تفسیر آیه 25 سوره انفال

قرآن در آیه 25 سوره انفال می‌فرماید:

آیه-25-انفال-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

 

پرهیز كنید از فتنه‌ زیرا فتنه فقط به ظالمین اصابت نمی‌كند بلکه فراگیر است و به شما می‌رسد و بدانید خدای سبحان سخت عقوبت می‌كند، همان خدای ارحم الراحمین اشدّ المعاقبین هم است.

 

ارتباط این آیه با آیه قبل

 

قبل از آن‌كه به تفسیر آیه بپردازیم باید گفته شود ربط این آیه به آیه قبل آن است كه در آیه قبل گفته شد: ای مؤمنین! بخواهید تا پاسخ‌گوی خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله باشید و در این آیه به مؤمنین گفته ‌می‌شود انگیزه این درخواست را برای دیگران ایجاد كنید،‌ به اصطلاح عامیانه تك خوری ممنوع است. شما محرك دیگران باشید و در دیگران انگیزه ایجاد كنید تا آن‌ها نیز این استجابت را طلب كنند، ‌شما نمی‌توانید دیگران را مجبور به نيّت‌های نیكو كنید ولی می‌توانید در آنان ایجاد انگیزه كنید.

آیه از گرفتاری‌هایی سخن می‌گوید كه به مؤمن و فاجر آسیب می‌رساند نه فقط به فجار و فساق. اگر شما «اسْتَجیبُوا لِلَّهِ‏ وَ لِلرَّسُول‏» شدید، یعنی پاسخ‌گوی دائم خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله شده‌اید، خودبه‌خود دوری و پرهیز از فتنه نصیبتان می‌شود، امّا اگر مادام پاسخ‌گوی به خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نباشید در معرض وقوع فتنه‌ها قرار خواهید گرفت.
قرآن در آیه قبل می‌گوید: «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» «و بدانید كه خدا میان آدمى و دلش حایل مى‏گردد» آیه مؤمنین را برحذر می‌دارد و می‌گوید: ای مومنین! آگاه باشید از آنچه در دل‌های شما می‌گذرد، خدا آگاه از قلوب شماست و در این آیه یادآوری می‌كند که ای مؤمنین از فتنه‌ها بپرهیزید.

 

«وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً»

 

فتنه و اهمیت پرهیز از آن

 

فتنه در لغت به معنای كوره‌ای است كه طلا را در آن می‌گذارند تا خالص از ناخالص جدا شود،‌ در فتنه‌ها پشت پرده افراد نمودار می‌شود و وقتی پشت‌پرده‌ها نمودار می‌شود، آسیب اثر فتنه تنها گروه خاصی را درگیر نمی‌كند، بلكه طیف وسیعی را گرفتار می‌سازد.
واژه فتنه در آیه نكره بكار رفته تا بیان دارد انسان در بسیاری از زمان‌ها گرفتار فتنه است. امّا خود متوجه نیست مثلاً كل آخرالزمان دوران فتنه است، امّا ما متوجه نمی‌شویم كه گرفتار فتنه‌ایم.
در آخرالزمان مؤمن و صالح و فاجر و كاذب از فتنه در امان نیستند چنین نیست كه فتنه فقط به فتنه‌افروزان برسد،‌ تردیدی در گسترش فتنه نیست عامل فتنه ظالمین هستند اما آثار فتنه به غیرظالم هم می‌رسد،‌ تازیانه عقوبت این فتنه‌ها دوری از خداست. در آیه پیشگیری از فتنه‌ها مورد توجه قرار گرفته است چون اگر فتنه واقع شود همه را گرفتار می‌كند. در روایت آمده است،

«إِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ‏ الْفِتَنُ‏ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآن‏»

«وقتی فتنه‌ها مثل پاره ابرهای تاریك شما را می‌پوشاند نور از جامعه می‌رود پس بر شما باد که به قرآن روی بیاورید»

چون قرآن اجازه نمی‌دهد در تاریكی بمانید،‌ قرآن تاریكی فتنه را مرتفع می‌كند و بصیرتتان را افزون می‌سازد.

 

تأثیرِ نامناسبِ کردارهای سوء، در طیف گسترده

 

مفسری در رابطه با آیه می‌گوید: متوجه باشید، با خلاف کاری شما، بسیاری از مردم اذیت شوند، صدمه این خلاف‌كاری‌ها فقط به شما وارد نمی‌شود. این مفسر می‌گوید: هیچ‌كس نباید برای خود وجود كوچكی در نظر بگیرد، زیرا اثر حسنات اخلاقی و رذایل اخلاقی‌ می‌تواند برای یك عمر باقی بماند. مثلاً‌ اگر خدای ناخواسته من مرتكب خلافی شوم اثر آن، نه تنها خودِ مرا درگیر می‌كند بلكه فرزندان و نسل‌های آینده‌ام را گرفتار می‌سازد،‌ به اصطلاح، یك سریال دنباله‌دار می‌شود.

مفسری می‌گوید: اگر اجابت خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله را نكنید ظالم‌اید و مرتكب بالاترین خلاف شده‌اید و عوارض خلاف شما به طیف وسیعی منتقل خواهد شد.
مثلاً اگر چشم من گرفتار گناه چشمی و یا زبانم مرتكب گناه لسانی شود، دلم محجوب و گرفتار می‌شود، ‌اثر گناه از چشم و زبان به دل سرایت می‌كند. چشم گناه می‌كند امّا همه اعضا و جوارح گرفتار غفلت می‌شوند یا مثلاً قوه غضبیه عصبانی می‌شود، حضور قلب از دست می‌رود. غذای شبهه‌ناك را بدن می‌خورد امّا حال عبادت از دل سلب می‌‌شود. خلاصه هیچ‌كس هیچ‌وقت نمی‌تواند احساس جدایی از دیگران داشته باشد نه در درون خود و نه در بیرون خویش.
اگر خدای ناخواسته، دل چیزی را طلب كند كه نباید طلب می‌كرد، گرفتار می‌شود و این گرفتاری از دل به روح و از روح به سرّ، خفی و اخفی سرایت می‌كند. حقیقتاً در پی یك خلاف طیف وسیعی محجوب و مكدر می‌شوند و فراق از حق چقدر وسعت می‌یابد.

این آیه نشان می‌دهد هیچ‌كس یك نفر نیست تا بخواهد فقط برای خود تصمیم بگیرد بلكه هر فرد یك جمع است كه اثر كارهای خوب و بد او می‌تواند برای همیشه ماندگار شود. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در روایتی می‌فرمایند: مَثَل مردم یك جامعه مثل كسی است كه در كشتی نشسته و حق ندارد قسمتی از آن كشتی را به خواست خود سوراخ كند چون هم خود نابود می‌شود و هم دیگران را به نابودی می‌كشاند.

 

مراقبه و پرهیز از اعمال سوء

اثر بعضی از ظلم‌ها فقط به فاعل ظلم نمی‌رسد بلکه دیگران را تحت الشعاع قرار می‌دهد هر کس نه تنها باید مراقب عمل خود باشد، بلکه علاوه بر مراقبه نسبت به عمل خود توجه خاص به عمل دیگران داشته باشد كه مرتكب خطا نشوند، این امر به معنای تجسس در زندگی سایرین نیست، بلکه به این معنا است که باورکنیم هر فرد یك نامه عمل فردی دارد و یك نامه عمل گروهی. شاید کسی بالاترین نمره عمل فردی را کسب کند، امّا زمانی که اعمالش در لیست جمع قرار می‌گیرد، نمره كافی را دریافت نكند. فریضه امر به معروف و نهی از منکر در شریعت بر اساس همین مبناست.

 

ظلم و برخی از مصداق‌های آن

ظلم به معنی محجوبیت و محرومیت از رحمت حق است، هر گاه ما در جای خود قرار نگیریم تا استعدادهایمان به فعلیت برسد، ظلم کرده‌ایم. اگر گروهی استعداد‌های خویش را کتمان کنند و خود را از لطف حق محروم بدانند به خود ظلم كرده‌اند و اگر ما در این زمان نسبت به او سکوت کنیم و بی‌تفاوت باشیم، گرفتار محرومیت و زوال استعداد می‌شویم. گاهی شومی خساراتی که هر کس به خود وارد می‌کند چندان زیاد است که طیف وسیعی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
هر كس باید پرهیز كند از این که اطرافیانش را از آلودگی‌ها در امان ندارد، زیرا عقوبت خدا به چنین فردی می‌رسد و گاه هیأت حیوانی را بر او مسلط می‌کند.

 

«وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب»

 

رحمت خدا اقتضا می‌كند در فتنه‌ها باید به سرعت با ظالم برخورد كرد تا ظلم جریان پیدا نكند، در حقیقت شدید العقابی خدا نماد ارحم‌الراحمینی اوست. چون خدا اراده كرده است که خلاف‌كاری ظالم به دیگران سرایت نكند و قطع شود. فی الظاهر شدید العقاب می‌باشد امّا تازیانه خدا، اوج مهر اوست.

 

سخت بودن عقوبت خداوند

 

« وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ» بدانید عقوبت خداوند سبحان بسیار سخت است «شَدیدُ الْعِقابِ» بودن خداوند اقتضا می‌کند که انسان پرهیز و مراقبه بیشتری داشته باشد، هم توجه کند خودش آتش افروز نباشد و هم مانع آتش افروزی دیگران شود، به همان میزانی که اگر خلافی از ما صادر شود مورد عقوبت خدا قرار می‌گیریم اگر از دیگری نیز خلافی صادر شود و ما نسبت به آن عکس العمل مناسب نداشته باشیم از عقوبت خدای سبحان در امان نیستیم.

 

عدم توفیق جبران، به دلیل آثار کدورت

یکی از جلوه‌های «شَدیدُ الْعِقابِ» خدا مربوط به زمانی است که توفیق جبران خطا، رفع گناه و توبه از بندگان سلب شود باید دقت داشت گاهی از دیگران گناهانی صادر می‌شود كه اثر آن گناهان سریع به ما نمی‌رسد، امّا كدورت بر جا مانده از آن‌ها ما را مكدر می‌سازد. این جلوه‌ای از شدید العقابی خداوند سبحان است كه كسی نباید نسبت به خطای خویش و دیگران بی‌تفاوت باشد.
مفسری در این باره می‌گوید: «فِتْنَةً» به معنای قساوت قلب است، یعنی قساوت قلوب روی یكدیگر اثر می‌گذارد.
قرآن می‌گوید: ای مؤمنین! بدانید كه شما اثرپذیرید و آثار کدورت دیگران بر شما بار می‌شود حواستان باشد كه ضد گلوله نیستید، از بعضی از معاشرت‌ها و مصاحبت‌ها پرهیز كنید.

 

 

تاریخ جلسه: 91/11/12 ـ جلسه 16     

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *