تفسیر آیه 28 سوره انفال

قرآن در آیه 28 سوره انفال می‌فرماید:

آیه-28-انفال-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

 

«وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ»

 

مال و فرزند؛ آزمون الهی

 

بدانید فقط اموال شما و فرزندان شما به جهت آزمون شما است، حتماً نزد خدا پاداش گسترده‌ای است.

مفسرین می‌گویند: علت خیانت حبّ بیش از اندازه به مال و فرزند است، علاج این خیانت آن است که توجه داشته باشیم مال و فرزند ما را مفتون خود نکند؛ و مانعی برای خدمت به حق نشود و قلب‌مان را مشغول به دنیا ننماید. علاج دیگر «وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ» حتما به جهت امانت‌‌داری پاداش گسترده‌ای برای مؤمن در نظر گرفته شده است.

«إنّما» کلمه حصر است مال و ولد صرفاً به این دلیل به بنده عطا شده تا میزان محبت حقیقی نسبت به معبود مشخص گردد، که آیا خدا فدای مال و فرزند می‌شود یا مال و فرزند فدای خدا می‌گردد؟ خانواده فدای حق یا حق فدای خانواده؟

 

مال و ولد فتنه است یا نعمت

 

کلمه فتنه در آیه نکره آمده تا بیان دارد این آزمایش و فتنه نکره و ناشناخته است. گاهی ما در صحنه مصیبت آزمایش می‌شویم و منتظر این آزمایش هستیم، اما در شرایط معمولی هیچ‌کس گمان نمی‌کند که مال و فرزند سبب آزمایش او شود. ما به صحنه‌های سخت با نگاه آزمایشی نگاه می‌کنیم اما در صحنه‌های معمولی زندگی گمان نمی‌کنیم آزمایشی باشد. اگر آموخته‌های قرآن نباشد كسی گمان نمی‌كند مال و ولد اگر در ما‌ سوی‌الله، بكار گرفته شود فتنه است، و اگر استفاده صحیح شود نعمت است. با همین مال می‌توان به خدا رسید و با همین فرزند می‌شود قرب پیدا کرد ولی همین دو می‌توانند سبب سقوط ما گردند.

یکی از مفسرین می‌گوید مال و ولد زمانی فتنه است که شما اعتماد بر آن دو بکنید، اگر اعتمادتان بر خدا باشد مال و ولد نعمتی است که قرب خاص را برای شما ایجاد می‌کند.

خدا با مال و فرزند انسان را آزمایش می‌کند تا فضیلت‌های او ظهور پیدا کند تا میزان عشقش به خدا نمودار شد آیا حاضر است از اموری که برای او خوشایند است برای رسیدن به حق صرفه‌نظر کند.

مفسری می‌گوید: مال و فرزند اگر برای تکاثر و تفاخر باشد فتنه است؛ ولی اگر برای کفاف و عفاف باشد نعمت است. مال و ولد نمونه‌ای است از هر چیزی که ما به جهت آن‌ها خدا و رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را قربانی می‌کنیم و هرچیزی که از طریق او به خدا و رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برسیم نعمت است. مال و فرزند فتنه است، چون مشغولیت به مال و فرزند حاجب و مانع مشغولیت به خداست، یا مشغولیت به مال و فرزند شریک مشغولیت به خداست، و وقتی شریک شدند فتنه می‌شوند و دیگر نعمت نیستند؛ اما اگر مال و فرزند برای اجرای فرامین الهی به کار گرفته شود نعمت است نه فتنه.

 

  • نکته قابل توجه دیگر آن است که ابتدا کلمه مال آمده و بعد ولد، تنها خدا می‌داند كه حبّ مال در وجود انسان تا چه اندازه شدید است.

خدا انسان را بواسطه تمام میل‌هایی که به او داده آزمایش می‌کند نه فقط میل به پول و فرزند بلکه همه امیال آزمایشی است، این امیال می‌توانند جهت صحیح پیدا کنند و نعمت شوند و یا جهت نامناسب پیدا کنند و فتنه شوند.

 

«وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ»

 

پاداش گسترده

 

یکی از اموری که دانستنش بر ما واجب است این است که بسیاری از اوقات از طریق مال و فرزند از خدا مهجور می‌شویم و مال و فرزند موجب خیانت به خدا و رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌شود. اگر از مال و فرزند به عنوان نعمت استفاده کردیم یعنی اولویت اول در زندگی ما خدا و رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شد به جهت همین اولویت خدا پاداش گسترده‌ای به ما می‌دهد شاید تاکنون گمان نمی‌کردیم که اولویت‌ها سبب پاداش می‌شود، وقتی اولویت من، خدا باشد خیر این اولویت و ترجیح به زندگیم بازمی‌گردد، هم زندگی مادی‌ام پر رونق‌تر می‌شود و هم نزد خدا مأجور و صاحب پاداش می‌شوم. میزان اجر عظیم به حدی است که برای ما در این عالم ناشناخته است نمی‌دانیم که اگر به امانات خیانت نکنیم به چه میزان از پاداش الهی دست می‌یابیم.

 

امانت‌داری از صفات کلیدی و اساسی

 

مفسری در رابطه با این قسمت آیه می‌گوید: «أَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ» حتماً نزد خدا اجر عظیم است.

  • در مأجوریت امانت دار شكی نیست حتماً امانت‌دار، پاداش دریافت می‌کند.
  • بعضی از صفات بسیار کلیدی و حیاتی هستند؛ «عنده» یعنی مقام عندیت در نزد خدای سبحان، انسان به جهت امانت‌داری به مقام قرب و عندیت می‌رسد.«عنده» قرب است یعنی امین بودن مقام عندیت می‌آورد

«في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر.»[1]

 

حضرت خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند:

«لَا تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ انْظُرُوا إِلَى‏ صِدْقِ‏ الْحَدِيثِ‏ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ»[2]

«به طول رکوع و سجود افراد نگاه نکنید، یعنی ملاک بها دادن به افراد، عبادات طولانی آنان نیست بلکه راست‌گویی و امانت‌داری آن‌ها است.»

امانت‌داری، در شمار صفات کلیدی و اساسی است. وقتی کسی امین شد به کمالات خاص نائل می‌شود. به همین دلیل قرآن نام الله خدای سبحان را ذكر می‌كند تا بیان دارد امانت‌دار تحت نام جامع حضرت حق قرار دارد چون همه کمالات در این نام هست و وقتی کسی به واسطه امانت‌داری در حضور کامل علی الاطلاق قرار می‌گیرد، به کمالات خاص راه می‌یابد. باید دقت کرد ما نعمات فراوانی در وجود خودمان داریم که باید امانت‌دار نسبت به آن‌ها باشیم.

چشم، یک امانت است؛ نباید به نامحرم نگاه بکنیم اگر نگاه بكنیم خیانت در امانت كرده‌ایم. نعمت گوش، آن است كه به امور نامناسب گوش ندهیم که خائن به حساب آییم. نعمت زبان، امانتی است كه اگر گفتار سخنان نامناسب شود در شمار خیانتكاران جای می‌گیریم. در نعمت پا، اگر به مجالس نامناسب وارد شویم خیانت به امانت کرده‌ایم. نعمت دست، اگر پرداخت نامناسب داشته باشد خیانت کردم! اگر در همه این موارد امین شدم به کمالات خاصی دست می‌یابم.

 

 

تاریخ جلسه: 91/12/20 ـ جلسه 18     

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مباركه ‌قمر، آیه 55

[2] الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 303

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *