند بخیلی چیزها را سیار دیده می شود که ما اموری را باور داریم اما ضرورتی برای اظهار کردن و آشکار نمودنش نمی‌بینیم در حالیکه با اظهار اعتقادات یقینی جریان یقین در اطرافیان ما اظهار می‌شود، اولی الالباب هم خود یقین دارند و هم یقین را نشر می‌دهند «انک لا تخلف المیعاد» .

اولی الالباب آموخته‌اند خدای سبحان وعده نصرت مومنین را در دنیا و آخرت داده است و آنان همین نصرت را طلب می‌نمایند.

با درخواست «لا تخزنا» تکریم خویش را طلب نموده و با درخواست «اتنا ما وعدتنا» طالب منافع خویش هستند، آنان اعتراف می‌کنند بدون توفیق الهی کمترین عمل صالحی از آنان صادر نمی‌شود، به همین جهت با عبارت «اتنا ما وعدتنا» توفیقات خاص را طلب می‌نمایند.

 

نزدیک دیدن قیامت

 

اولی الالباب قیامت را دور و دیر نمی‌پندارند بلکه با آن زندگی می‌کنند، به همین جهت چنین درخواست‌هایی برای قیامت خویش دارند، به عنوان مثال مادری دختری به دنیا می‌آورد اما ازدواج او را دیر و دور می‌بیند از اینرو برای ازدواج دخترش منتظر گذر زمان می‌شود، اما مادر دیگری همزمان با تولد دختر برای ازدواج فرزندش و عاقبت بخیری او دعا می‌کند، حکایت این چنین مادری حکایت اولی‌الالباب است اینان قیامت را به خود نزدیک می‌بینند و برای آن بسیار دعا می‌کنند، زیرا می‌دانند قیامت روزی است که هیچ چیز سودی به حال انسان ندارد؛ مخاطبین آیه با قیامت زندگی می‌کنند زیرا می‌دانند چنان چه نسبت به قیامت کوتاهی کنند آن زمان فرصت جبرانی وجود نخواهد داشت «فَیَوْمَئِذٍ لَّا یَنفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ»[2]

قیامت فرصتی برای پس دادن و بهتر کردن عمل وجود ندارد در حالیکه خدای سبحان ظرف دنیا را به گونه‌ای آفریده که فرصت جبران و توبه برای اعمال ممکن است.

 

 

تاریخ جلسه: 98.11.5

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  سوره مبارکه نصر، آیات 2 و 3

[2]  سوره مبارکه تحریم، آیه 7

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *