قرآن در آیه 21 سوره مائده میفرماید:
«یاقَوْمِ ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتىِ كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لَا تَرْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِكمُ فَتَنْقَلِبُواْ خَاسِرِینَ»
«اى قوم! به سرزمین مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شوید! و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب گرد نكنید) كه زیانكار خواهید بود»
توضیح آیه
قرآن مائدهای آسمانی است كه برای زمینیان نازل شده است و خداوند در عرش برای فرشیان سفرهای گسترده است هركس به لطف حضرت حق ظرف پذیرش آیات قرآن را از خداوند سبحان دریافت كرده باشد تك تك كلمات و واژههای آن را پیامی برای خویش میبیند و در هر آیه خود را مخاطب كلام حق مییابد.
محتوای ظاهری آیه آن است كه قوم بنیاسرائیل مخاطب یكی از پیامبران خویش قرار گرفتهاند.
«یاقَوْمِ»
بیانگر آن مطلب است كه قوم، شنوندهی پیامِ پیامبر زمان خویش بودهاند. موسی به قوم خویش میگوید: ای قوم من! به سرزمین مقدس وارد شوید این سرزمین همان سرزمینی است كه خداوند ورود به آن را در سرنوشت شما رقم زده است و به پشت سر خود باز نگردید كه زیانكار خواهید بود.
«ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتىِ كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ»
در این آیه یك امر به كار رفته است «ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ» و یك نهی، و میگوید: «لَا تَرْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِكمُ» «به عقب باز نگردید»
موسی در هر دو درخواست، عاقبت گفتار خویش را بیان میكند. شاید این بیان از آن روست كه او معتقد است اگر قوم از عاقبت اموری كه به انجام آن فرا خوانده میشوند و یا از آن بازداشته میشوند آگاه گردند در نوع تصمیمگیریهایشان مؤثر است.
«ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ»
داخل در سرزمین مقدس شوید (امر)
«الَّتىِ كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ»
«ورود به این سرزمین را خداوند برای شما نوشته است»
این جمله در ابتدا، سخنی از نتیجهی ورود نمیزند اما در حقیقت بیانگر آن است كه ورود به سرزمین پاك برای شما یمن، میمنت و مباركی به همراه دارد زیرا خداوند ورود به این سرزمین را از قبل برای شما نوشته است.
«كَتَبَ اللَّهُ»
(فعل كتب ماضی است و ارادهی گذشته را دارد) خدا برای خلق هیچ گاه ارادهی نازیبا نمیكند، قطعاً پذیرش ورود به سرزمین پاك برای شما نیكو است.
الله نام جامع خداوند سبحان است. خدای سبحان با همهی خدایی خویش شما را به سرزمین پاك فرا میخواند. حضرت حق با تمام قدرت خویش شما را در این سرزمین حمایت خواهد كرد سرنوشتی كه به دست خداوند سبحان رقم بخورد به یقین به غیر از خیر و بركت چیز دیگری به همراه ندارد.
دعوت موسی به قومش
موسی چون سایر پیامبران نگران قوم خویش است زیرا او نافرمانی و امتناعهای قومش را دیده است. اما سوء سابقهی قوم باعث نمیشود كه موسی آنها را رها كند، او نه تنها آنها را رها نمیكند بلكه آنها را به ورود به سرزمین پاك فرا میخواند تا شاید این هجرت زمینهساز زندگی دیگری برای آنها باشد زندگی كه رضای خداوند سبحان در آن حاصل شود زیرا اگر قوم این دعوت را میپذیرفتند در سرزمین پاك مهمان خدا بودند زیرا « كَتَبَ اللَّهُ » خدا این دعوت نامه را نوشته بود.
موسی بزرگ قوم است و بزرگ هر قومی به سرنوشت آنها آگاهتر از خود مردم است، او میداند اگر قوم ورود به سرزمین پاك را بپذیرند به آرامش و رفاه میرسند.
سرزمین پاک
بسیاری از تفاسیر سرزمین پاك را بیت المقدس بیان كردهاند و بعضی دیگر تمام مناطق شامات گفتهاند، اما در حقیقت منظور منطقهای است كه در طول تاریخ مركز توحید و یكتاپرستی و نشر تعالیم دینی بوده است.
«وَ لَا تَرْتَدُّواْ عَلىَ أَدْبَارِكمُ»
عاقبت نهی
در انجام این نهی زیانكاری و خسران نهفته است و موسی مخاطبین خود را از این سرنوشت شوم آگاه میكند.
رجعت به دورهی جاهلیت و به زمانی كه رنگ و بویی از خدا زندگیتان را در بر نگرفته بود خسران و زیانكاری شما را در پی دارد.
با آنكه موسی قوم خویش را از هر دو عاقبت آگاه كرد اما مخاطبینش پذیرای سخن او نبودند.
بررسی تفاسیر عرفانی
مفسرین عرفانی سرزمین مقدس را قلب معنا كردهاند از قلب در روایات تعبیر به حرم الله شده است و در حرم الله تنها معنویات و كمالات شكوفا میشود از این رو تفاسیر معتقدند كه موسی قوم خویش را به سوی وادی معنویات و كمالات دعوت كرد و به آنها متذكر شد حضور در این وادی به نفع شماست، زیرا خداوند سبحان این ورود را برای شما رقم زده است به یقین آنچه شما را به آرامش و طمأنینه میرساند روزی معرفتی و كمالات معنوی است، از دنیای مادی خویش فاصله بگیرید.
«ادْخُلُواْ»
ظاهراً یك امر است اما در حقیقت دو فعل امر را بیان میكند، اولاً آنكه مخاطبین فعل وارد فضایی شوند ثانیاً برای این ورود باید از جایی خارج شد. در بطن فعل «ادْخُلُواْ» هم ورود به سرزمین پاك نهفته است و هم خروج از سرزمینی كه بوی كفر و ناشكری فضای آن را آلوده كرده بود.
یعنی شما از سرزمین مادیات و تعلقات خویش خارج شوید تا وارد سرزمین قلب شوید .اگر شما این ورود را انجام دهید به یقین جایگاه طیب و پاك را انتخاب كردهاید.
بقا و فنا
اموری كه به قلب مربوط میشود ماندگاری و جاودانی دارد زیرا آنچه رنگ و بوی خدایی دارد فناناپذیر و باقی است، اما آنچه از غیر خدا سخن میگوید فانی و نابود شدنی است.
موسی قوم خویش را به سوی قلبهایشان متوجه ساخت اما آنها از توجه به آن سر برتافتند و رجعت به عقب را برگزیدند چه بدسرنوشتی را برای خویش پسندیدند.
ارتباط این آیه با آیات قبل
در آیه 19 همین سوره قرآن متذكر میشود «یاَأَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا یبَینُّ لَكُمْ…» ای اهل كتاب رسولانی فرستادیم تا برای شما حقیقت را تبیین كنند. مخاطبین این چند آیه اهل كتاب هستند یعنی كسانی كه از عوام جامعه بالاترند و اهل علوم ظاهری و كتابت و قرائت هستند. اینان در حقیقت اهل تفكرند و چون اهل تفكر سوء انتخاب داشته باشند قطعاً محكمتر سقوط خواهند كرد بالاترین خطای انسان آن است كه در مقابل امام زمان خویش اعلام موجودیت كند و نظر خویش را بر نظر ولی زمان ترجیح دهد این سقوط بشر به هیچ وجه قابل جبران نیست.
همانگونه كه قوم موسی با انتخاب سوء خویش عاقبت به خیر نشدند از این رو قرآن برای اهل كتاب در آیهی 20 داستان موسی را مثال میزند آنگاه كه به قوم خویش میگوید: «إِذْ قَالَ مُوسىَ لِقَوْمِهِ یاقَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیكُمْ…»؛ «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شوید…»
در آیهی 21 قوم را به سرزمین پاك و عاقبت به خیری دعوت میكند «یاقَوْمِ ادْخُلُواْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ» اما آنها از پذیرش سرنوشت الهی روی گردان شدند.
اما گویا كسانی كه به پستی و حقارت تن سپردهاند از پذیرش سرنوشت حسن و نیكو رو گردانند از این رو قرآن این گروه را به عنوان مثال ذكر میكند.
تاریخ جلسه: 89/2/11 ـ جلسه 22
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»